به گزارش مشرق، محمد نوري همداني، پژوهشگر صنعت سرگرمي با تمركز بر محتواي گونه رسانهاي «انيميشن» و عضو هيئت علمي پژوهشكده سياستپژوهي است. او كه در اين عرصه كارهاي مختلفي را به سامان رسانده اخيراً در تلگرام كانالي ايجاد كرده كه حرفهاي نويي را براي فعالان فضاي مجازي در آن مطرح ميسازد. كانال او يك پويش مردمي براي توليد و عرضه كميك استريپ مذهبي با حمايت خود مردم است.
چه شد كه تصميم به اين كار گرفتيد؟
قبل از هرچيز بايد بگويم يك الزام وجود دارد. در پرداختن به يك رسانه سيار مهم پربازده، مؤثر و داراي قابليت اقتصادي پايدار به نام «داستان مصور» يا همان «كميك استريپ» كه اين روزها در برخي ادبيات جديد فارسي از آن به عنوان «پينما» ياد ميشود، بيتوجهي شده رسانهاي كه به سادگي ميشود با آن جهانهاي داستاني را پروراند.
براي نمونه از جهان داستاني دفاع مقدس كه يك دنياي رئال است و به وفور كتابهاي مختلف دفاع مقدس نظير همپاي صاعقه، ضربت متقابل، كالكهاي خاكي و مهاب خين و... توليد شده بگيريد تا جهان داستاني مربوط به كاراكترهاي نصفه و نيمه پرورانده شده ملي شبيه كلاه قرمزي، دارا و سارا و... حتي جهان داستاني برخي توليدات جريان ساز تلويزيون يا سينماي ايران نظير آژانس شيشهاي (مثلاً اينكه سرنوشت حاج كاظم و عباس چه ميشود يا حاج كاظم قبلاً در چه عملياتي در دفاع مقدس بوده يا مثلاً شايد بشود حاج كاظم را برد در جهان داستاني فيلم «چ» و آن را در چند اپيزود كميك استريپي به عنوان كاراكتري تخيلي به يكي از نيروهاي اصغر وصالي به مخاطب معرفي كرد و با اين كار احساس نوستالژي در مخاطب را با روحيه حماسي و قابليت جذاب پيوند بين دو فيلم سينمايي و... به سادگي پيوند زد)، مختارنامه، پايتخت و...
لزوم پرداختن به اين كار را در چه ميدانيد؟
در واقع ما نيازمند توجه به توليد داستان مصور هستيم و البته نه با نگاه درآمدزايي صرف حاصل از بازنشر محتواهاي توليدي بر بستر اين رسانه بلکه با توجه به مبالغ كلان دولتي كه طي يكي دو سال اخير در خصوص توسعه اين رسانه تخصيص داده شده و متأسفانه رويكرد و جهتگيري و ميزان آنها در حد بيشتر از 90 درصد معطوف به توسعه پلتفرم و فعاليت در لايه سرويس (و نه لايه محتوا) است و آن هم با يك ديد صرفاً تجاري (باتوجه به اقبال شديد مخاطبان جوان و نوجوان ايراني طي سالهاي اخير به كميك استريپ كه ناشي از ظاهرجذاب رسانهاي فيلمهاي ابرقهرماني و بلاك باسترهاي هاليوودي در رسانهاي و در فضاي مجازي) است، ميشود گفت با اين اقدامات عملاً طي دو سه سال آينده راه براي ترجمه (سادهترين كار كه يك مترجم مسلط به زبان انگليسي و يك نرمافزار ساده پينت ميخواهد) هرچه بيشتر كميكهاي خارجي امريكايي و البته مانگاهاي ژاپني در درجه بعد، بسيار هموارتر خواهد شد و اگر امروز شاهد چند صد كميك ترجمه شده بتمن و اسپايدرمن و سوپرمن در فضاي مجازي هستيم (كه البته بنده طي سالهاي اخير اكثر آنها ر خواندهام و پيگيري ميكنم) كه بر بستر علاقهمنديهاي خودجوش مردمي (نوجوانهاي علاقهمند اكثراً دبيرستاني و دانشجوي سال اولي دهه هفتادي و همچنين متولدين دهه 80 و تا حدي كمتر از آنها دهه شصتيها) ترجمه و منتشر شدهاند، اين رقم طي دو سه سال آينده به چند هزار كميك خواهد رسيد.
چرا كار در زمينه كميك استريپ مذهبي را شروع كرديد؟
لزوم رنگ دهي مذهبي به رسانه در حال رشد سريع «كميك استريپ» با وجود اينكه از قبل از انقلاب در كشور توليد ميشد و به فراخور زمان فراز و فرودهايي در ايران داشته، هم اكنون در حال گذار و جهش قابل توجه از مرحله ابتدايي به مرحله صنعت فرهنگي شدن است كه البته اگر دستش از توليد محتوا خالي بماند، استحاله خواهد شد و شبيه اتفاقي كه براي رسانه گيم در ايران افتاده، لايه سرويس بر لايه محتواي آن چنبره خواهد زد و اين اتفاق در تركيب با ايدههاي تجاريسازانه و درآمدزايانه ميتواند آسيبهايي را به دنبال داشته باشد.
آيا الگويي براي فعاليتي اينچنيني كه هزينه آن را مردم در فضاي مجازي بدهند در خارج يا داخل داريم؟
ميشود گفت الگوي دقيقي در اين زمينه وجود نداشت، اما تأملهايي كه در زمينه جنبشهاي خودجوش مردمي نسبت به كاراكترهاي ابرقهرماني نظير مرد عنكبوتي (كه البته به نظر بنده دليل اينكه محبوبترين كاراكتر كميك استريپي تاريخ اسپايدرمن است اين است كه پيترپاركر متعلق به جامعه مستضعفين ايالات متحده است و مخاطبان بيشتري نسبت به بتمن يا سوپرمن در جوامع غربي طي دهههاي مختلف از دهه 50 ميلادي تاكنون) دارد طي همان سالهاي پژوهشگري حقير انجام گرفت به هيچ وجه در شروع چنين حركتي بيتأثير نبود.
به عنوان مثال در اين زمينه خوب است بدانيد كه سالها قبل از اينكه كمپاني سوني فيلم مرد عنكبوتي- 1 را بسازد، يك گروه خودجوش مردمي انگليسي فيلم آن را در انگليس ساختند كه بر بستر ويدئويي توسط مردم دست به دست شد.
البته شكايتهاي صاحبان جهان داستاني و كاراكترها هم دامنگير آنها شد اما موج اجتماعي قابل توجهي ايجاد كرد. موجي كه طي دهههاي بعدي منجر به تصويب قوانين حمايتي از كارهاي مستقل (غالباً غيرانتفاعي) مردمي درباره كاراكترهاي كميك استريپي در كشورهاي دنيا شد.
امروز كمپانيهاي تشنه پول هاليوودي به همين دليل است كه براي فرار از ورشكستگي سالي يك يا دو فيلم ابرقهرماني ميسازند و عرضه ميكنند و حتي ضعيفترين فيلمها هم در اين زمينه با اقبال و فروش قابل توجهي مواجه ميشوند.
البته بيشتر براي ما پررنگتر شدن ارزش افزوده فرهنگي - اجتماعي در جامعه خودمان و جهان اسلام است. ناگفته نماند كه دستيابي به يك اقتصاد مقاومتي پايدار خود متكي هم براي ما در زمينه كميك استريپ به مثابه يكي از المانهاي پايهاي صنعت محتوا در صنايع فرهنگي بسيار مطلوب است.
كانال «پروژه مردمي توليد داستان مصور نهجالبلاغه» موفق بوده است؟
با وجود اينكه هنوز فرصت نكرديم در ابعاد كلان رسانهاي در فضاي مجازي مطرحش كنيم به نسبت تا الان موفق بوده است. به حسب مردمي بودن مدل توزيع علاوه بر مردمي بودن قسمت جذب بودجه و... به نتايج قابل توجهي رسيده و شش محصول توليدياش تا الان در مجموع بيشتر از 120 هزار بار در شبكههاي اجتماعي دست به دست شده كه آمار بدي نيست.
چقدرتوانستيد هزينههاي لازم را تأمين كنيد؟
بيشتر از 2 ميليون تومان هزينههاي لازم براي جلو رفتن اين پروژه مردمي توسط مردم بوده، يك مورد هم توسط ارگاني نيمه دولتي تهيه شده منتها با روحيه كاملاً مردمي كه اولاً رسالتش كمك به ترويج رسانه كميك استريپ در كشور بود و ثانياً به ما اعتماد كرد و به شكل اينترنتي پاي كار آمد.
در راستاي جذب بودجه تا به حال نزديك به 20 جلسه حضوري با فعالان فرهنگي - اجتماعي در جنوب، غرب، شمال و شرق تهران داشتيم كه هرچند از نظر جذب بودجه چندان موفق نبوده ولي از حيث روحيه بخشي اجتماعي و حمايتهاي معنوي كه مردم از ما كردند به خوبي با طرح و توليدات آن ارتباط برقرار كرده و بازخورد دادند و استقبال كردند.
چقدر از فعاليتهاي شما بر پايه همين حمايت مردمي در فضاي مجازي است؟
يك گروه مردمي از مسجد صفا پيشنهاد توليد داستان مصور زندگاني امام هادي(ع) جهت كمك به شناساندن هرچه بيشتر و بهتر اين امام مظلوم به مخاطبان فضاي مجازي را به ما دادند و فصل اول اين كار در چهار اپيزود يك صفحهاي كليد خورده و دو اپيزود آن هم آماده و نهايي شده و چون متولي مالي اين پروژه خود دوستان بودند، صلاح بدانند بسته به طراحي رسانهاي كه براي انتشارش كردند در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي منتشرش ميكنند و آن وقت ما هم در حد توانايي در توزيعش كمك خواهيم كرد.
پيشنهاداتي هم داشتهايد؟
بله. توليد يك مجموعه كميك استريپي درباره عاشورا را آقاي فرهاد عظيما توليدكننده انيميشنهاي سه بعدي به بنده دادهاند. همچنين پيشنهاد توليد يك مجموعه كميك براي واقعه غدير خم هم داشتيم كه البته همه اين كارها منوط به متولي شدن يك گروه مردمي يا دولتي با روحيه قابل تعامل مردمي از يك طرف و ميزان توانايي ما كه با انجام كارهاي مختلف در حال افزايش آن هستيم در گسترش خط توليد كميك استريپهاي بيشتر از طرف ديگر هست.
دو كار ديگر هم در مرحله كليد خوردن اوليه هستند كه انجام آنها منوط به پاي كار بودن سفارشدهندههاست؛ يكي مجموعه كميك استريپ نهضت گوهرشاد با متوليگري دفتر جبهه فرهنگي راه شهر مشهد مقدس كه مرحله نگارش دكوپاژ و كميك نامهنويسي اپيزود اول آن هم تمام شده ولي چند هفته است جوابي به ما ندادهاند و ديگري يك كتاب 70 صفحهاي داراي 100 طرح گرافيكي درباره حروف الفباي فارسي است كه يكي از مدارس ابتدايي خلاق واقع در مركز شهر تهران، سفارش اوليه توليدات گرافيكي آن براي دانشآموزان ايراني را به ما داده و كارهاي اوليه و چند نمونه توليدي را هم انجام دادهايم و منتظر اخذ بازخوردها و نظرات دوستان براي ادامه كار هستيم. ظاهراً قرار است دوستان اين كار را چاپ كنند و جهت جا انداختنش به جاي انواع و اقسام كتابهاي غربي پايهاي آموزشدهنده الفباي انگليسي و ترويج كننده سبك زندگي غربي تلاش كنند.
آيا فردي كار ميكنيد يا تيمي هستيد؟
در حال حاضر در پروژه داستان مصور نهجالبلاغه در حد يك گروه پنج نفره در حال انجام كار هستيم. البته اگر مردمي را كه حامي ما و طرح داستان مصور نهجالبلاغه هستند، در نظر بگيريم به چند صد نفري ميرسيم.
ايده از خود شما بود؟
در شروع، ايده بنده بود كه احساس كردم دومين جهان داستاني توليدي كميك استريپيمان را به سمت يك پروژه مذهبي شناخته شده ببريم كه هم موج اجتماعي بهتري ايجاد كند و هم خرج خودش را دربيارد و تيم گرافيست ما راغب به حضور مداوم در كار باشند.
آينده كميك استريپ را چطور ميبينيد؟
اگر به سمت توليد جدي توليدات كميكي با محتواي ممزوج با فرهنگ عميق اجتماعي ديني خودمان برويم و در راه توزيع و عرضهاش استقامت و پايداري كنيم تا گفتمانش در جامعه راه بيفتد و درعين حال به شكل كاملاً جدي به بحث اقتصادياش فكر كنيم كه هم هزينه خودش تأمين شود و هم هزينه پروژههاي بعدي حتي خرج توليد و توزيع مشتقات رسانهاياش (مثل موشن كميك، انيميشن دو بعدي و...) را و بعد جهان داستاني كه با كميك پرورانديم را در ساير المانهاي رسانهاي مانند اسباب بازي، عروسك، لوازمالتحرير، فيلم، انيميشن و... پياده كنيم قطعاً آينده روشني خواهد داشت، اما اگر به سمت بازنشر صرف توليدات ديگر كشورها برويم آينده بد يا خنثي در انتظار اين رسانه خواهد بود.
متأسفانه اخيراً اخباري شنيدم مبني بر اينكه كميكهايی با محتواي تصويري غيراخلاقي غربي و شرق آسيايي به وفور در فضاي مجازي مخاطبان ايراني در دسترس قرار ميگيرد كه اين اصلا خوب نيست.
ترويج سبك زندگي ابرقهرمانان غربي در كميكهاي مارول و دي سي را هم بنده چندان درست نميدانم، چراكه به طور مشخص اين توليدات براي كشور ما طراحي و توليد نشدند و ترويج آنها علاوه بر اينكه هيچ اثري درچرخه صنايع فرهنگي ما ندارد، آسيبهاي خودش را هم به دنبال دارد.
منبع : روزنامه جوان