سرویس جهان مشرق - در روز ۷ آپریل، به دستور رییس جمهور آمریکا، دانلد ترامپ، ۵۹ موشک تاماهاوک از عرشه دو ناو آمریکایی مستقر در شرق مدیترانه به پایگاه هوایی «الشعیرات» سوریه شلیک شد. قیمت هر یک از این موشک های کروز حدود یک میلیون دلار بود و البته نتوانست آن خسارت هایی را که از چنین حمله ای با این حجم و هزینه انتظار می رفت به نیروی هوایی سوریه وارد کند.
کم تر از یک هفته بعد، در یک اقدام عجیب دیگر، نیروی هوایی آمریکا بمبی را که گفته می شود قوی ترین سلاح غیر-هسته ای این کشور است روی مواضع داعش در ولسوالی اچین در ولایت ننگرهار افغانستان انداخت که طبق گزارش ها منجر به نابودی شبکه ای از غارها و تونل های داعش و ۳۶ نفر از اعضای این گروه شد. هر واحد از این بمب طبق برآوردها بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون دلار قیمت دارد.
بمب فوق الذکر موسوم به GPU-۴۳، از رده بمب های MOAB یا Massive Ordenance Air Bomb است که به «مادر همه بمب ها» معروف است. هر یک از این بمب ها ۲۱۰۰۰پاوند وزن دارد و حاوی ۱۱ تُن تی ان تی است و شعاع برد تخریب آن به یک مایل می رسد. گفتنی است این بمب های استراتژیک مستقیما توسط خود نیروی هوایی آمریکا و نه طرف سومی مثل لاکهید مارتین یا بوئینگ تولید می شود. گفتنی است که هزینه هر ساعت پرواز عملیاتی بمب افکن «لاکهید MC-۱۳۰» که می تواند این بمب ها را حمل و پرتاب کند، حدود ۳۲.۰۰۰ دلار است. این موشک پیش از شروع جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ آزمایش شد و اکنون بعد از ۱۴ سال برای اولین بار در میدان نبرد مورد استفاده قرار گرفت.
این توضیحات از این باب داده شد که معلوم شود حمله موشکی به سوریه و حمله با «مادر همه بمب ها» به داعش در افغانستان، یک حمله معمول با تسلیحات معمول نبوده است و قطعا هدف آن محدود به زدن چند هواپیمای نیروی هوایی سوریه و یا کشتن چند داعشی و تخریب چند تونل زیرزمینی نبوده است.
«جاناتان کارل»، خبرنگار شبکه ABC News در گزارشی در اکتبر ۲۰۰۹ از قول سپهبد «هربرت کارلیزل» از فرماندهان نیروی هوایی آمریکا نوشت که «مواب» برای "حمله عمقی به تاسیسات هسته ای زیرزمینی ایران همچون نطنز یا قم مناسب است."
بعد از کاربرد این بمب در افغانستان توسط نیروی هوایی آمریکا، «ربکا زیمرمان» تحلیل گر موسسه «رَند» RAND به مجله آمریکایی «Wired» در تفسیر آن چنین گفت:
" به طور کلی کاربرد چنین بمب بزرگی در این مقطع شاید هشدار گسترده ای به سایر کشورهاست که از انجام بازی های خطرناک با ایالات متحده بپرهیزند."
لازم به ذکر است که گروه داعش در افغانستان که به «دولت اسلامی ولایت خراسان» معروف است تنها چند صد عضو دارد و شبکه تونلی مورد استفاده این گروه در ولسوالی اچین در دهه ۱۹۸۰ با نظارت سازمان سیا برای مقابله مجاهدین افغان با ارتش اتحاد شوروی ساخته شده بود و به احتمال قوی با بمب های اصطلاحا «سنگر شکن» معمولی تر و ارزان قیمت تر هم قابل نابودی بودند.
«آویک سِن»(Aveek Sen) نویسنده وبسایت «Daily O» در مقاله ای با عنوان «آمریکا با کاربرد مادر بمب ها به دنبال دادن چه پیامی است؟»، سه پیام برای آن ذکر می کند:
۱-ایالات متحده هنوز بازیگر جدی در آینده نزدیک در افغانستان است، به رغم این که طالبان در سال گذشته در عرصه میدانی موفقیت زیادی در افغانستان داشته است.
۲-چون محل بمباران در نزدیکی مرز افغانستان با پاکستان بود، این پیامی به اسلام آباد هم هست که حمایت و پشتیبانی جدی تری از عملیات آمریکا در افغانستان نشان دهد.
۳- این هشداری به روسیه، چین و ایران است که دست و پای خود را جمع کنند و از این پس منافع و دغدغه های آمریکا را بیشتر لحاظ کنند.
«کریس هیوز»، در مقاله ای در روزنامه «Mirror» انگلستان نوشت:
" شاید مهم ترین وجه ماجرا این است که این اقدام، پیامی بسیار بلند و رعب آور برای کره شمالی و سایر کشورهایی است که برای آمریکا شاخ و شانه می کشند، همچون سوریه، روسیه و ایران، این که آمریکا به اندازه کافی(تسلیحات پیشرفته برای مقابله) دارد."
روزنامه بریتانیایی «ایندیپندنت» هم در مقاله ای در ۱۵ آپریل با عنوان «چه گونه آمریکا مادر بمب ها را در افغانستان انداخت؟» خط تحلیلی مشابهی را مطرح می کند و به کارگیری این بمب را، بیش از کشتن چند داعشی و تخریب چند تونل می داند و ان را پیامی به روسیه، چین، کره شمالی و ایران می داند. البته نویسنده این مقاله، «کیم سانگوپتا» این هشدار را هم به دولت امریکا می دهد که در صورتی که روابط واشینگتن و مسکو از این هم تیره تر شود، بعید نیست که مسکو کشورهای متخاصم با آمریکاف مثلا ایران، را به «پدر همه بمب ها» مجهز کند، یعنی نسخه روسی «مواب» که ۴ برابر آن قدرت دارد.
در مجموع، با عنایت به رجزخوانی های ترامپ برای ایران، حتی پیش از انتخاب شدن و رفتنش به کاخ سفید و ادبیات ضدایرانی فزاینده او در ماه های اخیر، چندان دور از ذهن نیست که دولت آمریکا با یک حمله موشکی در حوزه نفوذ ایران در غرب آن(سوریه) و کاربرد خاص ترین بمب غیرهسته ای خود در حوزه نفوذ ایران در شرق(افغانستان) قصد دادن پیامی به ایران را داشته باشد. اما آیا ارتباطی هم بین این دو مورد و مسایل داخلی ایران وجود دارد؟
.......
در تاریخ ۵ آپریل(۱۶ فروردین)، رسانه های آمریکایی از تاخیر در ارایه طرح پیشنهادی شماری از سناتورهای آمریکایی برای اعمال تحریم های تازه علیه ایران خبر دادند. در ماه مارچ، گروهی از سناتورها از هر دو حزب آمریکا ماه گذشته میلادی طرحی را ارائه کردند که به بهانههای غیرهستهای تحریمهای تازهای علیه ایران وضع میکند.
«باب کورکر» رئیس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا درباره علت این تاخیر گفت که به دلیل نگرانی اتحادیه اروپا از اثرگذاری این طرح بر انتخابات ریاست جمهوری ایران، بررسی این تحریمها فعلا متوقف شده است.
کورکر که از جمله ارائهکنندگان این طرح هم هست، در نشستی که در مورد روابط با اتحادیه اروپا در سنا تشکیل شد، گفت: «به دلیل نگرانی هایی که از واکنش احتمالی اتحادیه اروپا وجود داشت، طرح تحریمهای ایران که چندین نفر از سناتورها از آن حمایت میکنند، در حال حاضر امکان مطرح شدن نیافته است.»
نگرانی مورد اشاره کورکر از این بود که تصویب این طرح موجب اثرگذاری منفی بر انتخابات ریاست جمهوری ایران شود. به بیان دیگر، اتحادیه اروپا از بیم این که تصویب تحریم های جدید که نقض فاحش برجام است، موجب اثرات منفی بر وجهه دولت روحانی در آستانه انتخابات آتی شود، خواهان تاخیر در تصویب آن در کنگره آمریکا شد.
این تاخیر البته اعتراض شماری از اعضای کنگره را به دنبال داشت. سناتورهای دمکرات بلومنتال، کانز، پترز و کیسی که خود از حامیان توافق هسته ای با ایران بودند، اکنون معتقدند که باید هر چه زودتر ایران را در زمینه آزمایش های موشکی و حقوق بشر تحریم کرد. مثلا سناتور کریس کانز در این زمینه گفت:
" من درک می کنم که برخی اعضای کنگره دغدغه هایی درباره سیاست های داخلی ایران دارند و فکر می کنم باید هم درباره تاثیرات بالقوه(اعمال تحریم های جدید) دغدهغ داشته باشیم. ولی صریحا می گویم که مایلم شاهد پیشروی خود در این زمینه(تحریم ایران) باشد."
یا سناتور میشیگان، گری پترز، در همین مورد گفت: " ما باید ابزاری در اختیار داشته باشیم که مطمئن شویم رفتار ایرانی ها را در مسیر درست هدایت می کنیم. من از این طرح حمایت می کنم و تصویب سریع تر ان را ترجیح می دهم."
با توجه به سوابق طولانی رفتار آمریکایی ها و تاکتیک های کهنه و نخ نما شده «پلیس خوب، پلیس بد»، کاملا مشخص است که اعضای کنگره نقش هایشان را با هماهنگی هم عوض کرده اند، به این معنا که جمهوری خواهانی چون باب کورکر که جزو مخالفان برجام بودند، حال تصویب تحریم ها را به تاخیر می اندازند، و دمکرات هایی که موافق برجام بودند خواهان تعجیل در تحریم های جدید علیه ایران هستند.
باز چندان دور از ذهن نیست که این سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن، دادن پالس هایی ظاهرا متضاد به ایران، با هدف تاثیرگذاری بر عرصه سیاسی داخلی آن است. وقتی این سه اتفاق؛ یعنی حمله موشکی به سوریه، حمله با سوپر-بمب در افغانستان و اقدام کنگره را در کنار هم قرار می دهیم، تفسیر خودمانی و سرراست آن چنین چیزی می شود: ما هوای یک جناح سیاسی را در داخل ایران در داریم و به خاطر گل روی آن فعلا تحریم جدیدی تصویب نمی کنیم، پس شما رای دهندگان ایران، اگر می خواهید که تحریم های جدید تصویب نشود، حواستان به رایی که می دهید، باشد. در صورتی که راه تقابل در پیش بگیرید و کسی را به کرسی ریاست جمهوری بنشانید که راه انقلابی گری را در پیش بگیرد از داغ و درفش نظامی هم ابایی نداریم."
و البته باید به دولت آمریکا و دانلد ترامپ نورسیده و تازه کار در بازار سیاست گفت که مردم ایران اگر از این لفاظی ها و جلوه نمایی های نظامی آمریکا هراسی به دل داشت، ۳۸ سال جانانه پای آرمان هایش نمی ایستاد. از زمانی که پاسداران جوان خمینی، سوار بر قایق های موتوری و مجهز به آر پی جی و کاتیوشا به نبرد ناوهای آمریکایی در خلیج فارس می رفتند، سه دهه گذشته است و اکنون به لحاظ قابلیت های دفاعی ایران فرسنگ ها از آن چه در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود جلوتر رفته است، مضاف بر این که ایمان و اخلاص نسل جدید رزمندگان ایرانی همچنان از جنس شهید «نادر مهدوی» ها و «بیژن گرد»هاست.
سلف ترامپ، جرج دابلیو بوش، که در ضدیت با اسلام و ایران بسیار پیش تر از ترامپ بود و در کاربرد زور و قدرت نظامی آمریکا(در دورانی که هنوز آمریکا یکه تاز دنیا بود) هیچ ابایی نداشت و عملا دو کشور همسایه ایران را اشغال نظامی کرد، در اوج به کارگیری زبان تهدید علیه ایران، در نهان پیام مذاکره و حل و فصل مسایل فیمابین را به ایران فرستاد (مثلا رجوع شود به خاطرات ناصر نوبری، دیپلمات ارشد وزارت خارجه در برنامه جهان آرا در شبکه افق). حال، ترامپ تازه کار و ناشی در سیاست ورزی که جای خود را دارد.
علی الحساب جلوه نمایی نظامی آمریکا با تسلیحات میلیون دلاری و ترکاندن چند داعشی با بمب چند میلیون دلاری و زدن یک پایگاه هوایی سوریه با ۵۹ موشک یک میلیون دلاری که تازه ۳۶ تای آن به هدف نمی خورد، شاید بیشتر به کار حفظ آبرو و ترمیم پشم و پیل ریخته شده کاخ سفید در غرب آسیا و از همه مهم تر دادن اعتماد به نفس به شخص ترامپ بیاید تا اثرگذاری بر اراده ملتی که از این توپ و ترقه در کردن ها در عمر ۴۰ ساله انقلاب خود کم ندیده اند.
http://uk.businessinsider.com/how-much-does-moab-bomb-cost-mother-of-all-bombs-۲۰۱۷-۴?r=US&IR=T\
http://heavy.com/news/۲۰۱۷/۰۴/mother-of-all-bombs-moab-gbu۴۳/
http://www.deagel.com/Defensive-Weapons/GBU-۴۳B_a۰۰۰۹۷۸۰۰۱.aspx
http://www.mirror.co.uk/news/world-news/dropping-moab-bomb-terrifying-message-۱۰۲۲۲۱۹۸
https://www.wired.com/۲۰۱۷/۰۴/mother-bombs-just-waiting-right-target/
https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۶/۰۱/۱۶/۱۳۷۰۵۷۸/
آ