کد خبر 537925
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۶

دولت اوباما دیگر به دنبال برقراری نوعی توازن میان اسد و نیروهای معارض و کشاندن اسد به پای میز مذاکره نیست. اوباما به خوبی می‌داند که دولت اسد از موقعیتی به مراتب قوی‌تر در عرصه میدانی برخوردار است.

به گزارش مشرق،  به نظر می رسد که تحولات صورت گرفته در میدان مبارزه سوریه طی چند ماه اخیر منجر به تغییرات جدی در سیاست دولت اوباما در مورد سوریه شده است. از آنجایی که مداخله نظامی روسیه در سوریه توازن نظامی برقرار شده در این میدان به واسطه پیروزی های جبهه النصره را بر هم زد، آمریکا به طور واضح از موضع قبلی خود مبنی بر لزوم برکناری اسد عقب نشینی کرده است.

این تحولات سیاسی و نظامی پیامدهای قابل توجهی برای مذاکرات صلح ژنو داشته است. بشار اسد و حامیان آن هم اکنون در موقعیت مناسبی برای بهره برداری سیاسی از مذاکرات برخوردار هستند. این در حالیست که نیروهای معارض مذاکرات را ترک کرده اند.

حامیان نیروهای معارض با ابراز خشم از آمریکا، دولت اوباما را متهم به خیانت به ایده جنگ علیه اسد می کنند. با این وجود تغییر سیاست اوباما در سوریه باید مانند سیاست خاورمیانه ای سایر روسای جمهور آمریکا در چارچوب پاسخی به تحولات بیرونی و ملاحظات سیاست داخلی آمریکا دیده شود.

موضع اولیه دولت اوباما در مورد حملات هوایی روسیه به سوریه در اکتبر و اوایل نوامبر، نشان می دهد که آمریکا انتظار شکست پروژه مداخله روسیه در سوریه را داشته است. در هفته های آغازین ورود روسیه به جنگ داخلی سوریه، مقامات آمریکایی انگیزه این قدرت را تقویت جایگاه دولت اسد و نه شکست داعش معرفی می کردند و از این رو آن را محتوم به شکست می خواندند. در آن زمان دولت آمریکا اصرار ویژه ای داشت که سرانجام دولت روسیه با خواست آمریکا و متحدان آن مبنی بر خلع اسد از قدرت کنار خواهد آمد.

اما بروز حوادث تروریستی در پاریس، تمرکز قدرت های غربی را به مقابله با تهدید داعش و لزوم همکاری با روسیه برای از میان بردن این تهدید جلب کرد. وضعیت جدید همچنین توانست جایگاه آن دسته از مقامات و سازمان هایی را که موافق تغییر رژیم در سوریه نبودند، تقویت کند. تاثیر سیاسی حملات پاریس هم اکنون با پیشروی های قابل توجه ارتش سوریه و متحدین آن تقویت شده است.

بمباران های هوایی و پیشروی های زمینی ارتش سوریه به هدف قطع مسیر تامین لجستیکی نیروهای داعش و جبهه النصره صورت گرفته است. موفقیت کامل در رسیدن به این هدف می تواند ضربه ای بسیار سنگین به نیروهای معارض باشد. ارتش سوریه توانست در اواخر ژانویه موفقیت های چندی را بدست بیاورد. از آن جمله می توان به بازپس گیری شهر سلماء در استان لاذقیه، الشیخ مسکین و به دست گرفتن بزرگراه درعا - دمشق و قطع راه های لجستیکی از ترکیه به حلب اشاره کرد.

در آن زمان، جان کری با ریاض حجاب، نماینده نیروهای معارض دیدار کرد. اوباما و دولت او به خوبی می دانستند که در آن شرایط، دولت اسد از موقعیتی به مراتب قوی تر در عرصه میدانی برخوردار است. آنچه که کری به حجاب گفت حاکی از رویکرد جدید دولت اوباما به سوریه است که از واقعیت های سیاسی- نظامی جدید سرچشمه گرفته است. کری در این اظهارات اعلام کرد که هیچ پیش شرطی برای مذاکرات مورد قبول واقع نمی شود و هیچ تضمینی نیز مبنی بر برکناری اسد در زمانی مشخص وجود نخواهد داشت. کری در سخنان خود به صراحت مشخص نکرد که نتیجه مطلوب این مذاکرات، دولت انتقالی یا حفظ وحدت دولت سوریه می تواند باشد. حفظ وحدت سوریه به طور ضمنی اشاره به حفظ اسد در قدرت دارد.

نیروهای معارض و متحدان آن از این تغییر سیاست آمریکا شگفت زده شده اند. سیاست قبلی آمریکا در مورد سوریه بر پایه آنچه که یک فرصت سیاسی مطلوب تلقی می شد، شکل گرفته بود. این سیاست اعمال فشار بر نیروهای اسد بود، به گونه ای که آنها مجبور به مصالحه شوند. اما قرار نبود این فشار تا اندازه ای باشد که دولت آن سقوط کند.

دولت اوباما این فرصت را درک کرده بود. عملیات مخفی که در 2013 برای تجهیز نیروهای معارض میانه رو با موشک های ضدتانک صورت گرفت، منجر به تقویت جبهه النصره و متحدان آن شد. به گفته جاشوآ لندیس، تحلیلگر مسائل سوریه 60 تا 80 درصد از این تسلیحات در سوریه به دست جبهه النصره افتاده بود.

این تسلیحات فاکتوری مهم در اشغال ادلب از سوی نیروهای جبهه النصره در آوریل 2015 و تصرف بخش هایی از سرزمینهای استان حما بود. این پیروزی جبهه النصره و حامیان آن که به خوبی توانست رژیم اسد را در معرض خطر قرار دهد، برای تحریک روسیه و ورود آن به سوریه در ماه سپتامبر کافی بود.

با در نظر گرفتن توازن نظامی جدید در سوریه، اوباما دریافت که اصرار بر استراتژی قبلی در شرایط جدید فاقد معنی است. بدین ترتیب استراتژی جدیدی جایگزین شد. استراتژی جدید بر پایه بهره برداری از منافع مشترک آمریکا و روسیه در مبارزه با داعش و صرفنظر کردن از پیگیری تغییر رژیم در سوریه است.

یکی از واقعیت های مهم جنگ علیه داعش که در پوشش های رسانه ای نادیده انگاشته شده این است که روسیه و آمریکا هر دو از نیروهای نظامی یکسانی علیه داعش حمایت می کنند. حزب اتحاد دموکراتیک کردستان، بخش های گسترده ای از شمال سوریه را در دست دارد و نیروی زمینی آن مهم ترین نیرویی است که علیه داعش مبارزه می کند.

نیروهای نظامی کرد علیه جبهه النصره و متحدان آن نیز می جنگند و حمایت خود را از حملات هوایی روسیه هرگز پنهان نکرده اند. بعلاوه حزب اتحاد دموکراتیک کردستان با ارتش سوریه و حزب الله در شمال استان حلب همکاری قابل توجهی داشته است. به عبارتی نیروهای کرد هم متحد آمریکا در سوریه هستند و هم فاکتوری مهم در استراتژی روسیه برای تضعیف جبهه النصره محسوب می شوند.

ترکیه همواره با حمایت آمریکا از نیروهای کرد مخالفت کرده است و این حزب را سازمانی تروریستی می خواند. اما آمریکا هرگز با ترکیه هم نوا نشده و به دنبال بهره برداری از موقعیت کردها در مبارزه با داعش است. حمایت آمریکا از نیروهای کرد به طور ضمنی دلالت بر نوعی همکاری میان روسیه و آمریکا دارد.

دولت اوباما دیگر به دنبال برقراری نوعی توازن میان اسد و نیروهای معارض و کشاندن اسد به پای میز مذاکره نیست. اینکه پیروزی نظامی بر نیروهای معارض می تواند به منزله راه حلی برای پایان این جنگ تلقی شود یا نه، در گذر زمان مشخص می شود.


منبع: دیپلماسی ایرانی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس