به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، امير "حسين چيتفروش "از خلبانان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي است كه در طول جنگ تحميلي خلبان هواپيماي شناسايي و شنود بوده است. وي كه در حال حاضر مسئول دفتر پژوهشهاي نظري و راهبردي نيروي هوايي ارتش و جانشين ارتش در سازمان موزه انقلاب ودفاع مقدس است به مناسبت فرا رسيدن هفته دفاع مقدس، گفتوگويي با خبرنگار سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران( ايسنا)انجام داده و نا گفتههايي از نقش نيروي هوايي ارتش در به ثمر رسيدن پيروزي انقلاب،در گيري با ضدانقلاب، دفاع از كشور در آغاز جنگ تحميلي و پشتيباني از عملياتهاي مختلف سپاه و ارتش با وجود تحريم قطعات هواپيماهاي كشورمان بيان كرده است.
نيروي هوايي و ورود حضرت امام خميني (ره) به كشور
امير حسين چيتفروش ميگويد: در زماني كه هنوز انقلاب اسلامي به پيروزي كامل نرسيده بود نيروي هوايي نقش بسيار مهمي را در به ثمر رسيدن انقلاب ايفا كرد كه تا به امروز در جايي گفته نشده است در حالي كه براي معرفي نقش نيروي هوايي در انقلاب و دفاع مقدس بايد كمي به گذشته يعني 12 بهمنماه 1357 و نقش اين نيرو در جريان بازگشت امام(ره) به ميهن، بازگرديم. در آن زمان هنوز دولت بختيار در قدرت بود و مردم با بيم و اميد به اين موضوع نگاه ميكردند ولي نيروي هوايي امنيت كل آسمان ايران را براي ورود هواپيماي حامل امام (ره) برقرار كرد و تمام اقدامات امنيتي را به صورت كامل انجام داد. در زمين نيز امنيت كنترل فرودگاه،محافظين و تهيه اتومبيل كه امام (ره) را از هواپيما به خارج از فرودگاه ببرد توسط نيروي هوايي برنامهريزي شده بود.
وقتي كه هواپيماي حامل حضرت امام راحل فرود آمد قبل از اينكه به اتومبيل «بليزر» که آقاي رفيقدوست راننده آن بود سوار شوند در اتومبيل نيروي هوايي بودند ولي در تصاوير، امام(ره) را فقط در اين اتومبيل ميبينيم در حالي كه امام (ره) قبل از آن سوار بر اتومبيل نيروي هوايي بودند و بعدا سوار اتومبيلي شدند كه رفيق دوست راننده آن بود. همچنين قريب به اتفاق محافظين مسلح و مراقبيني كه در طول مسير انتقال امام (ره) و مشايعتكنندگان ايشان به بهشت زهرا (س) حضور داشتند همگي از پرسنل نيروي هوايي بودند.
از بعد از ورود امام(ره) نيز به خاطر توافقهايي كه از شب قبل ورود امام با نيروي هوايي صورت گرفته بود دقيقترين و بهترين هليكوپتر انتخاب شد و حضرت امام خميني (ره) به وسيله ماهرترين خلبان جهت سخنراني به بهشت زهرا منتقل شدند. در كل همه تمهيدات امنيتي از سوي نيروي هوايي ارتش اتخاذ شده بود.
رژه همافران بختيار را لرزاند
بعد از 12 بهمن نيز حركت اسلامي انقلابيون در پايگاهها و پادگانهاي نيروي هوايي در شهرهاي مختلف از جمله تهران، اصفهان، بندرعباس، شيراز، تبريز و همدان بروز كرد كه فرآيند همين حركتها منجر به رژه همافران نيروي هوايي در 19 بهمنماه در مقابل امام (ره) شد. با انجام اين رژه در 19 بهمن با آن نظم و هماهنگي و در آن شرايط كه همه چيز به هم ريخته بود همه كارشناسان مسائل سياسي دنيا دچار شوك بزرگي شدند. اين شوك آنقدر بزرگ بود كه بسياري از سياسيون دنيا رژه پرسنل نيروي هوايي را دروغ و ساختگي خواندند چون واقعا اين رژه مانند زلزلهاي دولت بختيار را لرزاند چرا كه حركتي با آن نظم، فداكاري، آمادگي، شناسايي نيروهاي مختلف و هماهنگ شدن باهم در آن مقطع كاري غيرممكن بود. از سوي ديگر، همه همافران تنها از پرسنل پايگاههاي تهران نبودند بلكه از تمام نقاط كشور و از همه پايگاهها با هماهنگي بسيار بالا و فرماندهي منسجم خود را براي اين رژه آماده كرده بودند و در روز و محل مخصوص براي انجام رژه گردهم آمده بودند كه احتياج به سازماندهي بالايي داشتند.
رژه 19 بهمنماه پرسنل نيروي هوايي باعث تسريع در روند پيروزي انقلاب اسلامي شد و اگر انقلاب بعد از سه روز در روز 22 بهمن 1357 پيروز شد به اين خاطر است كه روزي مثل 19 بهمن در پشت سر آن قرار گرفته بود و شايد اگر اين حركت اتفاق نميافتاد مسير انقلاب تغيير ميكرد اما در آن دوران حساس يك چنين حركتي مانند يك زلزله عمل كرد و بنيان دولت بختيار را از جا بر كند و باعث بيعت نظاميان با انقلاب و امام (ره) شد.
نيروي هوايي و حفاظت از مناطق حساس
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در روز 22 بهمن 1357 ، همان كساني كه 12 بهمنماه را با هوشمندي و امنيت،ورود امام (ره) را با موفقيت به سرانجام رساندند 19 بهمن را پديد آوردند و نقشهاي مؤثرتري نسبت به قبل از انقلاب به عهده آنها واگذار شد. تمام كاخها، نقاط حساس و استراتژيك، صدا و سيما و حفاظت از امام (ره)، دفتر نخست وزيري، همه و همه توسط كساني محافظت ميشد كه رژه 19 بهمن را خلق كردند. حتي در آن زمان مأمورين امام به زندان اوين هم اعتماد نداشتند چون در آن فضا امكان هرگونه اقدامي از طرف بقاياي رژيم شاه بود و در اين جا است كه باز حضرت امام خميني (ره) به پرسنل نيروي هوايي اعتماد كردند و آنها نيز محافظت از ايشان را به نحو احسن انجام دادند. در آن زمان هنوز سپاه و بسيج نبود و نيروهاي مردمي هم سازماندهي نشده بودند. در آن مقطع، تنها تعدادي آموزش ديده و شخصيتها را ميشناختند و براي در دستگيري اوضاع تربيت شده بودند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز از طرف نيروي هوايي حركتهاي بعدي اتفاق افتاد و نهايتا ارتش اطلاعيه بيعت خود ار با امام(ره)، انقلاب و مردم صادر كرد كه همين امر باعث شد كشتار مردم و درگيري با انقلابيون و خرابي به حداقل ممكن برسد و به خاطر بيعت ارتش با امام و مردم بود كه رژيم شاه نااميد شد.
نيروي هوايي به مقابله با ضد انقلاب ميرود
شهادت 18 خلبان در درگيري با ضدانقلاب
از آن پس نقش مهمتر نيروي هوايي در كردستان، خوزستان، گنبد و در استانهايي كه ضدانقلاب تحركاتي را آغاز كرده بود، شروع شد. اين، زماني بود كه نيروهاي ضدانقلاب و كومله خصوصا در كردستان به شهرها و
پاسگاهها حمله ميكردند و سر جوانها و نيروهاي انقلابي را ميبريدند و در خيابانها رژه ميرفتند. در لباس خلق كرد، ترك، عرب و بلوچ هر كاري كه ميخواستند انجام ميدادند اما نيروي هوايي به اين دليل كه يك نيروي واكنش سريع بود و در لحظه ميتوانست عكسالعمل نشان دهد و خود را به محل درگيري برساند با استفاده از انعطاف پذيري بالايي كه داشت در محلهايي كه ضدانقلاب كمين كرده بود با حضور به موقع، گروهها و تيمهاي ضدانقلاب را منهدم ميكرد به طوري كه تنها در آن ايام و قبل از آغاز جنگ تحميلي 18
خلبان ما در اين مناطق و در درگيري با ضدانقلاب به شهادت رسيدند
در آن زمان نيروي هوايي نقش فوقالعادهاي ايفا كرد. اين، زماني بود كه ضدانقلاب تمام اسلحهخانههاي پادگانهاي منطقه كردستان را تخليه كرده بود، شهرها در شب در دست ضدانقلاب بود و روزها در دست نيروهاي انقلاب.اين موضوع هر روز تكرار ميشد. پس از آن براي بيرون راندن ضدانقلاب فانتومهاي نيروي هوايي در شبها هم در اين مناطق عمليات ميکردند بنابراين نيروي هوايي قبل از جنگ هم به اين علت كه يك نيروي واكنش سريع بود، توانست با انعطاف پذيري بالا خود را از آسمان به هر نقطهاي كه تهديد وجود داشت رساند و نقش مؤثر خود را به خوبي در مقابل ضدانقلاب ايفا كرد.
كسي به اخطارهاي نيروي هوايي توجه نكرد
در تمام اين مدت كه ذكر شد نيروي هواي شاهد و ناظر تحركات ارتش عراق بود و در گزارشهاي مختلف، اين موضوع را به مسولان گوشزد ميكرد. هماكنون نيز دهها سند از تذكرها و اعلام خطرهايي كه نيروي هوايي قبل از شروع جنگ به رهبران انقلاب داده است موجود است ولي متأسفانه در آن زمان مسئولان آنقدر درگير مسائل داخلي بودند كه كسي به اين گزارشها توجه نميكرد و پس ازاينكه مسئولان وقت نيروي هوايي به اين نتيجه رسيدند كه به علت وجود درگيريهاي داخلي كسي به اين گزارشها توجه نميكند خودشان پيشبينيهاي لازم را در مورد حمله قريبالوقوع عراق انجام دادند و از آنجايي كه نيروي هوايي ميدانست در مركز توجه ارتش عراق است تمام تمهيدات لازم از قبيل آمادگي پدافند، مخفي كردن هواپيماها و تجهيزات پايگاهها را در دستور كار قرارداد به طوري كه پس از حمله هواپيماها و هدف قرار گرفتن پايگاههاي نيروي هوايي ايران توسط عراق، اين نيرو تلفات چنداني نداد چون از اين حمله آگاهي داشت و در همان روز نخست جنگ هشت فروند از هواپيماهاي ما از پايگاه همدان نقاطي از عراق را مورد هدف قرار دادند.
هدف قرار گرفتن پايگاههاي نيروي هوايي ايران در روز 31 شهريورماه 1359 نيز به اين دليل بود كه معمولا در هر جنگ كلاسيكي براي از نفس انداختن توانايي كشور مقابل، هدف قرار دادن نيروي هوايي آن كشور يك اصل است و اين اصل در تمام جنگهاي دنيا اتفاق افتاده است. ارتش عراق هم با آگاهي از اين موضوع در روز 31 شهريورماه با استفاده از اين اصل به پايگاههاي ما حمله كرد چرا كه هواپيما از سرعت قدرت و توانايي بسيار بالايي برخوردار است و با يك عكسالعمل سريع ميتواند حجم زيادي بمب را جابجا كند و باعث تخريب نقاط حساس شود. اين مساله فقط در مورد هواپيما صدق ميكند و يك تانك يا فرد چنين قدرتي ندارد بنابراين صدام هم با آگاهي ازاين موضوع در اولين روز رسمي جنگ اقدام به حمله به پايگاههاي نيروي هوايي ايران كرد و با دقيقترين پيشبينيها 15 نقطه از فرودگاهها و پايگاههاي هوايي ايران را كوبيد.
عراق در حال حمله بود اما عدهاي براي انحلال ارتش تلاش ميكردند
حضرت امام خميني (ره)ارتش را حفظ كردند
در آغاز تهاجم عراق من خلبان هواپيماي «خفاش» كه يك هواپيماي شناسايي است بودم، ميدانستم نيروهاي عراقي قرار است به ايران حمله كنند چون هواپيمايي كه من با آن پرواز مي كردم سيستمي داشت كه ميتوانست اطلاعات راديويي و راداري نيروهاي عراقي را كشف كند اما با اين وجود كاري از دست ما برنميآمد. ما قبلا هم خبر داده بوديم كه عراق در حال آماده شدن براي حمله به ايران است ولي چون ايران درگير مسائل داخلي بود مجبور شديم هواپيماهاي خود را مخفي كنيم تا تلفات زيادي ندهيم و اين اتفاق هم رخ داد. چون از زمان آغاز تحركات مرزي توسط عراق، نيروي هوايي به صورت مداوم اين تحركها را گزارش ميداد. گزارشهاي ما آنقدر دقيق بود كه موشكهاي عراقي را از لحظه اوج گرفتن از خاك عراق شناسايي ميكرد اما وقتي با سند و مدرك هم كسي حاضر به گوش كردن به گزارشهاي نيروي هوايي نبود. ديگر كاري از دست كسي برنميآمد و حتي عدهاي براي انحلال ارتش و نيروي هوايي كارهاي زيادي كردند و در اين بين تنها كسي كه گفت ارتش بايد حفظ شود حضرت امام خميني (ره) بود و چون ارتش پايبند به مكتب انقلاب و امام و كشور بود تا حد ردههاي بالاي آن حفظ شد و تنها معدودي از ژنرالها و فرماندهان كه بسيار كم هم بودند، تصفيه شدند.
در كمتر از سه ساعت به تجاوز رژيم بعث عراق پاسخ داديم
با هدف قرار گرفتن پايگاههاي نيروي هوايي ايران از سوي ارتش عراق، تنها كمتر از سه ساعت بعد نيروي هوايي ايران با هشت فروند فانتوم اولين پاسخ را به تجاوز رژيم بعث عراق داد. حكومتهاي عراق از زمان بينالنهرين بيش از 25 جنگ با ما داشته است بنابراين ارتش و مخصوصا نيروي هوايي كه احتمال جنگ عراق عليه ايران را ميداد طرحهاي خود را براي مقابله با چنين جنگي آماده كرده بود. حتي فرماندهان و خلبانان عمليات كننده مشخص شده بودند و نقاطي كه بايد هدف قرار ميگرفتند. تمام لشكرها و يگانهاي ارتش عراق كه قرار بود خوزستان را سه روز فتح كنند همه شناسايي و در طرح مشخص شده بودند.
ماجراي كمان 99
قبل از حمله عراق ما آماده دفاع بوديم
تنها پس از گذشت يك روز از حمله نيروي هوايي عراق به پايگاههاي ايران، عمليات «زاگرس» با رمز «كمان99» انجام شد. نام اين عمليات يعني «كمان» برگرفته از قهرمان اساطيري ايران «آرش كمانگير» و 99 هم به معني 99 طرح و پرونده عملياتي بود كه تا آن زمان براي انجام عمليات هوايي توسط طراحان و فرماندهان نوشته و طراحي شده بود به طوري كه اگر فرمانده نيروي هوايي در تهران ميگفت «كمان» و فرمانده عمليات پايگاه هوايي در دزفول، شيراز همدان و تبريز كلمه رمز را بيان ميكرد عمليات اجراميشد ولي اگر فرمانده يكي از پايگاهها غير از 99 كلمه ديگري مثلا 95 را به كار ميبرد مشخص بود كه عمليات به دليل بروز مشكل اجرا نميشد بنابراين با طراحي بسيار دقيق، هواپيماها از قبل سوختگيري شده و بمبها بر روي آنها نصب شده بود. ايجاد كوچكترين مشكلي در هر يك از پايگاهها ميتوانست باعث لغو عمليات شود ولي در نهايت «عمليات كمان 99» با نهايت مراقبت و اتخاذ بهترين تمهيدات از سوي فرماندهان و خلبانان نيروي هوايي انجام شد.
در روز اول مهرماه 1359 و قبل از طلوع آفتاب و زماني كه عراقيها در خواب بودند «عمليات كمان99 » كه به پرواز«140 فروندي» معروف شده است توسط نيروي هوايي ايران با موفقيت انجام شد. در حالي كه شايد در اين عمليات بيش از 250 هواپيماي بمبافكن و جنگنده شرکت داشتند ولي 140 فروند از هواپيماها در عراق عمليات كردند و بقيه نيز در حال سوخترساني و حفاظت از آنان و همچنين حفاظت از آسمان ايران در حال عمليات بودند كه شامل هواپيماهاي شنود،هدايت، سوخترساني و «اف 14» بودند كه وظيفه و پشتيباني از 140 فروند هواپيما را بر عهده داشتند. در طول روزهاي هشت سال جنگ نيز اين نوع پروازها هر روز تكرار شد و حتي در روزهاي بعد به 150 و 160 فروند در روز نيز رسيد.
صدور دستور تخليه و تخريب پايگاه هوايي دزفول
جنگ تانكها عراق را متوقف كرد
در همان روزهاي ابتدايي جنگ كه ارتش عراق شهرهاي دزفول و اهواز را محاصره كرده بود و هر لحظه امكان داشت كه كل خوزستان از ايران جدا شود و يا حداقل پايگاه هوايي دزفول به دست نيروهاي عراقي بيفتد، از طرف شخص فرمانده وقت نيروي هوايي ارتش دوبار دستور تخليه پايگاه هوايي دزفول و تخريب آن داده شد تا تجهيزات و زيرساختهاي اين پايگاه به دست دشمن نيفتد چرا كه اگر اين پايگاه به دست عراق ميافتاد بي ترديد روند جنگ بسيار تغيير ميكرد چون هواپيماهاي عراقي با استقرار در اين پايگاه ميتوانستند بر كل آسمان ايران مسلط شوند و به راحتي همه پايگاههاي هوايي ما را با موشك و هواپيماهاي خود هدف قرار دهند اما در اين موقعيت بسيار خطرناك حدود 90 نفر از خلبانان اين پايگاه كه تهديد را تا اين حد نزديك حس كرده بودند به صورت خودجوش هم قسم شدند تا در هر صورت پايگاه را تخليه نكنند و با هواپيماهاي خود به جنگ تانكها و ادوات زرهي بروند كه تا پشت دروازههاي شهر دزفول و اهواز پيشروي كرده بودند. خلبانان ما در آن پايگاه انواع خطرها را پذيرفتند و براي دفع حملات دشمن در پشت دروازههاي شهر دزفول از هيچ كوششي دريغ نكردند اين در حالي بود كه در جنگهاي كلاسيك هر وسيله جنگي با توجه به توان، سرعت و كاربري كه دارد فقط در مقابل سلاح مقابلش كه در حد و توان او ساخته شده است ميجنگند ولي در آن موقعيت، خلبانان ما تصميم ميگيرند با هواپيماها به جنگ تانك و يگانهاي عراقي مستقر در پشت ديوارهاي پايگاه بروند به شكلي كه هواپيماها به محض اوجگيري از باند پرواز به نيروهاي عراق شليك ميكردند و بلافاصله به پايگاه بر ميگشتند چرا كه فاصله آنقدر نزديك بود كه بين زمان شروع پرواز،انجام و برگشت به پايگاه بسيار كوتاه بود و به دليل اينكه در اين عملياتها هواپيماهاي ما به جنگ تانكها ميرفتند در تاريخ دفاع مقدس به جنگ تانكها معروف شد همچنان كه ديگر عملياتها به جنگ نفتكشها و جنگ شهرها معروف شده است.
در طول 45 روز اول جنگ، نيروي هوايي توسط هواپيماهايش در پايگاه دزفول فقط مشغول تانكزني شد و همين مسأله باعث شد تا شهر دزفول و مجموعا اهواز به تصرف نيروهاي دشمن درنيايد چرا كه اولين هدف همه نيروهاي ما توقف دشمني بود كه به سرعت پيشروي ميكرد و اين كار توسط همين خلبانان در پايگاه
دزفول رخ داد و با انجام اين كار نيروهاي زميني و ارتش فرصت يافتند تا به دفع تجاوز بپردازند كه در مرحله بعد، اين كار توسط نيروي زميني هم انجام شد.
نيروي هوايي در ابتداي جنگ تعدادي از بهترين خلبانانش را از دست داد
كنفراس غيرمتعهدها چگونه لغو شد؟
يكي ديگر از اقدامات مهم نيروي هوايي براي جلوگيري از پيشروي دشمن،بردن جنگ در عمق خاك دشمن با كوبيدن تمام پالايشگاههاي چاه نفت و پايگاههاي عراق بود كه باعث شد تا سردمداران رژيم بعث عراق را درگير مسائل كلاني چون كمبود سوخت و از بين رفتن زيرساختهايي كه مورد نياز شديد ارتش عراق بود
كند و در همان روزهاي ابتدايي جنگ باعث گرفتن توان ارتش عراق در پيشروي به سمت شهرهاي ايران شود و استراتژي ارتش عراق را به هم بريزد. در اين موقعيت بود كه هر يك از خلبانان ما به اندازه يك لشكر ارزشمند بودند. نيروي هوايي در همان ابتداي جنگ تعدادي از بهترين و ماهرترين خلبانانش را از دست داد چون ميخواست جنگ را به عمق خاك عراق بكشاند و اين كار را قهرمانان گمنامي انجام دادند كه امروز نامي هم از آنها نيست. خلباناني كه در يك روز پنج سورتي پرواز عملياتي داشتند. عملياتهايي كه گاه در عمق خاك عراق انجام ميشد و گاه در پشت دروازههاي شهر دزفول براي منهدم كردن تانكها و نيروهاي عراقي.
نيروي هوايي به دليل طبيعت ذاتياش كه يك نيروي واكنش سريع است در طول جنگ در چند دقيقه عملياتهاي بزرگي انجام ميداد كه باعث به هم ريختن استراتژي ارتش عراق ميشد. سرعت، دقت و انعطافپذيري در لحظه مهمترين مشخصه نيروي هوايي ما در جنگ بود و در كل جنگ هشت ساله يك پشتيباني تمام عيار از كل نيروهاي كشور اعم از زميني،دريايي، حمل و نقل و ... انجام داد. مثلا از طريق عكسبرداري، نقشههاي عملياتي در اختيار فرماندهان براي انجام عملياتهاي زميني قرار ميگرفت و نقاط حساس را از اين طريق مشخص ميكرد. چون انجام هر عملياتي احتياج به نقشه و طرح دارد كه همه اين كارها را نيز هواپيماهاي شناسايي ما در جنگ انجام ميدادند چرا كه هيچ نيرويي غير از نيروي هوايي قادر به گرفتن اين اطلاعات نبود به طوري كه نيروي هوايي در ابتداي جنگ زبدهترين خلبانان خود را به خاطر شناسايي و گرفتن عكس و اطلاعات نيروهاي دشمن از دست داد تا هواپيماهاي بعدي بتوانند اهداف خود را شناسايي و منهدم كنند و باز بعد از بمباران بايد اين هواپيماي شناسايي به محل بمباران شده مراجعت ميکردند و از ميزان موفقيت عمليات عكسبرداري ميکردند.
زماني كه قرار بود كنفرانس غيرمتعهدها در بغداد برگزار شود چارهاي جز استفاده از نيروي هوايي نبود. در آن زمان تنها يك هواپيماي ايراني با خلباني شهيد «عباس دوران»، بغداد را مورد هدف قرار داد و باعث شد تا اين كنفرانس در اين كشور برگزار نشود. نيروي هوايي در تمام هشت سال جنگ به همين شكل فداكاري كرد چرا كه سازمان و ساختار نيروي هوايي بر همين اصل به وجود آمده است.
نيروي هوايي عراق در عمليات ثامنالائمه (ع) اجازه هيچگونه تحركي نيافت
نيروي هوايي در عمليات ثامنالائمه (ع) براي شكستن حصر آبادان كه اولين عمليات بزرگ ارتش بود با ايجاد يك چتر حمايتي كاري كرد كه در پايان عمليات نيروهاي ما حتي يك تانك و نفربر تلفات نداد. نميتوان گفت در آن زمان نيروي هوايي عراق خواب بود بلكه ميدانست كه نيروهاي زميني ما در حال آمادهسازي و انجام عمليات هستند ولي چون نيروي هوايي ايران مانند دژي نيروهاي زميني را در چتر حمايت خود داشت عراق عملا اجازه هيچگونه تحركي را پيدا نكرد.
نيروي هوايي تمام عملياتها را پشتيباني كرد
در همه عملياتهاي نيروهاي زميني اعم از ارتش و سپاه، بدون استثنا نيروي هوايي پشتيبان آن عملياتها بوده است و يقينا هر جا كه نيروي هوايي شركت نداشت منجر به شكست عمليات ميشد. با كمك نيروي هوايي بود كه عملياتهاي فتحالمبين بيتالمقدس و والفجر هشت شكل گرفت و امروز تمام كساني كه به نيروي هوايي علاقه دارند بايد به تبيين نقش اين نيرو درطول هشت سال دفاع مقدس بپردازند و ناگفتههاي آن را براي جامعه منتشر كنند.
نقش ترابري نيروي هوايي در دفاع مقدس مغفول مانده است
يكي ديگر از نقشهاي نيروي هوايي سوخترساني به ناوگان حمل و نقل و انتقال لشكرها به خط مقدم جبهه بود كه تا به حال مغفول مانده است. به عنوان مثال در طول جنگ، نيروي هوايي مسئوليت انتقال لشكرها را از استانها به خط مقدم برعهده داشت و اين كار را در كمتر از چند ساعت انجام ميداد. چون در بعضي مواقع امكان جابه جايي نيروهاي پياده در مدت كوتاه به جبهه نبود و اين وظيفه نيز به عهده نيروي هوايي سپرده ميشد بنابراين،ترابري تاكتيكي نيز يكي از تواناييهاي نيروي هوايي در جنگ بود.
يا اينكه در بندر امام بر روي زمين غلتك ميانداخت و آنجا را محل تخليه نيروهاي پياده ميكرد و از آن محل صدها پرواز انجام ميداد و يا قبل از جنگ در كردستان بسيار اتفاق ميافتاد كه هواپيماي ما در شب در حالي كه از طرف ضد انقلاب به شدت مورد هدف گلوله قرار ميگرفت و تمام بدنه آن سوراخ ميشد پاسداران را به منطقه منتقل ميكرد و آنها نيز در حال شليك كردن بر روي زمين قرار ميگرفتند و يا زماني كه شهيد چمران در پاوه در محاصره كامل قرار گرفته بود خلبان ما بر دل دشمن ميزند و شهيد چمران را كه هر لحظه احتمال شهيدشدنش ميرود را نجات مي دهد. در طول دفاع مقدس نظير چنين عملياتهايي از سوي نيروي هوايي بسيار تكرار شد.
متخصصان غربي براي زمينگير شدن هواپيماي ايران لحظهشماري ميكردند
تاكيد حضرت امام به خودكفايي تكليفمان را روشن كرد
با وجود تحريمهاي متعدد تجهيزات و قطعات از طرف كشورهاي غربي بر عليه نيروي هوايي، اين نيرو در تمام طول هشت سال جنگ همواره حاضر و آماده بود در حالي كه تمام متخصصين، ژنرالها و سياسيون غربي و اروپايي در طول جنگ هر روز گمانهزني ميكردند كه مثلا امروز، فردا و يا يك ماه بعد نيروي هوايي ايران از كار خواهد افتاد چون آنها اعتقاد داشتند سرپا بودن نيروي هوايي ايران احتياج به تجهيزات مختلف دارد كه كارخانه هاي اين تجهيزات هم در كشورهاي غربي است ولي جوانهاي ما با آغاز جنگ و مشاهده تهديدها و فشارها كه هنوز هم وجود دارند تلاش كردندخودمان راه حلهاي برون رفت از اين مرحله را كشف كنيم تا نيروهاي متخصص وارد عمل شوند و با همكاري دانشگاههاي صنعتي كشور از جمله شريف، اميركبير و اصفهان شروع به ساخت بعضي از تجهيزات هوايي كنند و اين اتفاق بلافاصله پس از شروع جنگ در كشور رخ داد چرا كه هواپيما وسيلهاي است كه پيوسته به قطعه نياز دارد، به طور مثال در برههاي از جنگ، لاستيك هواپيمايي كه مثلا 100 دلار قيمت داشت در بازار جهاني به قيمت پنج هزار دلار به ما ميفروختند. بعد از مدتي قيمت را دو برابر كردند و اين روند صعودي همچنان ادامه داشت و پس از فشار مجامع بينالمللي بر شركتها و دلالان اين قبيل قطعات براي عدم فروش آنها به ايران، نيروي هوايي با خريد يك كارخانه لاستيك سازي خود سازنده اين قطعه شد. پس ازاين موضوع همان دلالان التماس ميكردند تا ما همان قطعه 10 هزار دلاري را تنها 10 دلار بخريم ولي خودمان توليد نكنيم و از ساخت قطعه منصرف شويم. اين حيله استكبار بود و كشورهاي استكباري در طول تاريخ از اين حربه استفاده كردهاند و در آينده نيز استفاده خواهند كرد.
امام (ره) از همان ابتدا به اين خود كفايي تأكيد كردند و همين امر باعث شد گمانهزني متخصصين غربي مبني بر زمينگير شدن نيروي هوايي ايران در چند ماهه اول جنگ اشتباه از آب درآيد. با اين تاكيد حضرت امام راحل، فرماندهان نيروي هوايي بسيار عالي عمل كردند. مصداق اين تلاشها هم اين است كه در حال حاضر هم هواپيماهاي ما در حال پرواز كردن و انجام مانورهاي مختلف هستند.