او مرد روزهای بحرانی بود. او از شکست، پیروزی می ساخت و این ساخت را به نام خدا ثبت می کرد به گونه ای که هیچ اثری از خود نباشد. به همین دلیل لحظاتی قبل از ورود به ایران پس از ۱۵ سال تبعید و غربت، وقتی از او سؤال می کنند چه احساسی دارید؟ می فرمایند:...

به گزارش مشرق، متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان "روز ورود نور و خروج ظلمت"‌به شرح ذیل می‌باشد:

ما ز بالاییم و بالا می رویم

ما ز دریاییم و دریا می رویم

ما از آنجا و از اینجا نیستم

ما ز بیجاییم و بیجا می رویم

اختر ما نیست در دور قمر

لاجرم فوق ثریا می رویم

این سخن خاموش کن با ما بیا

بین که از رشک بی ما می رویم

پس فردا روز ورود امام خمینی (ره) بنده صالح خدا به میهن اسلامی است. پس فردا روز ورود نور آزادی به کشور ما و خروج ظلمت استبداد است.

پس فردا روز ورود عقل به جامعه اسلامی و خروج جهل است. پس فردا روز ورود عزت، شرف و شجاعت و خروج خواری، ذلت، پستی و ترس است.

پس فردا روز ورود عدل و خروج ظلم است.

«جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» (سوره اسرا، آیه 81)

کم کم به چهل سالگی انقلاب اسلامی نزدیک می شویم. فردا درست وارد سی ‌و نهمین سال طلوع فجر انقلاب اسلامی می شویم.

امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی حق بزرگی بر گردن مردم ایران، منطقه و جهان دارد. او سیر تاریخ معاصر را سوزن‌بانی کرد و نگذاشت انسان‌ها به دره هولناک مکاتب مادی سقوط کنند. وقتی او قیام خود را آغاز کرد الحاد، سکه رایج جوامع بشری بود. فاشیسم، لیبرالیسم و کمونیسم به عنوان سه فرزند مدرنیسم با به خاک و خون کشیدن میلیون‌ها انسان در دو جنگ جهانی، سایه‌سار فکری حکومت های روی زمین بودند.

آنها می گفتند در آسمان خبری نیست، هر چه هست در همین زمین است. آنها انسان را حیوان و عمدتاً گرگ می دانستند که برای رسیدن به سهم خود باید بجنگد. گرد و غبار به جای مانده از دو جنگ جهانی عملاً جهان را به دو بلوک تقسیم کرده بود و هر دولتی که می خواست زنده بماند مجبور بود سرسپردگی به یکی از دو بلوک را بپذیرد.

امام (ره) آمد، این بساط دروغین را بر هم زد و پرچم توحید را برافراشت و ارتباط بین زمین و ‌آسمان را با ریسمان وحی برقرار کرد. او با سه «باور» پای در راه مبارزه با قدرت های جهانی گذاشت؛

«باور به خدا ، باور به خود و باور به مردم.»

او مطمئن بود که خدا او را یاری خواهد کرد؛ «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» (سوره محمد، آیه 7). او خود را باور داشت و تردیدی در مسیری که گام برمی‌داشت، نداشت. او قلب و روح خود را با سازه های وحی و عرفان محکم کرد به گونه ای که ترس از او می ترسید.

شجاعت، غیرت و دلیری در رفتار او موج می زد. نطق های آتشین او در عصر عاشورای 42 و نیز نطق تاریخی اش علیه کاپیتولاسیون نشان داد او همچون جدش امام حسین (ع) خود را آماده هزینه ‌های یک قیام الهی در اندازه قیام انبیاء و اولیای الهی کرده است. شکست در راه او معنا نداشت.

او مرد روزهای بحرانی بود. او از شکست، پیروزی می ساخت و این ساخت را به نام خدا ثبت می کرد به گونه ای که هیچ اثری از  خود نباشد. به همین دلیل لحظاتی قبل از ورود به ایران پس از 15 سال تبعید و غربت، وقتی از او سؤال می کنند چه احساسی دارید؟ می فرمایند: «هیچ»! او عمیقاً معقد بود ما همه هیچیم، هر چه هست اوست، گر نیک بنگریم همه اوست!

دشمنان او نیک می دانستند که با او طرف نیستند، با خدای او طرف هستند. به همین دلیل شکست برای آنان در چنین نبردی اجتناب ناپذیر بود.

هیچ طاغوتی در طول عمر انسان در زمین از مجازات الهی مفرّی نداشته است. طواغیت زمان امام (ره) یکی پس از دیگری در اوج خفت و خواری به خاک مذلت افتادند و از بین رفتند. شاه و صدام به بدترین شکل ممکن نابود شدند و از امپراتوری شرک و کفر و الحاد شوروی به عنوان یکی از دو قطب قدرت در زمان امام (ره) امروز اثری باقی نیست.

امام به قدرت‌های عالم و تئوری پردازان آنها فهماند انکار مبدأ و معاد، آنها را به دره نیستی و جهنم مدرنیسم انداخته است. راه نجات از این جهنم، احکام نورانی اسلام است. راه رهایی چنگ زدن به آخرین ریسمان الهی یعنی قرآن کریم به عنوان بزرگترین معجزه پیامبر اعظم محمد رسول الله (ص) است. او اثبات کرد تفکری که از آبشخور وحی سیراب نشده باشد دچار انجماد و تحجر می شود، خشک و بی روح است و کاری از آن بر نمی آید.

او شجاعانه پرچم آزادی را بر دوش گرفت و فریاد زد؛ آزادی واقعی، رهایی از شر نفس است نه رهایی نفس! او اثباب کرد رهایی نفس که امروز در جهان به عنوان آزادی از آن یاد می شود عین اسارت است. او معتقد بود انسان وقتی بنده خدا می شود از همه چیز آزاد است. او بر سر تئوریسین ‌های کمونیستم فریاد زد که؛ «دین افیون توده‌ها نیست.» دین آمده است توده ها را از شر استبداد و استعمار رها کند. قداره ‌بندان و قلدران جهانی بر او تاختند و یک جنگ خانمانسوز ساختند و دو نبرد نرم مزدورانه را بر نهضت اسلامی تحمیل کردند.

طواغیت زمان در برابر کلام او کم آوردند و گل را با گلوله پاسخ دادند. او از طریق کلام الهی به مغز و روح انسان معاصر نفود کرد و گلوله ‌ها نتوانستند ملت ایران، ملت‌ های مسلمان و انسان ‌های آزاده جهان را از او جدا کنند. او اطمینان داشت مردم اگر پیام خدا را درست دریافت کنند جهت‌گیری خود را خود تعیین می کنند.

پس فردا 12 بهمن، سالروز ورود امام (ره) به میهن اسلامی است.

در چنین روزی ملت ایران به نمایندگی از ملت‌ های جهان به استقبال بزرگمردی رفتند که هدفی جز رهایی انسان و فلاح و رستگاری بشر نداشت. او می خواست حقوق بشر را احیاء کند و جهانیان را با حقوق الهی آشنا کند.

ایران این افتخار را  دارد که چنین مردی در این سرزمین، قیام خود را آغاز کرد. ملت ایران افتخار دارد که با او همدلی، همراهی و همیاری کرد، به گونه‌ای که پاک‌ ترین فرزندان خود را برای احیای دین خدا و قیام الهی او فدا کرد و در این راه تردیدی به خود راه نداد.

روز 12 بهمن، روز تجلی ایمان ملت ما و ظهور غیرت ملی و تجدید عزت و عظمت ایران، مبارک باد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس