گروه بینالملل مشرق - هنگامی که آمریکا اعلام کرد، قصد آزاد سازی شهر «رقه»، واقع در شمال سوریه از تصرف گروه تروریستی تکفیری «داعش» را دارد و «کُردهای سوریه» ابزار اجرایی این خواسته معرفی شدند، سوالهای بسیاری درباره اهداف و مقاصد آمریکا در آزادسازی رقه، به عنوان پایگاه داعش در سوریه مطرح شد.
مقامهای آمریکایی اگرچه عبارتهایی مانند آزادی و رهایی از اشغال داعش را برای رقه به کار گرفتند که هیچ یک از این عبارت ها نمیتوانست، بر ماهیت اهداف آنها سرپوش بگذارد، زیرا این اقدام آمریکا جایگزین کردن یک چالش به جای چالش قبلی در رقه بود. زیرا آزادی واقعی تنها به وسیله ارتش سوریه محقق می شود، همان طور که در تدمر رخ داد.
از این رو میتوان گفت، ماموریت آمریکا در رقه افشا کننده بخش دیگری از اهداف واقعی این کشور در سوریه و منطقه خاورمیانه در برهه کنونی است.
تاکید بر برکناری بشار اسد
اگرچه در طول بحران سوریه که پنجمین سال خود را سپری می کند، در مقاطعی کاخ سفید و دولتمردان آمریکایی با اذعان به اشتباهات راهبردی خود در سوریه و اعتراف به ناتوانی در براندازی نظام در دمشق از چرخش مواضع واشنگتن در قبال پرونده سوریه از جمله موضوع «برکناری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه از قدرت» سخن می گفتند و محافل سیاسی و امنیتی آمریکایی بارها به واشنگتن درباره شکست این راهبرد گوشزد کرده بودند، اما اقدام اخیر آمریکا مبنی بر اعلام قصد این کشور در آزادسازی رقه با استفاده ابزاری از «کُردها» بار دیگر ثابت کرد، آمریکایی ها اهداف و مواضع گذشته خود در قبال دمشق از جمله براندازی نظام در سوریه و برکناری اسد از قدرت را دنبال می کنند.
«جان کری»، وزیر خارجه آمریکا 6 ماه می گذشته در نشستی خبری گفت که «تاریخ انتقال قدرت در سوریه می بایست یکم اوت تعیین شود. اکنون ما در ماه مه هستیم. تا آن تاریخ یا می بایست تحولی صورت گیرد یا طرفداران اسد باید راه دیگری را انتخاب کنند».
این اظهارات تهدید آمیز کری یادآور سخنان وی در سال 2011 بود که همچنان بر رفتن اسد تاکید می کرد. وزیر خارجه آمریکا در این نشست خبری همچنین گفت: «تا زمانی که اسد در قدرت باقی بماند جنگ نیز در سوریه خواهد ماند».
وی در بخش دیگری از اظهاراتش با اشاره به اینکه ریاض، آنکارا و دوحه از سال 2011 طرح های آمریکا را در سوریه اجرا می کنند، تصریح کرد: «واشنگتن به تعهدات خود در قبال شرکایش در کمک به اجرای روند سیاسی در سوریه پایبند است».
به این ترتیب، دور جدید تلاش آمریکا برای ساقط کردن بشار اسد با فریب کاری واشنگتن در ژنو آغاز شد. آمریکا در پوشش آتش بس در مذاکرات ژنو سعی کرد، زمان لازم برای دور جدید اقدامات مورد نظر خود به دست آورد. فریب کاری و خرید زمان، منجر به جابه جایی، تجدید قوا، تسلیح، تکمیل شدن شناسایی ها و تمرکز تروریست های تکفیری در ریف حلب شد.
در ادامه آمریکا با کمک ترکیه، عربستان و اردن ضمن تشکیل اتاق مشترک عملیات سعی کرد، در مرحله اول، از طریق تروریست های تکفیری به برتری میدانی در محور حلب برسد و در مرحله دوم با انتقال برتری میدانی به میز مذاکرات سیاسی در ژنو، به زعم خود مقدمات برکناری بشار اسد را تا ماه جولای فراهم کند، به همین منظور حملات تروریستها از هفت محور به طور هم زمان با مشارکت حداقل 3 هزار نفر از عناصر گروههای زیر مجموعه ارتش آزاد (فیلق الشام و لواء الحق) و القاعده (جبهه النصره، جندالاقصی و احرار الشام) به مناطق خان طومان، برنه، العیس و زیتان در جنوب غربی شهر حلب آغاز شد که در محورهایی با پیشروی تروریستها نیز همراه بود.
بنابراین آنچه تاکنون از چرخش مواضع و بازنگری در سیاستهای آمریکا در سوریه و تغییر نظام در این کشور و برکناری بشار اسد از قدرت گفته شده، را تنها باید دروغ و فریب جامعه جهانی شمرد.
شکست گزینه گروه های مسلح میانه رو
«باراک اوباما»، رئیس جمهوری امریکا برای اولین بار 12 اکتبر سال گذشته میلادی در مصاحبه با شبکه آمریکایی «سی بی اس» صراحتا به شکست تلاشهای کشورش برای کمک به حل بحران سوریه اذعان کرد و گفت: «سوریه یک مشکل دشوار برای جامعه جهانی است و امریکا تاکنون قادر به حل آن نبوده است».
نیروهای سوریه دموکراتیک
رئیس جمهوری آمریکا درباره ناکامی تلاش های این کشور برای آموزش و تجهیز نیروهای مخالف به اصطلاح میانهرو در سوریه نیز گفت: «تردیدی نیست که این برنامه کارآیی نداشت و من از همان آغاز درباره این برنامه تردید داشتم، ولی میخواستم، چندین گزینه را امتحان کنم».
این اعتراف به شکست به ورود مستقیم نظامی روسها به عرصه میدانی در سوریه و همچنین افزایش هماهنگیها میان روسیه، ایران، عراق و سوریه منتهی شد که مهمترین پیامد آن تغییر معادلات میدانی در بسیاری از محورهای عملیاتی سوریه به نفع دمشق و متحدانش بود و این چیزی نبود که خواست آمریکا باشد، چون این کشور ابتدا با هدف تضعیف مقاومت و برکناری دولت قانونی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، اقدام به تشکیل و تجهیز گروه های تروریستی در منطقه از جمله سوریه کرده بود و سپس برنامه آموزش مخالفان به اصطلاح میانه رو در سوریه را در دستور کار وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون ) قرار داده بود.
مقامات آمریکایی مدعی بودند، با مسلح کردن مخالفان به اصطلاح میانه رو در سوریه و آموزش آنان میتوانند، هم بر نظام سوریه و هم بر گروههای تروریستی تندرو در این کشور پیروز شوند، اما صرف صدها میلیون دلار برای اجرای برنامه آموزش شبه نظامیان میانهرو هیچ نتیجه مثبتی برای آمریکا نداشت.
گروه های مسلح میانه رو سوریه
شکست طرح حمایت از گروههای مسلح میانه رو، در مقابل تاثیرات مثبت حملات روسیه به مواضع تروریست ها در سوریه و موفقیت های میدانی دولت و ارتش این کشور، واشنگتن را واداشت، طرح جدیدی را به منظور پنهان کردن شکست راهبرد خود در سوریه، پیاده کند که در استفاده آزادسازی رقه با کمک کُردها نمود پیدا می کرد.
در این راستا، 13 گروه مبارزه کُرد و عرب شمال شرقی سوریه 10 اکتبر گذشته با کمک آمریکاییها، ائتلافی تحت عنوان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) تشکیل دادند که به محور تلاش های نظامی به رهبری آمریکا علیه داعش در سوریه مبدل شد.
این ائتلاف که کُردها در آن نیروی غالب هستند، بسیاری از گروه هایی را گرد هم آورد که در یک سال گذشته مسبب مهمترین شکستهای داعش بودند و آزادسازی شهر «تل ابیض»، در شمال شرقی سوریه در ماه ژوئن یکی از مهمترین موفقیتهای آنها شمرده می شد.
پیروزیهای بعدی نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال و شمال شرقی سوریه موجب شد، این ائتلاف به مولفهای ضروری در جنگ واشنگتن علیه داعش در سوریه تبدیل شود. اگرچه این ائتلاف با بی اعتمادی و کم و کاستیهای خطرناک مواجه است و خطر آن میرود، بزرگترین قدرت این گروه یعنی کُردها به بزرگترین نقطه ضعف آن مبدل شود.
همچنین نباید مخالفت های سر سختانه ترکیه با این ائتلاف و قدرت گیری آن را نادیده گرفت. آنکارا معتقد است، دادن نقش اصلی به کُردها در این ائتلاف موجب قدرت گرفتن بیش از پیش آنها می شود که ابتدای امر نزدیک بود به تنش بین آنکارا و واشنگتن تبدیل شود. البته این به معنای پایان تنش برسر موضوع کُردها نبود، سیاست ترکیه برای پایان دادن به گسترش نفوذ کردها در شمال موجب بروز تنش جدید میان واشنگتن و آنکارا در جولای گذشته شد، وقتی ترکیه خواستار ایجاد «منطقه حائل» ضد داعش تحت کنترل متحدان ترکیه در سوریه بود که از غرب کوبانی تا حومه حلب را شامل می شد و کُردها آن را بخشی از میهن تاریخی خود در شمال سوریه قلمداد می کنند. بنابراین راهبرد آمریکا عدم پیشروی کُردها به سمت غرب یعنی مناطق مد نظر آنکارا، بلکه بالعکس پیشروی به سمت شرق با هدف مبارزه با داعش در منطقه شمالی رقه بود.
ایجاد منطقه پرواز ممنوع و تحکیم مواضع آمریکا
دستاویز مبازره با داعش و با استناد به توافق محرمانه صورت گرفته بین آمریکاییها و احزاب و گروههای کُردهای سوریه به رهبری «صالح مسلم» اواخر سال 2014 میلادی، واشنگتن تلاش دارد، با آزادسازی رقه و سیطره بر آن، در منطقه مشترک رقه و حسکه منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند و به واسطه آن رقه را به کانون و مرکز فعالیت نظامی خود در سوریه تبدیل کنند.
این درحالی است که ایجاد منطقه پرواز ممنوع از دیر باز مورد تاکید ترکیه و شخص «رجب طیب اردوغان» بود که اینک در صورت آزادسازی رقه به دست کُردها، آمریکاییها را بیش از پیش به خواسته خود در ایجاد چنین منطقهای در سوریه نزدیک خواهد کرد.
منطقه پرواز ممنوع بخشی از خاک سوریه را به راحتی به یک پادگان بزرگ و همچنین منطقه ای امن برای تحرکات وسیع نظامی تبدیل می کند.
بازی با برگه کُردها با دادن مشروعیت به آنها
اقدام آمریکایی ها در سپردن عملیات بازپس گیری رقه توسط نیروهای دموکرات سوریه با پشتیبانی ائتلاف تحت امر آمریکا این سوال را مطر می کند که آیا دادن این ماموریت به کُردها و اعلام پشتیبانی همه جانبه از این نیروها و بزرگ نمایی قدرت کُردها چه اهدافی را دنبال می کند؟ چه چیز آمریکا را در اقدامی بی سابقه به حمایت از کُردها واداشته است؟
به نظر میرسد، اعلام حمایت آمریکا از کُردها صرفا به دلیل اهداف سابق نیست، بلکه توافقی پشت پرده با منافعی سرشار مطرح است، به ویژه آنکه شواهد نشان می دهد، موعد انقضای «داعش» فرارسیده و ایجادکنندگان آن به مقاصدشان در برهم زدن مرزهای مورد نظرشان در خاورمیانه رسیده و اکنون درصدد تغییر جغرافیای داعش هستند تا هم نقشه هایشان را در مناطق دیگر محقق کنند و هم مرحله بعدی سناریو تغییر نقشه خاورمیانه را محقق کنند و گامی دیگر به تاسیس کردستان مستقل که رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را از تشکیل آن خواهد برد، نزدیک شوند.
لذا کُردهای سوریه ضمن تصرف پایتخت داعش در سوریه به عنوان فاتحان رقه، از یک سو حق حکومت بر آن را به دست می آورند و از سوی دیگر به عنوان نابودکنندگان داعش مورد تایید اذهان عمومی قرار می گیرند، تاییدی که مشروعیت بخشی به استقلال کُردها به رسمیت شناختن تشکیل کشوری مستقل به نام «کردستان» برای آنهاست.
حضور با برگ برنده کُردها در مذاکرات
به گزارش مشرق، دور سوم مذاکرات برای دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه سیزدهم آوریل گذشته بین نمایندگان نظام سوریه و معارضان سوری در ژنو آغاز شد، اما سنگ اندازی معارضان با اعلام تعلیق مشارکت هیئت ریاض بیستم همین ماه به بن بست رسید.
اما مشکل فقط در سنگ اندازی هیئت ریاض در روند مذاکرات خلاصه نمی شد، بلکه معارضان در داخل با مشکلات بزرگ و اختلاف نظرهای بسیار نیز مواجه بودند که یکی از پیامدهای آن، عقب نشینی «محمد علوش»، مذاکره کننده ارشد گروه معارضان از مذاکرات و استعفا از سمت خود بود.
از جهت دیگر، «اسعد الزغبی»، رئیس هیئت معارضان نیز درحالی از قصد خود برای استعفا در صورت استعفای علوش سخن گفته بود که منابع نزدیک به معارضان افشا کرده بودند، کمیته عالی مذاکرات تصمیم به برکناری الزغبی و جایگزینی وی با شخصی دیگر بود، موضوعی که علوش به شدت با آن مخالفت کرد و موجب استعفایش در اعتراض به این تصمیم کمیته عالی مذاکرات شد.
از زمان آغاز مذاکرات برای دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه، معارضان سوری هر بار ضعیف تر از گذشته و با اختلافاتی عمیق تر و گسترده تر پای میز مذاکره حاضر شده اند، موضوعی که آمریکا را در برابر نظام سوریه در موضع ضعف قرار داده و احتمال امتیاز گیری از دمشق را به حداقل می رساند، در چنین شرایطی بعید نیست، آمریکایی ها با روی آوردن به کُردها و با توجه به پیروزی ها و موفقیت هایی که در میدان محقق کرده اند، درصدد بازی با «برگه کُردها» در برابر نظام سوریه در دورهای آتی مذاکرات باشد.
احزاب کُردهای سوریه 17 مارس گذشته طی کنفرانسی ابتدا تاسیس نظام فدرالی و سپس خود مختاری مناطق تحت تصرف خود را اعلام کردند. همچنانکه منابع کُرد در شمال سوریه مدعی شدند، موافقت پنج رئیس از هفت رئیس عشایر اصلی عربی استان رقه برای الحاق این استان به اقلیم «روژاوا» را کسب کرده اند.
بدون تردید این اقدام کُردها با اطلاع و حمایت آمریکا صورت گرفت و از این حیث باید کُردها را اولین نیروهای آمریکا برای تجزیه سوریه شمرد که رژیم صهیونستی سال ها دنبال آن است.
از سوی دیگر، این اقدام به رویکرد جدی بودن طرح تجزیه و فدرالی شدن سوریه اشاره می کند که آمریکا و روسیه درباره آن صحبت کرده اند. در صورت پیاده شدن این طرح، آمریکا هم زمان به دو هدف دست خواهد یافت، در یک طرف رویای کُردها برای برپایی دولت خود مختار و رسیدن به استقلال را محقق می کنند و آنها را زیر سلطه خود می برد تا در آینده مجری خواسته های واشنگتن باشند.
از سوی دیگر، با اجرای طرح فدرالیته شدن سوریه، آمریکایی ها می توانند، نظام سوریه را در قضایای حساس و مهمی مانند همگرایی کشور و قدرت مرکزی زیر فشار قرار دهند.
حال با حمایت آمریکا از کُردها در قالب نیروهای سوریه دموکراتیک و پیروزی هایی که این نیروها در شمال و شمال شرقی سوریه به دست آورده اند و با اعلام قصد آمریکایی ها جهت آزادسازی رقه توسط این نیروها، قضیه تجزیه سوریه و پیاده شدن نظام فدرالیته در آن جدی تر از گذشته مطرح می شود.
سیطره بر منابع انرژی سوریه
در اقدامی قابل تامل عناصر داعش مناطق نفت خیز مهمی همچون شهرهای «الهول» و «الشدادی»، در ریف حسکه را بدون مقاومت به نیروهای دموکراتیک سوریه واگذار کردند که به معنای دست انداختن آمریکایی ها بر این منابع است.
دستاوردهای نظامی کُردها در این منطقه، از شدادی گرفته تا هول و مالکیه، به امن ساختن پناهگاه های کُردها در امتداد مرز عراق کمک خواهد کرد. در این بین جنوب حسکه می تواند، به طور بالقوه منابع سودآوری، از جمله زمین های نفت خیز را که در حال حاضر تحت کنترل داعش هستند، در اختیار کُردها و سپس آمریکایی ها قرار دهد.
این درحالی است که گزارش هاي محرمانه سازمان هاي اطلاعاتي اسرائيل، عربستان سعودي و آمريکا نشان مي دهد، یکی از دلایل اصلی بحران سوریه، منابع انرژی است. براساس این گزارش هاي محرمانه بحران و جنگ داخلی در سوریه، همان زماني رقم خورد که بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور طرح خط لوله انتقال گاز قطر را رد کرد.
«رابرت اف کندي»، وکيل آمريکايي و برادرزاده «جان اف کندي»، رئيس جمهور اسبق آمريکا در مقاله اي که در پایگاه خبری تحلیلی «پليتيکو» منتشر شد، نوشته است، آمريکا پس از آنکه اسد از پروژه احداث خط لوله گاز دولت قطر حمايت نکرد، تصميم به برکناري وي گرفت.
اين پروژه 10 ميليارد دلاري نخستين بار در سال 2000 مطرح شد و سرويس اطلاعاتي آمريکا (سيا) پیگیر اجرای اين طرح بود تا آنکه 9 سال بعد اسد اعلام کرد که از طرح خط لوله که به موجب آن قطر مي توانست، از طريق پايانه هاي ترکيه، مستقيما به بازارهاي انرژي اروپا دسترسي داشته باشد، حمايت نمي کند.
کندي افزود که اين خط لوله همچنين به عربستان سعودي امکان مي داد، نفوذ بيشتري را در منطقه عليه ايران اعمال کند. با مخالفت اسد جهت اجرای این طرح برنامه ريزان نظامي و اطلاعاتي به سرعت به اين نتيجه رسيدند که تحریک اهل سنت مخالف اسد در سوریه و واداشتن آنها به شورش علیه نظام، برکناري بشار اسد را درپی خواهد داشت و این بهترین راهکار براي دستيابي به هدف مشترک تکميل خط لوله گاز قطر – ترکيه است.
اعمال فشار بر ترکیه
یکی از ابعاد حمایت آمریکا از کُردهای سوریه را می توان در تحت فشار قرار دادن ترکیه ارزیابی کرد و اینکه آمریکا به این طریق از آنکارا می خواهد به خواسته هایش در قبال داعش و کُردها براساس منافع واشنگتن بیشتر توجه داشته باشد.
از سوی دیگر، عدم موافقت آمریکا با درخواست آنکارا براي مشارکت در آزادسازي شهر «منبج»، در حومه استان رقه سوريه در مقابل عدم حمايت آمريکا از نيروهاي کُرد سوريه به شدت رجب طیب اردوغان را خشمگین کرده و به انتقاد از حمایت های آمریکا از شبه نظامیان کُرد در شمال سوریه واداشته است.
شهر منبج به دليل اينکه شهر رقه، مهمترین مقر داعش در سوریه را به قلب اروپا و راه امداد و کمک رساني متصل مي کند، از اهميت بالايي برخودار است. کُردها با پشتیبانی آمريکا از ماه گذشته عملياتي را براي آزادسازی رقه شروع کردند و قرار است، شهر منبج به عنوان نخستين مرحله اين عمليات آزاد شود، اما ترکيه حضور نيروهاي کُرد سوريه در غرب رودخانه فرات را خط قرمز خود مي داند.
اردوغان ورود یگان های کُرد به غرب رودخانه فرات برای آزادسازی منبج، را زیر پا گذاشتن خط قرمز ترکیه و هدف کُردها از مبارزه با داعش را تصرف مناطق بیشتر و نه ریشه کن سازی تروریسم عنوان کرده و مدعی شده که طرحی جدی در شمال سوریه از سوی کسانی که دوست هستند، در حال اجراست».
از اظهارات اردوغان آشکار می شود، حمايت آمريکا از نيروهاي کُرد منطقه به منظور تحت فشار قرار دادن دولت ترکيه است که روابط فیما بین را به دليل نقش ترکيه در بحران سوريه، متشنج و بسيار شکننده کرده و بر پیچیدگی وضعيت آمريکا در این بحران افزوده است.
برخی شواهد نشان می دهد که آمریکایی ها آگاهی کاملی از تصمیم ارتش سوریه برای حمله به رقه و تصرف این شهر را داشته اند. یگان های ارتش سوریه قرار است، از چندین محور از جمله «اثریا» و «ریف شرقی حلب» حمله به رقه را آغاز کنند.
به گفته منابع آگاه سوری این عملیات قرار بود، دو ماه قبل آغاز شود، اما آمریکایی ها با مطرح کردن پیشنهاد آتش بس و با توسل به متعهد بودن نظام و ارتش سوریه به اجرای آن، تلاش کردند، محورهای عملیاتی حلب را با تشکیل ائتلافی از گروه های تروریستی تکفیری مانند جبهه النصره و گروه های تروریستی مورد حمایت خود مانند احرار الشام، جیش الاسلام و جیش الفتح بیش از پیش فعال کنند و با مشغول کردن ارتش و نیروهای مسلح در این محور مانع آغاز عملیات آزادسازی رقه توسط نیروهای سوری و ثبت این آزادی به نام ارتش و دولت سوریه شوند.
از سوی دیگر، کُردهای کوبانی در واکنش به این عملیات اعلام کرده اند، نیروهای کُرد ترجیح می دهند، وارد رقه نشوند و در عوض گروه های وابسته به ارتش آزاد ماموریت ورود به منطقه را برعهده بگیرند تا در آینده شاهد درگیری میان کُردها و اعراب نباشند.
تحت فشار گذاشتن نظام سوریه در میدان
آن روی سکه اقدام آمریکایی ها در حمایت از کُردها و استفاده ابزاری از آنها جهت آزادسازی رقه این است که واشنگتن به این ترتیب تلاش می کند، با تحریک دمشق، ارتش سوریه را در اقدامی احساسی به عملیات در رقه سوق دهد.
در این صورت ارتش سوریه آمادگی گشودن جبهه رقه را نداشته باشد، هم پیروزی در این جبهه و هم پیروزی در جبهه حلب را از دست خواهد داد، در چنین شرایطی بعید نیست، بازتاب شکست در این دو جبهه، جبهه تدمر را نیز تهدید کند.
از سوی دیگر، گشودن جبهه رقه توسط ارتش سوریه احتمال تداخل اهداف و تعارض منافع میان نظام سوریه و نیروهای کُرد را مطرح خواهد کرد که این صورت سناریو رویارویی ارتش سوریه و نیروهای کُرد و پناه بردن کُردها به آمریکایی ها را مطرح خواهد کرد که تماما به همسو با منافع واشنگتن و در تعارض با اهداف دمشق است.
واداشتن ارتش سوریه بین انتخاب حلب یا رقه
آنچه در بالا به آن اشاره شد، به معنای اقدام آمریکایی ها در واداشتن ارتش سوریه به انتخاب یکی از دو گزینه حلب یا رقه است. به ویژه آنکه آمریکایی ها با تشکیل ائتلافی تحت اشراف و نظارت خود از گروه های مسلح به رهبری کُردهای سوریه و در پیش گرفتن راه رقه نشان داده اند که درصدد به دست گرفتن کنترل این شهر پیش از آغاز دور بعدی مذاکرات ژنو هستند تا از آن به عنوان برگ برنده ای در مذاکرات استفاده کنند.
افزون بر آن، ارتش و نیروهای مسلح سوریه در آستانه ورود آمریکا به واسطه نیروهای کُرد به میدان سوریه، آشکارا در تدارک برای آغاز عملیات نظامی در جبهه عملیاتی شرق از چندین محور اصلی بودند که مهمترین مناطق تحت اشغال داعش شمرده می شود، اقدامی که به شدت واشنگتن را نگران می کرد، چون در آن سوی مرزها، ارتش عراق نیز خود را برای آزادسازی شهر راهبردی و حساس «فلوجه» از سیطره داعش آماده می کرد و این به معنای نابودی تروریسم در مناطق شرقی سوریه و غربی عراق و تغییر معادلات میدانی به سود دمشق و بغداد از یک سو و مسکو و محور مقاومت از سوی دیگر بود، بنابراین لازم بود تا معادلات حاکم بر این جبهه به هر طریق ممکن تغییر کرده و بر پیچیدگی آن با حضور مستقیم آمریکایی ها افزوده و ارتش سوریه بین انتخاب حلب یا رقه مخیر شود.
با توجه به اهمیت رقه و نقش پیروزی این منطقه در معادلات و مذاکرات آینده، ارتش سوریه و محور مقاومت هم زمان با عملیات در حلب، در محور شرقی نیز پیشروی داشته و عملیاتهایی در این منطقه ترتیب داده است.
سوق دادن داعش به حلب
یکی از اهداف آمریکا در عملیات نظامی علیه داعش در رقه واداشتن این گروه به عقب نشینی از این شهر و حرکت به سمت شمال، به ویژه حلب است تا اقدامات لازم را در مناطق تحت تصرف خود در این استان پیش گیرد و عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی شهر حلب را ناکام ساخته از ورود آن به این شهر جلوگیری کند، به ویژه آنکه محافل منطقه ای و بین المللی همواره در اهمیت حلب تاکید کرده اند، نبرد حلب، سرنوشت جنگ سوریه را مشخص خواهد کرد.
حال اگر برنده نبرد حلب ارتش و نظام سوریه باشد، بی تردید پس از امور در مسیری پیش می رود که دیگر آمریکا هیچ برگ برنده ای در اختیار ندارد تا در مذاکرات آینده در راستای تحکیم منافع خود در سوریه از آن استفاده کند.
سوق دادن داعش به سمت دیر الزور
به جز حلب، گزینه دیر الزور هم می تواند، در عملیات نظامی آمریکا علیه داعش در رقه مطرح باشد، در این سناریو آمریکا پس از تصرف احتمالی رقه، داعش را به سمت شهر دیرالزور، در شرق سوریه سوق دهد.
تصميم آمريكا براي اعزام نيروي بيشتر به سوريه يک هفته پس از آن صورت گرفت كه نيروهاي سوري موفق شدند، شهر باستاني تدمر را از كنترل داعش خارج كنند و این به معنای نزدیک شدن ارتش سوريه یک گام دیگر به دو استان دير الزور و رقه بود كه عمدتا در كنترل داعش قرار داشت و ارتش سوريه پس از آزادی تدمر با انتشار بيانيه اي تأكيد كرد كه «نيروهاي مسلح اين كشور عمليات ضد داعش را در جبهه هاي شرق و شمال سوريه بر استان هاي دير الزور و رقه متمركز خواهند كرد».
هر چند برخی اخبار نیز حکایت از آن دارد که از مدتی قبل با هماهنگی میان داعش و برخی طرف های منطقه ای، این گروه عملیات انتقال تجهیزات سنگین نظامی خویش از رقه به دیر الزرو را آغاز کرده است.
بدین ترتیب، آمریکایی ها با سوق دادن داعش به سمت دیر الزور ضمن جلوگیری از پراکندگی عناصر داعشی، آنها را در یک منطقه مهم متمرکز می کنند تا برای ادامه مقابله با ارتش سوریه با نیروی انسانی منسجم تری در یک جبهه مشخص تا وقت معینی دیگر ساماندهی شوند.
بنابراین، در یک وضعیت کلی قرار نیست، داعش فعلا به صورت کامل از بین برود. ضمن اینکه ممکن است بخشی از داعش به عراق رفته و در آنجا اهداف آمریکا را غیر مستقیم پیگیری کند.
خلاصه سخن
استان هاي رقه و دير الزور كه عمده مساحت آنها بيابان است، بخش اعظم خاک سوريه را تشكيل مي دهند و تسلط بر آنها به معناي در كنترل داشتن بیش از نیمی از خاک سوريه است.
موقعیت استان های رقه و دیر الزور در کشور سوریه
تحليلگران معتقدند، در صورت تسلط نيروهاي ارتش سوریه بر اين مناطق يكي از مهمترين اهداف آمريكا در سوريه، يعني تجزيه اين كشور با چالش جدي مواجه خواهد شد و دولت سوريه تلاش مي كند با بازپس گيري این دو استان بزرگ شرقي اين بحث را مطرح كند كه بیش از نیمی از سوريه را در كنترل خود دارد، در نتيجه بحث فدرالي شدن این کشور بي معني است.
بسیاری از محافل بر این باورند، طرح آزادسازی رقه توسط نیروهای سوریه دموکراتیک که اغلب نیروهای آن را کُردها تشکیل می دهند، تلاش آمريكا برای اجرای طرح فدرالي شدن سوريه است که می تواند، زمينه ساز تجزيه سوريه شود.
از سوی دیگر، تصميم آمريكايي ها براي اعزام نيروهاي بيشتر به سوريه با هدف پيش دستي در تسلط بر استان رقه است تا بدين طريق نيروهاي متحد آمريكا، زودتر از نيروهاي سوری، داعش از اين استان بيرون برانند.
چون بی تردید شكست داعش در استان هاي رقه و دير الزور توسط نيروهاي سوری باعث افزايش اعتبار نظام سوريه در مبارزه با تروريسم خواهد شد، مسئله اي كه قطعا خوشايند آمريكا و متحدانش نيست.
«مايكل استيونس»، مدير مؤسسه مطالعاتي «رويال يونايتد»، در وب سايت بي بي سي نوشته است: «عربستان سعودي و امارات متحده عربي قول داده اند كه در صورت نياز براي شكست دادن داعش نيرو اعزام كنند، اما سبقت گرفتن نيروهاي ارتش سوریه، از نیروهای مورد حمایت آمریکا و این کشورها بار ديگر مهر تأييدي بر نقش کلیدی و تاثیرگذار سوريه در مبارزه با داعش و تروریسم است و چنين نتيجه اي از يک طرف شكستي دردناک براي كشورهاي عربی حوزه خليج فارس محسوب مي شود و از طرف ديگر مايه سرافكندگي كشورهاي غربي كه هيچ علاقه اي به ماندن بشار اسد در قدرت ندارند».
موقعیت استان رقه در کشور سوریه
موقعیت شهر رقه در کشور سوریه
موقعیت شهر رقه در کشور سوریه
مقامهای آمریکایی اگرچه عبارتهایی مانند آزادی و رهایی از اشغال داعش را برای رقه به کار گرفتند که هیچ یک از این عبارت ها نمیتوانست، بر ماهیت اهداف آنها سرپوش بگذارد، زیرا این اقدام آمریکا جایگزین کردن یک چالش به جای چالش قبلی در رقه بود. زیرا آزادی واقعی تنها به وسیله ارتش سوریه محقق می شود، همان طور که در تدمر رخ داد.
از این رو میتوان گفت، ماموریت آمریکا در رقه افشا کننده بخش دیگری از اهداف واقعی این کشور در سوریه و منطقه خاورمیانه در برهه کنونی است.
تاکید بر برکناری بشار اسد
اگرچه در طول بحران سوریه که پنجمین سال خود را سپری می کند، در مقاطعی کاخ سفید و دولتمردان آمریکایی با اذعان به اشتباهات راهبردی خود در سوریه و اعتراف به ناتوانی در براندازی نظام در دمشق از چرخش مواضع واشنگتن در قبال پرونده سوریه از جمله موضوع «برکناری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه از قدرت» سخن می گفتند و محافل سیاسی و امنیتی آمریکایی بارها به واشنگتن درباره شکست این راهبرد گوشزد کرده بودند، اما اقدام اخیر آمریکا مبنی بر اعلام قصد این کشور در آزادسازی رقه با استفاده ابزاری از «کُردها» بار دیگر ثابت کرد، آمریکایی ها اهداف و مواضع گذشته خود در قبال دمشق از جمله براندازی نظام در سوریه و برکناری اسد از قدرت را دنبال می کنند.
مناطق کردنشین در سوریه به رنگ سبز مشخص شده است
«جان کری»، وزیر خارجه آمریکا 6 ماه می گذشته در نشستی خبری گفت که «تاریخ انتقال قدرت در سوریه می بایست یکم اوت تعیین شود. اکنون ما در ماه مه هستیم. تا آن تاریخ یا می بایست تحولی صورت گیرد یا طرفداران اسد باید راه دیگری را انتخاب کنند».
این اظهارات تهدید آمیز کری یادآور سخنان وی در سال 2011 بود که همچنان بر رفتن اسد تاکید می کرد. وزیر خارجه آمریکا در این نشست خبری همچنین گفت: «تا زمانی که اسد در قدرت باقی بماند جنگ نیز در سوریه خواهد ماند».
وی در بخش دیگری از اظهاراتش با اشاره به اینکه ریاض، آنکارا و دوحه از سال 2011 طرح های آمریکا را در سوریه اجرا می کنند، تصریح کرد: «واشنگتن به تعهدات خود در قبال شرکایش در کمک به اجرای روند سیاسی در سوریه پایبند است».
کردهای سوریه در صف رویارویی با تروریستها
به این ترتیب، دور جدید تلاش آمریکا برای ساقط کردن بشار اسد با فریب کاری واشنگتن در ژنو آغاز شد. آمریکا در پوشش آتش بس در مذاکرات ژنو سعی کرد، زمان لازم برای دور جدید اقدامات مورد نظر خود به دست آورد. فریب کاری و خرید زمان، منجر به جابه جایی، تجدید قوا، تسلیح، تکمیل شدن شناسایی ها و تمرکز تروریست های تکفیری در ریف حلب شد.
در ادامه آمریکا با کمک ترکیه، عربستان و اردن ضمن تشکیل اتاق مشترک عملیات سعی کرد، در مرحله اول، از طریق تروریست های تکفیری به برتری میدانی در محور حلب برسد و در مرحله دوم با انتقال برتری میدانی به میز مذاکرات سیاسی در ژنو، به زعم خود مقدمات برکناری بشار اسد را تا ماه جولای فراهم کند، به همین منظور حملات تروریستها از هفت محور به طور هم زمان با مشارکت حداقل 3 هزار نفر از عناصر گروههای زیر مجموعه ارتش آزاد (فیلق الشام و لواء الحق) و القاعده (جبهه النصره، جندالاقصی و احرار الشام) به مناطق خان طومان، برنه، العیس و زیتان در جنوب غربی شهر حلب آغاز شد که در محورهایی با پیشروی تروریستها نیز همراه بود.
داعش در رقه
بنابراین آنچه تاکنون از چرخش مواضع و بازنگری در سیاستهای آمریکا در سوریه و تغییر نظام در این کشور و برکناری بشار اسد از قدرت گفته شده، را تنها باید دروغ و فریب جامعه جهانی شمرد.
شکست گزینه گروه های مسلح میانه رو
«باراک اوباما»، رئیس جمهوری امریکا برای اولین بار 12 اکتبر سال گذشته میلادی در مصاحبه با شبکه آمریکایی «سی بی اس» صراحتا به شکست تلاشهای کشورش برای کمک به حل بحران سوریه اذعان کرد و گفت: «سوریه یک مشکل دشوار برای جامعه جهانی است و امریکا تاکنون قادر به حل آن نبوده است».
نیروهای سوریه دموکراتیک
رئیس جمهوری آمریکا درباره ناکامی تلاش های این کشور برای آموزش و تجهیز نیروهای مخالف به اصطلاح میانهرو در سوریه نیز گفت: «تردیدی نیست که این برنامه کارآیی نداشت و من از همان آغاز درباره این برنامه تردید داشتم، ولی میخواستم، چندین گزینه را امتحان کنم».
این اعتراف به شکست به ورود مستقیم نظامی روسها به عرصه میدانی در سوریه و همچنین افزایش هماهنگیها میان روسیه، ایران، عراق و سوریه منتهی شد که مهمترین پیامد آن تغییر معادلات میدانی در بسیاری از محورهای عملیاتی سوریه به نفع دمشق و متحدانش بود و این چیزی نبود که خواست آمریکا باشد، چون این کشور ابتدا با هدف تضعیف مقاومت و برکناری دولت قانونی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، اقدام به تشکیل و تجهیز گروه های تروریستی در منطقه از جمله سوریه کرده بود و سپس برنامه آموزش مخالفان به اصطلاح میانه رو در سوریه را در دستور کار وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون ) قرار داده بود.
مقامات آمریکایی مدعی بودند، با مسلح کردن مخالفان به اصطلاح میانه رو در سوریه و آموزش آنان میتوانند، هم بر نظام سوریه و هم بر گروههای تروریستی تندرو در این کشور پیروز شوند، اما صرف صدها میلیون دلار برای اجرای برنامه آموزش شبه نظامیان میانهرو هیچ نتیجه مثبتی برای آمریکا نداشت.
گروه های مسلح میانه رو سوریه
شکست طرح حمایت از گروههای مسلح میانه رو، در مقابل تاثیرات مثبت حملات روسیه به مواضع تروریست ها در سوریه و موفقیت های میدانی دولت و ارتش این کشور، واشنگتن را واداشت، طرح جدیدی را به منظور پنهان کردن شکست راهبرد خود در سوریه، پیاده کند که در استفاده آزادسازی رقه با کمک کُردها نمود پیدا می کرد.
در این راستا، 13 گروه مبارزه کُرد و عرب شمال شرقی سوریه 10 اکتبر گذشته با کمک آمریکاییها، ائتلافی تحت عنوان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) تشکیل دادند که به محور تلاش های نظامی به رهبری آمریکا علیه داعش در سوریه مبدل شد.
این ائتلاف که کُردها در آن نیروی غالب هستند، بسیاری از گروه هایی را گرد هم آورد که در یک سال گذشته مسبب مهمترین شکستهای داعش بودند و آزادسازی شهر «تل ابیض»، در شمال شرقی سوریه در ماه ژوئن یکی از مهمترین موفقیتهای آنها شمرده می شد.
موقعیت شهر رقه و تل ابیض در شمال سوریه
پیروزیهای بعدی نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال و شمال شرقی سوریه موجب شد، این ائتلاف به مولفهای ضروری در جنگ واشنگتن علیه داعش در سوریه تبدیل شود. اگرچه این ائتلاف با بی اعتمادی و کم و کاستیهای خطرناک مواجه است و خطر آن میرود، بزرگترین قدرت این گروه یعنی کُردها به بزرگترین نقطه ضعف آن مبدل شود.
همچنین نباید مخالفت های سر سختانه ترکیه با این ائتلاف و قدرت گیری آن را نادیده گرفت. آنکارا معتقد است، دادن نقش اصلی به کُردها در این ائتلاف موجب قدرت گرفتن بیش از پیش آنها می شود که ابتدای امر نزدیک بود به تنش بین آنکارا و واشنگتن تبدیل شود. البته این به معنای پایان تنش برسر موضوع کُردها نبود، سیاست ترکیه برای پایان دادن به گسترش نفوذ کردها در شمال موجب بروز تنش جدید میان واشنگتن و آنکارا در جولای گذشته شد، وقتی ترکیه خواستار ایجاد «منطقه حائل» ضد داعش تحت کنترل متحدان ترکیه در سوریه بود که از غرب کوبانی تا حومه حلب را شامل می شد و کُردها آن را بخشی از میهن تاریخی خود در شمال سوریه قلمداد می کنند. بنابراین راهبرد آمریکا عدم پیشروی کُردها به سمت غرب یعنی مناطق مد نظر آنکارا، بلکه بالعکس پیشروی به سمت شرق با هدف مبارزه با داعش در منطقه شمالی رقه بود.
بازگشت آوارگان سوری به شهر تل ابیض
ایجاد منطقه پرواز ممنوع و تحکیم مواضع آمریکا
دستاویز مبازره با داعش و با استناد به توافق محرمانه صورت گرفته بین آمریکاییها و احزاب و گروههای کُردهای سوریه به رهبری «صالح مسلم» اواخر سال 2014 میلادی، واشنگتن تلاش دارد، با آزادسازی رقه و سیطره بر آن، در منطقه مشترک رقه و حسکه منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند و به واسطه آن رقه را به کانون و مرکز فعالیت نظامی خود در سوریه تبدیل کنند.
این درحالی است که ایجاد منطقه پرواز ممنوع از دیر باز مورد تاکید ترکیه و شخص «رجب طیب اردوغان» بود که اینک در صورت آزادسازی رقه به دست کُردها، آمریکاییها را بیش از پیش به خواسته خود در ایجاد چنین منطقهای در سوریه نزدیک خواهد کرد.
محدوده منطقه ممنوع پرواز در سوریه
منطقه پرواز ممنوع بخشی از خاک سوریه را به راحتی به یک پادگان بزرگ و همچنین منطقه ای امن برای تحرکات وسیع نظامی تبدیل می کند.
بازی با برگه کُردها با دادن مشروعیت به آنها
اقدام آمریکایی ها در سپردن عملیات بازپس گیری رقه توسط نیروهای دموکرات سوریه با پشتیبانی ائتلاف تحت امر آمریکا این سوال را مطر می کند که آیا دادن این ماموریت به کُردها و اعلام پشتیبانی همه جانبه از این نیروها و بزرگ نمایی قدرت کُردها چه اهدافی را دنبال می کند؟ چه چیز آمریکا را در اقدامی بی سابقه به حمایت از کُردها واداشته است؟
به نظر میرسد، اعلام حمایت آمریکا از کُردها صرفا به دلیل اهداف سابق نیست، بلکه توافقی پشت پرده با منافعی سرشار مطرح است، به ویژه آنکه شواهد نشان می دهد، موعد انقضای «داعش» فرارسیده و ایجادکنندگان آن به مقاصدشان در برهم زدن مرزهای مورد نظرشان در خاورمیانه رسیده و اکنون درصدد تغییر جغرافیای داعش هستند تا هم نقشه هایشان را در مناطق دیگر محقق کنند و هم مرحله بعدی سناریو تغییر نقشه خاورمیانه را محقق کنند و گامی دیگر به تاسیس کردستان مستقل که رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را از تشکیل آن خواهد برد، نزدیک شوند.
منطقه مورد نظر آمریکا برای اجرای طرح تشکیل کردستان مستقل
لذا کُردهای سوریه ضمن تصرف پایتخت داعش در سوریه به عنوان فاتحان رقه، از یک سو حق حکومت بر آن را به دست می آورند و از سوی دیگر به عنوان نابودکنندگان داعش مورد تایید اذهان عمومی قرار می گیرند، تاییدی که مشروعیت بخشی به استقلال کُردها به رسمیت شناختن تشکیل کشوری مستقل به نام «کردستان» برای آنهاست.
حضور با برگ برنده کُردها در مذاکرات
به گزارش مشرق، دور سوم مذاکرات برای دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه سیزدهم آوریل گذشته بین نمایندگان نظام سوریه و معارضان سوری در ژنو آغاز شد، اما سنگ اندازی معارضان با اعلام تعلیق مشارکت هیئت ریاض بیستم همین ماه به بن بست رسید.
اما مشکل فقط در سنگ اندازی هیئت ریاض در روند مذاکرات خلاصه نمی شد، بلکه معارضان در داخل با مشکلات بزرگ و اختلاف نظرهای بسیار نیز مواجه بودند که یکی از پیامدهای آن، عقب نشینی «محمد علوش»، مذاکره کننده ارشد گروه معارضان از مذاکرات و استعفا از سمت خود بود.
عقب نشینی «محمد علوش»، مذاکره کننده ارشد گروه معارضان از مذاکرات و استعفا از سمت خود
از جهت دیگر، «اسعد الزغبی»، رئیس هیئت معارضان نیز درحالی از قصد خود برای استعفا در صورت استعفای علوش سخن گفته بود که منابع نزدیک به معارضان افشا کرده بودند، کمیته عالی مذاکرات تصمیم به برکناری الزغبی و جایگزینی وی با شخصی دیگر بود، موضوعی که علوش به شدت با آن مخالفت کرد و موجب استعفایش در اعتراض به این تصمیم کمیته عالی مذاکرات شد.
از زمان آغاز مذاکرات برای دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه، معارضان سوری هر بار ضعیف تر از گذشته و با اختلافاتی عمیق تر و گسترده تر پای میز مذاکره حاضر شده اند، موضوعی که آمریکا را در برابر نظام سوریه در موضع ضعف قرار داده و احتمال امتیاز گیری از دمشق را به حداقل می رساند، در چنین شرایطی بعید نیست، آمریکایی ها با روی آوردن به کُردها و با توجه به پیروزی ها و موفقیت هایی که در میدان محقق کرده اند، درصدد بازی با «برگه کُردها» در برابر نظام سوریه در دورهای آتی مذاکرات باشد.
«اسعد الزغبی»، رئیس هیئت معارضان
جدی شدن رویکرد تجزیه سوریهاحزاب کُردهای سوریه 17 مارس گذشته طی کنفرانسی ابتدا تاسیس نظام فدرالی و سپس خود مختاری مناطق تحت تصرف خود را اعلام کردند. همچنانکه منابع کُرد در شمال سوریه مدعی شدند، موافقت پنج رئیس از هفت رئیس عشایر اصلی عربی استان رقه برای الحاق این استان به اقلیم «روژاوا» را کسب کرده اند.
بدون تردید این اقدام کُردها با اطلاع و حمایت آمریکا صورت گرفت و از این حیث باید کُردها را اولین نیروهای آمریکا برای تجزیه سوریه شمرد که رژیم صهیونستی سال ها دنبال آن است.
از سوی دیگر، این اقدام به رویکرد جدی بودن طرح تجزیه و فدرالی شدن سوریه اشاره می کند که آمریکا و روسیه درباره آن صحبت کرده اند. در صورت پیاده شدن این طرح، آمریکا هم زمان به دو هدف دست خواهد یافت، در یک طرف رویای کُردها برای برپایی دولت خود مختار و رسیدن به استقلال را محقق می کنند و آنها را زیر سلطه خود می برد تا در آینده مجری خواسته های واشنگتن باشند.
آنچه که اقلیم «روژاوا» کُردها خوانده شده است
از سوی دیگر، با اجرای طرح فدرالیته شدن سوریه، آمریکایی ها می توانند، نظام سوریه را در قضایای حساس و مهمی مانند همگرایی کشور و قدرت مرکزی زیر فشار قرار دهند.
حال با حمایت آمریکا از کُردها در قالب نیروهای سوریه دموکراتیک و پیروزی هایی که این نیروها در شمال و شمال شرقی سوریه به دست آورده اند و با اعلام قصد آمریکایی ها جهت آزادسازی رقه توسط این نیروها، قضیه تجزیه سوریه و پیاده شدن نظام فدرالیته در آن جدی تر از گذشته مطرح می شود.
سیطره بر منابع انرژی سوریه
در اقدامی قابل تامل عناصر داعش مناطق نفت خیز مهمی همچون شهرهای «الهول» و «الشدادی»، در ریف حسکه را بدون مقاومت به نیروهای دموکراتیک سوریه واگذار کردند که به معنای دست انداختن آمریکایی ها بر این منابع است.
دستاوردهای نظامی کُردها در این منطقه، از شدادی گرفته تا هول و مالکیه، به امن ساختن پناهگاه های کُردها در امتداد مرز عراق کمک خواهد کرد. در این بین جنوب حسکه می تواند، به طور بالقوه منابع سودآوری، از جمله زمین های نفت خیز را که در حال حاضر تحت کنترل داعش هستند، در اختیار کُردها و سپس آمریکایی ها قرار دهد.
این درحالی است که گزارش هاي محرمانه سازمان هاي اطلاعاتي اسرائيل، عربستان سعودي و آمريکا نشان مي دهد، یکی از دلایل اصلی بحران سوریه، منابع انرژی است. براساس این گزارش هاي محرمانه بحران و جنگ داخلی در سوریه، همان زماني رقم خورد که بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور طرح خط لوله انتقال گاز قطر را رد کرد.
پراکندگی میدان های نفتی سوریه
پراکندگی میدان های گازی سوریه
پراکندگی میدان های گازی سوریه
«رابرت اف کندي»، وکيل آمريکايي و برادرزاده «جان اف کندي»، رئيس جمهور اسبق آمريکا در مقاله اي که در پایگاه خبری تحلیلی «پليتيکو» منتشر شد، نوشته است، آمريکا پس از آنکه اسد از پروژه احداث خط لوله گاز دولت قطر حمايت نکرد، تصميم به برکناري وي گرفت.
اين پروژه 10 ميليارد دلاري نخستين بار در سال 2000 مطرح شد و سرويس اطلاعاتي آمريکا (سيا) پیگیر اجرای اين طرح بود تا آنکه 9 سال بعد اسد اعلام کرد که از طرح خط لوله که به موجب آن قطر مي توانست، از طريق پايانه هاي ترکيه، مستقيما به بازارهاي انرژي اروپا دسترسي داشته باشد، حمايت نمي کند.
کندي افزود که اين خط لوله همچنين به عربستان سعودي امکان مي داد، نفوذ بيشتري را در منطقه عليه ايران اعمال کند. با مخالفت اسد جهت اجرای این طرح برنامه ريزان نظامي و اطلاعاتي به سرعت به اين نتيجه رسيدند که تحریک اهل سنت مخالف اسد در سوریه و واداشتن آنها به شورش علیه نظام، برکناري بشار اسد را درپی خواهد داشت و این بهترین راهکار براي دستيابي به هدف مشترک تکميل خط لوله گاز قطر – ترکيه است.
اعمال فشار بر ترکیه
یکی از ابعاد حمایت آمریکا از کُردهای سوریه را می توان در تحت فشار قرار دادن ترکیه ارزیابی کرد و اینکه آمریکا به این طریق از آنکارا می خواهد به خواسته هایش در قبال داعش و کُردها براساس منافع واشنگتن بیشتر توجه داشته باشد.
از سوی دیگر، عدم موافقت آمریکا با درخواست آنکارا براي مشارکت در آزادسازي شهر «منبج»، در حومه استان رقه سوريه در مقابل عدم حمايت آمريکا از نيروهاي کُرد سوريه به شدت رجب طیب اردوغان را خشمگین کرده و به انتقاد از حمایت های آمریکا از شبه نظامیان کُرد در شمال سوریه واداشته است.
موقعیت شهر «منبج»، در حومه استان حلب سوريه
شهر منبج به دليل اينکه شهر رقه، مهمترین مقر داعش در سوریه را به قلب اروپا و راه امداد و کمک رساني متصل مي کند، از اهميت بالايي برخودار است. کُردها با پشتیبانی آمريکا از ماه گذشته عملياتي را براي آزادسازی رقه شروع کردند و قرار است، شهر منبج به عنوان نخستين مرحله اين عمليات آزاد شود، اما ترکيه حضور نيروهاي کُرد سوريه در غرب رودخانه فرات را خط قرمز خود مي داند.
اردوغان ورود یگان های کُرد به غرب رودخانه فرات برای آزادسازی منبج، را زیر پا گذاشتن خط قرمز ترکیه و هدف کُردها از مبارزه با داعش را تصرف مناطق بیشتر و نه ریشه کن سازی تروریسم عنوان کرده و مدعی شده که طرحی جدی در شمال سوریه از سوی کسانی که دوست هستند، در حال اجراست».
از اظهارات اردوغان آشکار می شود، حمايت آمريکا از نيروهاي کُرد منطقه به منظور تحت فشار قرار دادن دولت ترکيه است که روابط فیما بین را به دليل نقش ترکيه در بحران سوريه، متشنج و بسيار شکننده کرده و بر پیچیدگی وضعيت آمريکا در این بحران افزوده است.
پیروزی های ارتش سوريه در حلب
جلوگیری از آزادسازی رقه توسط ارتش سوریهبرخی شواهد نشان می دهد که آمریکایی ها آگاهی کاملی از تصمیم ارتش سوریه برای حمله به رقه و تصرف این شهر را داشته اند. یگان های ارتش سوریه قرار است، از چندین محور از جمله «اثریا» و «ریف شرقی حلب» حمله به رقه را آغاز کنند.
به گفته منابع آگاه سوری این عملیات قرار بود، دو ماه قبل آغاز شود، اما آمریکایی ها با مطرح کردن پیشنهاد آتش بس و با توسل به متعهد بودن نظام و ارتش سوریه به اجرای آن، تلاش کردند، محورهای عملیاتی حلب را با تشکیل ائتلافی از گروه های تروریستی تکفیری مانند جبهه النصره و گروه های تروریستی مورد حمایت خود مانند احرار الشام، جیش الاسلام و جیش الفتح بیش از پیش فعال کنند و با مشغول کردن ارتش و نیروهای مسلح در این محور مانع آغاز عملیات آزادسازی رقه توسط نیروهای سوری و ثبت این آزادی به نام ارتش و دولت سوریه شوند.
نظامیان آمریکایی در شمال سوریه
آمریکایی ها که اعتقاد دارند، آزادسازی رقه توسط نیروهای سوری و ثبت این پیروزی توسط آنها، ارتش و نظام سوریه را بسیار قدرتمند جلوه داده و به عنوان تنها نیرو و قدرتی معرفی خواهد کرد که توان مبارزه با داعش و شکست آن را دارد، در اقدامی فوری پس از تجهیز کم سابقه نیروهای کُرد، آنان را برای آغاز عملیات تصرف رقه سازماندهی کردند و جهت بالا بردن میزان موفقیت عملیات حتی 500 نظامی خود را از طریق مرزهای ترکیه وارد خاک سوریه کردند. به این ترتیب نیروهای سوریه دموکراتیک بیست و چهارم ماه مه گذشته اعلام کردند که عملیات آزادسازی رقه از سیطره داعش را از محور شمالی رقه آغاز خواهند کرد، اما با انتقاد بسیار و شدید نیروهای عرب مواجه شدند که اعتقاد داشتند، رقه شهری عرب نشین است و باید توسط نیروهای عربی و نه کُردها آزاد شود.از سوی دیگر، کُردهای کوبانی در واکنش به این عملیات اعلام کرده اند، نیروهای کُرد ترجیح می دهند، وارد رقه نشوند و در عوض گروه های وابسته به ارتش آزاد ماموریت ورود به منطقه را برعهده بگیرند تا در آینده شاهد درگیری میان کُردها و اعراب نباشند.
نظامیان آمریکایی در شمال سوریه
تحت فشار گذاشتن نظام سوریه در میدان
آن روی سکه اقدام آمریکایی ها در حمایت از کُردها و استفاده ابزاری از آنها جهت آزادسازی رقه این است که واشنگتن به این ترتیب تلاش می کند، با تحریک دمشق، ارتش سوریه را در اقدامی احساسی به عملیات در رقه سوق دهد.
در این صورت ارتش سوریه آمادگی گشودن جبهه رقه را نداشته باشد، هم پیروزی در این جبهه و هم پیروزی در جبهه حلب را از دست خواهد داد، در چنین شرایطی بعید نیست، بازتاب شکست در این دو جبهه، جبهه تدمر را نیز تهدید کند.
از سوی دیگر، گشودن جبهه رقه توسط ارتش سوریه احتمال تداخل اهداف و تعارض منافع میان نظام سوریه و نیروهای کُرد را مطرح خواهد کرد که این صورت سناریو رویارویی ارتش سوریه و نیروهای کُرد و پناه بردن کُردها به آمریکایی ها را مطرح خواهد کرد که تماما به همسو با منافع واشنگتن و در تعارض با اهداف دمشق است.
ارتش سوریه در محور عملیاتی رقه
واداشتن ارتش سوریه بین انتخاب حلب یا رقه
آنچه در بالا به آن اشاره شد، به معنای اقدام آمریکایی ها در واداشتن ارتش سوریه به انتخاب یکی از دو گزینه حلب یا رقه است. به ویژه آنکه آمریکایی ها با تشکیل ائتلافی تحت اشراف و نظارت خود از گروه های مسلح به رهبری کُردهای سوریه و در پیش گرفتن راه رقه نشان داده اند که درصدد به دست گرفتن کنترل این شهر پیش از آغاز دور بعدی مذاکرات ژنو هستند تا از آن به عنوان برگ برنده ای در مذاکرات استفاده کنند.
افزون بر آن، ارتش و نیروهای مسلح سوریه در آستانه ورود آمریکا به واسطه نیروهای کُرد به میدان سوریه، آشکارا در تدارک برای آغاز عملیات نظامی در جبهه عملیاتی شرق از چندین محور اصلی بودند که مهمترین مناطق تحت اشغال داعش شمرده می شود، اقدامی که به شدت واشنگتن را نگران می کرد، چون در آن سوی مرزها، ارتش عراق نیز خود را برای آزادسازی شهر راهبردی و حساس «فلوجه» از سیطره داعش آماده می کرد و این به معنای نابودی تروریسم در مناطق شرقی سوریه و غربی عراق و تغییر معادلات میدانی به سود دمشق و بغداد از یک سو و مسکو و محور مقاومت از سوی دیگر بود، بنابراین لازم بود تا معادلات حاکم بر این جبهه به هر طریق ممکن تغییر کرده و بر پیچیدگی آن با حضور مستقیم آمریکایی ها افزوده و ارتش سوریه بین انتخاب حلب یا رقه مخیر شود.
عملیات نیروی هوایی ارتش سوریه در رقه
با توجه به اهمیت رقه و نقش پیروزی این منطقه در معادلات و مذاکرات آینده، ارتش سوریه و محور مقاومت هم زمان با عملیات در حلب، در محور شرقی نیز پیشروی داشته و عملیاتهایی در این منطقه ترتیب داده است.
ارتش
عربی سوریه و نیروهای مقاومت منطقه، تحت پوشش هوایی جنگندههای روسیه و
سوریه، عملیات نظامی به سمت منطقه الطبقه و فرودگاه نظامی آن در استان
الرقه را ادامه می دهند. در همین راستا نیروهای سوریه تا مناطق ورودی
مرزهای اداری این استان رسیده و به فرودگاه الرقه نزدیک شده اند.
سوق دادن داعش به حلب
یکی از اهداف آمریکا در عملیات نظامی علیه داعش در رقه واداشتن این گروه به عقب نشینی از این شهر و حرکت به سمت شمال، به ویژه حلب است تا اقدامات لازم را در مناطق تحت تصرف خود در این استان پیش گیرد و عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی شهر حلب را ناکام ساخته از ورود آن به این شهر جلوگیری کند، به ویژه آنکه محافل منطقه ای و بین المللی همواره در اهمیت حلب تاکید کرده اند، نبرد حلب، سرنوشت جنگ سوریه را مشخص خواهد کرد.
مناطق تحت تصرف داعش در حلب
حال اگر برنده نبرد حلب ارتش و نظام سوریه باشد، بی تردید پس از امور در مسیری پیش می رود که دیگر آمریکا هیچ برگ برنده ای در اختیار ندارد تا در مذاکرات آینده در راستای تحکیم منافع خود در سوریه از آن استفاده کند.
سوق دادن داعش به سمت دیر الزور
به جز حلب، گزینه دیر الزور هم می تواند، در عملیات نظامی آمریکا علیه داعش در رقه مطرح باشد، در این سناریو آمریکا پس از تصرف احتمالی رقه، داعش را به سمت شهر دیرالزور، در شرق سوریه سوق دهد.
تصميم آمريكا براي اعزام نيروي بيشتر به سوريه يک هفته پس از آن صورت گرفت كه نيروهاي سوري موفق شدند، شهر باستاني تدمر را از كنترل داعش خارج كنند و این به معنای نزدیک شدن ارتش سوريه یک گام دیگر به دو استان دير الزور و رقه بود كه عمدتا در كنترل داعش قرار داشت و ارتش سوريه پس از آزادی تدمر با انتشار بيانيه اي تأكيد كرد كه «نيروهاي مسلح اين كشور عمليات ضد داعش را در جبهه هاي شرق و شمال سوريه بر استان هاي دير الزور و رقه متمركز خواهند كرد».
مناطق تحت تصرف داعش در دیرالزور
هر چند برخی اخبار نیز حکایت از آن دارد که از مدتی قبل با هماهنگی میان داعش و برخی طرف های منطقه ای، این گروه عملیات انتقال تجهیزات سنگین نظامی خویش از رقه به دیر الزرو را آغاز کرده است.
بدین ترتیب، آمریکایی ها با سوق دادن داعش به سمت دیر الزور ضمن جلوگیری از پراکندگی عناصر داعشی، آنها را در یک منطقه مهم متمرکز می کنند تا برای ادامه مقابله با ارتش سوریه با نیروی انسانی منسجم تری در یک جبهه مشخص تا وقت معینی دیگر ساماندهی شوند.
بنابراین، در یک وضعیت کلی قرار نیست، داعش فعلا به صورت کامل از بین برود. ضمن اینکه ممکن است بخشی از داعش به عراق رفته و در آنجا اهداف آمریکا را غیر مستقیم پیگیری کند.
خلاصه سخن
استان هاي رقه و دير الزور كه عمده مساحت آنها بيابان است، بخش اعظم خاک سوريه را تشكيل مي دهند و تسلط بر آنها به معناي در كنترل داشتن بیش از نیمی از خاک سوريه است.
موقعیت استان های رقه و دیر الزور در کشور سوریه
تحليلگران معتقدند، در صورت تسلط نيروهاي ارتش سوریه بر اين مناطق يكي از مهمترين اهداف آمريكا در سوريه، يعني تجزيه اين كشور با چالش جدي مواجه خواهد شد و دولت سوريه تلاش مي كند با بازپس گيري این دو استان بزرگ شرقي اين بحث را مطرح كند كه بیش از نیمی از سوريه را در كنترل خود دارد، در نتيجه بحث فدرالي شدن این کشور بي معني است.
بسیاری از محافل بر این باورند، طرح آزادسازی رقه توسط نیروهای سوریه دموکراتیک که اغلب نیروهای آن را کُردها تشکیل می دهند، تلاش آمريكا برای اجرای طرح فدرالي شدن سوريه است که می تواند، زمينه ساز تجزيه سوريه شود.
از سوی دیگر، تصميم آمريكايي ها براي اعزام نيروهاي بيشتر به سوريه با هدف پيش دستي در تسلط بر استان رقه است تا بدين طريق نيروهاي متحد آمريكا، زودتر از نيروهاي سوری، داعش از اين استان بيرون برانند.
چون بی تردید شكست داعش در استان هاي رقه و دير الزور توسط نيروهاي سوری باعث افزايش اعتبار نظام سوريه در مبارزه با تروريسم خواهد شد، مسئله اي كه قطعا خوشايند آمريكا و متحدانش نيست.
«مايكل استيونس»، مدير مؤسسه مطالعاتي «رويال يونايتد»، در وب سايت بي بي سي نوشته است: «عربستان سعودي و امارات متحده عربي قول داده اند كه در صورت نياز براي شكست دادن داعش نيرو اعزام كنند، اما سبقت گرفتن نيروهاي ارتش سوریه، از نیروهای مورد حمایت آمریکا و این کشورها بار ديگر مهر تأييدي بر نقش کلیدی و تاثیرگذار سوريه در مبارزه با داعش و تروریسم است و چنين نتيجه اي از يک طرف شكستي دردناک براي كشورهاي عربی حوزه خليج فارس محسوب مي شود و از طرف ديگر مايه سرافكندگي كشورهاي غربي كه هيچ علاقه اي به ماندن بشار اسد در قدرت ندارند».