به گزارش مشرق، سپاهان طی فصل گذشته و بعد از روی کار آمدن باقریان به عنوان مدیرعامل جدید، تغییرات زیادی را روی نیمکت مربیگیری خود شاهد بود که این موضوع موجب شد تا بسیاری از کارشناسان همین بیثباتی روی نیمکت را مهمترین عامل ناکامی قلمداد کنند.
با این حال امسال و با آمدن عبدالله ویسی، مربی خوش فکر و یک سپاهانی قدیمی، خون تازهای به واسطه حضور جوانان در رگهای زردپوشان دمیده شد و همگان امیدوار شدند تا پس از یک سال سیاه، یک بار دیگر سپاهان به جمع مدعیان اضافه شود. اما تا امروز این تغییر و تحول هم جواب نداده و سپاهانِ ناکام به واسطه حاشیههایش و نه نتایج درخشانش، تیتر اول بسیاری از رسانههاست.
در زیر مهمترین عوامل ناکامی سپاهان اصفهان در فصل جدید را تیتروار و با توضیحی مختصر مرور میکنیم با این توضیح که قبل از آن ابتدا صحبتهای عجیب روز گذشته ویسی بعد از نشست خبری را مرور خواهیم کرد تا پی به برخی تناقضات ذهنی و رفتاری این مربی جوان ببریم! (بخش قرمز تحلیلی بر صحبتهای ویسی است)
در مورد بازی صحبت خاصی ندارم. وقتی یک تیم با قدمت سپاهان در خانه سه گل دریافت میکند نمیتوان حرفی زد چون کاملاً تسلیم حریف بوده است. شاید تنها نکتهای که ویسی به درستی به آن اشاره کرده همین بخش اول صحبتها اوست.
هواداران تاج سر سپاهان هستند و من در برابر آنها سر تعظیم فرود میآورم و از آنها عذرخواهی میکنم اما آن 80 نفری که به من و خانواده ام ناسزا گفتند، به خانوادههای خود فحش دادند. برای کسانی که شانتاژ شدند متأسفم. کسانی که به اندازه دفتردار رئیس کارخانه فولاد مبارکه هم شعور ندارند! کانون هواداران سپاهان از من پول میخواست اما چون پول ندادم این اتفاقات رخ داد. ویسی از روز اول همچنان سربسته و بدون اینکه نامی از شخص خاصی ببرد یکسری از ارکان سپاهان را مسبب عدم نتیجهگیری تیمش میداند و چه بسا لازم باشد عبدالله تا دیر نشده خیلی زود در این خصوص به شفافسازی بپردازد.
تیمی را به من تحویل دادند که میانگین سنی آن بیش از 31 سال و یازدهم جدول بود تا این تیم را جوان کنم. اتفاقا جوانگرایی بدون پشتوانه و بدون حضور بازیکنان باتجربه در ترکیب تیمی، دخل سپاهان را آورد. استقلال هم امسال تیمش را جوان کرد اما اسکلت اصلی این تیم باتجربه است و شاید مهمترین عاملی که باعث شد این تیم به لیگ و آسیا برگردد حضور باتجربهها در ترکیب شاگردان منصوریان بود. این در حالی بود که ویسی تمام تیم را به یک باره جوان کرد و اتکا به گلر برزیلی که مثل هندوانه سربسته بود، سپاهان را به این روز انداخت.
من با تیمهای صبا، فولاد و استقلال خوزستان موفق بودم و در سپاهان هم باید تاوان دهم اما نه با فحاشی. من شعار "حیا کن رها کن" را روی سرم میگذارم ولی نمیتوانم فحاشی را تحمل کنم. ما در 9 بازی تنها 2 شکست داشتیم در حالی که پرسپولیس 2 فصل پیش با برانکو در رده دوازدهم جدول قرار گرفت ولی در این فصل در آستانه قهرمانی است. اتفاقا مقایسه با ادوار گذشته، یعنی اینکه ذهن ویسی همچنان در گذشتهها سیر میکند و این موضوع نیز باعث میشود تا مسیر روشنی پیشروی این تیم نباشد. از سوی دیگر 7 شکست و 7 مساوی در 21 بازی به هیچ عنوان جای دفاعی را برای کادرفنی سپاهان باقی نمیگذارد.
من دست دزدها را از سپاهان بریدم و باید تاوان آن را پس بدهم. برخی تماشاگران بازیکن 38 سالهای که باید در تیم پیشکسوتان بازی کند را تشویق میکنند و من انتظار دیگری از این افراد ندارم. من حتی یک آدامس هم ندزدیدم و دست برخی دزدها را از تیم کوتاه کردم. اگر باشگاه من را اخراج کند، یک ریال هم از باشگاه نمیگیرم که فکر نکنند برای پول در سپاهان ماندهام. باز هم تأکید میکنیم تا خیلی دیر نشده، ویسی باید خیلی زود دست دزدان و خرابکاران را رو کرده و نام آنها را رسانهای کند، در غیر این صورت دوران بگم بگمها و موفقیتها به واسطه دستان پشت پرده سالهاست که به پایان رسیده است.
**خون آلوده در رگهای سپاهان
ویسی به امید جوانگرایی به سپاهان آمد و به یک باره بازیکنانی را به ترکیب این تیم اضافه کرد که به هیچ عنوان در حد و اندازههای این تیم نبوده و نیستند. آقای سرمربی فکر میکرد هر جوانی میتواند عصای دستش باشد غافل از اینکه همان بازیکن جوان هم باید پتانسیل لازم برای بزرگ شدن را داشته باشد.
البته ویسی به منظور کاهش هزینهها این اقدام را انجام داد اما امروز جوانانی روی دستش ماندهاند که نتیجهای جز مردودی در لیگ امسال به دست نیاوردند و چه بسا در پایان فصل امسال، شاهد کوچ دسته جمعی تعداد کثیری از بازیکنان از تیم اصفهانی باشیم.
باشگاه سپاهان به درستی از ویسی توقع جوانگرایی داشت اما این جوانان بیکیفیت که به قول آقای مدیرعامل تمامی آنها از آکادمی سپاهان به تیم بزرگسالان این باشگاه پیوستهاند به هیچ عنوان توقعات را برآورده نکردند.
در همین حال حتی خرید گلر برزیلی هم برای سپاهان جواب نداد. این در حالی بود که ویسی قبل از فصل برای خرید بازیکن (شاید هم برای سپری کردن تعطیلات) به برزیل سفر کرد اما حاصل این سفر 2 بازیکن دیپورتی و یک گلر ضعیف شدند که البته هیچگاه هم عصای دست آقای سرمربی نشدند.
**هنوز کاپیتان سابق نفس میکشد!
از پشت پرده جریاناتی که روی سکوها وجود دارد و شعار علیه نیمکتنشینان، این اخبار به گوش میرسد که پای کاپیتان سابق و حتی سرپرست سابق هم در میان است و شاید آن روزی که ویسی در مشهد با رسول نویدکیا به مشکل خورد باید این فرضیه بیشتر تقویت میشد که عامل بیرونی دیگری (نسبتهای خانوادگی) باعث شد تا سرمربی در آن برهه زمانی عذر بازیکن تیمش را خواسته و شاید بیش از هر چیز دیگری، نسبت برادری و البته شایعه دخالت محرم بر جریانات حاکم باعث شد تا دود این اتفاقات به چشم رسول برود!
**امان از مافیا
گفته میشود سپاهان اسیر باند و باندبازی است و یک مافیای بیرونی بر جریانات این تیم چه در داخل و چه در بیرون زمین تأثیر میگذارد. اشاره ویسی به خرابکاران و دزدها در بدنه باشگاه سپاهان شاید بی ربط به این مافیا نباشد و چه بسا در این خصوص فقط باید گفت امان از مافیایی که سپاهان را به این روز انداخته است.
**تغییراتی که ضربه اصلی را زد
سپاهانیها به ثبات در ارکان مدیریتیشان معروف بودند. از دوران درخشان ساکت تا حضور چند ساله خلیلیان باعث شد تا این تیم به واسطه مدیران باتجربه، سالهای درخشانی را تجربه کند. این در حالی است که طی سالهای اخیر سپاهانیها مثل آب خوردن و با اولین ناکامی مدیران خود را تغییر داده و بیثباتی کاری کرده است که آب خوش از گلوی سپاهانیها پایین نرود.
**نقش جهان، بلای جان یا قاتق نان؟
سپاهانیها امسال به بهانه بازسازی نهایی و بازگشایی نهایی ورزشگاه نقش جهان پس از حدود یک دهه سعی در کاهش هزینهها در مستطیل سبز به عمل آوردند و این در حالی است کسر بیمنطق هزینهها برای خرج و مخارج تیم فوتبال باعث شده تا ناکامی پشت ناکامی به این تیم چشمک بزند.
شاید اگر امسال هم نقش جهانی در کار نبود و پولی در دست و بال باشگاه بود که به واسطه آن سپاهان بتواند بازیکنان درجه یک را بخرد، حداقل امروز این تیم در جمع مدعیان قرار داشت.
زیبا شدن ظاهر کار و فرو ریختن باشگاه از درون آدم را یاد ضربالمثل «آفتابه لگن هفت دست؛ شام و ناهار هیچی» میاندازد.
**قهر، آشتی، قهر ...
ویسی اخلاق خوبی ندارد و قهر و آشتیها حکایت از اخلاق بی ثبات او دارد ضمن اینکه مربی که به واسطه یک گل روی نیمکت تیمش فشارش بالا و پایین میشود و کارش به بیمارستان کشیده میشود، نشان میدهد هنوز جای کار بسیاری برای پخته شدن دارد.
ویسی هفته گذشته برای چندمین بار در فصل جدید از حضور در تمرینات سپاهان سر باز زد و به حالت قهر تیم را رها کرد و نتیجه آن هم شکست مفتضحانه در دیدار خانگی روز گذشته مقابل ماشینسازی شد.
البته در این بین باید یک انتقاد بسیار بزرگ به مدیرانی داشت که بدون مجوز و اطلاع سرمربی، بازیکن جذب کردند تا بهانه برای ناکامیهای بعدی را این چنین به وجود بیاورند.
در نهایت اینکه دست آخر متوجه نشدیم که چطور بعد از دور زدن مدیرعامل و دیدار با مدیر کارخانه، به یک باره زندگی شیرین شد و این سؤال بزرگی برایمان محسوب میشود که قهر و آشتیهای ویسی تا کی ادامه دارد؟!
**هواداری که جیب سپاهان را میزند
سپاهانیهای کم طاقت و کم صبر سپاهان طی دو سال اخیر از عاملان اصلی ناکامی این تیم هستند. هوادارانی که ابتدای هر بازی با تشویق کارشان را آغاز کرده و بعد از دریافت اولین گل چنان جوی را راه میاندازند که خیلی سخت میتوان به بازی بازگشت. در نهایت هم شعار رها کن حیا کن طنینانداز شده و دست آخر مشخص نمیشود که آنها بالاخره حامی هستند یا خیر.
امروز تشویق باندی هواداران به جایی رسیده که برایشان فرقی نمیکند سرمربی چه کسی است و هر مربی (از فرکی و استیماچ گرفته تا ویسی) که روی نیمکت مینشیند هدف اول شعارها محسوب میشود.
البته رفتار ویسی هم در این ارتباط خیلی همراه با منطق نیست؛ سرمربی که یک روز نامه خداحافظی با تم عاشقانه برای هواداران مینویسد و یک روز دیگر عنوان میکند مردی نیست که با فحاشیها شانه از مسئولیتی که دارد خالی کند!
**صحبت پایانی!
در پایان اینکه سپاهان در لابلای حاشیههای زیادی این روزها پیچیده شده که رهایی از آن کار بسیاری دشواری است. سبحانی، طاهری، نویدکیا و حتی ویسی و بسیاری از ارکان دیگر سپاهان هر کدام به نحو خود در ایجاد چنین فضایی برای تیم باریشه اصفهانی مقصر هستند. شاید امروز سرمربی در این ناکامی بیش از هر شخص دیگری جلوی چشم و هدف اصلی باشد اما مطمئنا هستند افراد دیگری که در ایجاد چنین حال و روزی برای پرافتخارترین تیم لیگ برتر نقش داشته باشند و شاید اگر در این خصوص یک کارشناسی واقعی برای رفع مشکلات و عبور از بحرانها انجام نشود، تا سالهای سال سپاهان چنین احوالاتی داشته باشد.