به گزارش مشرق، اوایل هفته گذشته، چند نفر از اهالی محلهای در شمال تهران با مشاهده صحنه درگیری یک مرد ورزشکار با راکبین موتورسیکلت بلافاصله به کمک مرد ورزشکار رفته و همزمان موضوع را به پلیس گزارش کردند.
دقایقی بعد نیز راکبین موتورسیکلت که قصد سرقت گوشی تلفن همراه مرد ورزشکار را داشتند بازداشت شدند. سپس دو متهم میانسال برای تحقیقات بیشتر به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند.
یکی از متهمان که نقش سردسته این باند دو نفره را بازی میکرد، در تحقیقات به قاضی «سید امین میروکیلی»، دادیار شعبه چهارم گفت: چند ماه پیش به خاطر کیف قاپی و گوشی قاپی بازداشت شدم. بعد از چند ماه حبس موفق شدم با گذاشتن سند یک هفته مرخصی بگیرم تا شاید بتوانم ازشاکیها رضایت بگیرم. اما خیلی زود وسوسه سرقت به جانم افتاد. راستش را بخواهید سرقت دست خودم نیست، من هر وقت سوار موتورسیکلت میشوم انگار موتور به من میگوید که باید سرقت کنی.
به همین خاطربلافاصله پس از آزادی موتورسیکلتی تهیه کردم تا با آن در پیک موتوری بهصورت موقت کار کنم که حداقل هزینه مواد مخدرم را تهیه کنم. اما همین که سوار موتور شدم همان حس قدیمی به سراغم آمد.
شاید باورتان نشود اما موتور مرا از خود بیخود میکند و به من دستور میدهد که چه کاری انجام دهم. باورش کمی سخت است اما انگار یک روح همراه من سوار موتور میشود و صدایش را میشنوم که میگوید سرقت کن. آن روز هم موتور به من میگفت که باید تلفن همراهها را سرقت کنی و از این زندگی لعنتی خودت را نجات دهی. این طور شد که من دوباره سرقتهایم را از سر گرفتم و روز حادثه به همراه همدستم سوار موتور بودیم که دوباره آن صدا را شنیدم.
زمزمههای وسوسهکنندهای که مرا مجبوربه سرقت کرد. زمانی که که صدا به سراغم آمد موضوع را به دوستم گفتم و تصمیم گرفتیم سرقت کنیم. با دیدن گوشی گران قیمت در دست مرد جوانی، موتور به من دستور داد تا گوشی را سرقت کنیم. اما از بخت بد ما، کسی که میخواستیم از او سرقت کنیم مرد ورزشکاری بود که ما را با کمک مردم به دام انداخت.بهدنبال اعترافهای مرد میانسال، همدست او نیز به گوشی قاپی و کیف قاپی برای تأمین هزینه مواد مخدر اعتراف کرد.
بدین ترتیب دادیار پرونده دستور شناسایی مالباختگان دو مرد شیشهای و تحقیق از آنها را صادر کرد.