به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، تا پيش از دهه 1980، سلاح هاي دوربرد درصد كمي از جنگ افزارهاي مورد استفاده در هواپيماهاي رزمي را تشكيل مي دانند. يكي از دلايل اين رويكرد، برد كم اغلب سامانه هاي تشخيص اهداف و اطمينان كم از اصابت به هدف بود و سلاح های با اين قابليت، قيمت هاي بالايي داشتند. با شروع موج فعاليت بر روي اينگونه سلاح ها و تولید فناوري هاي لازم كه مراحل جدي توسعه آنها در آن سالها آغاز شد، شاهد بكارگيري نسل جديدي از مهمات و تسليحات هوايي در سالهاي آغازين دهه 1990 بوديم كه با نام «تسليحات دورايستا» شناخته مي شوند.
ويژگي هاي اصلي اينگونه از بمب ها و موشك ها، برد بالا، قابليت هدفگيري از برد زياد، هدايت خودكار تا هدف و حتي هدفگيري هوشمندانه و خودكار است.
بيشينه برد اين گونه از موشك ها به بيش از 100 كيلومتر براي موشك هاي تاكتيكي و تا چند هزار كيلومتر براي گونه اي از موشك هاي كروز رسيده بود. بمب هاي دورايستا بجاي رها شدن از بردهاي چند كيلومتري، امكان رها شدن از مسافت بيش از 70 كيلومتري و پرواز به سمت آن را پيدا نمودند.
بدين ترتيب نيروي هوايي كاربر تسليحات دورايستا، به ميزان زيادي از پدافند هوايي دشمن در امان خواهد ماند و اين خود مهمات هستند كه بايد از ميان لايه هاي دفاع هوايي اطراف، به سوي آن ادامه مسير دهند؛ در حاليكه براي رها كردن بمب هاي سقوط آزاد، هواپيماي بمباران كننده مي بايست تا فاصله چند كيلومتري هدف، پيشروي کند كه كاملاً در معرض آتش تمام انواع تسليحات پدافندي از توپ هاي كاليبر پايين و موشك هاي دوش پرتاب تا موشك هاي بزرگ تر قرار مي گيرد.
اين تسليحات امكان حمله به چندين هدف در يك سورتي پرواز(يك پرواز عملياتي از ابتدا برخاستن تا فرود، يك سورتي ناميده مي شود)، توسط يك فروند هواپيما را ممكن مي سازد كه به معني استفاده بهينه تر از دارايي فعلي نيروي هوايي است.
توانمندي بزن و دررو (يا شليك كن و فراموش كن) در سلاح هاي دورايستا كه معني هدايت خودكار بمب يا موشك پس از شليك مي باشد، اين امكان را به هواپيماي كابر اين نوع تسليحات مي دهد كه به محض رها كردن سلاح، گردش كرده و به سوي مواضع خودي بازگردد و در نتيجه خطر فعاليت پدافند دشمن بر ضد خود را بطور كامل از بين برده و يا از خطر رهگيري و تعقيب شدن بوسيله جنگنده هاي نيروي مدافع، به ميزان زيادي بكاهد.
اين درحالي است كه سلاح هاي دقيقي مانند بمب هاي ليزري كه از احتمال اصابت به هدف بيش از 90 تا 95 درصد نيز در گونه هاي مختلف برخوردارند، نياز به هدايت از خارج، تا آخرين لحظات پيش از برخورد به هدف دارند كه در صورت اجراي اين فرايند بوسيله جنگنده مهاجم، اين هواپيما به صورت فلج در آمده و هدف آساني براي سامانه هاي دفاعي مي شوند و در غير اينصورت بايد هدايت توسط يك هواگرد ديگر(سرنشين دار يا بي سرنشين و در مسافتي دورتر) يا نيروهاي زميني نفوذ كرده در محدوده هدف اجرا شود.
از ديگر مزاياي موشك هاي دورايستاي هوشمند و دقيق، امكان تحقق ايده يك موشك براي يك هدف است. همانطور كه پيشتر اشاره شد، در نبردهاي هوايي گذشته براي انهدام اهداف، به تعداد زيادي بمب نياز بود و اين تعداد در اوائل دهه 1990 به يك تا دو بمب كاهش يافت. بدين ترتيب هواپيمايي كه مثلاً شش بمب حمل مي كند توان حمله به شش هدف را يافت كه به معني انهدام اهداف بيشتر در يك سورتي پرواز توسط يك جنگنده است كه به كاهش بار كاري نيروي هوايي، امكان افزايش گستره نبرد، صرفه جويي در مصرف مهمات و دوام بيشتر نيروي عمل كننده در يك نبرد فرسايشي است.
حال با تركيب اين دقت بالا با هوشمند شدن و قابليت بزن و در رو، يك جنگنده بمب افكن، امكان حمله به چندين هدف متمايز در يك بازه زماني چند ثانيه اي را مي يابد كه جهش چشمگيري در تأثير گذاري نيروي هوايي محسوب مي شود. خصوصاً سرعت عمل نيروي هوايي به عنوان يك نيروي نظامي واكنش سريع با بكارگيري چنين سلاحي بالاتر مي رود.
افزايش گستره نبرد نيز به اين معناست كه محدوده اي كه توسط يك هواپيماي جنگي با موشك ميانبرد زير پوشش قرار مي گيرد، در صورت استفاده از موشك با برد دو برابر، به چهار برابر افزايش خواهد يافت كه بدين ترتيب با استفاده از همان تعداد جنگنده بمب افكن، امكان ضربه زدن به منطقه اي با مساحت چهار برابر خواهد بود. به بيان ديگر براي گسترش محدوده قابل دسترس، به تعداد 50 تا 75 درصد، هواپيماهاي كمتري نياز خواهد بود.
بنابراين با تعداد كمتري پرواز، با تعداد كمتري جنگنده، به تعداد بيشتري هدف، در گستره اي وسيع تر و با احتمال اصابت بالا و بسيار دقيق (خطاي در حد چند متر) مي توان يورش برد.
تلاش برای مدرن سازی جنگنده های ایران
پير كاركشته نهاجا يعني اف-4 فانتوم در سال هاي اخير، دگرگوني هاي زيادي در عرصه تسليحات داشته است. اين جنگنده ها نيز ضمن مجهز شدن به موشكهاي دوربرد هوا به سطح با توانمنديهاي متفاوت كه در ادامه به معرفي آنها خواهيم پرداخت، قابليت اجراي عمليات بمباران شبانه را يافته اند كه به گسترده تر شدن كاربري اين هواپيما مي انجامد. همچنين خبرهايي از طراحي و توليد سامانه هاي بروز براي ارتقاء توانمنديهاي اين جنگنده محبوب در عرصه هاي مختلف به گوش رسيده است. اين جنگنده در مدل "اي" قابليت حمل 7250 كيلوگرم محموله را دارد.
جنگنده ميراژ اف-1 نيز كه پيشتر كمي راجع به آن گفته ايم، با وجود قابليت سوختگيري از ميراژهاي ديگر، توان دستيابي به برد قابل توجهي را دارد. هر چند اين جنگنده تك موتوره است و اصولاً از جنگنده هاي تك موتوره براي عمليات نفوذي كمتر استفاده ميشود (زيرا در صورت از كار افتادن موتور، پيشران ديگري وجود ندارد) اما موتورهاي اين جنگنده نشان دادهاند كه ضمن توان رساندن اين پرنده به بيشينه سرعت حدود 2340 كيلومتر بر ساعت، از قابليت اطمينان بالايي برخوردارند. از اين رو ميراژهاي نهاجا با توان حمل حدود 6300 كيلوگرم محموله جنگي و برخورداري از سامانه هاي پيشرفته ناوبري، راداري و جنگ الكترونيك، ابزار قدرتمندي براي عملياتهاي بمبارن هوايي در دستان نهاجا هستند.
بنا به اعلام رسمی نهاجا، نيروي هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به سوی تولید تسلیحات راهبردی پیش رفته است و با استفاده از تسلیحات راهبردی می توان دشمن را به صورت هوشمند و نقطه ای مورد هدف قرار داد.
همچنين اعلام شده است که نهاجا در حوزه دریایی موفق شده با دستیابی به موشک های مشابه کروز که به تولید انبوه رسیده، اهداف خود را مورد اصابت قرار دهد و این نیرو موفق به تیراندازی از مسافت دور با بمب قاصد که تناژ بسیار بالایی دارد، شده و اهدافی را به صورت نقطه ای مورد اصابت قرار داده است.
اين جملات نشاندهنده تلاش هاي جدي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در زمينه دستيابي به تسليحات دورايستا است؛ تسليحاتي كه جاي آن تا پيش از اين در فهرست دارايي هاي ما خالي بود.
سابقه ساخت سلاح های دور ایستا
تلاش ها براي ساخت موشك هاي هوا به زمين، به سال هاي آخر جنگ تحميلي و تشكيل معاونت تحقيقات و جهاد خودكفايي در نيروهاي مسلح كشورمان بازمي گردد. اين تلاش ها در ابتدا منجر به توليد خانواده موشك هاي هوا به سطح ستار كه از هدايت ليزري برخوردار بودند شد، اما برد اين نمونه ها بنابر مطالب منتشره كمتر از 25 كيلومتر بوده است.
به موازات ساخت اين موشك ها، طراحي و توليد بمب ها و موشك هاي هدايت تلوزيوني نيز در دستور كار بود كه از جمله آنها مي توان به موشك هاي زوبين و بمب هدايت شوند قدر پرداخت. اين نمونه نيز از برد زيادي برخوردار نبوده و در صورت شليك از ارتفاعات پايين، جنگنده كاربر را در معرض پدافند ميانبرد دشمن قرار مي دادند.
نمونه ديگر، پخش كننده مهمات كوچك با نام كايت بود كه به واقع اولين سلاح با پروفايل عملكرد دورايستا محسوب مي شود. كايت با برخورداري از يك موتور راكتي كوچك و امكان حمل چند ده ريز مهمات در ابعاد نارنجك هاي دستي يا كمي بزرگتر، پس از شليك شدن از هواپيما و طي مسير و رسيدن بر فراز منطقه دشمن، اقدام به تخليه مهمات از منافذ تعبيه شده در دو طرف بدنه مي کرد. برد اين سلاح نيز چندان زياد نبود و به نظر نمي رسد از سامانه هدايت و هدفگيري برخوردار بوده باشد اما طراحي، ساخت، آزمايش و كسب تجربه راهي بود كه براي رسيدن به يكي از بهترين تسليحات هواپايه نهاجا و اولين سلاح با عملكرد نزديك به تسليحات دورايستا يعني بمب هدايت اپتيكي 2000 پوندي (907 كيلوگرمي) قاصد بايد طي مي شد.
بمب 2000 پوندی قاصد
بمب هاي قاصد كه داراي محموله انفجاري 2000 پوندي است تاكنون در سه نسل معرفي شده. جرم كل نمونه قاصد1 به 1100 كيلوگرم مي رسد كه شامل جرم محموله، بدنه و بالها، سامانه هاي هدفگيري، هدايت و عملگرها مي شود. برد بمب قاصد كمتر از 40 كيلومتر بوده و امكان پرواز نسبتا مناسب، از ويژگي هاي شاخص آن است. بدين ترتيب تمام فوايدي كه براي سلاح هايي با قابليت بزن و دررو عنوان کردیم براي قاصد وجود دارد.
سامانه هدايت اپتيكي به طور ساده و كلي شامل يك دوربين مستقر در دماغه بمب يا موشك و ابزارهايي براي تعيين زاويه موشك نسبت به راستاي دوربين و سپس تطبيق موشك با زاويه مورد نظر براي اصابت به هدف و سامانه هاي پردازشگر مربوطه است. هر يك از كارهاي قفل روي هدف و هدايت موشك تا برخورد به آن، با توجه به فناوري هاي مورد استفاده، مي تواند توسط انسان و يا به طور خودكار اجرا شود.
نمونه دوم بمب قاصد با حفظ قابليت هاي نمونه قبلي از جمله سرجنگي 2000 پوندي، داراي برد بالاي 50 كيلومتر است. قاصد2 نشان داد نهاجا ضمن تمايل به حفظ قدرت تخريب و تأثير گذاري بالا براي رسيدن به برد هاي بيشتر تلاش مي كند. برد 50 كيلومتري قاصد2 به تنهايي براي رهايي از آسيب تمام سامانه هاي كوتاه برد و اكثر سامانه هاي ميانبرد فعلي در يك حمله تاكتيكي كافي است. بمب هاي قاصد يك و دو، به دليل قابليت هاي بالاي آيروديناميكي خود، امكان پرتاب از ارتفاع پايين را نيز به هواپيماي حمل كننده مي دهند.
بالهای بزرگ قاصد، با ایجاد نیروی برآ، امکان پرواز گلاید (سرشی) را برای آن پدید می آورد و به برد آن می افزاید یعنی هرچه از ارتفاع بالاتری پرتاب شود برد بیشتری خواهد داشت. البته بزرگ بودن دهانه بال این بمب، حمل چندین فروند از آن را در محدود نموده خصوصاً حمل آن را در جایگاه های زیر بدنه سوخو24، به چالش می کشاند.
نكته ديگر در مورد بمب هاي قاصد، دقت بسيار بالاي آنها است. در تصاويري كه از پرتاب اين بمب توسط جنگنده بمب افكن اف-4ئي فانتوم نيروي هوايي ارتش به نمايش درآمد، اين بمب با خطايي در حد چند متر به نقطه مورد نظر اصابت کرد كه نشان از توانمندي بسيار بالاي اين بمب دارد.
همچنين، با بهره گيري از قابليت هاي تحليل تصوير، امكان تعقيب اهداف متحرك را حتي در صورت پرتاب از ارتفاعات بالا دارد. البته با توجه به قدرت تخريب اين بمب، به احتمال قوي اين اهداف متحرك، تانك و كاميون نخواهد بود بلكه ناوهاي جنگي به عنوان هدف متحرك، همخواني بيشتري با اين قابليت فوق العاده بمب هاي قاصد دارند. تمام مراحل هدايت سلاح پس از پرتاب توسط سامانه هاي دروني بمب اجرا مي شود هر چند كه امكان قفل روي هدف ديگر پس از پرتاب نيز قابليت دور از دسترسي نيست. با هدايت خودكار امكان حمله به چندين هدف در يك پرواز يك جنگنده بمب افكن ممكن مي شود.
استفاده از سامانه هاي هوشمند امکان رهاسازی بمب و حركت به سوي هدف با بهره گيري از هدایت اینرسی و قفل روی هدف در فاصله نزدیک تر(پس از پرتاب) در صورت مناسب نبودن شرایط تصویر از محل رهايي بمب را ايجاد کرده و نیز امکان واگذاری هدایت به هواپیمای دیگر از امكانات قابل توسعه در اين خانواده از تسليحات دوربرد هستند.
دقت بالای قاصد، امکان انهدام حتی یک ساختمان در قلب یک شهر پر جمعیت را بدون وارد آمدن خسارت به اطراف یا انهدام ساختمان های مجاور فراهم می کند. اين امكان به معني توان هدف قرار دادن مراكز فرماندهي دشمن حتي در محيط هاي شهري است.
قاصد 1و2 با تمام قابليت هاي خود، در دور نگه داشتن جنگنده بمب افكن هاي نهاجا از يك تهديد مهلك توانمند نبودند و آن، سامانه هاي دوربرد پدافند هوايي است. براي حل اين مشكل، صنعت دفاعي كشور، توسعه نمونه دوربردتري از اين خانواده از بمب ها را در نظر گرفته بود كه با نام قاصد3 معرفي شد.
قاصد3 كه از نظر پيكري بندي شباهت هاي محسوسي به نمونه هاي قبلي قاصد دارد، با بهره گيري از يك سامانه پيشران راكتي، به برد بيش از يكصد كيلومتر مي رسد كه بيشتر از برد درگيري سامانه پدافند هوايي پاتريوت آمريكا است. بدين ترتيب با بهره گيري از موتور، قاصد3 عملاً در رده موشك ها قرار مي گيرد.
قاصد3 از نظر ظاهر، داراي بالهاي كوچكتري نسبت به قاصد1 است كه با توجه به بهره گيري از پيشران، اساساً نياز چنداني به بالهاي بزرگ ديده نمي شود. اين ويژگي امكان حمل تعداد بيشتري از موشك قاصد3 كه البته از آن با نام بمب قاصد3 ياد مي شود توسط هواپيماها ايجاد مي کند.
برد قاصد3 به دو برابر نسل هاي قبلي خود مي رسد كه موجب افزايش شعاع پوشش منطقه براي ضربه زدن توسط هواپيماي حامل مي شود. همانطور كه پيش تر اشاره داشتيم، با بهره گيري از قاصد3 براي اجراي عمليات مشابه قبل، حداقل به 50 درصد هواپيماي عمل كننده كمتر نياز است كه باعث افزايش ظرفيت نهاجا در گسترش پهنه درگيري مي گردد. اين برد، عملاً قاصد3 را به يك سلاح دورايستاي تمام عيار تبديل نموده كه روند طي شده، تلاش نيروي هوايي ارتش براي رسيدن به بردهاي بالاتر در اين رده از تسليحات در عين حفظ دقت و هوشمندي سلاح را مسجل مي گرداند.
در يك عمليات دوربرد در خاك دشمن، برد بالاي قاصد3 تهديد از جانب نيروي دفاعي دشمن را به ميزان چشمگيري كاهش مي دهد زيرا اساسا با شليك اين موشك از ارتفاع پايين و فواصل دور، هواپيماي عمل كننده از تيررس پدافند دشمن در امان مي ماند و اين تاكتيك حمله، ريسك عمليات هاي ضربتي را حتي بدور از پوشش هوايي خودي، به كمترين ميزان مي رساند. از سوي ديگر دقت بسيار بالا، هوشمندي در تعقيب هدف و هدايت تمام خودكار، احتمال اصابت و انهدام هدف را نيز به بيشينه رسانده و در مجموع، باعث افزايش تأثير گذاري قدرت هوايي كشور مي گردد.
بنابراين خانواده مهمات هوشمند هوا پرتاب و دورايستاي قاصد، به معناي واقعي يك سلاح نقطه زن محسوب مي شود كه نقش مؤثري در افزايش كارايي نيروي هوايي در عمليات هاي خود دارد. انهدام يك هدف با يك بمب، امروزه توسط بمب هاي قاصد كه عملياتي نيز شده اند ميسر شده و بضاعت كمّي نيروي هوايي، با افزايش كيفي معجزه آساي تسليحات، به تثبيت قدرت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه كمك شاياني نموده است.
موشک های هوا به سطح و هوا به زمین
گونه اي ديگر از سلاح هاي دوربرد كشور، موشك هاي هوا به سطح ضد كشتي مي باشند كه در قالب پروژه های مختلف بر روي جنگنده بمب افكن هاي اف-4 فانتوم نهاجا عملياتي شدند. دو نمونه از اين موشك ها به كار گرفته شدند كه شامل موشك هاي نور و نصر است.
به گزارش مشرق، موشك نصر با بهرگيري از پيشران سوخت جامد به برد بيش از 40 كيلومتر دست مي يابد كه بسته به ارتفاع و سرعت هواپيماي پرتاب كننده افزايش نيز مي يابد. موشك نور نیز با بهره گيري از يك موتور توربوجت برد 120 كيلومتر و بيشتر دارد. طول و وزن اين موشك از نصر بيشتر بوده و احتمال اصابت آن به هدف نيز عدد بالايي است. برد 120 كيلومتري اين موشك توان دور ايستايي فزاينده اي به نيروي هوايي كشورمان در مقابله با تهديدات دريايي دشمن مي دهد.
دقت بالاي اين موشك ها ناشي از هدايت راداري آنها بوده كه كاربرد آنها را در تمام شرايط آب و هوايي نيز ممكن مي سازد. پرواز در ارتفاع بسيار پايين سطح آب و قطر كم اين موشك ها شناسايي و هدف قرار دادن آنها را دشوار مي سازد. با توجه به بهينه سازي در داخل كشور از نظر سامانه هاي داخلي، اين موشك ها جزو سلاح هاي پيشرفته و مهم نهاجا قرار گرفته اند و به گفته مسئولان اين نيرو، در تمام پايگاه هاي مربوطه وجود دارند.
از اين رو توان نيروي هوايي كشورمان در پشتيباني هوايي دوربرد از نيروهاي دريايي و راهبرد انتقال صحنه نبرد از آب هاي سرزميني به صدها كيلومتر دورتر به خوبي مورد اجرا قرار مي گيرد. البته بايد گفت كه بمب ها و موشك خانواده قاصد نيز از توان بالايي در هدف قرار دادن شناورها برخوردار هستند.
مجموع این توانمندیها هم با هدف بازدارندگی و هم با کاربرد در روزهای سخت، مورد توجه قرار داشته و به طور جدی نیز در حال توسعه و تکمیل است.
هرچند طراحی و عملیاتی کردن انواع سلاح های دور ایستا، صرفا به موارد فوق محدود نبوده و جدیدترین انواع آن نیز طی روزهای اخیر مورد بازدید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفتند، اما این گزارش مشرق فتح بابی بود برای نشان دادن مصادیق دست بلند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای نواختن سیلی ضربه متقابل به هر متجاوز نادان؛ امری که با بازدارندگی موثر سپاه و ارتش هر روز درصد وقوع آن کاهش می یابد.
در ادامه این گزارش که بزودی منتشر می شود، سلاح های دور ایستا دیگر نیروهای مسلح کشورمان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ويژگي هاي اصلي اينگونه از بمب ها و موشك ها، برد بالا، قابليت هدفگيري از برد زياد، هدايت خودكار تا هدف و حتي هدفگيري هوشمندانه و خودكار است.
بيشينه برد اين گونه از موشك ها به بيش از 100 كيلومتر براي موشك هاي تاكتيكي و تا چند هزار كيلومتر براي گونه اي از موشك هاي كروز رسيده بود. بمب هاي دورايستا بجاي رها شدن از بردهاي چند كيلومتري، امكان رها شدن از مسافت بيش از 70 كيلومتري و پرواز به سمت آن را پيدا نمودند.
بدين ترتيب نيروي هوايي كاربر تسليحات دورايستا، به ميزان زيادي از پدافند هوايي دشمن در امان خواهد ماند و اين خود مهمات هستند كه بايد از ميان لايه هاي دفاع هوايي اطراف، به سوي آن ادامه مسير دهند؛ در حاليكه براي رها كردن بمب هاي سقوط آزاد، هواپيماي بمباران كننده مي بايست تا فاصله چند كيلومتري هدف، پيشروي کند كه كاملاً در معرض آتش تمام انواع تسليحات پدافندي از توپ هاي كاليبر پايين و موشك هاي دوش پرتاب تا موشك هاي بزرگ تر قرار مي گيرد.
اين تسليحات امكان حمله به چندين هدف در يك سورتي پرواز(يك پرواز عملياتي از ابتدا برخاستن تا فرود، يك سورتي ناميده مي شود)، توسط يك فروند هواپيما را ممكن مي سازد كه به معني استفاده بهينه تر از دارايي فعلي نيروي هوايي است.
توانمندي بزن و دررو (يا شليك كن و فراموش كن) در سلاح هاي دورايستا كه معني هدايت خودكار بمب يا موشك پس از شليك مي باشد، اين امكان را به هواپيماي كابر اين نوع تسليحات مي دهد كه به محض رها كردن سلاح، گردش كرده و به سوي مواضع خودي بازگردد و در نتيجه خطر فعاليت پدافند دشمن بر ضد خود را بطور كامل از بين برده و يا از خطر رهگيري و تعقيب شدن بوسيله جنگنده هاي نيروي مدافع، به ميزان زيادي بكاهد.
اين درحالي است كه سلاح هاي دقيقي مانند بمب هاي ليزري كه از احتمال اصابت به هدف بيش از 90 تا 95 درصد نيز در گونه هاي مختلف برخوردارند، نياز به هدايت از خارج، تا آخرين لحظات پيش از برخورد به هدف دارند كه در صورت اجراي اين فرايند بوسيله جنگنده مهاجم، اين هواپيما به صورت فلج در آمده و هدف آساني براي سامانه هاي دفاعي مي شوند و در غير اينصورت بايد هدايت توسط يك هواگرد ديگر(سرنشين دار يا بي سرنشين و در مسافتي دورتر) يا نيروهاي زميني نفوذ كرده در محدوده هدف اجرا شود.
از ديگر مزاياي موشك هاي دورايستاي هوشمند و دقيق، امكان تحقق ايده يك موشك براي يك هدف است. همانطور كه پيشتر اشاره شد، در نبردهاي هوايي گذشته براي انهدام اهداف، به تعداد زيادي بمب نياز بود و اين تعداد در اوائل دهه 1990 به يك تا دو بمب كاهش يافت. بدين ترتيب هواپيمايي كه مثلاً شش بمب حمل مي كند توان حمله به شش هدف را يافت كه به معني انهدام اهداف بيشتر در يك سورتي پرواز توسط يك جنگنده است كه به كاهش بار كاري نيروي هوايي، امكان افزايش گستره نبرد، صرفه جويي در مصرف مهمات و دوام بيشتر نيروي عمل كننده در يك نبرد فرسايشي است.
حال با تركيب اين دقت بالا با هوشمند شدن و قابليت بزن و در رو، يك جنگنده بمب افكن، امكان حمله به چندين هدف متمايز در يك بازه زماني چند ثانيه اي را مي يابد كه جهش چشمگيري در تأثير گذاري نيروي هوايي محسوب مي شود. خصوصاً سرعت عمل نيروي هوايي به عنوان يك نيروي نظامي واكنش سريع با بكارگيري چنين سلاحي بالاتر مي رود.
افزايش گستره نبرد نيز به اين معناست كه محدوده اي كه توسط يك هواپيماي جنگي با موشك ميانبرد زير پوشش قرار مي گيرد، در صورت استفاده از موشك با برد دو برابر، به چهار برابر افزايش خواهد يافت كه بدين ترتيب با استفاده از همان تعداد جنگنده بمب افكن، امكان ضربه زدن به منطقه اي با مساحت چهار برابر خواهد بود. به بيان ديگر براي گسترش محدوده قابل دسترس، به تعداد 50 تا 75 درصد، هواپيماهاي كمتري نياز خواهد بود.
بنابراين با تعداد كمتري پرواز، با تعداد كمتري جنگنده، به تعداد بيشتري هدف، در گستره اي وسيع تر و با احتمال اصابت بالا و بسيار دقيق (خطاي در حد چند متر) مي توان يورش برد.
تلاش برای مدرن سازی جنگنده های ایران
پير كاركشته نهاجا يعني اف-4 فانتوم در سال هاي اخير، دگرگوني هاي زيادي در عرصه تسليحات داشته است. اين جنگنده ها نيز ضمن مجهز شدن به موشكهاي دوربرد هوا به سطح با توانمنديهاي متفاوت كه در ادامه به معرفي آنها خواهيم پرداخت، قابليت اجراي عمليات بمباران شبانه را يافته اند كه به گسترده تر شدن كاربري اين هواپيما مي انجامد. همچنين خبرهايي از طراحي و توليد سامانه هاي بروز براي ارتقاء توانمنديهاي اين جنگنده محبوب در عرصه هاي مختلف به گوش رسيده است. اين جنگنده در مدل "اي" قابليت حمل 7250 كيلوگرم محموله را دارد.
جنگنده ميراژ اف-1 نيز كه پيشتر كمي راجع به آن گفته ايم، با وجود قابليت سوختگيري از ميراژهاي ديگر، توان دستيابي به برد قابل توجهي را دارد. هر چند اين جنگنده تك موتوره است و اصولاً از جنگنده هاي تك موتوره براي عمليات نفوذي كمتر استفاده ميشود (زيرا در صورت از كار افتادن موتور، پيشران ديگري وجود ندارد) اما موتورهاي اين جنگنده نشان دادهاند كه ضمن توان رساندن اين پرنده به بيشينه سرعت حدود 2340 كيلومتر بر ساعت، از قابليت اطمينان بالايي برخوردارند. از اين رو ميراژهاي نهاجا با توان حمل حدود 6300 كيلوگرم محموله جنگي و برخورداري از سامانه هاي پيشرفته ناوبري، راداري و جنگ الكترونيك، ابزار قدرتمندي براي عملياتهاي بمبارن هوايي در دستان نهاجا هستند.
بنا به اعلام رسمی نهاجا، نيروي هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به سوی تولید تسلیحات راهبردی پیش رفته است و با استفاده از تسلیحات راهبردی می توان دشمن را به صورت هوشمند و نقطه ای مورد هدف قرار داد.
همچنين اعلام شده است که نهاجا در حوزه دریایی موفق شده با دستیابی به موشک های مشابه کروز که به تولید انبوه رسیده، اهداف خود را مورد اصابت قرار دهد و این نیرو موفق به تیراندازی از مسافت دور با بمب قاصد که تناژ بسیار بالایی دارد، شده و اهدافی را به صورت نقطه ای مورد اصابت قرار داده است.
اين جملات نشاندهنده تلاش هاي جدي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در زمينه دستيابي به تسليحات دورايستا است؛ تسليحاتي كه جاي آن تا پيش از اين در فهرست دارايي هاي ما خالي بود.
سابقه ساخت سلاح های دور ایستا
تلاش ها براي ساخت موشك هاي هوا به زمين، به سال هاي آخر جنگ تحميلي و تشكيل معاونت تحقيقات و جهاد خودكفايي در نيروهاي مسلح كشورمان بازمي گردد. اين تلاش ها در ابتدا منجر به توليد خانواده موشك هاي هوا به سطح ستار كه از هدايت ليزري برخوردار بودند شد، اما برد اين نمونه ها بنابر مطالب منتشره كمتر از 25 كيلومتر بوده است.
به موازات ساخت اين موشك ها، طراحي و توليد بمب ها و موشك هاي هدايت تلوزيوني نيز در دستور كار بود كه از جمله آنها مي توان به موشك هاي زوبين و بمب هدايت شوند قدر پرداخت. اين نمونه نيز از برد زيادي برخوردار نبوده و در صورت شليك از ارتفاعات پايين، جنگنده كاربر را در معرض پدافند ميانبرد دشمن قرار مي دادند.
نمونه ديگر، پخش كننده مهمات كوچك با نام كايت بود كه به واقع اولين سلاح با پروفايل عملكرد دورايستا محسوب مي شود. كايت با برخورداري از يك موتور راكتي كوچك و امكان حمل چند ده ريز مهمات در ابعاد نارنجك هاي دستي يا كمي بزرگتر، پس از شليك شدن از هواپيما و طي مسير و رسيدن بر فراز منطقه دشمن، اقدام به تخليه مهمات از منافذ تعبيه شده در دو طرف بدنه مي کرد. برد اين سلاح نيز چندان زياد نبود و به نظر نمي رسد از سامانه هدايت و هدفگيري برخوردار بوده باشد اما طراحي، ساخت، آزمايش و كسب تجربه راهي بود كه براي رسيدن به يكي از بهترين تسليحات هواپايه نهاجا و اولين سلاح با عملكرد نزديك به تسليحات دورايستا يعني بمب هدايت اپتيكي 2000 پوندي (907 كيلوگرمي) قاصد بايد طي مي شد.
بمب 2000 پوندی قاصد
بمب هاي قاصد كه داراي محموله انفجاري 2000 پوندي است تاكنون در سه نسل معرفي شده. جرم كل نمونه قاصد1 به 1100 كيلوگرم مي رسد كه شامل جرم محموله، بدنه و بالها، سامانه هاي هدفگيري، هدايت و عملگرها مي شود. برد بمب قاصد كمتر از 40 كيلومتر بوده و امكان پرواز نسبتا مناسب، از ويژگي هاي شاخص آن است. بدين ترتيب تمام فوايدي كه براي سلاح هايي با قابليت بزن و دررو عنوان کردیم براي قاصد وجود دارد.
سامانه هدايت اپتيكي به طور ساده و كلي شامل يك دوربين مستقر در دماغه بمب يا موشك و ابزارهايي براي تعيين زاويه موشك نسبت به راستاي دوربين و سپس تطبيق موشك با زاويه مورد نظر براي اصابت به هدف و سامانه هاي پردازشگر مربوطه است. هر يك از كارهاي قفل روي هدف و هدايت موشك تا برخورد به آن، با توجه به فناوري هاي مورد استفاده، مي تواند توسط انسان و يا به طور خودكار اجرا شود.
نمونه دوم بمب قاصد با حفظ قابليت هاي نمونه قبلي از جمله سرجنگي 2000 پوندي، داراي برد بالاي 50 كيلومتر است. قاصد2 نشان داد نهاجا ضمن تمايل به حفظ قدرت تخريب و تأثير گذاري بالا براي رسيدن به برد هاي بيشتر تلاش مي كند. برد 50 كيلومتري قاصد2 به تنهايي براي رهايي از آسيب تمام سامانه هاي كوتاه برد و اكثر سامانه هاي ميانبرد فعلي در يك حمله تاكتيكي كافي است. بمب هاي قاصد يك و دو، به دليل قابليت هاي بالاي آيروديناميكي خود، امكان پرتاب از ارتفاع پايين را نيز به هواپيماي حمل كننده مي دهند.
بالهای بزرگ قاصد، با ایجاد نیروی برآ، امکان پرواز گلاید (سرشی) را برای آن پدید می آورد و به برد آن می افزاید یعنی هرچه از ارتفاع بالاتری پرتاب شود برد بیشتری خواهد داشت. البته بزرگ بودن دهانه بال این بمب، حمل چندین فروند از آن را در محدود نموده خصوصاً حمل آن را در جایگاه های زیر بدنه سوخو24، به چالش می کشاند.
نكته ديگر در مورد بمب هاي قاصد، دقت بسيار بالاي آنها است. در تصاويري كه از پرتاب اين بمب توسط جنگنده بمب افكن اف-4ئي فانتوم نيروي هوايي ارتش به نمايش درآمد، اين بمب با خطايي در حد چند متر به نقطه مورد نظر اصابت کرد كه نشان از توانمندي بسيار بالاي اين بمب دارد.
همچنين، با بهره گيري از قابليت هاي تحليل تصوير، امكان تعقيب اهداف متحرك را حتي در صورت پرتاب از ارتفاعات بالا دارد. البته با توجه به قدرت تخريب اين بمب، به احتمال قوي اين اهداف متحرك، تانك و كاميون نخواهد بود بلكه ناوهاي جنگي به عنوان هدف متحرك، همخواني بيشتري با اين قابليت فوق العاده بمب هاي قاصد دارند. تمام مراحل هدايت سلاح پس از پرتاب توسط سامانه هاي دروني بمب اجرا مي شود هر چند كه امكان قفل روي هدف ديگر پس از پرتاب نيز قابليت دور از دسترسي نيست. با هدايت خودكار امكان حمله به چندين هدف در يك پرواز يك جنگنده بمب افكن ممكن مي شود.
استفاده از سامانه هاي هوشمند امکان رهاسازی بمب و حركت به سوي هدف با بهره گيري از هدایت اینرسی و قفل روی هدف در فاصله نزدیک تر(پس از پرتاب) در صورت مناسب نبودن شرایط تصویر از محل رهايي بمب را ايجاد کرده و نیز امکان واگذاری هدایت به هواپیمای دیگر از امكانات قابل توسعه در اين خانواده از تسليحات دوربرد هستند.
دقت بالای قاصد، امکان انهدام حتی یک ساختمان در قلب یک شهر پر جمعیت را بدون وارد آمدن خسارت به اطراف یا انهدام ساختمان های مجاور فراهم می کند. اين امكان به معني توان هدف قرار دادن مراكز فرماندهي دشمن حتي در محيط هاي شهري است.
قاصد 1و2 با تمام قابليت هاي خود، در دور نگه داشتن جنگنده بمب افكن هاي نهاجا از يك تهديد مهلك توانمند نبودند و آن، سامانه هاي دوربرد پدافند هوايي است. براي حل اين مشكل، صنعت دفاعي كشور، توسعه نمونه دوربردتري از اين خانواده از بمب ها را در نظر گرفته بود كه با نام قاصد3 معرفي شد.
قاصد3 كه از نظر پيكري بندي شباهت هاي محسوسي به نمونه هاي قبلي قاصد دارد، با بهره گيري از يك سامانه پيشران راكتي، به برد بيش از يكصد كيلومتر مي رسد كه بيشتر از برد درگيري سامانه پدافند هوايي پاتريوت آمريكا است. بدين ترتيب با بهره گيري از موتور، قاصد3 عملاً در رده موشك ها قرار مي گيرد.
قاصد3 از نظر ظاهر، داراي بالهاي كوچكتري نسبت به قاصد1 است كه با توجه به بهره گيري از پيشران، اساساً نياز چنداني به بالهاي بزرگ ديده نمي شود. اين ويژگي امكان حمل تعداد بيشتري از موشك قاصد3 كه البته از آن با نام بمب قاصد3 ياد مي شود توسط هواپيماها ايجاد مي کند.
برد قاصد3 به دو برابر نسل هاي قبلي خود مي رسد كه موجب افزايش شعاع پوشش منطقه براي ضربه زدن توسط هواپيماي حامل مي شود. همانطور كه پيش تر اشاره داشتيم، با بهره گيري از قاصد3 براي اجراي عمليات مشابه قبل، حداقل به 50 درصد هواپيماي عمل كننده كمتر نياز است كه باعث افزايش ظرفيت نهاجا در گسترش پهنه درگيري مي گردد. اين برد، عملاً قاصد3 را به يك سلاح دورايستاي تمام عيار تبديل نموده كه روند طي شده، تلاش نيروي هوايي ارتش براي رسيدن به بردهاي بالاتر در اين رده از تسليحات در عين حفظ دقت و هوشمندي سلاح را مسجل مي گرداند.
در يك عمليات دوربرد در خاك دشمن، برد بالاي قاصد3 تهديد از جانب نيروي دفاعي دشمن را به ميزان چشمگيري كاهش مي دهد زيرا اساسا با شليك اين موشك از ارتفاع پايين و فواصل دور، هواپيماي عمل كننده از تيررس پدافند دشمن در امان مي ماند و اين تاكتيك حمله، ريسك عمليات هاي ضربتي را حتي بدور از پوشش هوايي خودي، به كمترين ميزان مي رساند. از سوي ديگر دقت بسيار بالا، هوشمندي در تعقيب هدف و هدايت تمام خودكار، احتمال اصابت و انهدام هدف را نيز به بيشينه رسانده و در مجموع، باعث افزايش تأثير گذاري قدرت هوايي كشور مي گردد.
بنابراين خانواده مهمات هوشمند هوا پرتاب و دورايستاي قاصد، به معناي واقعي يك سلاح نقطه زن محسوب مي شود كه نقش مؤثري در افزايش كارايي نيروي هوايي در عمليات هاي خود دارد. انهدام يك هدف با يك بمب، امروزه توسط بمب هاي قاصد كه عملياتي نيز شده اند ميسر شده و بضاعت كمّي نيروي هوايي، با افزايش كيفي معجزه آساي تسليحات، به تثبيت قدرت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه كمك شاياني نموده است.
موشک های هوا به سطح و هوا به زمین
گونه اي ديگر از سلاح هاي دوربرد كشور، موشك هاي هوا به سطح ضد كشتي مي باشند كه در قالب پروژه های مختلف بر روي جنگنده بمب افكن هاي اف-4 فانتوم نهاجا عملياتي شدند. دو نمونه از اين موشك ها به كار گرفته شدند كه شامل موشك هاي نور و نصر است.
به گزارش مشرق، موشك نصر با بهرگيري از پيشران سوخت جامد به برد بيش از 40 كيلومتر دست مي يابد كه بسته به ارتفاع و سرعت هواپيماي پرتاب كننده افزايش نيز مي يابد. موشك نور نیز با بهره گيري از يك موتور توربوجت برد 120 كيلومتر و بيشتر دارد. طول و وزن اين موشك از نصر بيشتر بوده و احتمال اصابت آن به هدف نيز عدد بالايي است. برد 120 كيلومتري اين موشك توان دور ايستايي فزاينده اي به نيروي هوايي كشورمان در مقابله با تهديدات دريايي دشمن مي دهد.
دقت بالاي اين موشك ها ناشي از هدايت راداري آنها بوده كه كاربرد آنها را در تمام شرايط آب و هوايي نيز ممكن مي سازد. پرواز در ارتفاع بسيار پايين سطح آب و قطر كم اين موشك ها شناسايي و هدف قرار دادن آنها را دشوار مي سازد. با توجه به بهينه سازي در داخل كشور از نظر سامانه هاي داخلي، اين موشك ها جزو سلاح هاي پيشرفته و مهم نهاجا قرار گرفته اند و به گفته مسئولان اين نيرو، در تمام پايگاه هاي مربوطه وجود دارند.
از اين رو توان نيروي هوايي كشورمان در پشتيباني هوايي دوربرد از نيروهاي دريايي و راهبرد انتقال صحنه نبرد از آب هاي سرزميني به صدها كيلومتر دورتر به خوبي مورد اجرا قرار مي گيرد. البته بايد گفت كه بمب ها و موشك خانواده قاصد نيز از توان بالايي در هدف قرار دادن شناورها برخوردار هستند.
مجموع این توانمندیها هم با هدف بازدارندگی و هم با کاربرد در روزهای سخت، مورد توجه قرار داشته و به طور جدی نیز در حال توسعه و تکمیل است.
هرچند طراحی و عملیاتی کردن انواع سلاح های دور ایستا، صرفا به موارد فوق محدود نبوده و جدیدترین انواع آن نیز طی روزهای اخیر مورد بازدید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفتند، اما این گزارش مشرق فتح بابی بود برای نشان دادن مصادیق دست بلند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای نواختن سیلی ضربه متقابل به هر متجاوز نادان؛ امری که با بازدارندگی موثر سپاه و ارتش هر روز درصد وقوع آن کاهش می یابد.
در ادامه این گزارش که بزودی منتشر می شود، سلاح های دور ایستا دیگر نیروهای مسلح کشورمان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.