بی‌بی‌سی در یک تحلیل سیاسی از گرایش انتخاباتی اصلاح‌طلبان، آنها را به سه دسته متمایز تقسیم کرد.

به گزارش مشرق ، بی‌بی‌سی، سه نوع موضع را در بین اصلاح‌طلبان به شکل زیر دسته بندی کرده است:

۱. نخست، گرایشی است که نظر به شرکت در انتخابات مجلس نهم ندارد. این عدم تمایل به معنای اتخاذ رویکرد تحریم نیست. آنها اعتقادی به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی نیز ندارند. اما معتقدند موازنه قوا در درون قدرت برای حضور موثر اصلاح‌طلبان مساعد نیست و همچنین حاکمیت اراده واقعی برای برگزاری یک انتخابات سالم و آزاد ندارد. در اصل گشودن فضا برای اصلاح‌طلبان اقدامی تاکتیکی برای گرم کردن تنور انتخابات است.

در این دیدگاه، تا زمانی که شرایط یک انتخابات کاملا آزاد فراهم نشده هست، نباید در انتخابات شرکت کرد.

مصطفی تاج‌زاده چهره شاخص مدافع این نگرش است. حلقه نیروهای نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز چنین نگرشی دارند. همچنین گرایش رادیکال نیروهای ملی- مذهبی از این سمت‌گیری انتخاباتی حمایت می‌کند.

موضع‌گیری افرادی چون محمد موسوی خوئینی‌ها و هادی خامنه‌ای نیز شباهت‌هایی با این رویکرد دارد. این دیدگاه معتقد است که حاکمیت باید شرایط را تغییر دهد و فضا را برای حضور اصلاح‌طلبان مساعد سازد.

۲. راهبرد دوم، مشارکت مشروط است. معتقدان به این دیدگاه شروطی را تعیین می‌کنند تا در صورت تحقق آن بتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند. شاخص‌ترین فرد این جریان محمد خاتمی است که تا‌کنون در انتخابات گذشته حمایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، مجمع روحانیون مبارز، مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، بنیاد باران، نهضت آزادی، بخش میانه‌رو ملی - مذهبی‌ها و دیگر گروه‌های جبهه اصلاحات را پشت سر خود داشته است.

عبدالله نوری نیز اخیرا از این موضع سیاسی دفاع کرده است.

بخشی از نیروهای مدافع این رویکرد مانند کارگزاران سازندگی، حزب اعتدال و توسعه، حزب مردم‌سالاری فقط شرط انتخابات آزاد را مطرح می‌سازند. ملاک آزادی نیز تایید صلاحیت کاندیداهای این جناح است. این رویکرد از پشتیبانی اکبر هاشمی رفسنجانی نیز برخوردار است.

در اصل، تاکید بر انتخابات و مصالحه سیاسی در این جریان ریشه در هویت سیاسی آنها دارد که می‌خواهند بین حفظ چارچوب کلی نظام و تحقق مطالبات مردم پیوند بزنند و راه میانه‌ای پیدا کنند.

نیروهای رادیکال این دیدگاه نگاهی حد‌اکثری به رعایت شروط دارند؛ لذا با توجه به اظهارات جدید محمد خاتمی و نبود چشم‌انداز مساعد برای شرکت در انتخابات، این جریان نیز به احتمال زیاد در عمل به دسته نخست می‌پیوندد.

اما بخش‌های محافظه‌کار در این طیف، رویکرد حداقلی دارند. در این میان برخی از کارگزاران ارشد اصلاح‌طلب چون محمد‌رضا عارف، حبیب بی‌طرف، مرتضی حاجی و اسحق جهانگیری تمایلاتی برای حضور در مجلس آینده نشان داده‌اند. آنها تاکید کمرنگی بر روی شروط دارند و ترجیح می‌دهند تا به صورت طیف خاکستری در انتخابات حضور پیدا کنند.

نیروهای نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی و افرادی چون مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم‌سالاری انعطاف بیشتری برای رعایت شروط دارند و در صورت عبور نیروهایشان از فیلتر شورای نگهبان به کسب اقلیت مجلس نیز تمایل دارند.

۳. دسته سوم افرادی هستند که به مشارکت نامشروط در انتخابات می‌اندیشند. درجه اصلاح‌طلبی این جریان کم است و بیشتر نیروهایی از جناح خط امام را در برمی‌گیرد که در تحولات سیاسی دو دهه اخیر تغییر نکرده‌اند.

این نیروها به نظام، افکار آیت‌الله خمینی، ولایت فقیه و قانون اساسی پایبند هستند. برای این نیروها شرکت در انتخابات در هر شرایطی لازمه تعهد و اعتقاد به نظام سیاسی است. این شرکت باعث می‌شود تا حضور آنها در نظام سیاسی به رسمیت شناخته شود و همچنین سهمی نیز در قدرت داشته باشند.

این نیروها بیشتر به گفتمان سنتی نظام و انقلابی دلبستگی دارند و مطالبات مردم برای آنها مسأله فرعی است. به نظر می‌رسد رجوع آنها به افکار عمومی تلاش برای سنگین‌تر کردن کفه ترازو در انتخابات است. حزب همبستگی، خانه کارگر، حزب اسلامی کار، بخشی از حزب اعتماد ملی با محوریت رسول منتجب‌نیا و فراکسیون اقلیت مجلس هشتم از جریان‌های عمده این گرایش هستند. چهره‌های شاخص این جریان رسول منتجب‌نیا، محمد‌رضا خباز، داریوش قنبری، قدرت‌الله علیخانی، علیرضا محجوب و مسعود پزشکیان هستند. 

این جریان ترجیح می‌دهد که امکان رقابت حداکثری در انتخابات آینده پیدا کند. اما اگر چنین نشد باز در انتخابات شرکت می‌کند و خط قرمز تعیین نمی‌کند و به حضور در قالب اقلیت راضی است.

مشکل بزرگ این جریان، بحران چگونگی حضور در قالب اصلاح‌طلبی است. تا پیش از این آنها با تابلو تشکل‌های قدیمی جناح چپ چون مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب و شخصیت‌هایی چون مهدی کروبی، سید محمد موسوی خوئینی‌ها و محمد خاتمی به میدان انتخابات گام می‌گذاردند، اما اکنون هزینه تکرار این سنت بالا است و حتی ممکن است به حذف آنها بینجامد.

از طرف دیگر، عدم پذیرش رهبری محمد خاتمی مشروعیت اصلاح‌طلبی آنها را زیر سئوال می‌برد و حتی آنها را در معرض اتهام خیانت از سوی اصلاح‌طلبان و بدنه جنبش سبز قرار می‌دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس