به گزارش مشرق، برخی چهرههای فوتبالی هیچ زمانی از یادها فراموش نخواهند شد. یکی از این افراد، خداداد عزیزی است، کسی که از او در دوران بازیگریاش به خصوص در تیم ملی خاطرات زیادی به یاد داریم. در آستانه فرا رسیدن سال جدید، گفتوگویی با خداداد انجام دادیم که در زیر می خوانید.
* سال 95 برای خداداد عزیزی چطور گذشت؟
گذر عمر بود و گذشت، اما همراه با یک اشتباه بود. با اینکه میدانستم اشتباه است، ولی به خاطر مردم مشهد و نام ابومسلم هدایت سیاهجامگان را قبول کردم. یکبار گفتند بازیکنان اعتصاب کردند، یکبار هم حرفهای دیگری زدند، هر چه بود اشتباه بوده و تمام شد.
* یعنی اگر به عقب برگردیم، سیاهجامگان را انتخاب نمیکنید؟
اصلا چنین اشتباهی نمیکنم، حتی به خاطر ابومسلم.
* به خاطر حرص و جوشهای این اواخر، «پیر» شدهاید؟
حرص و جوش آدم را پیر نمیکند، سکته میدهد. آن چیزی که آدم را پیر میکند، حرص مال و شهرت است. اینها آدم را میکشد. اگر در فوتبال حرص میخورم، به این خاطر است که تیمم نتیجه بگیرد. من لحظهای عصبانی میشوم و بعدش فراموش میکنم. اگر قرار است حرص را نگه داری، پیرت میکند.
* از نمایش خوب بازیکنان سیاهجامگان مقابل استقلال تعجب نکردی؟
دوره ما هم فوتبال خوب بازی میکرد. تیم از لحاظ فنی خوب بود، اما از موقعیتهایشان استفاده نکردند. به غیر از دیدار با پرسپولیس و ذوبآهن، شایسته باخت نبودیم.
* بهترین روز سال 95؟
از هر روز آن راضی بودم و اتفاق خاصی نبود.
* ... و بدترین؟
شاید بدترین روز من بازی با پرسپولیس بود، بازیکنان فوقالعاده ضعیف بازی کردند. آن روز خیلی ناراحت بودم.
* یکی از اتفاقات سال 95 ادعای یک سایت عربستانی بود که شما به سربازی نرفتید و سرباز فراری هستید!
من در گفتوگو با تسنیم پاسخ دادم که در ایران معمولا 18،19 سالگی به سربازی میروند، اما در عربستان ظاهرا سن 45 سالگی به سربازی اعزام میشوند. عربهای خلیج فارس تنها چیزی که نمیدانند، سربازی است و مدام در عیش و نوش هستند! سعودیها تا 45 سالگی میخوابند و پس از آن یاد سربازی میافتند. خودشان هم سربازی نمیروند، کارگرهای فیلیپینی را سربازی میفرستند. من با 45 سال سن کجا فرار کنم؟ عربستانیها شکمشان سیر است و کار و زندگی ندارند. آنها فقط دنبال تحقیر کردن ایرانیها هستند.
* چه خاطرهای از ایام نوروز دارید؟
خاطرات ما به دوران بچگی برمیگردد که انتظار 10 ریال را میکشیدیم. در خیلی از مواقع لباس عید نداشتیم و شرایط سختی را سپری میکردیم. بیشتر دوران عید با نداری همراه بود و هیچی نداشتیم. بزرگتر که شدیم، عید نداشتیم و در اردوهای تیم ملی و باشگاهی بودیم. به خاطر دارم پیش از جام جهانی 98 فرانسه چند بازی دوستانه انجام دادیم. اگر اشتباه نکنم بین دو نیمه بازی با نانت فرانسه بود که سال تحویل شد و فرانسویها برای ما سفره هفت سین چیدند.
* بیشتر همبازیهای قدیمی شما تعریف میکردند که خیلی سر به سرشان میگذاشتید.
من با همه رفیق بودم. آن موقع مثل الان پول نبود و رفاقت زیادی بین بازیکنان تیم ملی بود. الان پول نباشد، بازیکن غُر میزند.
* ادای کسی را هم در میآوردید؟
هنر ادا در آوردن ندارم. مهرداد میناوند استاد تقلید صدا بود. او واقعا هنرمند است. سر به سر کسی میگذاشتم، اما ادای کسی را در نمیآوردم. الان به ندرت بازیکن در حد ستاره پیدا میکنید. در زمان ما سر به سر چه کسی میتوانستیم بگذاریم؟ علی دایی، احمدرضا عابدزاده، حمید استیلی، علیرضا منصوریان و ...؟ اینها برای خودشان اسمی داشتند. همانطور که گفتم شلوغ بودم و چرت و پرت زیاد میگفتم، ولی ادای کسی را در نمیآوردم. الان نیز همبازیهای سال 98 دور هم جمع شویم، میخندیم و مسخره بازی در میآوریم.
* از علی دایی بگویید که رابطه شما و او سینوسی پیش رفت.
من با علی رابطه خوبی داشتم، دو بار با او حرفم شد، یک بار قبل بازی با استرالیا و یک بار هم دیدار با آمریکا. شاید رفاقتی نداشتیم، اما دوستان خوبی بودیم.
* هنوز هم اعتقاد دارید، فوتبال ما ناپاک است؟
صددرصد. دو دسته آدمها حرف از فوتبال پاک میزنند، کسانی که منافعشان در فوتبال است که زیر سؤال نروند و کسانی که اصلا در این فوتبال حضور ندارند. 80 درصد فوتبال ایران ناپاک است. آلودگی بین بازیکنان وجود دارد، هر چند بازیکن سالم هم داریم. در لیگ دسته اول شاهد بودم که میگفتند 5 میلیون میدهیم، دفاع چپ فلان تیم پنالتی بدهد، 10 میلیون میدهیم تا گلر اخراج شود. به مربی آنقدر پول میدهیم تا سه بازیکن خوبش را بازی ندهد.
* چه صحبتی با بازیکنان امروزی دارید؟
چیزی نمیگویم، چون به حرف ما گوش نمیدهند. صلاح خویش، خسروان دانند.
* حاضرید سرمربی استقلال یا پرسپولیس شوید؟
اصلا به این چیزها فکر نمیکنم. کسانی که به این مسائل فکر میکنند که چرا فلانی سرمربی تیم ملی است یا چقدر پول دارد، پیر میشوند.
* مگر میشود پیشنهاد بدهند و فکر نکنید؟
بحث من این نیست، قطعا هر کسی باشد قبول میکند، اما منظور من شرایط فعلی است. من نه پرسپولیسیام نه استقلالی.
* ممکن است خداداد روزی سرمربی تیم ملی شود؟
به این موضوع هم فکر نمیکنم. برخیها مدام به این چیزها فکر میکنند، کسانی که دچار خودبزرگبینی هستند. من هر زمان شرایطش پیش بیاید، قبول میکنم، چون کارم فوتبال است.
* با نام افراد زیر اولین چیزی که به ذهنتان میرسد، بگویید:
خداداد عزیزی: شغال تیزپا!
علی دایی: شناسنامه فوتبال ایران
مهدی مهدویکیا: بدون شک موشک قارهپیما
مهدی هاشمینسب: رفیق خوب
علیرضا منصوریان: نمیدانم! همبازی سابق در تیم ملی
عابدزاده: عقاب، هر وقت با او تماس میگیرم، یا عقاب صدایش میکنم یا حاج احمد.
استقلال: محبوب نصف ایرانیها
پرسپولیس: محبوب نصف ایرانیها
برانکو: مربی آرام و دل و جیگردار
بلازویچ: پیرمرد عصبانی