جوان پس از حضور آنها از «نارگل» راجع به معدل و درسش پرسید و این بهانه ای شد تا رفیعی از زمان تحصیل خودش بگوید.
در ادامه صحبت از بچهداری شد و رفیعی بیان کرد: به نظر من آدم تا 20 سال فرصت دارد تا لذت بودن با فرزندش را بچشد و از آن به بعد است که بچه کم کم جدا میشود و مدام دنبال کارهای خودش است.
پس از این در قسمت دیگری
وی از نقش «فَ فَ» و کار با امیر حسین مدرس در «نیمرخ» گفت و باز صحبت از
بچه شد. این بار رفیعی از پسرش که 16 سال دارد، تعریف کرد و گفت: الان او
نزدیک همان سنی است که استقلال بر او چیره شده. مثلا گاهی نمیخواهد با ما
به سفر بیاید و مواردی از این دست.
تعریف خاطرهای از زمانی که او مهران غفوریان را در مغازه حبس کرد، نیز قسمت دیگری از گفتگو بود که با یادآوری خاطرات و هیجان اجرای زنده ادامه یافت.
در بخش دیگری هم «جنابخان» که گویا 50 سال است با رفیعی دوست هستند، در برنامه حاضر شد و در قسمتی در پاسخ به «رامبد» که از او پرسید اگر نماینده مجلس شوی چه می کنی، گفت: «اول تو را استیضاح میکنم، بعد هم لایحهای علیه تو تصویب میکنم و خلاصه دیوانهات خواهم کرد».
{$sepehr_media_1675883_400_300}
گپ و گفت همچنان ادامه داشت و
طبق رسم «خندوانه» قرار شد تا رفیعی برای شاد کردن دل مردم در یک شهر یا
روستای دورافتاده برنامه اجرا کند.
بعد از اینها و دریافت هدیه توسط مهمان این قسمت، «جنابخان» و «رامبد» در آخر شادی برنامه را به قوم «لر» کشورمان تقدیم کردند و «خندوانه»ای دیگر را به پایان رساندند.