به گزارش مشرق، این جنایت، خرداد سال 83 در یکی از خانههای کمالشهر کرج رخ داد که در جریان آن زنی بهنام«شهلا» کشته شد. ساعتی پس از جنایت، شوهر مقتول خود را به پلیس معرفی کرد و پرده از راز جنایت برداشت.
او بهکارآگاهان گفت: «چند وقتی بود که با همسرم بر سر مسائل مختلف خانوادگی اختلاف داشتیم. او هم از خانه قهر کرده و به منزل دخترم رفته بود. از آنجا که زمان امتحانات فرزندان نوجوانم فرا رسیده بود دامادم از من و همسرم خواست که دعوا را کنار بگذاریم و اختلافهایمان را حل کنیم. اما فردای همان روز با همسرم مشاجره کردیم. من که عصبانی بودم با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم ضربهای به شکمش زدم.»
پس از اعترافهای متهم 50 ساله وی در دو مرحله محاکمه شد. سرانجام پسران مقتول با اعلام رضایت، از قصاص پدرشان گذشتند و از دادگاه خواستند که پدرشان باید متعهد شود که وقتی از زندان آزاد شد از تهران مهاجرت کرده و هیچ وقت به سراغشان نیاید و هیچ تماسی هم با آنها نگیرد!
این اظهارات پسران مقتول در دادگاه باعث شد متهم که به سختی نفس میکشید و به بیماری آسم مبتلا بود به گریه بیفتد. اما برخلاف رضایت پسران قاتل خواهران مقتول کماکان از قضات خواستار قصاص متهم بودند.
در حالی که نمیتوانستند تفاضل دیه را پرداخت کنند و قضات از آنها خواستند هر چه زودتر در این رابطه تصمیم بگیرند و بیشتر از این موجب اطاله دادرسی نشوند.پس از پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند تا درباره سرنوشت متهم تصمیم بگیرند.