به گزارش مشرق، در شرایطی که اخبار مربوط به ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین توجه اغلب رسانه های داخلی و خارجی را به خود جلب کرده و همچنان تهران به عنوان راس مجموعه حامیان مردم فلسطین در کانون توجه کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای قرار دارد رسانه های منتسب به گروه تروریستی داعش خبر از شکل گیری رسمی شاخه این گروه در صحرای سینا و اعلام موجودیت این تشکیلات با عنوان داعش مصر و فلسطین میدهند. خبری که در ظاهر در چند خط و تصویر خلاصه میشود اما در باطن خود حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
بعد از برنامه ریزی گسترده سرویسهای جاسوسی غرب و متحدان منطقهای آنها در خصوص مهار محور مقاومت و مقابله با ایدئولوژی اسلام انقلابی امام خمینی (ره) که هر روز در حال نفوذ در میان ملتهای مسلمان و کشورهای مختلف است، جهان شاهد بروز تشکیلات تروریستی مبتنیبر اسلام رادیکال همچون داعش بود.
تشکیلاتی که با وجود حیات سازمان القاعده و مدت فعالیت، در آغاز به کار آن طور که باید و شاید به چشم نمیآمد، با گذشت مدتی از آغاز بحران تروریستی سوریه و عراق بیش از سایر گروههای تروریستی مورد توجه قرار گرفت و حتی به جایی رسید که توانست بسیاری از اعضای جدا شده و متصل به القاعده و سایر گروههای مسلح سلفی و وهابی را نیز جذب کند.
بعد از اعلام موجودیت داعش و معرفی البغدادی به عنوان خلیفه خودخوانده داعش، این گروه موفق شد که تعداد قابل توجهی از خرده گروهکهای تروریستی فعال و غیرفعال را در سطح جهان به بیعت خود در آورده و بتواند شاخههای رسمی و تشکیلاتی خود را در نقاط مختلف جهان تاسیس و پایهگذاری کند.
نمودار این اقدامات داعش در شرایطی با روند صعودی همراه بود که تاکتیک رشد این گروه تروریستی از جمله ملزومات سناریوی صهیونیسم بینالملل برای مقابله با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران به حساب آمده و نه تنها آنها به گسترش ویروسی و شبکهای اتکا نکردند بلکه فاز دوم اقدامات خود که همراه کردن برخی جریانهای اهل سنت و دخالت آنها در این پروژه در کنار وهابیها و سلفیها بود را نیز کلید زدند.
فاز دوم سنارویوی نوشده شده از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی ورود کشورهای متحد منطقهای آنها برای حمایت و آغاز یک جنگ گسترده سخت و روانی با عنوان تقابل با شیعیان و دعوت از اهل سنت برای کمک به این نبرد تمام عیار در زمین شام و عراق بود.
گسترش داعش در شرایطی در حال انجام بود که بستر تشکیل سازمان رزم تکفیریها از مدتها قبل با شکلگیری القاعده و گروه های متعدد سلفی و وهابی به وجود آمده و تنها باید با عملیات روانی گسترده ای پتانسیل سنی مذهب منطقه و حتی جامعه بین الملل را برای ورود به این تقابل آماده میکردند.
با ارتقاء توان تشکیلاتی داعش یکی از اقداماتی که در دستور کار قرار گرفت انتقال اعضا و کادر رده بالای این گروه تروریستی به مناطق و گروه هایی که اعلام بیعت کرده بودند و سازماندهی شاخههای مختلف این گروه در سرزمین های گوناگون بود.
در این بین شاخه صحرای سینا و فلسطین داعش که در این منطقه شکل گرفته است یکی از جدیترین شاخههای این گروه تروریستی به شمار میرود که شکلگیری آن با دستور بغدادی مبنی بر انتقال یک شبکه رده بالا و یک هسته تشکیلاتی با تجربه از رقه به این منطقه کلید خورد.
این در حالی است که کادر رده بالای این گروه تروریستی بعد از ورود به منطقه صحرای سینا و با توجه به ساکنان و بستر ایدئولوژیک بلافاصله با عشایر این منطقه ارتباط گرفته و با جذب نیرو از این عشایرو تامین سازمان رزم خود اعلام موجودیت کردند.
فعالیت این گروه که بعد از اعلام مجودیت با شدت بیشتری دنبال میشود نه تنها به صحرای سینا محدود نشد بلکه به دلیل ویژگی های این منطقه و گستردگی وهابیت و سلفیت و وجود گروههای متعدد مبارز فلسطینی به بخشی از سرزمین های اشغالی نفوذ کرده و توانستند تعداد قابل توجهی از ساکنان این مناطق را به خود جذب کند.
در طول فعالیت داعش در سوریه با وجود تقابل اکثر فلسطینیها در مواجهه با این گروه تروریستی اما تعدادی از ساکنان فلسطینی چند مخیم (اردوگاه) در این کشور با آنها بیعت کردند، این گروه با استفاده از همان عناصر فلسطینی اقدام به ایجاد ارتباط و جذب نیرو از بعضی از مناطق اشغالی کرد. همه اینها در حالی است که از طرف دیگر تیپ القدس در سوریه یکی از مهمترین و بزرگترین نیروهای فلسطینی موجود در سوریه است که با ایستادگی در برابر داعش نبردهای مختلفی را در مناطق گوناگون سوریه با تقدیم شهدای فراوانی تجربه کرده است.
از سوی دیگر وهابی های مصری که در برابر تفکر اخوان المسلمین قرار دارند نیز راهی این مناطق شده و شرایطی را رقم زدند که عملا شاخه این گروه تروریستی در سینا در پهنهای به وسعت 70 هزار کیلومتر مربع حیات و توان عملیاتی داشته باشد.
در خصوص تجهیزات داعش و چگونگی دستیابی به لجستیک در این منطقه هم باید جغرافیا و مقرهای نظامی مصری اشاره داشت. اغلب تسلیحات به دست آمده و در اختیار داعش محصول حملات این گروه به پاسگاه ها و مقرهای نظامی این منطقه است. این در حالی است که جغرافیای منطقه سینا همواره میزبان گروههای مبارز اسلامی و غیراسلامی بوده و بر همین اساس میزان خرید و انتقال سلاح در این منطقه از درصد بالایی برخوردار است. در این بین موضوعی که بیش از هر مسئله حائز اهمیت است ارتباط شاخه سینا و فلسطین داعش با رژیم صهیونیستی و ایفای نقش در سناریوی سرویس جاسوسی این رژیم است.
اغلب کارشناسان مسائل امنیتی بر این باورند که حضور داعش در این منطقه علاوه بر اینکه بازیگری در سناریوی رژیم صهیونیستی است با هدف تامین منافع و اهداف متعدد دیگری اجرایی شده است و بدون شک حضور و حیات این گروه در این منطقه بدون هماهنگی با اسراییل به هیچ عنوان نمیتواند امکان پذیر باشد.
اگر بخواهیم نگاهی به اهداف رژیم صهیونیستی داشته باشیم میتوان آن ها را در چند دسته خلاصه کرد:
الف) حمله به فلسطین با توجیه نظامی و امنیتی: بعد از اعلام موجودیت داعش در این منطقه شاهد حملهای موشکی به بندر اشغالی "ایلات" در جنوب سرزمینهای اشغالی بودیم. حمله ای که منجر به پاسخ رژیم صهیونیستی شده و حملات وحشیانه این رژیم به غزه را در پی داشت. رژیم اشغالگر قدس همواره به دنبال بهانه و توجیه امنیتی برای حمله به غزه و سایر مناطق فلسطینی نشین در اراضی اشغالی بوده است. حملهای که طی آن بتواند گروه های مبارز واقعی و مقاومت را تحت فشار قرار داده و در نهایت بتواند در جبهه مقاومت انشقاق ایجاد کند.
ب) وجود داعش در این مناطق و الگوبرداری این گروه تروریستی در رفتار، اشعار و حرکات از گروههای مقاومت با یک هدف مشخص یعنی مخابره پیامی روانی به جامعه جهانی دنبال میشود. رژیم صهیونیستی به دنبال شبیه سازی از مقاومت و عملیاتی روانی با هدف تروریست معرفی کردن گروه های مبارز ضد صهیونی و معرفی حزب الله و حماس به عنوان گروهی همانند داعش و سایر گروههای تروریستی است.
ج) حضور داعش در مناطق همجوار سرزمینهای اشغالی به معنای حضور هم پیمان رژیم صهیونیستی در این مناطق است که یک مانع جدی نظامی برای جلوگیری از هرگونه اقدام احتمالی علیه رژیم صهیونیستی به حساب میآید، مانعی در برابر گروههایی که بخواهند اقدام به عملیات برعلیه این رژیم کنند. رژیم صهیونیستی با همکاری و همراهی داعش توانسته بار امنیتی مقاومت را از داخل سرزمینهای اشغالی بکاهد و توان مقاومت را به مقابله با این تهدید تکفیری معطوف کند.
در این میان یکی از مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد نقش سعودیها و قطریها در ایجاد چنین بحرانی در خصوص موضوع فلسطین در صحرای سینا است. این در حالی است که برخی منابع غربی در خصوص نقش سرویسهای سعودی و قطری در موضوع حادثه هواپیمای روسی در صحرای سینا نیز با انتشار مطالبی مدعی فعال بودن شبکههای مرتبط با آنان در این مختصات و نقش پررنگ آنها در راستای تامین منافع صهیونیستها هستند. در این بین عملکرد قطر با حمایت از القاعده و اخوان المسلمین در مصر نیز به روشنی بیانگر موضع این کشور در برابر قاهره و دولت قانونی این کشور است.
به اعتقاد اکثر کارشناسان مسائل غرب آسیا همکاری های نزدیکی میان موساد و سرویس سعودی و قطری در این منطقه در جریان است که از مهمترین اهداف این همکاری میتوان به تامین امنیت رژیم صهیونیستی و مقابله با جریان مقاومت و حامیان واقعی فلسطین اشاره کرد.
بعد از برنامه ریزی گسترده سرویسهای جاسوسی غرب و متحدان منطقهای آنها در خصوص مهار محور مقاومت و مقابله با ایدئولوژی اسلام انقلابی امام خمینی (ره) که هر روز در حال نفوذ در میان ملتهای مسلمان و کشورهای مختلف است، جهان شاهد بروز تشکیلات تروریستی مبتنیبر اسلام رادیکال همچون داعش بود.
تشکیلاتی که با وجود حیات سازمان القاعده و مدت فعالیت، در آغاز به کار آن طور که باید و شاید به چشم نمیآمد، با گذشت مدتی از آغاز بحران تروریستی سوریه و عراق بیش از سایر گروههای تروریستی مورد توجه قرار گرفت و حتی به جایی رسید که توانست بسیاری از اعضای جدا شده و متصل به القاعده و سایر گروههای مسلح سلفی و وهابی را نیز جذب کند.
بعد از اعلام موجودیت داعش و معرفی البغدادی به عنوان خلیفه خودخوانده داعش، این گروه موفق شد که تعداد قابل توجهی از خرده گروهکهای تروریستی فعال و غیرفعال را در سطح جهان به بیعت خود در آورده و بتواند شاخههای رسمی و تشکیلاتی خود را در نقاط مختلف جهان تاسیس و پایهگذاری کند.
نمودار این اقدامات داعش در شرایطی با روند صعودی همراه بود که تاکتیک رشد این گروه تروریستی از جمله ملزومات سناریوی صهیونیسم بینالملل برای مقابله با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران به حساب آمده و نه تنها آنها به گسترش ویروسی و شبکهای اتکا نکردند بلکه فاز دوم اقدامات خود که همراه کردن برخی جریانهای اهل سنت و دخالت آنها در این پروژه در کنار وهابیها و سلفیها بود را نیز کلید زدند.
فاز دوم سنارویوی نوشده شده از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی ورود کشورهای متحد منطقهای آنها برای حمایت و آغاز یک جنگ گسترده سخت و روانی با عنوان تقابل با شیعیان و دعوت از اهل سنت برای کمک به این نبرد تمام عیار در زمین شام و عراق بود.
گسترش داعش در شرایطی در حال انجام بود که بستر تشکیل سازمان رزم تکفیریها از مدتها قبل با شکلگیری القاعده و گروه های متعدد سلفی و وهابی به وجود آمده و تنها باید با عملیات روانی گسترده ای پتانسیل سنی مذهب منطقه و حتی جامعه بین الملل را برای ورود به این تقابل آماده میکردند.
با ارتقاء توان تشکیلاتی داعش یکی از اقداماتی که در دستور کار قرار گرفت انتقال اعضا و کادر رده بالای این گروه تروریستی به مناطق و گروه هایی که اعلام بیعت کرده بودند و سازماندهی شاخههای مختلف این گروه در سرزمین های گوناگون بود.
در این بین شاخه صحرای سینا و فلسطین داعش که در این منطقه شکل گرفته است یکی از جدیترین شاخههای این گروه تروریستی به شمار میرود که شکلگیری آن با دستور بغدادی مبنی بر انتقال یک شبکه رده بالا و یک هسته تشکیلاتی با تجربه از رقه به این منطقه کلید خورد.
این در حالی است که کادر رده بالای این گروه تروریستی بعد از ورود به منطقه صحرای سینا و با توجه به ساکنان و بستر ایدئولوژیک بلافاصله با عشایر این منطقه ارتباط گرفته و با جذب نیرو از این عشایرو تامین سازمان رزم خود اعلام موجودیت کردند.
فعالیت این گروه که بعد از اعلام مجودیت با شدت بیشتری دنبال میشود نه تنها به صحرای سینا محدود نشد بلکه به دلیل ویژگی های این منطقه و گستردگی وهابیت و سلفیت و وجود گروههای متعدد مبارز فلسطینی به بخشی از سرزمین های اشغالی نفوذ کرده و توانستند تعداد قابل توجهی از ساکنان این مناطق را به خود جذب کند.
در طول فعالیت داعش در سوریه با وجود تقابل اکثر فلسطینیها در مواجهه با این گروه تروریستی اما تعدادی از ساکنان فلسطینی چند مخیم (اردوگاه) در این کشور با آنها بیعت کردند، این گروه با استفاده از همان عناصر فلسطینی اقدام به ایجاد ارتباط و جذب نیرو از بعضی از مناطق اشغالی کرد. همه اینها در حالی است که از طرف دیگر تیپ القدس در سوریه یکی از مهمترین و بزرگترین نیروهای فلسطینی موجود در سوریه است که با ایستادگی در برابر داعش نبردهای مختلفی را در مناطق گوناگون سوریه با تقدیم شهدای فراوانی تجربه کرده است.
از سوی دیگر وهابی های مصری که در برابر تفکر اخوان المسلمین قرار دارند نیز راهی این مناطق شده و شرایطی را رقم زدند که عملا شاخه این گروه تروریستی در سینا در پهنهای به وسعت 70 هزار کیلومتر مربع حیات و توان عملیاتی داشته باشد.
در خصوص تجهیزات داعش و چگونگی دستیابی به لجستیک در این منطقه هم باید جغرافیا و مقرهای نظامی مصری اشاره داشت. اغلب تسلیحات به دست آمده و در اختیار داعش محصول حملات این گروه به پاسگاه ها و مقرهای نظامی این منطقه است. این در حالی است که جغرافیای منطقه سینا همواره میزبان گروههای مبارز اسلامی و غیراسلامی بوده و بر همین اساس میزان خرید و انتقال سلاح در این منطقه از درصد بالایی برخوردار است. در این بین موضوعی که بیش از هر مسئله حائز اهمیت است ارتباط شاخه سینا و فلسطین داعش با رژیم صهیونیستی و ایفای نقش در سناریوی سرویس جاسوسی این رژیم است.
اغلب کارشناسان مسائل امنیتی بر این باورند که حضور داعش در این منطقه علاوه بر اینکه بازیگری در سناریوی رژیم صهیونیستی است با هدف تامین منافع و اهداف متعدد دیگری اجرایی شده است و بدون شک حضور و حیات این گروه در این منطقه بدون هماهنگی با اسراییل به هیچ عنوان نمیتواند امکان پذیر باشد.
اگر بخواهیم نگاهی به اهداف رژیم صهیونیستی داشته باشیم میتوان آن ها را در چند دسته خلاصه کرد:
الف) حمله به فلسطین با توجیه نظامی و امنیتی: بعد از اعلام موجودیت داعش در این منطقه شاهد حملهای موشکی به بندر اشغالی "ایلات" در جنوب سرزمینهای اشغالی بودیم. حمله ای که منجر به پاسخ رژیم صهیونیستی شده و حملات وحشیانه این رژیم به غزه را در پی داشت. رژیم اشغالگر قدس همواره به دنبال بهانه و توجیه امنیتی برای حمله به غزه و سایر مناطق فلسطینی نشین در اراضی اشغالی بوده است. حملهای که طی آن بتواند گروه های مبارز واقعی و مقاومت را تحت فشار قرار داده و در نهایت بتواند در جبهه مقاومت انشقاق ایجاد کند.
ب) وجود داعش در این مناطق و الگوبرداری این گروه تروریستی در رفتار، اشعار و حرکات از گروههای مقاومت با یک هدف مشخص یعنی مخابره پیامی روانی به جامعه جهانی دنبال میشود. رژیم صهیونیستی به دنبال شبیه سازی از مقاومت و عملیاتی روانی با هدف تروریست معرفی کردن گروه های مبارز ضد صهیونی و معرفی حزب الله و حماس به عنوان گروهی همانند داعش و سایر گروههای تروریستی است.
ج) حضور داعش در مناطق همجوار سرزمینهای اشغالی به معنای حضور هم پیمان رژیم صهیونیستی در این مناطق است که یک مانع جدی نظامی برای جلوگیری از هرگونه اقدام احتمالی علیه رژیم صهیونیستی به حساب میآید، مانعی در برابر گروههایی که بخواهند اقدام به عملیات برعلیه این رژیم کنند. رژیم صهیونیستی با همکاری و همراهی داعش توانسته بار امنیتی مقاومت را از داخل سرزمینهای اشغالی بکاهد و توان مقاومت را به مقابله با این تهدید تکفیری معطوف کند.
در این میان یکی از مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد نقش سعودیها و قطریها در ایجاد چنین بحرانی در خصوص موضوع فلسطین در صحرای سینا است. این در حالی است که برخی منابع غربی در خصوص نقش سرویسهای سعودی و قطری در موضوع حادثه هواپیمای روسی در صحرای سینا نیز با انتشار مطالبی مدعی فعال بودن شبکههای مرتبط با آنان در این مختصات و نقش پررنگ آنها در راستای تامین منافع صهیونیستها هستند. در این بین عملکرد قطر با حمایت از القاعده و اخوان المسلمین در مصر نیز به روشنی بیانگر موضع این کشور در برابر قاهره و دولت قانونی این کشور است.
به اعتقاد اکثر کارشناسان مسائل غرب آسیا همکاری های نزدیکی میان موساد و سرویس سعودی و قطری در این منطقه در جریان است که از مهمترین اهداف این همکاری میتوان به تامین امنیت رژیم صهیونیستی و مقابله با جریان مقاومت و حامیان واقعی فلسطین اشاره کرد.