به گزارش مشرق، تیم ملی امید با شکست مقابل ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی رقابتهای انتخابی المپیک حذف شد و به ایران بازگشت.
هادی طباطبایی به عنوان یکی از اعضای کادر فنی در تیم ملی امید ایران فعالیت میکرد. وی در رابطه با انتقادهای مختلفی که در این راستا مطرح میشود صحبتهای زیر را انجام داد.
در مورد روند شکلگیری تیم امید صحبت میکنی؟
بعد از رقابتهای آسیایی اینچئون که نتایج خوبی نگرفتیم و زنگ خطری برای تیم امید به صدا درآمد، هدایت این تیم با تغییر و تحولاتی که صورت گرفت به ما داده شد. در ابتدا طی 8 روز بازیکنان فعال در این رده سنی را دیدیم تا با خیال راحت و شناخت کامل نفرات برنامههای خود را پیش ببریم. در ادامه برنامه خود را آغاز کردیم و تقریبا حدود 38 روز تا شروع مرحله اول انتخابی المپیک زمان برای کار داشتیم. ما در این مدت سعی کردیم تیم را از لحاظ روحی روانی هماهنگ کنیم و به دنبال راه میانبر برای موفقیت بودیم. خوشبختانه در آن مسابقات توانستیم نتیجه لازم را بگیریم و راهی مرحله دوم شویم. تقریبا کار اصلی ما از فروردین ماه آغاز شد و برنامههای تاکتیکی را پیش میبردیم. شما اگر روند تیم را مورد ارزیابی قرار میدادید میدیدید که بازیکنان رفته رفته پیشرفت میکنند و این مسئله کاملا محسوس بود.
در ادامه راه به رقابتهای غرب آسیا رسیدید که ایران توانست قهرمان شود.
نگاه ما به غرب آسیا شبیهسازی مسابقات انتخابی المپیک بود. در آنجا باید 2-3 روز یک بار به میدان میرفتیم. خوشبختانه عملکرد تیم در آنجا بسیار عالی بود و ما پیشرفت محسوس تیم را مشاهده میکردیم. ما میخواستیم در غرب آسیا ظرفیت روحی تیم را بالا ببریم و بازیکنان را از لحاظ تاکتیکی هماهنگ کنیم.
آیا در غرب آسیا به این نتیجه رسیدید که ممکن است تیم از لحاظ بدنی دچار مشکل شود؟
ما تیممان را به طور کامل میشناختیم و میدانستیم در بخش فیزیکی ممکن است با مشکل روبرو شویم. متاسفانه هیچ کسی تیم ما را نمیدید و نمیدانست در تمرینات و رقابتهای غرب آسیا چه شرایطی داشتیم. ای کاش تیم ما در غرب آسیا دیده میشد و همه به این نتیجه میرسیدند که ما در حال پیشرفت بودیم. اینکه میگویند چرا روزبه چشمی به دفاع آخر برده شد به خاطر این است که تازه تیم ما را دیدند. شما 5 ماه است که چشمی را در استقلال و پست هافبک دفاعی میبینیم اما 14 ماه او را در 25 بازی تیم ملی امید به عنوان دفاع آخر ندیدید. در فوتبال پستهای حساسی وجود دارد که برای آنها بازیکنان باتجربه انتخاب میشود. پست دفاع وسط یکی از آن پستهای حساس است. ما همیشه در فوتبالمان در این پست مشکل داشتیم و تا سال 2010 هم در مسابقات آسیایی به دلیل همین مشکلات سیدجلاس حسینی را به عنوان سهمیه بزرگسال با خود به مسابقات بردیم. دفاع وسط بسیار حساس است و به همین خاطر نیاز به بازیکن باتجربه در آن پست بود که از چشمی استفاده شد.
ولی بخاطر همین مسئله چشمی خیلی مورد انتقاد قرار گرفت و خیلیها بازی او را ضعیف میدانستند.
چشمی ضعیف بازی نکرد بلکه میخواستند او را ضعیف جلوه دهند. او یکی از بهترین کاپیتانهایی است که در تیمهای فوتبال دیدم. واقعا چشمی برای ما خوب بازی کرد و به معنای واقعی کاپیتان بود. میخواستند به تیم ما ضربه بزنند و یکی از راهها انتقاد به استفاده از چشمی در آن پست بود. فشارهای زیادی روی تیم و این بازیکن به این خاطر ایجاد شد که آنقدر این فشارها زیاد بود که چشمی بعد از بازی با چین و پیروزی تیم اشک میریخت. در حالی که او در این تورنمنت برای ما خیلی خوب ظاهر شد.
یکی از مواردی که انتقادهای زیادی به تیم وارد میشد، تغییرات مکرر ترکیب ایران بود.
ما به توان تیم آگاه بودیم و فوتبال ایران را میشناسیم. توان فوتبال ایران این نیست که با یک ترکیب طی 9 روز در سه مسابقه به میدان بروید. آیا بازیکنان ما میتوانند در 9 بازی طی 3 روز به اندازه کافی بدوند؟
خیر. این مشکل همیشه در فوتبال ایران وجود داشته است.
ما امکان انجام این کار را در لیگ خودمان که سطحش از این مسابقات پایینتر است را نداریم و دیگر چه برسد به این تورنمنت که با این سبک برگزار میشد. اگر ما تاکید داشتیم که 30-40 روز زودتر تیم را تحویل بگیریم و توان بدنی بازیکنان را بالا ببریم به خاطر همین مسئله بود. شاید ما در دو بازی با مشکل روبرو نمیشدیم اما از مسابقه دوم به بعد معضلات شروع میشد. باید بپذیریم که از استانداردهای جهانی دور هستیم. قبل از جام جهانی تیم ملی بزرگسالان در فرصت 40-50 روزه از لحاظ بدنی خودش را به وضعیت مناسبی رساند که البته در همان مقطع در دو بازی اول خوب بودیم ولی در بازی با بوسنی دچار مشکل شدیم. این همان مسئلهای است که ما همیشه از آن متضرر میشدیم و بازیکنان ما توان بدنی ایدهآلی ندارند.
قبل از مسابقات جوی به راه افتاد که ایران در گروه سادهای قرار دارد. آیا این مسئله هدایت شده بود؟
ما دائم تاکید میکردیم گروهمان ساده نیست ولی درجامعه به گونهای دیگر القا میشد. شما هر 4 گروه را بررسی کنید میبینید که گروه ایران از همه سختتر بود. قطر میزبان مسابقات بود و از لحاظ کیفیت بدنی و استقامتی شرایط بینظیری داشتند. سوریه تیم واقعا محکمی بود. چین هم طبق گفته سرمربی این تیم برای قهرمانی وارد مسابقه شد. شما به 3 شکست آنها نگاه نکنید. این تیم در تورنمنت واقعا بدشانس بود. آنها مقابل سوریه و چین از حریف پیش افتادند ولی 10 نفره شده و روی ضدحملات نتیجه را واگذار کردند.
بعد از بازی با قطر کلا جو عجیبی علیه تیم به راه افتاد و خیلیها به شکلی رفتار کردند که انگار تیم حذف شده است.
انگار خیلیها منتظر این شکست بودند. بعد از باخت با قطر گفتند این تیم المپیکی نیست و ما را تخریب میکردند در حالی که در کوران مسابقات بودیم. ما در اصل ارتباطات به سر میبریم و این فشارها را به طور مستقیم دریافت میکردیم. ما بعد از بازی با قطر سه روز وقت داشتیم تا از لحاظ تاکتیکی خودمان را آماده کنیم ولی در این مدت فقط از لحاظ روحی روی تیم کار کردیم. بعد از بازی با چین بازیکنان ما گریه میکردند و میگفتند آنقدر فشار رویشان وارد شده که روزهای سختی را پشت سر گذاشتند. خیلی از موقعیتهای بیشماری که مقابل ژاپن از دست دادیم یکی از دلایلش استرس بود. ای کاش بعد از بازی با قطر به جای اینکه تیم را در مسلخ انتقاد محاکمه کنند از لحاظ روحی ریکاوری میکردند و به جای تضعیف به ما امید میدادند. ما باید سعه صدر بیشتری داشته باشیم تا اینقدر زود واکنش نشان ندهیم.
آیا برای حضور سردار آزمون و علیرضا جهانبخش اقدامات لازم انجام شد. چراکه گفته میشود ژاپن و کره از لژیونرهای خود استفاده کرد.
من هم شنیدم آنها لژیونرهایشان را در اختیار دارند. ما هم چند بار نامهنگاری کردیم ولی نتوانستیم رضایت آنها را بگیریم.
مگر کادر فنی مسئول رایزنی است. آیا نباید فدراسیون این کار را انجام میداد؟
این مسئله را بهتر است از فدراسیون بپرسید. من نمیدانم آنها یا اقدامات لازم را انجام دادند یا خیر.
یکی دیگر از موضوعاتی که از تیم ملی امید انتقاد شد بحث خط خوردن احمد نواراللهی بود.
نوراللهی در تعدادی از اردوهای ما به خاطر آسیب دیدگی شرکت نکرد. به همین خاطر نتوانست در لیست نهایی قرار بگیرد. ولی او جزو فوتبالیستهای خوب است و بازیکن باکیفیتی است.
شاید اگر یکی از توپهای شما در دیدار مقابل ژاپن گل میشد، اکنون این انتقادها مطرح نمیشد.
بازی با ژاپن واقعا فوقالعاده بود. شما روند رو به رشد ما در مرحله مقدماتی در بازی با ژاپن میدیدید. ما با برنامهریزی به میدان رفتیم و خیلی خوب بازی کردیم. اگر در مقابل قطر خوششانس بودیم و توپهایمان گل میشد اصلا به ژاپن برخورد نمیکردیم. البته قطر تیم فوقالعادهای بود و از لحاظ فیزیکی شرایط ایدهآلی داشتند. آنها در انتقال بازی فوقالعاده هستند. متاسفانه ما در این تورنمنت روی بد فوتبال را دیدیم. در دیدار مقابل ژاپن و قطر نتایجی رقم خورد که حق ما نبود و موقعیتهایمان به گل تبدیل نمیشد. این موقعیتها که از دست میرفت بیشتر به خاطر استرس بازیکنان و فشار شدید رسانهها بود.
با این تفاسیر نظر شما این است که نگاه المپیکی به تیم امید نداشتیم.
باید نگاهها را ملی میکردیم. متاسفانه فوتبال ملی لطمه خورد. قبل از حضور در مسابقات ما بارها اعلام کردیم که ما برای المپیک به میدان میرویم و نیاز به عزم ملی داریم اما وقتی وارد مسابقات شدیم دیدیم که این حمایت از تیم ما و جود ندارد و بارها با هر مسئلهای مورد انتقاد واقع میشویم. به نظر شما آیا نگاه المپیکی به تیم ملی وجود داشت.
بدون شک خیر.
پس در این شرایط رسیدن به موفقیت بسیار سخت است. متاسفانه ما در خط مقدم بودیم ولی پشتوانه خوبی نداشتیم.
در این بین به نظر میرسید بین تیم شما و تیم ملی بزرگسالان تقابلی به وجود آمده وحتی این نقدها مطرح شد که بازی نکردن مهدی ترابی در دیدار مقابل قطر به خاطر این است که او بازیکن کارلوس کیروش بوده در حالی که ترابی اولین بار از سوی خاکپور به تیم امید دعوت شد.
این حرفها را افراد از دیدگاه خودشان مطرح میکردند و حرف فوتبالی نیست. واقعا حیف است که چنین حاشیههایی مطرح شود. چطور میتوان از توان ترابی گذشت. قبل از بازی با قطر در صحبتی که با صدا و سیما داشتم گفتم ما باید تقسیم انرژی میکردیم و نیاز بود در این بازی، این بازیکن استراحت کند چرا که او در لیگ هم دیدارهای زیادی را پشت سر گذاشته بود. متاسفانه همین مسائل حاشیههایی را به وجود آورد. این حرفها را افرادی میزنند که فوتبالی نیستند و باید از آنها بپرهیزیم.
هادی طباطبایی به عنوان یکی از اعضای کادر فنی در تیم ملی امید ایران فعالیت میکرد. وی در رابطه با انتقادهای مختلفی که در این راستا مطرح میشود صحبتهای زیر را انجام داد.
در مورد روند شکلگیری تیم امید صحبت میکنی؟
بعد از رقابتهای آسیایی اینچئون که نتایج خوبی نگرفتیم و زنگ خطری برای تیم امید به صدا درآمد، هدایت این تیم با تغییر و تحولاتی که صورت گرفت به ما داده شد. در ابتدا طی 8 روز بازیکنان فعال در این رده سنی را دیدیم تا با خیال راحت و شناخت کامل نفرات برنامههای خود را پیش ببریم. در ادامه برنامه خود را آغاز کردیم و تقریبا حدود 38 روز تا شروع مرحله اول انتخابی المپیک زمان برای کار داشتیم. ما در این مدت سعی کردیم تیم را از لحاظ روحی روانی هماهنگ کنیم و به دنبال راه میانبر برای موفقیت بودیم. خوشبختانه در آن مسابقات توانستیم نتیجه لازم را بگیریم و راهی مرحله دوم شویم. تقریبا کار اصلی ما از فروردین ماه آغاز شد و برنامههای تاکتیکی را پیش میبردیم. شما اگر روند تیم را مورد ارزیابی قرار میدادید میدیدید که بازیکنان رفته رفته پیشرفت میکنند و این مسئله کاملا محسوس بود.
در ادامه راه به رقابتهای غرب آسیا رسیدید که ایران توانست قهرمان شود.
نگاه ما به غرب آسیا شبیهسازی مسابقات انتخابی المپیک بود. در آنجا باید 2-3 روز یک بار به میدان میرفتیم. خوشبختانه عملکرد تیم در آنجا بسیار عالی بود و ما پیشرفت محسوس تیم را مشاهده میکردیم. ما میخواستیم در غرب آسیا ظرفیت روحی تیم را بالا ببریم و بازیکنان را از لحاظ تاکتیکی هماهنگ کنیم.
آیا در غرب آسیا به این نتیجه رسیدید که ممکن است تیم از لحاظ بدنی دچار مشکل شود؟
ما تیممان را به طور کامل میشناختیم و میدانستیم در بخش فیزیکی ممکن است با مشکل روبرو شویم. متاسفانه هیچ کسی تیم ما را نمیدید و نمیدانست در تمرینات و رقابتهای غرب آسیا چه شرایطی داشتیم. ای کاش تیم ما در غرب آسیا دیده میشد و همه به این نتیجه میرسیدند که ما در حال پیشرفت بودیم. اینکه میگویند چرا روزبه چشمی به دفاع آخر برده شد به خاطر این است که تازه تیم ما را دیدند. شما 5 ماه است که چشمی را در استقلال و پست هافبک دفاعی میبینیم اما 14 ماه او را در 25 بازی تیم ملی امید به عنوان دفاع آخر ندیدید. در فوتبال پستهای حساسی وجود دارد که برای آنها بازیکنان باتجربه انتخاب میشود. پست دفاع وسط یکی از آن پستهای حساس است. ما همیشه در فوتبالمان در این پست مشکل داشتیم و تا سال 2010 هم در مسابقات آسیایی به دلیل همین مشکلات سیدجلاس حسینی را به عنوان سهمیه بزرگسال با خود به مسابقات بردیم. دفاع وسط بسیار حساس است و به همین خاطر نیاز به بازیکن باتجربه در آن پست بود که از چشمی استفاده شد.
ولی بخاطر همین مسئله چشمی خیلی مورد انتقاد قرار گرفت و خیلیها بازی او را ضعیف میدانستند.
چشمی ضعیف بازی نکرد بلکه میخواستند او را ضعیف جلوه دهند. او یکی از بهترین کاپیتانهایی است که در تیمهای فوتبال دیدم. واقعا چشمی برای ما خوب بازی کرد و به معنای واقعی کاپیتان بود. میخواستند به تیم ما ضربه بزنند و یکی از راهها انتقاد به استفاده از چشمی در آن پست بود. فشارهای زیادی روی تیم و این بازیکن به این خاطر ایجاد شد که آنقدر این فشارها زیاد بود که چشمی بعد از بازی با چین و پیروزی تیم اشک میریخت. در حالی که او در این تورنمنت برای ما خیلی خوب ظاهر شد.
یکی از مواردی که انتقادهای زیادی به تیم وارد میشد، تغییرات مکرر ترکیب ایران بود.
ما به توان تیم آگاه بودیم و فوتبال ایران را میشناسیم. توان فوتبال ایران این نیست که با یک ترکیب طی 9 روز در سه مسابقه به میدان بروید. آیا بازیکنان ما میتوانند در 9 بازی طی 3 روز به اندازه کافی بدوند؟
خیر. این مشکل همیشه در فوتبال ایران وجود داشته است.
ما امکان انجام این کار را در لیگ خودمان که سطحش از این مسابقات پایینتر است را نداریم و دیگر چه برسد به این تورنمنت که با این سبک برگزار میشد. اگر ما تاکید داشتیم که 30-40 روز زودتر تیم را تحویل بگیریم و توان بدنی بازیکنان را بالا ببریم به خاطر همین مسئله بود. شاید ما در دو بازی با مشکل روبرو نمیشدیم اما از مسابقه دوم به بعد معضلات شروع میشد. باید بپذیریم که از استانداردهای جهانی دور هستیم. قبل از جام جهانی تیم ملی بزرگسالان در فرصت 40-50 روزه از لحاظ بدنی خودش را به وضعیت مناسبی رساند که البته در همان مقطع در دو بازی اول خوب بودیم ولی در بازی با بوسنی دچار مشکل شدیم. این همان مسئلهای است که ما همیشه از آن متضرر میشدیم و بازیکنان ما توان بدنی ایدهآلی ندارند.
قبل از مسابقات جوی به راه افتاد که ایران در گروه سادهای قرار دارد. آیا این مسئله هدایت شده بود؟
ما دائم تاکید میکردیم گروهمان ساده نیست ولی درجامعه به گونهای دیگر القا میشد. شما هر 4 گروه را بررسی کنید میبینید که گروه ایران از همه سختتر بود. قطر میزبان مسابقات بود و از لحاظ کیفیت بدنی و استقامتی شرایط بینظیری داشتند. سوریه تیم واقعا محکمی بود. چین هم طبق گفته سرمربی این تیم برای قهرمانی وارد مسابقه شد. شما به 3 شکست آنها نگاه نکنید. این تیم در تورنمنت واقعا بدشانس بود. آنها مقابل سوریه و چین از حریف پیش افتادند ولی 10 نفره شده و روی ضدحملات نتیجه را واگذار کردند.
بعد از بازی با قطر کلا جو عجیبی علیه تیم به راه افتاد و خیلیها به شکلی رفتار کردند که انگار تیم حذف شده است.
انگار خیلیها منتظر این شکست بودند. بعد از باخت با قطر گفتند این تیم المپیکی نیست و ما را تخریب میکردند در حالی که در کوران مسابقات بودیم. ما در اصل ارتباطات به سر میبریم و این فشارها را به طور مستقیم دریافت میکردیم. ما بعد از بازی با قطر سه روز وقت داشتیم تا از لحاظ تاکتیکی خودمان را آماده کنیم ولی در این مدت فقط از لحاظ روحی روی تیم کار کردیم. بعد از بازی با چین بازیکنان ما گریه میکردند و میگفتند آنقدر فشار رویشان وارد شده که روزهای سختی را پشت سر گذاشتند. خیلی از موقعیتهای بیشماری که مقابل ژاپن از دست دادیم یکی از دلایلش استرس بود. ای کاش بعد از بازی با قطر به جای اینکه تیم را در مسلخ انتقاد محاکمه کنند از لحاظ روحی ریکاوری میکردند و به جای تضعیف به ما امید میدادند. ما باید سعه صدر بیشتری داشته باشیم تا اینقدر زود واکنش نشان ندهیم.
آیا برای حضور سردار آزمون و علیرضا جهانبخش اقدامات لازم انجام شد. چراکه گفته میشود ژاپن و کره از لژیونرهای خود استفاده کرد.
من هم شنیدم آنها لژیونرهایشان را در اختیار دارند. ما هم چند بار نامهنگاری کردیم ولی نتوانستیم رضایت آنها را بگیریم.
مگر کادر فنی مسئول رایزنی است. آیا نباید فدراسیون این کار را انجام میداد؟
این مسئله را بهتر است از فدراسیون بپرسید. من نمیدانم آنها یا اقدامات لازم را انجام دادند یا خیر.
یکی دیگر از موضوعاتی که از تیم ملی امید انتقاد شد بحث خط خوردن احمد نواراللهی بود.
نوراللهی در تعدادی از اردوهای ما به خاطر آسیب دیدگی شرکت نکرد. به همین خاطر نتوانست در لیست نهایی قرار بگیرد. ولی او جزو فوتبالیستهای خوب است و بازیکن باکیفیتی است.
شاید اگر یکی از توپهای شما در دیدار مقابل ژاپن گل میشد، اکنون این انتقادها مطرح نمیشد.
بازی با ژاپن واقعا فوقالعاده بود. شما روند رو به رشد ما در مرحله مقدماتی در بازی با ژاپن میدیدید. ما با برنامهریزی به میدان رفتیم و خیلی خوب بازی کردیم. اگر در مقابل قطر خوششانس بودیم و توپهایمان گل میشد اصلا به ژاپن برخورد نمیکردیم. البته قطر تیم فوقالعادهای بود و از لحاظ فیزیکی شرایط ایدهآلی داشتند. آنها در انتقال بازی فوقالعاده هستند. متاسفانه ما در این تورنمنت روی بد فوتبال را دیدیم. در دیدار مقابل ژاپن و قطر نتایجی رقم خورد که حق ما نبود و موقعیتهایمان به گل تبدیل نمیشد. این موقعیتها که از دست میرفت بیشتر به خاطر استرس بازیکنان و فشار شدید رسانهها بود.
با این تفاسیر نظر شما این است که نگاه المپیکی به تیم امید نداشتیم.
باید نگاهها را ملی میکردیم. متاسفانه فوتبال ملی لطمه خورد. قبل از حضور در مسابقات ما بارها اعلام کردیم که ما برای المپیک به میدان میرویم و نیاز به عزم ملی داریم اما وقتی وارد مسابقات شدیم دیدیم که این حمایت از تیم ما و جود ندارد و بارها با هر مسئلهای مورد انتقاد واقع میشویم. به نظر شما آیا نگاه المپیکی به تیم ملی وجود داشت.
بدون شک خیر.
پس در این شرایط رسیدن به موفقیت بسیار سخت است. متاسفانه ما در خط مقدم بودیم ولی پشتوانه خوبی نداشتیم.
در این بین به نظر میرسید بین تیم شما و تیم ملی بزرگسالان تقابلی به وجود آمده وحتی این نقدها مطرح شد که بازی نکردن مهدی ترابی در دیدار مقابل قطر به خاطر این است که او بازیکن کارلوس کیروش بوده در حالی که ترابی اولین بار از سوی خاکپور به تیم امید دعوت شد.
این حرفها را افراد از دیدگاه خودشان مطرح میکردند و حرف فوتبالی نیست. واقعا حیف است که چنین حاشیههایی مطرح شود. چطور میتوان از توان ترابی گذشت. قبل از بازی با قطر در صحبتی که با صدا و سیما داشتم گفتم ما باید تقسیم انرژی میکردیم و نیاز بود در این بازی، این بازیکن استراحت کند چرا که او در لیگ هم دیدارهای زیادی را پشت سر گذاشته بود. متاسفانه همین مسائل حاشیههایی را به وجود آورد. این حرفها را افرادی میزنند که فوتبالی نیستند و باید از آنها بپرهیزیم.