با این حال مسئولان سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر منتظر بازگشت عقیلی به ایران نماندند و تنها دقایقی پس از صحبتهای سخنگوی وزارت ارشاد به استقبالِ حذفِ عقیلی از صحنه موسیقی فجر رفتند.
در همان روزِ 5 بهمن 1394 و تنها دقایقی پس از نشستِ سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمیدرضا نوربخش رئیس سیویکمین جشنواره موسیقی فجر اعلام کرد که سالار عقیلی را از جشنواره موسیقی فجر حذف کردهاند.
پرسش خبرنگاران از حمیدرضا نوربخش این بود که «چرا وقتی وزیر ارشاد تصمیمگیری درباره عقیلی را به بازگشت او به ایران موکول کرده، مسئولان جشنواره موسیقی فجر خیلی زود نام این خواننده را از جدول جشنواره حذف میکنند» که او در این باره گفت: ما در شورایی که برای بررسی گروهها در جشنواره تشکیل دادهایم، مسئلهی سالار عقیلی و حضور او در شبکه ضد انقلاب «من و تو» را مطرح کرده و این شورا نظر به حذف او داد.
مسئولان برگزاری جشنواره موسیقی فجر نشان دادند که علیرغم تاکیدهای وزیر ارشاد مبنی بر تصمیمگیری درباره سالار عقیلی پس از شنیدن توضیحاتش؛ از حذف این خواننده استقبال میکنند.
ساعاتی پس از این که حمیدرضا نوربخش رئیس جشنواره موسیقی فجر با جدیت تمام از حذف سالار عقیلی از سیویکمین جشنواره موسیقی فجر دفاع کرد، مصاحبهای از نوربخش منتشر شد که در تعارض با مواضع قبلیاش جلوه میکرد؛ نوربخش در این گفتوگو نسبت به حذف عقیلی از جشنواره اعتراض داشت! خانه موسیقی که نوربخش همزمان با ریاستش بر جشنواره موسیقی فجر، مدیرعاملاش است هم در اطلاعیهای نسبت به حذف عقیلی از فجر انتقاد کرده بود. دو موضعگیری متفاوت از یک فرد در عرض کمتر از چند ساعت.
در واقع نوربخش به عنوان رئیس جشنواره موسیقی فجر خبر حذف سالار عقیلی از جشنواره را اعلام و از تصمیم شورای جشنواره حمایت کرد و ساعتی بعد در جایگاه مدیرعامل خانه موسیقی نسبت به این موضوع اعتراض کرد. این تغییر ساعتی دیدگاهها شیوهای دوگانه و در نوع خود جالب در عرصه مدیریت برداشت میشد. این پایان ماجرا نبود.
هفتم بهمن 1394 سالار عقیلی یادداشتی منتشر کرد و در کنار اظهاراتی قابلتوجه و شایسته که بیاعتباری شبکه من و تو را به خوبی فریاد میزد، در موضعگیری عجیب و تا حدی باورنکردنی اعلام کرد که از ماهیت شبکه سلطنتی «من و تو» بیخبر بوده است.
انتشار این یادداشت نشان داد که سالار عقیلی همان طور که برای رفتن به شبکه «من و تو» از مشاوران خوبی بهره نبرده، برای انتشار یادداشتش نیز دقت کافی نداشته است.
پس از انتشار یادداشت عقیلی، «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شب گذشته پنجشنبه 8 بهمن 1394 در حاشیهی هفتمین همایش بینالمللی ادیان توحیدی گفت: «با این هنرمند در این رابطه صحبت کردم و احساس میکنم به علت عدم آشنایی با این شبکه دچار غافلگیری شده است. او در این باره بیانیه خوبی داد و عنوان کرد که فرد سیاسی نیست و با این شبکه آشنایی نداشته و برای معرفی فرهنگ و هنر ایرانی و توضیح درباره کنسرتی که در منچستر داشته، با این شبکه مصاحبه کرده است.»
این سخن وزیر هم ادامه دیگری از توجیه غیرقابل باور عقیلی تلقی شد. کسی بنای حذف عقیلی از موسیقی را ندارد و اولین بار این موضع را خود مقامات دولتی و دستاندرکاران جشنواره موسیقی فجر اعلام کردند و حالا این پروژه توجیهسازی رسانهای به شکلی کاملاً آماتور کلید خورده بود که نتیجه آن هزینههای بیشتر برای حیثیت عقیلی محسوب میشد که اقدام چند روز قبل او زمینهساز و آغازگرش محسوب میشد.
شب گذشته و در حالی که ساعت از 22:00 گذشته بود، روابط عمومی سیویکمین جشنواره موسیقی فجر که نمیخواست از قافله عقب بماند، خبری منتشر کرد که حاوی صحبتهای حمیدرضا نوربخش رئیس جشنواره بود. نوربخش در این گفتوگو از بازگشت سالار عقیلی به جشنواره موسیقی فجر خبر داده بود.
نوربخش پس از شنیدن و یا خواندن صحبتهای وزیر ارشاد، باز هم تغییر رویکرد داد و در تصمیمی سریع و در کمتر از چند ساعت که البته اینبار از جایگاه «شورا» در آن سخن به میان نیامد، بار دیگر سالار عقیلی را به سیویکمین جشنواره موسیقی فجر بازگرداند. رئیس جشنواره موسیقی فجر و روابط عمومی این جشنواره، برای انتشار خبر بازگشت عقیلی به جشنواره، حتی تا صبح امروز جمعه 9 بهمن هم صبر نکردند تا حداقل بعدها بتوانند، توجیهی برای عدم تشکیل شورا و تصمیم گیری سریع دراین باره داشته باشند. آنان با عجله خبرِ بازگشت عقیلی به جشنواره را پس از صحبتهای وزیر ارشاد منتشر کردند تا ثابت شود نه حذف و نه بازگشت عقیلی هیچ نیازی به تصمیمِ هیچ شورایی نداشته است.
از خطایت گذشتند اما توجیهت باورکردنی نبود
نگهداشتن سرمایههای هنری و فرهنگی کاری است که باید در انجامش کوشید. باید حرف هنرمندان را شنید و روزبهروز در راستای تسهیل فضای کاری برای آنان تلاش کرد. جامعه برای پیشرفت و البته شناخته شدن هر هنرمندی هزینههای بسیاری را تقبل کرده است؛ پس حفظ این سرمایهها وظیفهی سنگینی است.
وقتی هنرمندی به دلیل سهلانگاری خطایی میکند باید عذرش را پذیرفت و آغوش میهن را برای او امنترینجا قرار داد. برخی معتقد بودند هرچند عقیلی در رفتن به استودیوی شبکهای سلطنتی سهلانگاری کرد، اما نباید خیلی زود قدم در حذف او گذاشت. همیشه فرصت برای قهر کردن و جریمه کردن و راندن هست اما فرصت برای بخشیدن اندک است.
البته این بخشش و پذیرفتنِ سهلانگاریها باید با صداقت همراه باشد. وقتی ماهیت شبکهی «من و تو» را بیشتر افراد جامعه میشناسند، باور کردن این بهانه که سالار عقیلی ماهیت این شبکه را نمیشناسد، دشوار است. شاید بهتر بود سالار عقیلی در یادداشتی که منتشر کرده به جای توجیه کارش، اشتباه خود را صریحتر میپذیرفت. شاید بهتر بود وزارت ارشاد هم به جای تلاش برای قبولاندن این مسئله که عقیلی ماهیت «من و تو» را نشناخته، کمی راستتر با این مسئله برخورد میکرد و منطق محکمتری انتخاب میکرد.
به هر روی سالار عقیلی خوانندهای است که آثار ماندگاری در موسیقی ایرانی دارد و بسیاری از این آثار هم فضایی میهنی و وطندوستانه دارند و حتماً او پایبندیاش به وطن را فراتر از شعار هم نشان خواهد داد، چیزی که پیش از این هم اتفاق افتاده است.