سرویس سیاست مشرق -» وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم ...
********
پدیده انتخاباتی اصلاحطلبان کیست؟
تاج گردون: میتوانیم «پدیده انتخاباتی اصلاحطلبان» را معرفی کنیم
غلامرضا تاج گردون، از نمایندگان اصلاحطلب و رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس شورای اسلامی اخیراً در بخشی از یک مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا گفته است:
«همانطور که اصولگرایان میتوانند در دقیقه نود یک پدیده معرفی کنند، اصلاحطلبان نیز میتوانند پدیده خودشان را مطرح کنند و این درحالی است که قطعاً اصلاحطلبان بیش از اصولگرایان نیروهایی که بتوانند پدیده باشند، در اختیار دارند که حرفهایی را مطرح کنند که جامعه این پدیده را بپذیرد.»
او همچنین تصریح کرده است: از حدود یک سال پیش تقریباً همه اصلاحطلبان اعلام کردند از روحانی حمایت خواهند کرد که با این رویکرد اولاً موجب شد روحانی به این نتیجه برسد که به اصولگرایان بگوید با توجه به اینکه رأی اصلاحطلبان را در اختیار دارد، باید به فکر خودشان باشند! ثانیاً اصولگرایان نیز به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند به روحانی اتکا کنند و باید به دنبال نامزد خودشان بروند و ثالثاً اینکه هر تصمیمی در یکسوی این بازی، امکان مقابلهبهمثل در طرف دیگر را ایجاد میکند.[1]
** قبل از تاج گردون، یکی دیگر از چهرههای اصلاحطلب، اسامی چند نفر را بهعنوان کاندیداهای بالقوه اصلاحطلبان معرفی کرد.
مرتضی الویری در یک گفتوگو با بیان اینکه اصلاحطلبان به عدم حضور آقای روحانی در انتخابات آینده همفکر کردهاند، تصریح کرده بود:
«من نمیخواهم چندان اسامی افراد را بگویم اما مثلاً کسی مانند آقای جهانگیری تأیید صلاحیت میشود و میتواند وارد میدان شود. آقای عارف هم همینطور؛ زیرا قبلاً تأیید صلاحیت شده و اکنون هم عضو مجمع تشخیص مصلحت است.»[2]
با وجود صحبتهای اشارهشده اما به نظر میرسد این اعلام اسامی کاندیداهای بالقوه و بیان جملاتی مثلاینکه «ما هم پدیده خودمان را داریم»! چندان جدی نیست و همانطور که عقلای جریان خاص ابراز کردهاند، اصلاحطلبان چارهای جز اعلام حمایت از روحانی در انتخابات آینده ندارند.
چه اینکه اگر کسانی مثل جهانگیری، عارف و دیگران توانایی پدیده بودن برای اصلاحطلبان را داشتند در انتخابات سال 92 کاندیدای جریان خاص میشدند اما این اتفاق هیچگاه رخ نداد.
شاید برای افکار عمومی جالب باشد که اصلاحطلبان در سال 91 و ماههای منتهی به انتخابات خرداد 92، حتی صحبت حمایت از کاندیدای اصولگرایان را نیز مطرح میکردند اما هرگز حاضر نبودند نامی از کسانی مثل عارف و جهانگیری بیاورند.
در همین زمینه حسین مرعشی نیز در یک مصاحبه اظهار کرده بود که عارف کاندیدای جریان اصلاحات نیست!
لازم به یادآوری است که حتی رئیسجمهور روحانی هم هیچگاه کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات 92 نبود و آنها پس از اعلام برد روحانی، فیالواقع با ماجرای «أنا شریک» به میدان آمدند و تاکنون هم به همین بازی ادامه دادهاند.
چه اینکه لیدر جریان خاص و یا آقای هاشمی رفسنجانی در آن روزها حتی یک حمایت رسمی هم از آقای روحانی نداشتند و محمدرضا عارف هم به گواه «محمدصادق خرازی» از معاریف اصلاحطلب، هرگز به نفع روحانی از عرصه انتخابات کنار نرفت...[3]
گفتنی است بهتازگی یکی از چهرههای اصلاحطلب اظهار کرده است که تلاش برای معرفی نامزدی غیر از روحانی توسط اصلاحطلبان طرح «تندروها» است!
********
«بی دستاوردی پادشاه عریان» و تلاش ستاد برجام برای «مقصّر تراشی»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد، در سرمقاله چهارشنبه گذشته خود و در مطلبی که گویا توسط «شورای نویسندگان» این روزنامه نوشته شده، با اشاره به صحبتهای یک دانشجوی منتقد در برابر رئیسجمهور و تشبیه برجام به افسانه عبرتآموز «پادشاه عریان»؛ ضمن تکرار صحبتهای رئیسجمهور مبنی بر اینکه برجام امری هماهنگ شده با رهبری نظام بوده است! مینویسد:
«وقتیکه کسانی درخواست صداقت از رئیسجمهور یا هر کس دیگری میکنند، حداقل باید خودشان صداقت را رعایت کنند. در دوره پیش که اصولگرایان افراطی مصدر امور دولت بودند، هیچکس جرئت نداشت مذاکرات آنان را با ۱+۵ با کوچکترین نقدی مواجه کند؛ بنابراین مصداق پادشاه عریان رفتار آن زمان بود، نه امروز که دانشجویش روبه روی رئیسجمهور میایستد و هرچه میخواهد میگوید. اگر رسانههای اصولگرا را از صداوسیما گرفته تا وبسایتها و مطبوعات آنان را که ۹۹ درصد رسانههای کشور هستند تحلیل محتوا کنید، روزی نیست که علیه برجام انواع و اقسام تیترها و مطالب و یادداشت را ننویسند!
اگر برجام مصداق پادشاه عریان بود تاکنون عریانی آن هزار بار بر همه آشکار میشد، ولی کیست که نداند عریان نشان دادن متقلبانه با بیان واقعیت خیلی فرق دارد. جالب اینکه نقد مخالفان علیه جزییات برجام نیست، بلکه کلیات آن را نشانه رفتهاند.
حال ببینیم رئیسجمهور چه پاسخی به این ادعای منتقدان داد: ما هیچ قدمی در مسئله برجام برنداشتیم مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم، جلسه گذاشتیم، ایشان نامههای مکتوب دارند به من خطاب کرده و دستوری که من روی نامههای ایشان دادم. هیچ نامهای نبوده که ایشان بنویسد و من دستور قاطع ندهم. در مقام عمل جایی کم و کسر آوردیم اما مبنا بر این بوده که دستورات ایشان عملی شود.»
اعتماد میافزاید: نقد کلی و کلان برجام فقط از کسانی ساخته است که ساختار تصمیمگیری در ایران را قبول ندارند. حتی اگر ریاست جمهوری هم به این اخذ اجازه و مکاتبات اشاره نمیکردند، باز هم هر عقل سلیمی که با مسائل ایران آشنا هست میدانست که برجام جز با اجازه رهبری در کلیات و حتی بسیاری از جزییات آن نه تنها به نتیجه نمیرسید، بلکه آغاز هم نمیشد. نقد و رد کلی برجام حق هر ایرانی است، ولی مشروط بر اینکه ساختار کلی تصمیمگیری کشور را هم رد کند![4]
** در اشاره به محتوای این مطلب بایستی توضیح داد که در دولت سابق اولاً برجامی امضا نشد که متاع قابل نقدی داشته و یا نداشته باشد.
ثانیاً عریان بودن بی دستاوردی برجام در موقعیت کنونی که حدود 10 ماه از اجرایی شدن آن میگذرد بر همه و حتی بر اعضای دولتی ستاد برجام نیز هویدا شده است.
فیالواقع دور از انتظار است که عدهای هنوز تأکیدات رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر اینکه دستاورد برجام برای دولت ایران «تقریباً هیچ» بوده و یا صحبتهای علیاکبر صالحی و علی لاریجانی مبنی بر عدم همکاری تمام بانکهای بزرگ اروپایی و حتی غیراروپایی را نشنیده باشند!
البته ماجرا فقط این نیست.
«برجام» یا همان توافق نهایی، بر اساس وعدههای صریح و تلویحی رئیسجمهور روحانی قرار بود 2 دستاورد مهم «لغو تمام تحریمها» و «ارزانی» را با خود به ارمغان بیاورد اما امروز نه تنها وزیر امور خارجه آمریکا بیان میکند که تحریمها در پسابرجام افزایش هم یافتهاند و چهره تحریمهای پسابرجام نیز قابلرؤیت است، بلکه خبری از دستاوردهای اقتصادی برجام برای مردم هم نیست که نیست و صرفاً عنوان میشود که دولت توانسته بشکههای نفت بیشتری بفروشد.
(گفتهای که آگاهان امر اعلام میکنند یک پروپاگانداست زیرا اولاً مشخص نیست افزایش صادرات نفت تا چه حد بر منافع نظام اسلامی و با سیاست اصولی «بستن در چاههای نفت» منطبق است و ثانیاً گویا عمدهای از مبالغ فروش نفت نیز به دلیل تحریمها به ایران بازنمیگردد!)
از این گذشته پاسخ عجیب رئیسجمهور روحانی به چرایی بی دستاوردی برجام که مورد اشاره سرمقاله اعتماد قرارگرفته است نیز محل تعجب است.
کسی که از روز اول صراحتاً نسبت به توافقات با کشورهای 1+5 ابراز «خوشبینی» کرد، برای آن نامههای تبریک نوشت، وعده «باغ سبز پسابرجام» را داد و به گواه سیاسیون ناصیه عمده مقولات کشور را به چیزی به نام برجام گره زد شخص رئیسجمهور روحانی بود.
و در مقابل کسانی که از روز اول نسبت به گفتوگو و مذاکره با آمریکا هشدار دادند، برای آن صراحتاً و بارها ابراز «بدبینی» کردند، گفتند که تحریمها هرگز لغو نمیشوند، درباره «عجله در امضای توافق» هشدارهای مؤکد دادند و گفته بودند که تحریمهای تأثیرگذار آمریکا هرگز با توافق لغو نمیشوند، «مقام معظم رهبری» و در پیامد ایشان منتقدان و دلواپسان بودند.
اکنون آیا رواست که همچون ماجرای صفین گفته شود که علی (ع) هم بایستی به خاطر حکمیت توبه کند؟
از طرفی چگونه ممکن است کسانی از ستاد برجام بر هماهنگی و اجازه رهبری درباره برجام تأکید کنند و سخن بگویند درحالیکه مقامات مذاکرهکننده بهصراحت رهبر معظم انقلاب، از برخی خطوط قرمز هم عبور کردند.[5]
و چطور ممکن است کسی بخواهد برجام را از صدر تا ذیل مرتبط با رهبری بداند درحالیکه بخشهای مهمی از شروط 9 گانه رهبر معظم انقلاب پیرامون برجام اجرانشده و حتی به گواه چندی قبل سید عباس عراقچی، رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام، این توافق بر اساس شروط رهبر انقلاب شکسته است؟![6]
«سید یاسر جبرائیلی» از چهرههای اصولگرا چندی قبل طی سخنانی در همین رابطه گفته بود: در مذاکرات و قضیه برجام با مقام معظم رهبری هماهنگ شد، اما به دستور ایشان عمل نشد...
********
جلایی پور: یا سفارت آتش میزنند یا موشکها را با سروصدا آزمایش میکنند!
حمیدرضا جلایی پور، از فعالان اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در نشستی که با عنوان «بررسی وضعیت نیروهای سیاسی جامعه پیش از انتخابات 96» در دفتر حزب اتحاد ملت شاخه استان البرز برگزارشده، گفته است: در شرایطی که سفارت آتش میزنند و یا موشکها را با سروصدا آزمایش میکنند، روحانی خوب عمل کرده و اعتقادداریم دفاع از روحانی کار درستی است.
به گزارش ایسنا، او همچنین اظهار کرده است: اگرچه رئیسجمهور در ایران فقط 25 درصد از قدرت را در اختیار دارد اما همین قدرت در تدبیر امور مهم است و نباید به دست تندروها بیافتد![7]
*انتقاد جلایی پور از تستهای موشکی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیشازاین در کلام عددی دیگر از اصلاحطلبان نیز تکرار شده بود...
«حسین موسویان» (که از وی با عنوان عقل منفصل ستاد برجام یاد میشود و سخنگوی قوه قضائیه نیز چندی قبل اعلام کرد که احتمالاً از وی سؤالاتی امنیتی درباره برجام به عمل خواهد آمد) در سال گذشته و در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران در اشاره به آزمایشهای موشکی ایران گفته بود: اگر من جای مسئولان بودم، آزمایش موشکی را بعد از اجرایی شدن برجام انجام میدادم که قطعنامههای قبلی منتفی شده بودند و شبههای هم به وجود نمیآمد.[8]
«علی خرّم» دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت هم در ابتدای امسال طی یک مصاحبه با کنایه به فعالیتهای موشکی کشور تصریح کرد: در مسئله موشکی، ما باید حواسمان باشد که این فعالیتها نباید به پرونده جدیدی علیه ایران تبدیل شود یعنی با توجه به تجربه پرونده هستهای، این فعالیتها نباید مشکلساز شوند و به قطعنامه تحریمی جدید علیه ایران تبدیل شود. این مسئله بستگی به آن دارد که ایران چگونه صنعت موشکی خود را توسعه بدهد!
ستاد برجام و اصلاحطلبان در ماجرای هجوم نابخردانه عدهای به سفارت کشور عربستان نیز در حالی این اقدام را مخلّ فعالیتهای دیپلماتیک دولت و البته از عوامل بی دستاوردی برجام معرفی میکنند که این حرف درست نیست زیرا آنچه که سبب ایجاد مشکل شده است، ماهیت ددمنش عربستان و آمریکا علیه ایران اسلامی است.
ماهیتی ددمنشی که علیالدوام برای تحریم و دشمنی به دنبال بهانه میگردد وگرنه کیست که نداند آمریکا حتی پس کشته شدن سفیر و چند کارمند سفارتش در کشور لیبی در سال 2012 اما به دلیل منافعی که در لیبی دارد و ایضاً برای چپاول نفت این کشور، حاضر به ترک لیبی نیست.
به نظر میرسد در ادامه این انتقادات نامرتبط با مسئله برجام، عدهای در حال تلاش هستند تا مقصر بی دستاوردی و شکست احتمالی برجام را نظام اسلامی معرفی کنند.
[1]- http://puyesh.net/fa/news/78151
[2]- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/661957
[3] -http://www.jamaran.ir/NewsPrint.aspx?ID=91450
[4] -http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3476551
[5] -http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32695
[6] -http://kayhan.ir/fa/news/71412
[7] -http://isna.ir/news/95091911114
[8]- http://www.jamaran.ir/NewsPrint.aspx?ID=116492