به گزارش مشرق، حجتالسلام روحالله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی طی یادداشتی به بررسی «ارتباط بهائیان با رژیم جعلی اسرائیل» و «نفوذ بهائیان در رژیم منحوس پهلوی» پرداخته که مشروح آن را در زیر میخوانید:
با توجه به شرایط زمانی توسعهطلبیهای صهیونیسم و رابطه ایران و اسرائیل، بیشترین حساسیت علمای شیعه نسبت به یهودیها بود. حضرت امام خمینی(ره) در مورد لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی این احتمال را نادیده نگرفتند که «شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیست تهیه شده برای نابودی استقلال و به هم زدن اقتصاد و مملکت.»
حضرت امام(ره) و سایر مراجع و علما معتقد بودند بهائیان در ایران عمال اسرائیلهستند و این لایحه بیشتر برای حاکمیت آنها در ایران طراحی شده است. حساسیت موضوع زمانی روشن میشود که دانسته شود، بهائیان، ایران را بعد از اسرائیل دومین سرزمین بهائیان و آن را مرکز قیام و تسخیر جهان میدانستند. آنها با چاپ نقشه دهساله خود اهمیت ایران را برای بهائیت نشان دادند. [1]
حضرت امام(ره) خطاب به علمای یزد نوشتند: «آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حساس به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است. پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی یا بسته شده یا میشود. علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم.»[2]
امام خمینی(ره) در این پیام از «تسهیلاتی که دولت برای مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرقه ضاله قائل شده است»، همراه با پرداخت ارز و تخفیف در بلیط برای سمیناری که «در لندن از آنها تشکیل میشود» در حالی که در مقابل برای «حجاج بیتاللهالحرام چه مشکلات که ایجاد نمیکنند»، انتقاد کردند و آن را شاهدی بر «سوء نیت دولت» گرفتند. [3]
نه تنها حضرت امام(ره) بلکه قاطبه روحانیت هدف این لایحه را حاکمیت بهائیان بر سرنوشت ایران ارزیابی میکردند. آقای فلسفی که در آن زمان سخنگوی روحانیت به حساب میآمد به نماینده دولت گفت: «این تصویبنامه هدفش شرکت زنها در انتخابات نیست. شرکت زنها آن قدر مهم نیست که تمام روحانیون به این کیفیت علیه آن قیام کنند. این تصویبنامه توطئهای است بر ضد نبیاکرم (ص) و زمینهای است برای درهم شکستن قدرت قرآن کریم و مسلط شدن عناصر کثیف بهائی بر مسلمین».[4]
تحلیل روحانیت بر یک پیشینه تاریخی و یک پیشبینی بسیار دقیق استوار بود. بهائیان به محض حمایت دولت و مسلط شدن بر مناصب به تحقیر و تحمیل بر مسلمانان دست زدند. به عنوان نمونه، یکی از بهائیان که مدیر عامل فروشگاه فردوسی شده بود، خانم مسلمانی که روزهدار بود و روسری به سر داشت، «روزه گرفتن» وی را «به باد تمسخر» گرفته و «به وی تکلیف میکند که یا روسری را از سر بردار یا فوراً به خدمت وی خاتمه داده خواهد شد».[5] بهائیان با آزادی عملی که بهدست آوردند، میکوشیدند تا طبق دستور صریح آمریکا و لندن «در این مملکت مد لباس یا ساختمانها و بیحجابیرا رونق» دهند و چنان به پیش میرفتند که پیشبینی میکردند: «این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین میروند و دنیای حضرت بهاءالله رونق میگیرد».[6]
از طرف دیگر رابطه بهائیان و اسرائیل یک رابطه بسیار صمیمانهای بود که بر محور منافع مشترک با داشتن یک دشمن مشترک به نام مسلمانان استوار شده بود.
روابط بهائیان و اسرائیل به قبل از جنگ جهانی اول برمیگردد. دومین رهبر بهائیان عباس افندی (عبدالبهاء) به سبب جاسوسی برای انگلیس و خدماتی که در جنگ جهانی در «عکا» به سپاه انگلیس در مقابل مسلمانان عثمانی نمود، به لقب «سر» مفتخر شد و مدال قهرمانی «نایت هود» را دریافت کرد. [7] عباس افندی که همواره تحت حمایت نیروهای انگلیسی مستقر در عثمانی و فلسطین زندگی میکرد، پس از مرگ (1300 ش) در حیفا دفن شد.
از این تاریخ حیفا به عنوان یک شهر مقدس بهائیان مرکز تجمع آنان گردید. پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل (1327)، شوقی افندی، چهارمین پیشوای بهائیان، سرزمین فلسطین را به عنوان مرکز اصلی بهائیت قرار داد. دولت اسرائیل اولین دولتی بود که بهائیت را به عنوان یک دین رسمی به رسمیت شناخت. شوقی شورای بینالمللی بهائیان را ـ که خود مؤسس آن بودـ موظف کرد که «با اولیاء حکومت اسرائیل ایجاد روابط نماید».
پروفسور نرمان تیویج یکی از شخصیتهای سیاسی اسرائیل به پاس خدمات بهائیان به اسرائیل نوشت: «امر بهائی که مرکز آن حیفا و عکاست و این دو مدینه زیارتگاه پیروان آن است به درجهای از پیشرفت و تقدم نایل گشته که مقام دیانت جهانی و بینالمللی را نموده است به همین جهت بهائیان در بسیاری از کشورها به نفع دولت اسرائیل جاسوسی میکنند.» [8]
نفوذ عناصر بهائی در سازمان حکومتی ایران از زمان رضاشاه آغاز شد. رضاشاه به دلیل بیگانگی با پیکره و سنن جامعه ایران «کسانی را در مناصب مهم دولتی میگماشت که مانند خود او بیگانه یا معارض با این بافت بودند. بدینسان افراد وابسته به گروههای دینی خاص به ویژه بابیها و بهائیها» را در اداره دیوانسالاری به کار گماشت که به زودی «به قدرت برتر سیاسی و اقتصادی ایران» تبدیل شدند. [9] رضاشاه حتی یک سرگرد بهائی را به نام اسدالله صنیعی، آجودان مخصوص ولیعهد قرار داد. صنیعی بعداً به درجه سپهبدی رسید و مشاغل حساسی را بهدست آورد. [10]
نفوذ و قدرت بهائیان بعد از سقوط رضاشاه موجب واکنش آیتالله بروجردی گردید. آیتالله بروجردی با حمایت از سخنرانیهای کوبنده آقای فلسفی که از رادیو پخش میشد، حرکتهایی علیه بهائیان آغاز کرد که با حمایت محمدرضاشاه از بهائیان حرکت ضدبهائی او عقیم ماند.[11]
بهائیان چنان در ارکان حکومت نفوذ یافته بودند که حتی پزشک مخصوص شاه یک افسر بهائی بهنام سپهبد عبدالکریم ایادی بود. ایادی چنان مورد توجه دربار بود که هرروز به دربار میرفت و از ثریا، ملکه ایران، دیدن میکرد. به گفته ملکه: «لبخندهایش بیش از همه درمانها ارزش داشت. هنگامی که مبارزات روحانیت علیه بهائیت به اوج رسید دیگر به دیدن ثریا نرفت. ثریا بسیار «نگران» شد و موضوع را از شاه جویا شد، شاه گفت: «دکتر ایادی در یک خانواده بهائی به دنیا آمده و این روزها بزرگترین مجتهد تهران، مردم را علیه این گروه مذهبی برانگیخته است. بهتر است فعلاً در دربار آفتابی نشود». [12] پس از فروکشی شورش علیه بهائیان، ایادی از ایتالیا به دربار ایران بازگشت و به عنوان پرقدرتترین عنصر سیاست ایران درآمد تا جایی که ارتشبد فردوست، یار شاه، مینویسد:«میتوان کتابی نوشت که آیا ایادی بهائی بر ایران سلطنت میکرد یا محمدرضا پهلوی؟»[13]
بهائیان در اثر حمایتهای رژیم در مدت کوتاهی چنان از رشد سریع و نفوذ در ارکان حکومت برخوردار شدند که طبق گزارشی که ساواک در سال 51 تهیه کرده است، اسامی 112 نفر از افسران شاغل در مراکز حساس ارتش، شهربانی و ژاندارمری و 56 نفر کارمند عالیرتبه از وزارت تا مدیریت نام برده شده است. [14] این مشاغل حساسترین پستها از وزارت تا ریاست کتابخانه ارتش میباشد. بدیهی است که لیستی که ساواک تهیه کرده لیست کاملی از بهائیان شاغل در نیروهای مسلح و ادارات دولتی نیست.
بهائیان در مدت کوتاهی بعد از جریان انقلاب سفید پستهای حساسی را به اشغال خود درآوردند. از جمله:
سپهبد اسدالله صنیعی، وزیر جنگ کابینه حسنعلی منصور.
امیرعباس هویدا، وزیر دارایی دولت حسنعلی منصور و نخستوزیر بعدی.
منصور روحانی، مدیر عامل سازمان آب تهران، وزیر آب و برق و وزیر کشاورزی در دولت هویدا.
لیلی امیر ارجمند، رئیس کتابخانه دانشگاه ملی، رئیس کتابخانه ملی نفت، مشاور مخصوص فرح، مدیر برنامههای آموزشی ولیعهد.
سرلشکر پرویز خسروانی، معاون فرماندهی کل ژاندارمری در سال 1343، معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان تربیتبدنی در دورهی هویدا.
عطاءالله خسروانی، وزیر کار.
فرخرو پارسا، وزیر آموزش و پرورش.
دکتر منوچهر شاهقلی وزیر بهداری و پرویز ثابتی معاون ساواک.
بهائیان در مدت کوتاهی چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود در آوردند که در کابینه هویدا 9 وزیر بهائی راه یافت.
آنها علاوه بر اشغال پستهای حساس نظامی و سیاسی بر بسیاری از منابع اقتصادی نیز تسلط یافتند. هژبر یزدانی سرمایهدار معروف بهائی و صاحب سهام بانک ایرانیان و بانک توسعه کشاورزی و ثابت پاسال یکی از سرمایهداران بزرگ ایران بهائی بود. کلیه سهامداران شرکت زمزم (پپسی کولا) بهائی بودند. حتی مراکز فرهنگی مانند تلویزیون ایران توسط حبیبالله ثابت پاسال اداره میشد.
شاه چنان در حمایت از بهائیان کوشید که بهائیان مدعی بودند:«کارهایی که اکنون (سال 48) بهدست اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت میگیرد، هیچ کدامش روی اصول دین اسلام نیست؛ زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائی آشنایی دارد».[15]
بهائیان نه تنها مورد حمایت رژیمشاه بودند بلکه به گفته سپهبد اسدالله صنیعی «حتی رئیسجمهور آمریکا، جانسون، مرتب به احبای ایران تبریک میگوید». [16]
بهائیان ایران مانند سایر بهائیان جهان، جاسوسی برای اسرائیل را یک وظیفه افتخارآمیز میدانستند. آنها از پیروزی اسرائیل به وجد آمده بودند و رسماً میگفتند: «دولت اسرائیل در جنگ سال 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شده. ما جامعه بهائیت فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش میکنیم... پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم و هفتهای یک بار که طرحهای تهیه شده به وسیله دولت که به عرض شاهنشاه آریامهر میرسد، گزارشهایی در زمینه طرح به محفلهای روحانی بهائی میرسد».[17] بر مبنای همین اخبار ساواک نیز گزارش میدهد که «با توجه به اینکه دولت اسرائیل در سال 1972 فرقه بهائی را بهعنوان یک مذهب به رسمیت شناخته است، به نظر میرسد با اجرای برنامه تحبیب از این فرقه میکوشد از اقلیت بهائی در سایر کشورهای جهان به ویژه ایران بهرهبرداری سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی نماید». [18] بهائیان ایران گستاخی را به حدی رساندند که مبالغ هنگفتی پول برای کمک به ارتش اسرائیل جمعآوری کردند. [19]
مجموعه اسناد بهائیت سند افتخاری است برای اثبات دقت و هوشیاری روحانیت خصوصاً حضرت امامخمینی(ره) که در سال 41 هدف تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را تشخیص دادند و متوجه شدند این لایحه برای نفوذ بهائیان است و بهائیان قصد تسخیر مناصب سیاسی و اقتصادی را دارند و اهداف آنها در راستای هدف اسرائیل و جاسوسی برای آنهاست.