گویندهای است که با آن پاسخ داده میشود. شفاعت گری است که با آن نیاز برآورده میشود، توصیف کنندهای است که با آن اشیا شناخته میشوند.
دستور دهندهای است که به نیک دستور میدهد. موعظه گری است که از کار زشتن برحذر میدارد، غم گساری است که با آن اندوه ها تسکین یابند.
حضور یابندهای است که با آمدنش کینه ها رخت بر میبندند. و شگفت آفرینی است که گوش ها از آن لذت میبرند.
مردم! در خودداری از بیان حکمت خیری نیست، چنان که در گفتار جاهلانه نیز خیری نیست.
متن حدیث:
أیُّهَا الناسُ فِی الإنسانِ عَشرُ خِصَال یُظهِرُها لِسانُهُ: شَاهِدٌ یُخبِرُ عَنِ الضَّمیرِ، حَاکِمٌ یَفصِلُ بینَ الخِطَابِ، و ناطقٌ یُرَدُّ به الجوابُ، و شافِعٌ یُدرَکُ بِهِ الحاجَهُ، وَ واصِفٌّ یُعرَفُ بِهِ الاشیاءُ، و امیرٌ یامُرُ بالحسنِ، واعِظٌ یَنهَی عن القبیحِ، وَ مُعَزٍّ تُسَکَّنُ بِهِ الأحزَانُ، وَ حاضِرٌ تُجلَی بِهِ الضَّغَائِنُ، وَ مُونِقٌ تَلتَذُّ بِهِ الأسمَاع. أیُّهَا الناسُ إنَّهُ لا خَیرَ فی الصَّمتِ عَنِ الحُکمِ کَمَا أنَّه لا خَیرَ فِی القَولِ بِالجَهل. ...
«اصول کافی، جلد8، صفحه 20»