طرح پیشنهادی شامل چه تغییراتی در قانون اساسی ترکیه است؟
کمیسیون قانون اساسی پارلمان ترکیه با بررسی بیش از 100 ساعت از بسته پیشنهادی 21 مادهای حزب حاکم «عدالت و توسعه» 18 ماده از آن را تصویب کرد که این بندها بیشتر به مسائل حاشیهای پرداخته است. اما در این بین اگر بخواهیم به مهمترین موضوع در این 18 بند اشاره کنیم باید اختیاراتی را که به ریاست جمهوری داده شده مورد توجه قرار دهیم.
مهمترین مصوبات کمیسیون قانون اساسی پارلمان ترکیه عبارتاند از:
- رئیسجمهور میتواند وابستگی و روابط حزبی داشته باشد.
- رئیسجمهور اختیار منحل کردن مجلس ملی ترکیه را خواهد داشت.
- رئیسجمهور میتواند مستقیماً معاونان ریاست جمهوری و وزیران را عزل و نصب کند.
- عزل و نصب مدیران ارشد کشوری از اختیارات رئیسجمهور خواهد بود.
- رئیسجمهور اختیار اعلام وضعیت اضطراری و بسیج عمومی در کشور را به شرط کمتر از 6 ماه را خواهد داشت.
- شرط متولد ترکیه بودن برای ریاست جمهوری حذف و داشتن تابعیت ترکیهای برای رئیسجمهور بودن کافی خواهد بود.
- نامزدی نظامیان در انتخابات مجلس ممنوع خواهد شد.
- تعداد نمایندگان مجلس ترکیه از 550 به 600 نفر افزایش خواهد یافت.
- حداقل سن برای نمایندگی مجلس از 25 سال به 18 سال کاهش خواهد یافت.
مهمترین تغییرات قانون اساسی ترکیه حذف سمت نخستوزیری و تمام ارگانهای وابسته بدان و دادن اختیارات بسیار وسیعتر به رئیسجمهور است. رئیسجمهور به تنهایی مأمور تشکیل کابینه میشود و جالب است که طبق قانون جدید وی نیازی به ارائه برنامههای دولتش به مجلس ندارد. عجیبتر اینکه، وزرای انتخابی رئیسجمهور دیگر بدون نیاز به رأی اعتماد از مجلس این کشور مستقیماً روی کار خواهند آمد. بدین ترتیب دیگر چیزی به نام رأی اعتماد وجود نخواهد داشت. این به معنای تضعیف قدرت نظارت و رسیدگی پارلمان این کشور بر دولت است.
دستیابی به جایگاه فرماندهی کل قوای این کشور در کنار اختیارات اشاره شده، قدرتی فراتر از تمامی رؤسای جمهور این کشور را به اردوغان خواهد داد؛ چرا که این اختیارات حتی در طول دوران حساس جنگهای «مصطفی کمال آتاترک» بنیانگذار نظام جمهوریت در ترکیه نیز یکجا و به صورت قانونی به وی تنفیذ نشده بود.
هدف اصلی اردوغان از سیستم ریاستی در ترکیه چیست؟
رجب طیب اردوغان بعد از افزایش قدرت با کسب عنوان ریاست جمهوری در سال 2015 به این نتیجه و عزم رسید که با تغییر قانون اساسی ترکیه، سیستم سیاسی این کشور را از سیستم پارلمانی به یک سیستم ریاست جمهوری تبدیل کند. تغییر قانون اساسی یکی از محوریترین اقداماتی بود که اردوغان به شدت آن را پیگیری میکرد و اعتقاد داشت که سیستم قوه مقننه و مجریه در ترکیه با توجه به مشکلاتی که در تعریف وظایف نخستوزیری و ریاست جمهوری وجود دارد نمیتواند جوابگوی نیازهای شرایط امروز ترکیه باشد.
البته هدف اردوغان از تغییر سیستم پارلمانی به سیستم ریاست جمهوری به مراتب مهمتر از اصل این طرح است. هدف اردوغان نه بر مسند ریاست جمهوری نشستن بلکه بر مسند خلافت نشستن است و اردوغان تلاش میکند که بالاتر از مقام ریاست جمهوری برای خودش یک مقام معنوی و رهبری تعریف کند و به نوعی با خلافتی که با مدرنیزه گره خورده برای خودش یک جایگاه خاص و معنوی تعریف کند و در آنجا علاوه بر اینکه مردم ترکیه را با تصدی ریاست جمهوری هدایت کند بتواند در منطقه و بر برخی از کشورهایی که قبلاً جزو امپراتوری عثمانی بودند اعمال نفوذ داشته باشد. رفتار و کنشهای مختلف اردوغان در سالهای اخیر نشان داده که وی تغییر کرده و اردوغانی که به دنبال دموکراتیزه کردن ترکیه، آزادیهای سیاسی و شرایطی که تمام گروههای مذهبی و قومی بتوانند آزادانه خواسته و مطالبات خود را بیان کنند بود الآن به یک اقتدارگر و تمامیتخواهی تبدیل شده که به دنبال تکقطبی کردن جامعه ترکیه است.
آیا سیستم ریاستی ترکیه در مجلس به تصویب نهایی خواهد رسید؟
در شرایط فعلی ترکیه با وجود آمارهایی که برخی از مراکز نظرسنجی مبنی بر میزان موافقت و مساوی بودن آراء مردمی نسبت به تأیید یا رد این مصوبه منتشر کردند نتایج دیگری چون عدم اقبال مردمی نسبت به پذیرش این مصوبه ارائه شده است.
فضاسازی اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» از اوضاع داخلی و خارجی ترکیه در شرایطی که ناامنیهای داخلی در چند سال اخیر رو به رشد بوده و بحران سیاسی و امنیتی حاکم بر آنکارا همچنان رو به افزایش است اهدافی چون همراه کردن حزب «حرکت ملیگرا» را با به دست آوردن 330 رأی نمایندگان برای تصویب مصوبه مذکور دنبال میکند. اگر این مصوبه 330 رأی نمایندگان را کسب کند، به رفراندوم گذاشته میشود و در رفراندوم هم مردم سرنوشت این مصوبه را معین میکنند.
در هر صورت با شناختی که نسبت به اردوغان وجود دارد میتوان اینگونه پیشبینی کرد که وی توانایی همراه سازی بخش عمدهای از جامعه ترکیه را با استفاده از فضای بحرانی حاکم بر این کشور دارد و اگر احزاب جمهوریخواه و بدنه سکولار و لائیک نتوانند فضاسازی علیه این رأیگیری داشته باشند و نتوانند افکار عمومی را نسبت به نیت اردوغان روشن کنند، تغییر قانون اساسی بعد از اینکه رأی لازم 330 نماینده را در مجلس آورد، میتواند حتی در رفراندوم بهار آینده هم رأی لازم مردمی را بیاورد و از سال آینده شاهد این باشیم که ترکیه از سیستم پارلمانی وارد سیستم ریاستی شده است.
بر اساس قانون اساسی ترکیه، برای آنکه پیشنویس قانون اساسی جدید ترکیه در پارلمان این کشور تصویب شود، باید دستکم 330 نماینده یعنی سهپنجم نمایندگان به آن رأی مثبت دهند. بعد از این مرحله، رئیسجمهوری ترکیه آن را امضاء و برای تصویب نهایی به همهپرسی خواهد گذاشت. اما اگر 367 نماینده یعنی دو سوم نمایندگان پارلمان به پیشنویس قانون اساسی جدید ترکیه رأی مثبت دهند، دیگر به برگزاری همهپرسی نیازی نخواهد بود و با امضای رئیسجمهوری به اجرا درخواهد آمد.
در حال حاضر حزب «حرکت ملیگرا» به رهبری «دولت باغچلی» و حزب حاکم «عدالت و توسعه» ترکیه بر سر تغییر قانون اساسی این کشور به توافق رسیدهاند. اما حزب «جمهوریخواه خلق» و حزب «دموکراتیک خلقها» از مخالفان سرسخت این تغییرات هستند.
مسئلهای که در این خصوص اهمیت دارد این است که حزب حاکم «عدالت و توسعه» و حزب «حرکت ملیگرا» ترکیه که در ارتباط با اصلاحات قانون اساسی با یکدیگر ائتلاف کردهاند، در مجموع 356 کرسی پارلمان ترکیه را در اختیار دارند.
در حقیقت، باید گفت: در حال حاضر 317 کرسی از 550 کرسی پارلمان در اختیار حزب حاکم «عدالت و توسعه» است که یکی از آنان رئیس مجلس است و نمیتواند در رأیگیری شرکت کند. آرای این حزب با آرای حزب «حرکت ملیگرا» که در مجموع 39 کرسی پارلمان را در اختیار دارد به 355 کرسی میرسد.
اخباری که از داخل حزب «عدالت و توسعه» به گوش میرسد برای اردوغان ناخوشایند است. شنیدهها حاکی از آن است که 18 نماینده حزب «عدالت و توسعه» رأی منفی به تغییر قانون اساسی خواهند داد. از حزب «حرکت ملیگرا» هم حداقل 20 نفر از آنان رأی منفی خواهند داد. بنابراین اگر رأیگیری در مجلس به صورت مخفی و به درستی اجرا شود اردوغان حداکثر 317 رأی موافق برای تغییرات قانون اساسی دارد که این آرا برای برگزاری رفراندوم کافی نیست. بنابراین حزب حاکم عدالت و توسعه تمام تلاش خود را برای راضی کردن آن 18 نماینده مخالف را انجام میدهد و تمام تدابیر لازم را انجام خواهد داد تا رأیگیری مخفی به معنای واقعی اجرا نشود و مخالفان اردوغان در داخل حزب عدالت و توسعه نتوانند به راحتی رأی منفی به تغییر قانون اساسی بدهند. بسیاری از نمایندگان حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملیگرا از ترس اینکه متهم به وابستگی به تشکیلات گولن شوند نمیتوانند مخالفت خود با تغییر قانون اساسی را علنی مطرح کنند.
تعریف سیستم پارلمانی و ریاستی و پیشینه آن در جهان
نظام سیاسی ریاستی به نظامی گفته میشود که در رأس آن قوه مجریه و شخص رئیسجمهور قرار دارد که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و قوه مجریه از درون پارلمان انتخاب نمیشود و بین دو قوه مجریه و مقننه تفکیک وجود دارد. هم اکنون در 38 کشور جهان ساختار نظام سیاسی ریاستی برقرار است.
اما در نظامهای پارلمانی، نخستوزیر به عنوان رئیس قوه مجریه از نتایج انتخابات پارلمانی تعیین میشود و پس از اینکه انتخابات پارلمانی برگزار شد رهبر حزبی که بیشترین کرسیهای پارلمان را از آن خود کرده است دست به تشکیل دولت میزند که این حکومت میتواند تکحزبی یا ائتلافی باشد.
در صورتی که حزب پیروز انتخابات از اکثریت لازم پارلمانی برای تشکیل کابینه برخوردار باشد دیگر نیازی به ائتلاف نمیبیند و در غیر این صورت حزبی که بیشترین کرسیهای پارلمان را دارد با احزاب نزدیک به خود وارد رایزنی میشود و در ازای اعطای امتیازاتی به یک یا چند حزب کوچکتر دیگر، دست به تشکیل دولت ائتلافی میزند .
یکی از آفات نظامهای پارلمانی عدم ثبات دولتها است به نحوی که در کشوری همچون ایتالیا از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون بیش از 60 دولت تغییر کردهاند (به طور متوسط هر سال یک دولت) و این تغییر مداوم دولتها ثبات لازم را برای پیشبرد برنامهها و سیاستهای حکومت مستقر با چالش روبرو میکند.
با این حال اردوغان در 8 سال گذشته رهبر حزبی بوده است که با در اختیار داشتن اکثریت قاطع کرسیهای پارلمانی بدون نیاز به تشکیل دولت ائتلافی، در رأس یک حکومت تکحزبی بوده است و از این جهت مشکلی برای ثبات دولت خود برای پیشبرد و اجرای برنامهها و سیاستهای مورد نظرش نداشته است.
نظام ریاستی چه آفاتی برای ترکیه دارد و موافقان و مخالفان این سیستم چه میگویند؟
ریاست جمهوری در کشوری مانند ترکیه که دارای احزاب مختلف و تنوع مذهبی و قومی خاصی است میتواند عنصر فشار بر اقلیتهای قومی و مذهبی باشد.
مخالفان سیستم ریاستی معتقدند اردوغان قصد دارد با تغییر سیستم حکومتی به نظام ریاستی از ترکیه یک روسیه جدید بسازد.
مخالفان معتقدند اردوغان قصد دارد تا سیستمی را ایجاد کند که رئیسجمهور بدون مصوبه پارلمان، وزرا و مقامات عالیرتبه کشور را منصوب کند، حکم اجرایی شدن قوانین را صادر و هر زمان که صلاح بداند بتواند پارلمان را منحل کند. مخالفان این سیستم را سیستم «پوتینیسم» مینامند، سیستمی که در آن قدرت سیاسی و اقتصادی در دست یک فرد است و پارلمان هم سازمانی عقیم و ناکارآمد محسوب میشود.
در مقابل، اردوغان و طرفداران وی با دفاع از نظام ریاستی میگویند با تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی امکان پیشرفت هرچه بیشتر کشور و رهایی از زد و بندهای پارلمانی وجود خواهد داشت. آنان معتقدند در نظامهای پارلمانی چون دولت برآمده از پارلمان است، لذا سیستم تفکیک قوا کامل نیست و بهدرستی اجرا نمیشود. در حقیقت هرچند پارلمان بر دولت نظارت دارد، اما دولت از بدنه پارلمان تشکیل شده است و از این رو چارچوب کلی و درستی برای تفکیک قوا در نظامهای پارلمانی وجود ندارد. از این رو اردوغان ضرورت تفکیک قوا از طریق تغییر در نظام سیاسی ترکیه را مطرح میکند. وی معتقد است اگر ترکیه به دنبال دموکراسی پیشرفته و نظارت مردم بر قدرت است باید به سمت تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی حرکت کند.
هر دو حزب اپوزیسیون ترکیه، حزب «جمهوریخواه خلق» که یک حزب چپ میانهرو است و حزب «دموکراتیک خلقها» که از طرفدار کُردهای این کشور است مخالف سرسخت اصلاح قانون اساسی و انتقال این همه قدرت به رئیسجمهور هستند. به باور آنها این اقدام به استقرار یک نظام دیکتاتوری جمهوریمحور میانجامد.