سرویس فرهنگ و هنر مشرق - بیش از ۹۰درصد آثار سینمایی هیچ ربطی به حیات اسلامی ندارد . حسن عباسی گفت: سینمای غالب کشور مروج حیات بورژوایی و حیات آمریکایی است و بیش از نود درصد آثار سینمایی هیچ ربطی به حیات اسلامی ندارد.
به گزارش فارس،در ادامه نشست اندیشمندان و نخبگان در ششمین هم اندیشی سینما انقلاب ،حسن عباسی به موضوع عدالت در سینما پرداخت .
حسن عباسی در ابتدای سخنانش با اشاره به تاریخچه حضور شیعه در طول تاریخ گفت: دفتر زندگی انسان شیعه چهارده فصل دارد، گاهی علویست و گاهی فاطمی، گاه حسنی و گاه حسینی و ادامه دارد تا لایه مهدوی و حکایت از این دارد که ما فصل های مختلف زندگیمان را بشناسیم. چه بسا یکی عاشورای زندگیاش امروز باشد و همزمان دوست نزدیکش و برادرش در عرصه جعفریست. یکی زندگی اش الان رضوی است و دیگری نقوی. مهم این است که بدانیم برای همه مقاطع زندگی ما ائمه ما و معصومین سیره و رویه ای را به ودیعه گذاشته اند.
وی ادامه داد: البته وجه عاشورایی ما همواره پررنگ بوده و در دو راهی ذلت و عزت رویکرد عاشورایی را انتخاب می کنیم؛ اما اینکه در مقاطع دیگر زندگی چگونه به آن سیزده معصوم دیگر مراجعه کنیم یک پرسش است. انسان شیعه دچار استیصال نمیشود، چون دفتر تشیع همواره برای او برگی به عنوان سیره و زندگی دارد. در این ایام فاطمیه باید دید چه درس هایی می توان از حیات ایشان گرفت و در نتیجه جامعه ای سالم داشت.
عباسی در ادامه در مورد وضعیت سینمای کشور گفت: اما راجع به سینما، سینمای ما با داعیه مطالبه عدالت و سیر مسیر آسیب شناسی اجتماعی پیش می رود. سینمای غالب کشور مروج حیات بورژوایی و حیات آمریکایی است و بیش از نود درصد آثار سینمایی هیچ ربطی به حیات اسلامی ندارد؛ پس به تعبیر بزرگی که می فرمود این آثار حدیث نفس است، فیلمسازی که عقیده اش و ایده هایش اسیر عقده هایش است نمی تواند ایدئولوژیک فیلم بسازد.
هیچ فرهنگی نمی تواند به حقیقت برسد جز اینکه رویا و خیالی از غایت را مد نظر داشته باشد .مثالش رییس جمهور جدید آمریکا است که در صحبتهای تبلیغاتی اش میگوید: سبک زندگی امریکایی مرده است و من می خواهم رییس جمهور شوم تا این سبک و رویای آمریکایی را زنده کنم.در سبک زنگی اسلامی و حیات انقلابی آن رویا و خیال غایت ظهور امام زمان است.
عباسی در ادامه به مولفه های محتوایی غالب فیلم های سینمای ایران اشاره و گفت :
1- خانواده های متلاشی شده و متارکه زوجین2- یکی همیشه می خواهد از ایران برود و این حاصل بی هویت بودن و ریشه در نسل قبل نداشتن.
3- خیانت و نگاه های هیز.4- منابع مالی خانواده مشکل دارد و این نتیجه ی کلاه برداری است.5- پیر ها و سالمندان در این فیلم ها جایی ندارند، جامعه ای که هیچ چیز در آن هویت نداشته باشد آن جامعه بی ریشه و بی بته است.6- تک والدینی و فرزند طلاق بودن.
و ی درادامه افزود: جالب اینکه اسلام برای تمام این موارد راه حل دارد، پس این اتفاقات محصول جمهوری اسلامی و انقلابی نیست؛ بلکه محصول زندگی آمریکایی و غربی است.
اگر کسی می خواهد این مشکلات را آسیب شناسی کند این آسیب شناسی جمهوری اسلامی نیست، این آسیب شناسی سبک زندگی غربی است و من استقبال می کنم از این آثار چون اگر ما این نوع فیلم ها را بسازیم مورد تهمت قرار می گیریم که شما نسبت به جامعه ی بورژوایی بدبین هستید.
در این نوع سینما یک سینمای مرسومی است به نام سینمای ابزورد، که البته نه دقیقاً به معنای نهیلیسم و پوچ گرایی. در سینمای ابزورد مناسبات زندگی یک تکرار بیهوده است و در آن غایتی به نام متعالی شدن وجود ندارد و واقعیت این است که این نوع سینما نهایتاً به نهیلیسم ختم می شود و مبداء آن در ایران تئاتر کارگردن بود که بی سروصدا به سینما رسید.
پس نگران سینمای بورژوای مدعی آسیب شناسی نباشیم چون آنها خودشان خودشان را نقد و تحلیل می کنند. و فیلم هایشان هیچ ربطی به جامعه ما ندارد.
عباسی به وارونه نشان دادن واقعیات کشور در سینما گفت: واقعیت جامعه ما این است که با یک سینمای اپزورد زده مواجهیم این در حالی است ما هزاران جوان شهید داریم که به تعالی رسیده اند .مثالش در همین سوریه. در جامعه ما آنقدر امید وجود دارد که همسر جوانش را می گذارد و به جنگ رفته و شهید می شود.
وی در پایان سخنانش به وضعیت کشور آمریکا اشاره و افزود:رهبر معظم انقلاب خطاب به آمریکا گفتند ما تشکر می کنیم از ترامپ که چهره واقعی امریکا را نشان داد؛ ما هم خطاب به برخی فیلمسازان می گوییم که تشکر می کنیم از شما که وجه واقعی حیات امریکای و بورژوایی را به ما نشان می دهید.
به گزارش فارس،در ادامه نشست اندیشمندان و نخبگان در ششمین هم اندیشی سینما انقلاب ،حسن عباسی به موضوع عدالت در سینما پرداخت .
حسن عباسی در ابتدای سخنانش با اشاره به تاریخچه حضور شیعه در طول تاریخ گفت: دفتر زندگی انسان شیعه چهارده فصل دارد، گاهی علویست و گاهی فاطمی، گاه حسنی و گاه حسینی و ادامه دارد تا لایه مهدوی و حکایت از این دارد که ما فصل های مختلف زندگیمان را بشناسیم. چه بسا یکی عاشورای زندگیاش امروز باشد و همزمان دوست نزدیکش و برادرش در عرصه جعفریست. یکی زندگی اش الان رضوی است و دیگری نقوی. مهم این است که بدانیم برای همه مقاطع زندگی ما ائمه ما و معصومین سیره و رویه ای را به ودیعه گذاشته اند.
وی ادامه داد: البته وجه عاشورایی ما همواره پررنگ بوده و در دو راهی ذلت و عزت رویکرد عاشورایی را انتخاب می کنیم؛ اما اینکه در مقاطع دیگر زندگی چگونه به آن سیزده معصوم دیگر مراجعه کنیم یک پرسش است. انسان شیعه دچار استیصال نمیشود، چون دفتر تشیع همواره برای او برگی به عنوان سیره و زندگی دارد. در این ایام فاطمیه باید دید چه درس هایی می توان از حیات ایشان گرفت و در نتیجه جامعه ای سالم داشت.
عباسی در ادامه در مورد وضعیت سینمای کشور گفت: اما راجع به سینما، سینمای ما با داعیه مطالبه عدالت و سیر مسیر آسیب شناسی اجتماعی پیش می رود. سینمای غالب کشور مروج حیات بورژوایی و حیات آمریکایی است و بیش از نود درصد آثار سینمایی هیچ ربطی به حیات اسلامی ندارد؛ پس به تعبیر بزرگی که می فرمود این آثار حدیث نفس است، فیلمسازی که عقیده اش و ایده هایش اسیر عقده هایش است نمی تواند ایدئولوژیک فیلم بسازد.
هیچ فرهنگی نمی تواند به حقیقت برسد جز اینکه رویا و خیالی از غایت را مد نظر داشته باشد .مثالش رییس جمهور جدید آمریکا است که در صحبتهای تبلیغاتی اش میگوید: سبک زندگی امریکایی مرده است و من می خواهم رییس جمهور شوم تا این سبک و رویای آمریکایی را زنده کنم.در سبک زنگی اسلامی و حیات انقلابی آن رویا و خیال غایت ظهور امام زمان است.
عباسی در ادامه به مولفه های محتوایی غالب فیلم های سینمای ایران اشاره و گفت :
1- خانواده های متلاشی شده و متارکه زوجین2- یکی همیشه می خواهد از ایران برود و این حاصل بی هویت بودن و ریشه در نسل قبل نداشتن.
3- خیانت و نگاه های هیز.4- منابع مالی خانواده مشکل دارد و این نتیجه ی کلاه برداری است.5- پیر ها و سالمندان در این فیلم ها جایی ندارند، جامعه ای که هیچ چیز در آن هویت نداشته باشد آن جامعه بی ریشه و بی بته است.6- تک والدینی و فرزند طلاق بودن.
و ی درادامه افزود: جالب اینکه اسلام برای تمام این موارد راه حل دارد، پس این اتفاقات محصول جمهوری اسلامی و انقلابی نیست؛ بلکه محصول زندگی آمریکایی و غربی است.
اگر کسی می خواهد این مشکلات را آسیب شناسی کند این آسیب شناسی جمهوری اسلامی نیست، این آسیب شناسی سبک زندگی غربی است و من استقبال می کنم از این آثار چون اگر ما این نوع فیلم ها را بسازیم مورد تهمت قرار می گیریم که شما نسبت به جامعه ی بورژوایی بدبین هستید.
در این نوع سینما یک سینمای مرسومی است به نام سینمای ابزورد، که البته نه دقیقاً به معنای نهیلیسم و پوچ گرایی. در سینمای ابزورد مناسبات زندگی یک تکرار بیهوده است و در آن غایتی به نام متعالی شدن وجود ندارد و واقعیت این است که این نوع سینما نهایتاً به نهیلیسم ختم می شود و مبداء آن در ایران تئاتر کارگردن بود که بی سروصدا به سینما رسید.
پس نگران سینمای بورژوای مدعی آسیب شناسی نباشیم چون آنها خودشان خودشان را نقد و تحلیل می کنند. و فیلم هایشان هیچ ربطی به جامعه ما ندارد.
عباسی به وارونه نشان دادن واقعیات کشور در سینما گفت: واقعیت جامعه ما این است که با یک سینمای اپزورد زده مواجهیم این در حالی است ما هزاران جوان شهید داریم که به تعالی رسیده اند .مثالش در همین سوریه. در جامعه ما آنقدر امید وجود دارد که همسر جوانش را می گذارد و به جنگ رفته و شهید می شود.
وی در پایان سخنانش به وضعیت کشور آمریکا اشاره و افزود:رهبر معظم انقلاب خطاب به آمریکا گفتند ما تشکر می کنیم از ترامپ که چهره واقعی امریکا را نشان داد؛ ما هم خطاب به برخی فیلمسازان می گوییم که تشکر می کنیم از شما که وجه واقعی حیات امریکای و بورژوایی را به ما نشان می دهید.