به گزارش مشرق، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین سید یدالله شیرمردی با عنوان «به کدام فهرست رای بدهیم؟» به شرح ذیل است:
انتخابات به عنوان مظهر مردمسالاری دینی بزنگاه عواطف، احساسات و هیجانات سیاسی زودگذر نیست. انتخابات در نظام اسلامی ایران کانون برخورد عقلانیت و دین داری ملت ایران است. در یک کلمه انتخابات در مردمسالاری دینی یعنی تجلی عقلانیت دینی مردم در اداره کشور.زندگی انسان بر اساس انتخاب های آزادانه اش شکل می گیرد و بشر از بن و ریشه موجودی مخیر آفریده شده است. رسالت انبیاء(علیهم السلام) و نزول کتب آسمانی بدون در نظر گرفتن جوهره اختیار و انتخاب بشر یک امر بی معنی است.
پیامبران آمدند تا بهترین راه را فراروی بشر بگشایند تا وی بتواند بهترین گزینه را انتخاب کند. انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا(دهر:2). انتخاب مظهر عقلانیت بشر است و عقال عقل که شنوا و بیناست، شتربچه انتخاب را لگام و آن را به سرمنزل مقصود که تعالی و تکامل انسانیت است، می رساند.
اما چنانچه افلیج هوای نفس بر دوش اختیار آدمی سوار شد تبدیل به دیو کوری می شود که گوش به فرمان افلیج سوار بردوش خود است و هم اوست که وی را راه می برد تا اینکه شاید به قعر دره هر دو سقوط کنند. حال پرسش اینجاست که عقال و لگام عقل را در کدام بازار و در پستوی کدام دکان باید جستجو کرد؟
مطمئنا عقل کامل که به تعبیر قرآن سمیع و بصیر است بهترین لگام برای مهار انتخاب های انسانی است. عقل کامل در اسلام متصل به وحی است. عقل بدون وحی کودکی نارس است و امکان خطا دارد. عقلانیت سکولار با اکتفای صرف به آزمایش و تجربه به دنبال سلطه یافتن بر جهان و هستى است و هر آنچه از دایره آزمون اثبات خارج باشد را برخلاف عقل می داند. اما عقلانیتی که در سایه ولایت است ملتزم به وحی است و بر این باور است از آنجا که عقل بشری به تنهایی نمیتواند تمام نیازهای و ملزومات خود را درک کند، عقلانیت دینی ناگزیر مطیع امر قدسی و در اتصال به وحی است.
در تعریف اسلامی از عقلانیت ماهیت زندگی انسان، ماهیت استرشادی است و به تعبیر امام حسین(ع) «لایکمُلُ العَقلُ اِلابِاتُّباعِ الحَقِّ» عقل کامل نمیشود مگر با تبعیت از حق. بنابراین یکی از نشانه های خروج از عقلانیت انکار وحی و کنار زدن دین است. اینجا خط تمایز عقلانی شدن سیاست در مردمسالاری دینی با نظامهای سیاسی سکولار است. در واقع به لحاظ شناخت شناسی از آنجا که سیاست و دیانت در هم تنیده اند عقلانیت سیاسی همان عقلانیت دینی است. عقل به عنوان یکی از منابع اربعه استنباط شیعیان در پیوند با قرآن سنت و اجماع معنا پیدا می کند.
بر این اساس عقلانیت سیاسی به خصوص در مرحله انتخاب نمی تواند فارغ از قرآن و سنت باشد. به منظور برقراری این اتصال رجوع به خبره و ارجاع غیرمتخصص به متخصص کاملا یک امر عقلانی و دینی است.در قرآن کریم آمده است:...فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون (نحل:43 و انبیا:7) ... اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم به مناسبت قیام تاریخی 19 دی در همین خصوص فرمودند:«انسان باید به شکل اطمینانبخشی به نتیجه برسد. به نظر بنده اینجور میرسد که چون یکایک افراد را ممکن است نشناسیم -خود بنده هم وقتی این فهرستها را میآورند که بیایم رأی بدهم، بعضی از آدمهای این فهرستها را نمیشناسم امّا اعتماد میکنم به آن کسانی که [اینها را] معرّفی کردهاند، و نگاه میکنم ببینم آن کسانی که این فهرست را معرّفی کردهاند چه کسانی هستند؛ اگر دیدم اینها آدمهای متدیّن و مؤمن و انقلابیای هستند، به حرفشان اعتماد میکنم و به [فهرست] آنها رأی میدهم؛ اگر دیدم نه، کسانی که این فهرست را دادهاند کسانی هستند که به مسائل انقلاب، به مسائل دین، به مسائل استقلال کشور خیلی اهمّیّتی نمیدهند، دلشان دنبال حرف آمریکا و غیر آمریکا است، به حرفشان اعتماد نمیکنم؛ به نظر من این راه خوبی است- نگاه کنیم ببینیم این فهرستی که به ما داده میشود برای مجلس شورای اسلامی یا مثلاً برای مجلس خبرگان، این فهرست را چه کسی دارد به ما میدهد. به افرادی اعتماد بکنیم که واقعاً به دینداری اینها و به تقیّد اینها اعتقاد داشته باشیم؛ بدانیم اینها متدیّنند، بدانیم انقلابیاند، بدانیم در خطّند، در راه امامند، امام را واقعاً قبول دارند؛ راهش این است که اینها را بدانیم. اگرچنانچه کسانی اینجور عمل بکنند و این تحقیق را بکنند، کار خودشان را انجام دادهاند؛ خدای متعال ثواب خواهد داد، ولو اینکه در یک مورد، اشتباه هم اتّفاق بیفتد. مثلاً آن کسی که من خیال کردم آدم خوبی است و به او رأی دادم، اتّفاقاً آدم مطلوبی نباشد ولی من تلاش خودم را کردهام و خدای متعال اجر خواهد داد.»
اعتماد به فهرست متدینین انقلابی در خط امام راحل و کسانی که دغدغه دین و انقلاب و استقلال کشور را دارند همان عقلانیت دینی است. چرا که مثلا در حوزه انتخابیه تهران انتظار شناخت دقیق 30 نامزد مجلس شورای اسلامی و 16 نامزد مجلس خبرگان از عامه مردم انتظار زیادی است. حتی برخی از متخصصین نیز نمی توانند اذعان کنند که تمام نامزدها را می شناسند و به سلوک سیاسی و اعتقادی آنها واقف هستند.حال اگر شورایی از عقلای دینی و سیاسی در مردمسالاری دینی به وجود آمد چنانچه این اجماع در راستای توسعه دایره شرعی سازی انتخاب رای دهندگان بود و در جهت تقویت عقلانیت دینی در انتخاب مردم تاسیس شده بود تضمین کننده انتخاب صحیح برای مردم است.
در مقابل فهرست غیر انقلابی ها و کسانی که در برابر مستکبران کرنش می کنند و ابا دارند از اینکه مرگ بر شیطان بزرگ بگویند، کسانی که دغدغه دین و انقلاب و استقلال کشور را ندارند قابل اعتماد نیستند. اعتماد به این جریانات باز کردن مجاری نفوذ شبکه ای و جریانی دشمن به کانون های اصلی تصمیم گیری و تصمیم سازی در کشور است. این افراد هندسه انقلاب اسلامی را باور ندارند و با عملکرد خود صورت بی سیرتی از نظام را ایجاد می نمایند و یا اینکه نومن ببعض و نکفر ببعض هستند در حالی که خط و راه امام خمینی(رحمت الله علیه) یک بستهى کامل است، یک مجموعه است و همه ابعاد آن را باید با هم دید.
متاسفانه برخی از جریانات سیاسی مصداق عینی «تضییع الأصول، والتّمسک بالغرور و تأخیر الأفاضل و تقدیم الأراذل» در عرصه فعالیت های سیاسی هستند. کسانی که اصول و ارزشهای انقلاب را ضایع می کنند و متمسک به غرور و تبختر در کردارشان هستند و اراذل و فاسدین را بر فضلا و صلحاء مقدم می دارند. حضور و نفوذ این جریانات مقدمه زوال هر نظام سیاسی است. چرا که امیرالمومنین حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «یُستدلّ علی إدبار الدّول بأربعةٍ» تضییع اصول، غرور و خودخواهی و تقدم غیر صالحین به نیروهای اصلح آغاز نگون بختی دولت هاست.
جریاناتی که در مناصب و پست های حکومتی حزب اللهی ها را پس می رنند و یا با شعار تندرو آنها را طرد می کنند و به جای آنها غیر متعهدین به اسلام و انقلاب را جایگزین می کنند و یا زیر بار خطاهایشان نمی روند و با ملت خود با غرور و خودخواهی برخورد می کنند و یا اینکه نه تنها دغدغه اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی را ندارند بلکه حتی آنها را تضییع می کنند و در چانه زنی هایشان با مستکبران روی آنها تخفیف می دهند مانند موریانه های سیاسی در حال تهی کردن کالبد انقلاب اسلامی هستند.بر این اساس نماینده ای اصلح است که پیش از سیاست کردن در خصوص مردم بتواند نفس خود را مهار نماید.
به تعبیر مولای متقیان علی (علیه السلام) «...أنْ یَسوس نفسَه قبْل أن یَسوُس جُنْده» یعنی کسی که می خواهد وکیل مردم شود قبل از سیاستمداری نسبت به دیگران، باید سیاستمدار داخلی نفس خود باشد.نماینده ای اصلح است که امیر نفس خود باشد.به تعبیر حضرت علی (علیه السلام) «أجلّ الأمراء مَنْ لم یکن الهواءُ علیه أمیراً» بهترین و برترین امرا کسی است که هوای نفس بر وی امارت نکند. ریاست طلبی، قدرت طلبی، قبیله گرایی، جناح بازی و رفیق بازی آفت و فساد در ریاست بر مسلمین است.
نماینده ای اصلح است که اگر قدرت پیدا کرد و یا به مکنتی دست یافت در احوالات وی تغییری حاصل نشود و خلق و خویش ثابت باشد. در حدیث آمده است: «المرء یتغیّر فى ثلاث: لقربٍ من المُلوک والولایات والغِنی بعد الفقْر ومنْ لم یتغیّر فى هذه فهو ذو عقلٍ قویمٍ وخُلقٍ مستقیمٍ»؛ امام علی (علیه السلام) فرمودند: انسان در سه هنگام عوض می شود و تغییر می یابد: 1- نزدیک شدن به پادشاهان 2- حکومت و ریاست یافتن 3- ثروتمندی.
عقل قویم و خلق مستقیم لازمه یک سیاستمدار اصلح است.نماینده ای اصلح است که مانند مرحوم مدرس(اعلی الله مقامه) شجاع باشد و در برابر اجنبی صریح الهجه از حقوق ملت دفاع کند.
خدای سبحان در آیة 39 سوره احزاب میفرماید: «[پیامبران پیشین] کسانی بودند که رسالت الهی را تبلیغ کرده و [تنها] از او هراس داشتند و از هیچ کسی جز خدا، ترس و هراسی به دل راه نمیدادند.» نماینده ای اصلح است که درد مردم را داشته باشد.در یکی از بیانات امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است: «قلوب الرّعیّة خزائنُ راعیها فما أودع فیها ـ أو زرع فیها ـ من خیْرٍ أو شرٍّ وجَدها» نماینده مجلس در نظام اسلامی با دلهای مردم، سر و کار دارد و دلهای مردم مزرعه نمایندگان و سایر مسئولین در کشور است.
هر کسی آن درو می کند که می کارد. اگر نماینده درد مردم را داشت و خیر و صلاح ملت را بخواهد از این مزرعه برکت خواهد دید و اگر شر ببکارد مطمئنا شر برداشت می کند. یکی از خطرات حضور جریان نفوذ در مجلس دردمند نبودن آنهاست. این تخمی که نفوذی ها در دل های مردم و مملکت می کارند به اصل نظام ضربه می زند.از این رو مجلس دهم مجلسی باید باشد که نمایندگان آن صلاحیت در اختیار داشتن کرسی های نمایندگی را داشته باشند.
مجلسین خبرگان و شورای اسلامی باید مجالسی قوی و مقتدر باشند تا در برابر زیاده خواهی های استکبار جهانی واهمه به خود راه ندهند و در عین حال نمایندگان آن از سلامت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار باشند تا فارغ از حاشیه ها متن گفتمان عدالت و پیشرفت در کشور پیگیری گردد. مجلسینی باید تشکیل شود که شعارش مرگ بر آمریکا باشد و از کیان استقلال و امنیت ملی کشور دفاع کند.
ین حکومت قرار است به دست صاحب اصلی خود یعنی امام زمان (عج) برسد. وظیفه منتظران حضرت این است که حکومتی بی پیرایه که مقدمه دولت کریمه اش باشد را تدارک ببینند. اگر قرار باشد جمهوری اسلامی با انگاره های لیبرالیستی آلوده شود و نتواند از پس مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود بر آید چطور قادر است مقدمه دولت ظهور باشد؟ مجلسین خبرگان و شورای اسلامی با انتخاب صحیح ملت انشاالله زنگارهای سکولار از نظام می زداید و آنگونه که شایسته حضرت حجت (عج) است آن را می آراید.
انتخابات به عنوان مظهر مردمسالاری دینی بزنگاه عواطف، احساسات و هیجانات سیاسی زودگذر نیست. انتخابات در نظام اسلامی ایران کانون برخورد عقلانیت و دین داری ملت ایران است. در یک کلمه انتخابات در مردمسالاری دینی یعنی تجلی عقلانیت دینی مردم در اداره کشور.زندگی انسان بر اساس انتخاب های آزادانه اش شکل می گیرد و بشر از بن و ریشه موجودی مخیر آفریده شده است. رسالت انبیاء(علیهم السلام) و نزول کتب آسمانی بدون در نظر گرفتن جوهره اختیار و انتخاب بشر یک امر بی معنی است.
پیامبران آمدند تا بهترین راه را فراروی بشر بگشایند تا وی بتواند بهترین گزینه را انتخاب کند. انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا(دهر:2). انتخاب مظهر عقلانیت بشر است و عقال عقل که شنوا و بیناست، شتربچه انتخاب را لگام و آن را به سرمنزل مقصود که تعالی و تکامل انسانیت است، می رساند.
اما چنانچه افلیج هوای نفس بر دوش اختیار آدمی سوار شد تبدیل به دیو کوری می شود که گوش به فرمان افلیج سوار بردوش خود است و هم اوست که وی را راه می برد تا اینکه شاید به قعر دره هر دو سقوط کنند. حال پرسش اینجاست که عقال و لگام عقل را در کدام بازار و در پستوی کدام دکان باید جستجو کرد؟
مطمئنا عقل کامل که به تعبیر قرآن سمیع و بصیر است بهترین لگام برای مهار انتخاب های انسانی است. عقل کامل در اسلام متصل به وحی است. عقل بدون وحی کودکی نارس است و امکان خطا دارد. عقلانیت سکولار با اکتفای صرف به آزمایش و تجربه به دنبال سلطه یافتن بر جهان و هستى است و هر آنچه از دایره آزمون اثبات خارج باشد را برخلاف عقل می داند. اما عقلانیتی که در سایه ولایت است ملتزم به وحی است و بر این باور است از آنجا که عقل بشری به تنهایی نمیتواند تمام نیازهای و ملزومات خود را درک کند، عقلانیت دینی ناگزیر مطیع امر قدسی و در اتصال به وحی است.
در تعریف اسلامی از عقلانیت ماهیت زندگی انسان، ماهیت استرشادی است و به تعبیر امام حسین(ع) «لایکمُلُ العَقلُ اِلابِاتُّباعِ الحَقِّ» عقل کامل نمیشود مگر با تبعیت از حق. بنابراین یکی از نشانه های خروج از عقلانیت انکار وحی و کنار زدن دین است. اینجا خط تمایز عقلانی شدن سیاست در مردمسالاری دینی با نظامهای سیاسی سکولار است. در واقع به لحاظ شناخت شناسی از آنجا که سیاست و دیانت در هم تنیده اند عقلانیت سیاسی همان عقلانیت دینی است. عقل به عنوان یکی از منابع اربعه استنباط شیعیان در پیوند با قرآن سنت و اجماع معنا پیدا می کند.
بر این اساس عقلانیت سیاسی به خصوص در مرحله انتخاب نمی تواند فارغ از قرآن و سنت باشد. به منظور برقراری این اتصال رجوع به خبره و ارجاع غیرمتخصص به متخصص کاملا یک امر عقلانی و دینی است.در قرآن کریم آمده است:...فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون (نحل:43 و انبیا:7) ... اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم به مناسبت قیام تاریخی 19 دی در همین خصوص فرمودند:«انسان باید به شکل اطمینانبخشی به نتیجه برسد. به نظر بنده اینجور میرسد که چون یکایک افراد را ممکن است نشناسیم -خود بنده هم وقتی این فهرستها را میآورند که بیایم رأی بدهم، بعضی از آدمهای این فهرستها را نمیشناسم امّا اعتماد میکنم به آن کسانی که [اینها را] معرّفی کردهاند، و نگاه میکنم ببینم آن کسانی که این فهرست را معرّفی کردهاند چه کسانی هستند؛ اگر دیدم اینها آدمهای متدیّن و مؤمن و انقلابیای هستند، به حرفشان اعتماد میکنم و به [فهرست] آنها رأی میدهم؛ اگر دیدم نه، کسانی که این فهرست را دادهاند کسانی هستند که به مسائل انقلاب، به مسائل دین، به مسائل استقلال کشور خیلی اهمّیّتی نمیدهند، دلشان دنبال حرف آمریکا و غیر آمریکا است، به حرفشان اعتماد نمیکنم؛ به نظر من این راه خوبی است- نگاه کنیم ببینیم این فهرستی که به ما داده میشود برای مجلس شورای اسلامی یا مثلاً برای مجلس خبرگان، این فهرست را چه کسی دارد به ما میدهد. به افرادی اعتماد بکنیم که واقعاً به دینداری اینها و به تقیّد اینها اعتقاد داشته باشیم؛ بدانیم اینها متدیّنند، بدانیم انقلابیاند، بدانیم در خطّند، در راه امامند، امام را واقعاً قبول دارند؛ راهش این است که اینها را بدانیم. اگرچنانچه کسانی اینجور عمل بکنند و این تحقیق را بکنند، کار خودشان را انجام دادهاند؛ خدای متعال ثواب خواهد داد، ولو اینکه در یک مورد، اشتباه هم اتّفاق بیفتد. مثلاً آن کسی که من خیال کردم آدم خوبی است و به او رأی دادم، اتّفاقاً آدم مطلوبی نباشد ولی من تلاش خودم را کردهام و خدای متعال اجر خواهد داد.»
اعتماد به فهرست متدینین انقلابی در خط امام راحل و کسانی که دغدغه دین و انقلاب و استقلال کشور را دارند همان عقلانیت دینی است. چرا که مثلا در حوزه انتخابیه تهران انتظار شناخت دقیق 30 نامزد مجلس شورای اسلامی و 16 نامزد مجلس خبرگان از عامه مردم انتظار زیادی است. حتی برخی از متخصصین نیز نمی توانند اذعان کنند که تمام نامزدها را می شناسند و به سلوک سیاسی و اعتقادی آنها واقف هستند.حال اگر شورایی از عقلای دینی و سیاسی در مردمسالاری دینی به وجود آمد چنانچه این اجماع در راستای توسعه دایره شرعی سازی انتخاب رای دهندگان بود و در جهت تقویت عقلانیت دینی در انتخاب مردم تاسیس شده بود تضمین کننده انتخاب صحیح برای مردم است.
در مقابل فهرست غیر انقلابی ها و کسانی که در برابر مستکبران کرنش می کنند و ابا دارند از اینکه مرگ بر شیطان بزرگ بگویند، کسانی که دغدغه دین و انقلاب و استقلال کشور را ندارند قابل اعتماد نیستند. اعتماد به این جریانات باز کردن مجاری نفوذ شبکه ای و جریانی دشمن به کانون های اصلی تصمیم گیری و تصمیم سازی در کشور است. این افراد هندسه انقلاب اسلامی را باور ندارند و با عملکرد خود صورت بی سیرتی از نظام را ایجاد می نمایند و یا اینکه نومن ببعض و نکفر ببعض هستند در حالی که خط و راه امام خمینی(رحمت الله علیه) یک بستهى کامل است، یک مجموعه است و همه ابعاد آن را باید با هم دید.
متاسفانه برخی از جریانات سیاسی مصداق عینی «تضییع الأصول، والتّمسک بالغرور و تأخیر الأفاضل و تقدیم الأراذل» در عرصه فعالیت های سیاسی هستند. کسانی که اصول و ارزشهای انقلاب را ضایع می کنند و متمسک به غرور و تبختر در کردارشان هستند و اراذل و فاسدین را بر فضلا و صلحاء مقدم می دارند. حضور و نفوذ این جریانات مقدمه زوال هر نظام سیاسی است. چرا که امیرالمومنین حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «یُستدلّ علی إدبار الدّول بأربعةٍ» تضییع اصول، غرور و خودخواهی و تقدم غیر صالحین به نیروهای اصلح آغاز نگون بختی دولت هاست.
جریاناتی که در مناصب و پست های حکومتی حزب اللهی ها را پس می رنند و یا با شعار تندرو آنها را طرد می کنند و به جای آنها غیر متعهدین به اسلام و انقلاب را جایگزین می کنند و یا زیر بار خطاهایشان نمی روند و با ملت خود با غرور و خودخواهی برخورد می کنند و یا اینکه نه تنها دغدغه اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی را ندارند بلکه حتی آنها را تضییع می کنند و در چانه زنی هایشان با مستکبران روی آنها تخفیف می دهند مانند موریانه های سیاسی در حال تهی کردن کالبد انقلاب اسلامی هستند.بر این اساس نماینده ای اصلح است که پیش از سیاست کردن در خصوص مردم بتواند نفس خود را مهار نماید.
به تعبیر مولای متقیان علی (علیه السلام) «...أنْ یَسوس نفسَه قبْل أن یَسوُس جُنْده» یعنی کسی که می خواهد وکیل مردم شود قبل از سیاستمداری نسبت به دیگران، باید سیاستمدار داخلی نفس خود باشد.نماینده ای اصلح است که امیر نفس خود باشد.به تعبیر حضرت علی (علیه السلام) «أجلّ الأمراء مَنْ لم یکن الهواءُ علیه أمیراً» بهترین و برترین امرا کسی است که هوای نفس بر وی امارت نکند. ریاست طلبی، قدرت طلبی، قبیله گرایی، جناح بازی و رفیق بازی آفت و فساد در ریاست بر مسلمین است.
نماینده ای اصلح است که اگر قدرت پیدا کرد و یا به مکنتی دست یافت در احوالات وی تغییری حاصل نشود و خلق و خویش ثابت باشد. در حدیث آمده است: «المرء یتغیّر فى ثلاث: لقربٍ من المُلوک والولایات والغِنی بعد الفقْر ومنْ لم یتغیّر فى هذه فهو ذو عقلٍ قویمٍ وخُلقٍ مستقیمٍ»؛ امام علی (علیه السلام) فرمودند: انسان در سه هنگام عوض می شود و تغییر می یابد: 1- نزدیک شدن به پادشاهان 2- حکومت و ریاست یافتن 3- ثروتمندی.
عقل قویم و خلق مستقیم لازمه یک سیاستمدار اصلح است.نماینده ای اصلح است که مانند مرحوم مدرس(اعلی الله مقامه) شجاع باشد و در برابر اجنبی صریح الهجه از حقوق ملت دفاع کند.
خدای سبحان در آیة 39 سوره احزاب میفرماید: «[پیامبران پیشین] کسانی بودند که رسالت الهی را تبلیغ کرده و [تنها] از او هراس داشتند و از هیچ کسی جز خدا، ترس و هراسی به دل راه نمیدادند.» نماینده ای اصلح است که درد مردم را داشته باشد.در یکی از بیانات امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است: «قلوب الرّعیّة خزائنُ راعیها فما أودع فیها ـ أو زرع فیها ـ من خیْرٍ أو شرٍّ وجَدها» نماینده مجلس در نظام اسلامی با دلهای مردم، سر و کار دارد و دلهای مردم مزرعه نمایندگان و سایر مسئولین در کشور است.
هر کسی آن درو می کند که می کارد. اگر نماینده درد مردم را داشت و خیر و صلاح ملت را بخواهد از این مزرعه برکت خواهد دید و اگر شر ببکارد مطمئنا شر برداشت می کند. یکی از خطرات حضور جریان نفوذ در مجلس دردمند نبودن آنهاست. این تخمی که نفوذی ها در دل های مردم و مملکت می کارند به اصل نظام ضربه می زند.از این رو مجلس دهم مجلسی باید باشد که نمایندگان آن صلاحیت در اختیار داشتن کرسی های نمایندگی را داشته باشند.
مجلسین خبرگان و شورای اسلامی باید مجالسی قوی و مقتدر باشند تا در برابر زیاده خواهی های استکبار جهانی واهمه به خود راه ندهند و در عین حال نمایندگان آن از سلامت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار باشند تا فارغ از حاشیه ها متن گفتمان عدالت و پیشرفت در کشور پیگیری گردد. مجلسینی باید تشکیل شود که شعارش مرگ بر آمریکا باشد و از کیان استقلال و امنیت ملی کشور دفاع کند.
ین حکومت قرار است به دست صاحب اصلی خود یعنی امام زمان (عج) برسد. وظیفه منتظران حضرت این است که حکومتی بی پیرایه که مقدمه دولت کریمه اش باشد را تدارک ببینند. اگر قرار باشد جمهوری اسلامی با انگاره های لیبرالیستی آلوده شود و نتواند از پس مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود بر آید چطور قادر است مقدمه دولت ظهور باشد؟ مجلسین خبرگان و شورای اسلامی با انتخاب صحیح ملت انشاالله زنگارهای سکولار از نظام می زداید و آنگونه که شایسته حضرت حجت (عج) است آن را می آراید.