مرتضی نبوی

در مورد مفاسد اقتصادی همه قوا در این مساله سهم دارند، برای اینکه قانون خودش می تواند اگر حساب شده نباشد منجر به یک نظام حقوقی شفاف نباشد می تواند منشاء فساد شود،

سرویس سیاست مشرق -مهمان برنامه این هفته دست خط سید مرتضی نبوی بود؛ کسی که از شناخته شده های  نظام جمهوری اسلامی است و از شاگردان شهید رجایی بوده و البته از هم استانی های شهید رجایی، زندان‌رفته زمان رژیم پهلوی و فعالیت هایی که در آن زمان داشته است در دهه ۵۰، زندان پهلوی را درک کرده  است، بعد از انقلاب به حزب جمهوری اسلامی پیوسته و مناصب مختلفی را هم داشتند، وزیر کابینه نخست وزیر شهید باهنر و نماینده مجلس شورای اسلامی در دو دوره و هم اکنون هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو هیات عالی حل اختلاف قوا.

در ادمه مشروح گفتگوی محمدحسین رنجبران با سیدمرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو هیات عالی حل اختلاف قوا از نظرتان می‌گذرد:

مجری: از مجمع تشخیص مصلحت نظام شروع کنیم، طبق قاعده فکر می کنم باید ۲۴ اسفند احکام جدیدش صادر می شد، ولی به تاخیر افتاده، شما علت تاخیر را می دانید و اینکه چه زمانی انجام می شود؟ ممکن است ارتباطی با انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد؟

بله، البته من اطلاع دقیق ندارم چون این تصمیمی است که مقام معظم رهبری می گیرند و  همانطور که اشاره کردید، ۲۵ اسفند این دوره تمام می شد، شاید این مصادف شدن با انتخابات این دوره ریاست جمهوری و شوراهای شهر باعث شده است به تاخیر بیفتد و احتمالاً بعد از انتخابات اعلام خواهد شد.

مجری: فکر می کنید مجمع بعد از این همه کارکردی که در این مدت داشته است احتیاج به تغییر ساختاری داشته باشد و ممکن است در احکام جدید چنین تغییر ساختاری را شاهد باشیم؟

از آن اطلاعی ندارم اما در عین حال خود ما به عنوان کسانی که چند دوره در مجمع بودیم این احساس را داریم که باید تغییر و تحول در نوعِ سیاستگذاری، در تعریف سیاست‌های کلی و کارآمد بودنشان و اینکه سیاست‌های کلی به نحوی باشند که قابل سنجش و قابل نظارت باشند...

مجری: الان نیست؟

سعی شده در این مسیر به این سمت حرکت کنیم، یا مثلاً فرض کنید بعضی از دوستان چه در خود مجمع و چه در بیرون، شاید نسبت به حجم سیاستها فکر می کنند باید یک بازنگری شود، سیاستهای کلی همانطور که از نامش پیداست کلی باشد و آن جهت‌گیری های اصلی کشور را تعیین کند و در حقیقت جا را برای سیاستگذاری قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی و سیاستهای اجرایی که دولت مسئولش است تنگ نکند.

مجری: حالا مجمع بعد از رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی فکر می‌کنید با جایگاهی که ایشان در نظام داشتند، ممکن است هر کسی رئیس شود، وزن مجمع یک مقدار متفاوت شود نسبت به دوران ریاست آقای هاشمی؟

من فکر نمی کنم یعنی ما اگر یک نگاه نهادی به مجمع داشته باشیم و اینکه یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی است، به هر حال اشخاص می­ آیند و می روند ولی این نهادهای قانونی هستند که استمرار دارند و هر کدام در جایگاه خودشان باید موثر باشند و مورد پذیرش نهادها باشند. حالا بد نیست عرض کنم متاسفانه این جایگاه معمولاً توسط دولتها خیلی آنطور که باید و شاید به رسمیت شناخته نمی شد و با آن خوب تعامل نمی شد حتی در مقاطعی که جوسازی های خیلی سنگینی هم از طریق بعضی از نمایندگان و برخی جریانات سیاسی علیه مجمع انجام می‌شد که مثلاً دارند در امر سایر قوا دخالت می‌کنند، ولی به تدریج این مساله اصلاح شده است، ما در هر حال فکر می کنم مجمع به عنوان مجمع، حد و حدود سیاستهای کلی خودش را مشخص کند و بعضی سیاستهای کلی جایگاه خودش را در نظام پیدا کرده و بعضی ها هم نه.

فرض کنید سیاستهای مربوط به علم و فناوری و دانش که مقام معظم رهبری هم روی آن تاکید داشتند و تاثیرگذار بوده و روند خوبی داشته ولی مثلاً سیاستهای اصل ۴۴ که اقتصادی است که خیلی هم در زمان خودش مهم بود به عنوان یک انقلاب اقتصادی تصور می شد منشاش باشد، آنطور که باید و شاید به آن اعتنا نشد، یک مقدار سلیقه ای برخورد شد؛

مجری: وزن کشی از عملکرد قوا دارید در اجرای این سیاستها؟ به اصل ۴۴ اشاره کردید، سیاستهای اقتصاد مقاومتی را هم داریم که ۴، ۵ سال است ابلاغ شده، اینکه بررسی کنید ببینید کدام قوه کارش را درست انجام داده است، کدام قوه عقب است؟ کدام بهتر انجام داده است، چنین چیزی در مجمع اتفاق می افتد؟   

طبق قانون اساسی اصل ۱۱۰ نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی به عهده رهبر معظم انقلاب است، ایشان سال‌هاست این مسئولیت را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرده‌اند، تفویض کرده‌اند و باز طبق قانون  اساسی همان اصل ۱۱۰ ایشان می توانند چنین کاری را بکنند،

در مجموع خیلی قابل قبول نیست یعنی آنطور که شاید و باید سیاست‌ها نهادینه بشود در فرآیند برنامه­ ریزی کشور، من خودم راضی نیستم.

مجری: ممکن است در دوره جدید یک تحولی اتفاق بیفتد که این نظارت یک نظارتِ قوی‌تر و موثرتری بشود؟

باید منتظر باشیم ببینیم چه...

مجری: احتمالاً آسیب شناسی شده است؟

بله؛ آسیب شناسی شده و خدمت مقام معظم رهبری هم منعکس شده است یعنی چند جلسه ما در مجمع داشتیم حتی در این دوره فترت بین اواخر اسفند تا دوره جدید هم یک جلساتی داشتیم که نظرات بین اعضا خدمت مقام معظم رهبری منعکس شد که مثلاً چه تجدیدنظر و اصلاحاتی به عمل بیاید.

مجری: تحلیل شما از اینکه رئیس مجمع چه کسی خواهد بود، چیست؟

من با آن نکته ای که خدمت عرض کردم به نظرم ما اگر نظر نهادی داشته باشیم مهمتر است، یعنی ما رئیس مجمع را یکی از اعضای مجمع در نظر بگیریم که خب جلسات را اداره می‌کند، جایگاه نهادی مهم است بالاخره یک نهاد مشورتی است.

مجری: جایی گفته بودید در یک جلسه که چند سال پیش خدمت رهبر انقلاب با اعضای مجمع داشتید، حضرت آقا تذکری به اعضای مجمع دادند که می خواستند آن زمان رسانه ای نشود، الان امکانش هست بگویید چه تذکری بوده است؟

موضوعش را بفرمایید؛ چون زمان گذشته و فاصله افتاده..

مجری: مثال زده بودید که باید دقت کنیم که برخی حرف‌ها کجا زده شود که وحدت به هم نخورد و به این اشاره کرده بودید که حضرت آقا در جلسه ای به مجمع تذکر داده بودند..

یادم هست ایشان خواستند فیلمبرداری هم نشود و راجع به اظهارات و موضع‌گیری بعضی از اعضای مجمع شاید مثلاً ریاست مرحوم مجمع یک بحث‌هایی را مطرح کردند که منشاء سوءاستفاده نشود.

مجری: هیات عالی حل اختلاف قوا چه می کند؟ چند وقت یک بار جلسه تشکیل می دهد؟ آخرین جلسه شما چه زمانی بوده؟

آخرین جلسه ما چهارشنبه گذشته بود؛

مجری: پس منظم جلسه دارید؟

منظم جلسات را داریم و کارهای کارشناسی را پیگیری می کنیم بعد که به یک تصمیمی می خواهد برسد یک جلسه خدمت حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی می گذاریم که تصمیم گیری شود و خدمت مقام معظم رهبری برسد.

مجری: در این جلسات کارشناسی آیا به اختلاف خاصی رسیدگی کردند؟

نه ما درحقیقت به نوعی این جلساتی که به موضوعات خاص اختلافات را بررسی می کرد بیشتر مربوط به دورۀ قبل ریاست جمهوری بود؛

مجری: آن زمان فکر کنم بازار شما داغ تر بود؛

خیلی داغ بود، بازار رسیدگی های موضوعی که نامه هایی که عمدتاً رئیس جمهور وقت می نوشت، رئیس مجلس می نوشت، ممکن بود رئیس قوه قضاییه مساله ای داشته باشد، آنها هم به صورت موردی بحث می شد، روال هم این بود که کارشناسان قوای مختلف دعوت می شدند درباره آن موضوع خاص که محل اختلاف بود نظرات شنیده می شد، یکسری بررسی های حقوقی انجام می گرفت و به یک جمع‌بندی و یک کارشناسی می رسیدیم و خدمت رهبر معظم انقلاب می دادیم، معمولاً هم این نظرات را ایشان ابلاغ به روسای قوا می کردند.

مجری: چیزی از آن روزهای داغ دارید برای ما بگویید؟ همه به نتیجه رسیده باشد یا مثلا جایی ممکن است به نتیجه نرسیده باشد شما ناراحت شده باشید.

ببینید این مقداری که می توانم توضیح بدهم، مثلاً فرض کنید یک برداشت خاص رئیس جمهور وقت از قانون اساسی داشت که مثلاً مجلس در این چارچوب عمل نکرده است، یا حتی شورای نگهبان رعایت نکرده است، راه حل ما این بود که مرجع تفسیر قانون اساسی شورای نگهبان است، آن سوال خاص را ارجاع می دادیم به شورای نگهبان، از آنها می خواستیم در مورد این اصل قانون اساسی تفسیر کنند، بعضی ها هم نه، مثلاً قوانین عادی روشن بود که حق با کیست، اینها اعلام می‌شد منتها سیاست هیات عالی حل اختلاف این بود که اطلاع رسانی نداشته باشد، برای اینکه خودش می توانست منشاء اختلاف جدید باشد

مجری: بین خود شما هم اختلاف به وجود می آید؟

به هر حال آنجا طبق آئین نامه ای که در ابتدا در جلسات متعددی وقت گذاشتیم و آئین‌نامه به تایید رهبری رسید، یک قاعده ای داشت برای اینکه آنجا هم چگونه به تصمیم برسیم، اکثراً به اتفاق نظر می‌رسیدیم. چون بالاخره خیلی باید بحث می کردیم یعنی واقعاً باید یک نظر کارشناسی می دادیم که تا حد زیادی مورد قبول هر سه قوه باشد؛

مجری: آیت الله شاهرودی چقدر از حق ریاست شان در اینجا استفاده می کنند؟

اصل بر این بود که ما به اتفاق نظر برسیم، بعضی مواقع هم به هر حال پیش می آمد...

مجری: مثلاً سر قضیه ای که سر لایحه ششم همین دولت داده بود چیزی به شما ارجاع داده شد که بین دولت و مجلس اختلاف شد که گفتند لایحه برنامه ششم، چیزی که دادند احکام است و لایحه نیست؟

نه در این مورد خاص، ریاست مجلس نامه نوشتند خدمت مقام معظم رهبری، ایشان مستقیم تعیین تکلیف کردند؛ یعنی نظری داده بودند مثلاً دولت همکاری کند که این لایحه بیاید فرم لایحه برنامه بدهند اگر هم نشد خود مجلس وارد شود که رهبری هم این نظر را تایید کردند.

مجری: بعضی چیزها را ایشان خودشان راساً اقدام می کنند بعضی ها را به شورای عالی حل اختلاف واگذار می کنند؛

بله، در این مورد مستقیم پاسخ داده بودند.

مجری: در دوره ۴ ساله اخیر کار شما کمتر بود؟

بله، شاید موارد خیلی محدود بود؛ یک مورد همان اول دوره بود که ارجاع شد.

مجری: مورد چه بود؟

یک طرحی را مجلس تصویب کرده بود در مورد اجرایی شدن اصل هشتم قانون اساسی که امر به معروف و نهی از منکر است، چون این هنوز قانون ندارد، دولت هیچ وقت لایحه نداده است، لذا مجلس طرح داد، دولتی ها هم مخالفت جدی با آن داشتند، در این مورد البته چون روزنامه دولت این مساله را افشا کرد من اینجا اطلاع‌رسانی می کنم وگرنه بنای ما به اطلاع رسانی نبود.

مجری: حتی بعد از آن؟

بله، ولی آنها اعلام کردند و نامه نوشتند و خواسته بودند این طرح متوقف شود تا اینکه مثلاً دولت یک لایحه بدهد، منتها زمانی این نامه به دست ما رسید که کار از کار گذشته بود، یعنی آن مهلت ریاست جمهوری برای ابلاغ مصوبه گذشته بود و رئیس مجلس مصوبه را ابلاغ کرده بود و در حقیقت آن طرح قانونی شده بود.

مجری: بعد هیات عالی حل اختلاف قوا این احکامی که دارند، تاریخ ندارد؟ یعنی جاری و ساری است و دوره ای نیست؟

نه، آنطور که خاطرم هست اینها زمان دار است.

مجری: زمانش چند ساله است؟

فکر کنم احکام مقام معظم رهبری معمولا ۵ ساله است.

مجری: چرا ما نتوانستیم آنطور که باید و شاید با مفاسد اقتصادی مبارزه بکنیم، بخصوص در سطح کلان که مسئولان ما باید بیایند وسط میدان؟ به عنوان کسی که بازوی مشورتی رهبری در مجمع تشخیص مصلحت و هم در شورای عالی حل اختلاف قوا هستید، در این زمینه سهم کدام قوه و قصور کدام قوه را بیشتر می بینید؟

در مورد مفاسد اقتصادی باید بگوییم همه قوا در این مساله سهم دارند، برای اینکه قانون خودش می تواند اگر حساب شده نباشد منجر به یک نظام حقوقی شفاف نباشد می تواند منشاء فساد شود، سیستم اداری و نظام اداری یک بروکراسی که کارآمد، سالم، شفاف، روان و پاسخگو نباشد می‌تواند منشاء فساد شود و همچنین قوه قضاییه که هزینه‌بر نباشد، مردم راحت بتوانند به آن مراجعه کنند و با دقت و سرعت بتوانند به حل اختلاف برسند، اینها هم وجود دارد.

یک نکته هم قابل توجه است و آن اینکه اگر ما فکر کنیم با چند مورد و مثلاً با چند دانه درشت برخورد شود، ریشه فساد قطع می شود، به نظرم این اتفاق هم نمی افتد. برای اینکه به نوعی ساختارهای ما فساد را بازتولید می کند، به نوعی می توانیم بگوییم ساختاری شده است، دلیلش هم این است که اقتصاد ما متکی به رانت نفت  است و اقتصادهایی که اصولاً رانتی هستند یک درآمد قلمبه‌ای در اختیار دولت است، به طور عادی در آن این فسادها به وجود می آید مگر اینکه حساب درآمد نفت را از بودجه های دولت جدا کنند، یعنی مستقیم فروش نفت خام و درآمد حاصل از آن وارد خزانه دولت نشود.

بعضی از کشورها این تجربه را دارند، ما هم در این دوره ها تلاش کردیم که به نوعی این مساله را حل کنیم، یک وقتی حساب ذخیره ارزی را درست کردیم تا حدی موثر بود اما وقتی که به شاخص های عملکرد دولت‌ها برمی‌گردیم یکدفعه درآمد نفت زیاد شد دولتها با عجله می روند از اینها استفاده می کنند، واردات انجام می دهند و به تولید داخلی لطمه می زند و اقتصاد به هم می‌ریزد. به هر حال رانت نفت می آید فساد تولید می کند، از دولت سرازیر می‌شود به قوه قضاییه، به قوه مقننه به نوعی این تاثیرگذار می شود.

مجری: قبول کنید این برخورد قاطعی هم که شما می گویید برخورد قاطع انجام دادنش باز جلوگیرهای بیشتری می کند تا انجام  ندادن آن؛

من عرض نکردم نباید برخورد شود.

مجری: فرمودید ریشه کن نمی شود ولی اثرش را می گذارد؛

حتما باید باشد به هر حال کسی که از قانون تخلف می کند باید قاطعانه با او برخورد شود، بدون ملاحظۀ اینکه چه شخصیتی است، در چه جایگاهی است.

مجری: یک جایی گفته بودید در مبارزه با مفاسد اقتصادی اصلاح قوه قضاییه باید در اولویت باشد که اگر آنجا اصلاح شود بقیه دستگاه ها هم اصلاح می شوند، منظورتان را دقیقاً بگویید.

بله، طبق قانون اساسی مسئول حُسنِ اجرای قوانین قوه قضاییه است یعنی در کشور ما اگر از قانون تخلف شود یا رعایت نمی شود باید بگوییم قوه قضاییه که مسئول این کار است کارآمد نبوده و کارش را خوب انجام نداده است وگرنه باید هر چیزی سر جای خودش باشد، اما اینجا نمی خواهم بگویم همه تقصیرها به قوه قضاییه برمی‌گردد، من اشاره کردم در مورد قوانین، کارشناسان می‌گویند ما با تراکم قانونی روبرو هستم، یعنی در مورد یک موضوعی قوانین متعدد و بعضاً متعارض داریم.

تاکنون در کشور ما تنقیح قوانین انجام نشده است به این معنا که قوانین راجع به یک موضوع همه یک جا جمع شود و آن چیزهایی که متعارض است و یا ناسخ و منسوخ است مشخص شود، این تکلیف قضات و قوه قضاییه است، تکلیف مردم و کارشناسان و همه را روشن می کند.

مجری: یعنی مدنظر هیات عالی حل اختلاف قوا هست که یک جایی تشکیل شود متشکل از سه قوه؟

نه این نظر اولیه است منتها تبدیل به تصمیم نشده است، یعنی یک نظری بود که ما به آن رسیدیم.

مجری: یعنی یک جایی متشکل از سه قوه تشکیل بشوند؛

قوانین خیلی مهم است یعنی ببینید وکلا می توانند از قوانین متعارض اگر خیلی مسلط باشند سوءاستفاده کنند، قضات می توانند سوءاستفاده کنند، قوه مجریه سوءاستفاده کند و مردم هم سردرگم هستند، حقوق اداری خیلی مهم است، یعنی در مراجعه مردم به دستگاه های اداری ببینند چه حقی دارند که آیا دستگاه اداری حقوق اینها را اداره می کند یا نمی کند، آنجایی  که می گویم به قوه مجریه برمی‌گردد همین نظام اداری است.

معمولاً ارباب رجوع راضی نیستند از دستگاه ها، یعنی این دستگاه ها این همه برای آنها بودجه صرف می شود در ایامی که ما یک مقدار با مشکل روبرو بودیم همه بودجه های ما صرف دستگاه های اجرایی می شود برای اینکه کار مردم را تسهیل کنند و تقریباً می شود گفت آن کسی که می خواهد در کارهای خدماتی و تولیدی سرمایه‌گذاری کند پشیمان می شود یعنی آنقدر جلوی او سد می گذارند، مشکلات ایجاد می کنند، بروکراسی های شدید، در حالی که در کشورهای دیگر به سرعت به آنها مجوز تشکیل شرکت می دهند، حمایت های مالی و قانونی می کنند برای اینکه یک نفر بتواند سرمایهگذاری کند، الان اینطور نیست، اما در کارهایی که اصطلاحاً می گویند به صورت دلالی انجام می شود، خرید و فروش ها و معمولاً هم بانکها از این نوع معاملات بیشتر برای دادن  تسهیلات استقبال می کنند برای اینکه پولش زودتر برمی گردد.

یعنی مردم علاقمند هستند، سرمایه دارند، حاضر هستند از خارج بیایند اینجا سرمایه‌گذاری کنند ولی وقتی می آیند باید از آنها استقبال شود نه اینکه آنقدر سنگ جلوی پای آنها بیندازند که پشیمان شوند برگردند بروند و یا حتی کسانی که داخل هستند انگیزه ای برای اینکه در تولید و اشتغال امسال هم سال تولید و اشتغال است، یعنی ذیل آن مساله.

مجری: بعد سر قضیه حقوق های نجومی در جلسات شما صحبتی نشده است؟

نه، به ما ارجاعی نشده است، در مجمع هم صحبتی نشده است.

مجری: چرا جلسات سران قوا درباره مفاسد اقتصادی تعطیل است؟ چیزی که آقا صادر کردند؛

من که سخنگوی آنها نیستم، ببینید من گفتم به صورت ساختاری یک همکاری و یک عزم سه قوه را می‌طلبد که باید دست به دست هم بدهند هم قوانین اصلاح و شفاف شوند، خلاء قوانین برطرف شود، هم نظام اداری ما نظام کارآمد و پاسخگو باشد، حقوق مردم را رعایت کند، فساد در آن نباشد هم قوه قضاییه.

مجری: همین نشستن آقای سران سه قوا به نظرم کمک می کند؛

بله، درباره این مسئله بحث کنند؛ وگرنه مثلاً در یک جلسه بنشینند راجع به موضوع و مورد خاصی بحث کنند که مساله حل نمی شود.

مجری: تا الان روال برگزاری انتخابات را چگونه دیدید و از زمان ثبت نام چیزی بوده که برای شما غیرقابل پیش‌بینی بوده باشد؟

نه تا الان من فکر می کنم چون تایید صلاحیت ها برای انتخابات ریاست جمهوری به عهده شورای نگهبان است آنجا هم یک ابهاماتی و سوالاتی برای جامعه وجود دارد؛ یعنی بالاخره قانونی یا مقررات یا آئین‌نامه ای که شورای نگهبان طبق آن صلاحیت ها را بررسی می کنند چیست؟ این چرا اعلام نمی شود؟

مجری: البته طبق سیاستهایی که شما در مجمع تصویب کردید و آقا در مورد انتخابات ابلاغ کردند، باید تعریف «رجل سیاسی» و این چیزها مشخص شود که متاسفانه به این انتخابات نرسید.

من نمی گویم کار ساده‌ای است شورای نگهبان هم روی این مساله وقت گذاشته است و بحث کرده اما شاید به نتیجه نرسیدند. ولی به هر حال این مهم است یعنی بالاخره اگر قرار این باشد صلاحیت یک نفر صرفاً با نظر آن ۱۲ نفر عضو شورای نگهبان تعیین شود با رای آنها یک حرفی است یک وقتی تطبیق با قانون شود، یعنی حداقلش این است که اگر هم... چون تفسیرِ شورای نگهبان این است که... رئیس مجلس هم گفت که یک طرحی را تصویب کرده بودند که تعریف رجل سیاسی، مدیر و مدبر بود، قانون یک طرحی را تصویب کرده بود، رفت شورای نگهبان، شورای نگهبان گفت این حق خود شورای نگهبان است، حق تفسیر با آنهاست اگر حق شورای نگهبان است، شورای نگهبان بگوید من طبق این آئین‌نامه صلاحیت ها را بررسی می کنم، آن وقت نتیجه این می شود که در ثبت‌نام یک مقدار شرایط خوبی پدید نمی آید.

مجری: اصلاً در شان جمهوری اسلامی نیست! هر دوره هم ما این مشکل را داریم! باید حل شود دیگر.

بله، به نظرم این یکی از آن چیزهایی است که در اول کار توی ذوق می‌زد.

مجری: و اصلا این سیاستهای کلی که مجمع مصوب کرد و آقا هم ابلاغ کردند به نظرم دیگر تکلیف را مشخص کرد؛ چون هر بار ما میان شورا و وزارت کشور بحث و جدل داشتیم، میان جناح های سیاسی،

بله، مثلاً یکی از بحث‌هایی که ما داریم و در آنجا هم آمده است، در رابطه با قانون انتخابات، قانون انتخابات نظام انتخاباتی ما را شکل می دهد، نظام انتخاباتی باید خیلی شفاف باشد، یعنی هیچ کسی نتواند در آن خدشه ایجاد کند چه در داخل و چه در خارج، یعنی اینقدر برای مردم شفاف باشد که هر کسی بخواهد هر شبهه ای ایجاد کند، شبهه تقلب، دستکاری، همه اینها منتفی باشد و اینها هم با ابزار و امکانات امروز فراهم است.

منتها در همین هم ما مشکل قانونی داریم، مثلاً قانون انتخابات را با عجله هر مجلسی می آمده آخر دوره اش به نوعی اصلاح می کرده است.

مجری: یک چیزی هم ظاهرا راجع به قانون انتخابات در مجمع تشخیص هنوز وجود دارد از زمان آقای پورمحمدی که وزیر کشور بودند و به مجمع دادند؛

نه، آن تبدیل شد به سیاستهای کلی انتخابات، آنجا می خواستند بگویند بیاییم یک معضل درست کنیم با یک راه ویژه مساله را حل کنیم که آقا فرمودند نه! سیاستهای کلی.

مجری: تبلیغات رسانه ملی را در این مدت چگونه می بینید؟

تلاشش خوب بوده است، حالا یکسری ابتکاراتی هم دارند و سعی می کنند مشارکت مردم را از طریق شبکه ها جلب کنند.

مجری: فکر می کنید انتخابات امسال ریاست جمهوری یک مرحله ای است یا دو مرحله ای؟

تا الان تصور من این است که دو مرحله ای شود.

مجری: به نظر شما مردم باید بیشتر به چه اولویتی توجه بکنند؟

اولویت مردم حل مشکلات اقتصادی به ویژه مساله اشتغال است و مساله خارج شدن از رکود و اینکه به هر حال هر خانواده ای یک یا چند فرد بیکار در خانواده را دارد تجربه می کند و پیدا کردن شغل، کار سختی شده است.

مجری: جایی گفته بود قوا آنطور که باید و شاید به مردم پاسخگو نیستند، چه در انتخابات ریاست جمهوری، چه مجلس و چه شوراها آن کسانی که انتخاب می شوند بیایند رای مردم را بگیرند و بروند و هیچ نظارتی هم روی آنها نباشد.

این برمی‌گردد به نظام های پشتیبان، یعنی در حال حاضر افراد می آیند به یک شخص رای می دهند، نه به عنوان نماینده یک حزب یا یک جریان سیاسی و لذا آن شخص هم خودش را اول به حزب و جریان خودش پاسخگو نمی‌داند! این هم یک تجربه ای است که ما متاسفانه داریم کسانی که در صندلی ریاست جمهوری جلوس کردند، دیدگاهشان، مواضعشان با قبل از زمانی که رئیس جمهور بودند تغییر کرده، یعنی با بعضی مسائل را که آن زمان کاملاً مخالف بودند و منتقد بودند خودشان به آنها عمل می کنند.

مجری: بعد از توافق برجام خیلی امیدوار بودند گشایش اقتصادی بیش از اینها حاصل شود، برخی معتقدند دولت همه  تخم مرغ ها را در سبد برجام قرار بوده بود و در زمینه اقتصادی نباید این کار را می کرد، بعضی ها می گویند نه این گشایش شروع شده است باید زمان داد تا خودش را بیشتر از این نشان بدهد، شما با کدام نظر موفق هستید؟

من نظرم را قبلاً گفته ام؛ مشکلات اقتصادی ما بیش از آنکه ریشه خارجی داشته باشد، ریشه داخلی دارد، نهایتاً اگر تحریم ها برداشته شود ما راحت‌تر نفت می فروشیم، واردات راحت تر می شود، معاملات ما سریع‌تر با دنیا انجام می شود، مگر ما این دوره ها را نگذرانده‌ایم؟ مسائل اقتصادی ما چون نیاز به اصلاح ساختاری دارد حل نمی شود، یعنی برداشتن تحریم ها نهایتاً بگوییم نفت راحت می فروشیم پول آن هم به سرعت وارد می شود، بعد چه اتفاقی می افتد؟ همان مشکل دولت رانتی، یعنی عیب هایی که وجود دارد دوباره تکرار می شود و دوباره بازتولید می شود.

اگر اقتصاد ما بخواهد اصلاح شود، ریشه اش در داخل است، یعنی کسی از سرمایه های داخلی نمی تواند در جهت تولید و خدمات و اشتغال استفاده کند چگونه می‌خواهد سرمایه خارجی جذب کند؟ می گویند سرمایه‌گذار خارجی نگاه می کند به سرمایه‌گذار داخلی، می‌ببیند اینها اعتماد دارند سرمایه شان را ببرند در کارهای تولید و خدماتی یا نه؟ بعد اگر اینها اصلاح شد ما ظرفیت های خیلی زیادی حتی در داخل داریم، نیروی انسانی داریم که خوشبختانه در بحث های اقتصاد دانش‌بنیان حرف برای گفتن دارند.

یک گزارشی را یک مرکز تحقیقاتیِ معتبر آمریکایی تهیه کرده بود که در سطح دنیا پخش می شود، ظرفیت های ایران را که بررسی کرده بود، از نظر پایه های علمی، از نظر تعداد مهندسی که تربیت کرده است، از نظر نیروی انسانی، از نظر منابع، غیر از انرژیِ نفت و گاز که در دنیا اول است، آب و هوای چهار فصل، موقعیت جغرافیایی که چهارراه دنیا هستیم، اینها ظرفیت هایی است که ظرف ۱۰، ۱۵ سال ما یک اقتصاد در سطح چندم دنیا شویم، فکر می کنیم به صرف اینکه چالشِ هسته ای مان با دنیا و آمریکا حل شود، ما می توانیم اینها را درست بکنیم؟ نه نمی توانیم مگر اینکه در داخل یک تحولاتی ایجاد کنیم. امروزه در دنیا دیگر نمی‌آیند حتی مثلاً به کشورهای جهان سوم کمک کنند که پیشرفت کنند، نمی‌روند برای آنها سد بسازند، برای آنها تاسیسات بسازند کمک می کنند نظام حقوقی‌شان کارآمد باشد.

مجری: چه سالی ازدواج کردید؟

سال ۵۴

مجری: چطور آشنا شدید؟

این رشته هم سر درازی دارد، من چون از زندان آمده بودم، مرحوم ابوی خیلی از دختران فامیل پیشنهاد می داد که ازدواج کنم، من فکر می کردم با افرادی که دنبال زندگی هستند می خواهند خوشبخت شوند و سروسامانی داشته باشند نمی توانم زندگی کنم، آن زمان شنیدم همسر مرحوم ما، خانم نصری خواهر آقای احمد نصری تازه از زندان آزاد شدند، ایشان هم چند سال زندان بودند، ایشان هم همکلاس یکی از خواهران من بود، از طریق ایشان پیغام فرستادیم و بالاخره با ترس و لرزی که پدر مرحومم داشتند راضی شدند این ازدواج صورت بگیرد، ایشان هم از انقلابیون بودند و زندان رفته بودند، منتها ایشان هم مبتلا به بیماری سرطان شدند و در سن ۳۲ سالگی فوت کردند و همسر جدید من آمدند و زحمت کشیدند ۳ فرزند من کوچک بودند و ایشان بزرگ کردند.

مجری: خطبه عقد همسر مرحوم تان را چه کسی خواندند؟

اولی را یک روحانی که در قزوین محضر داشتند خواندند و دومی را حضرت امام (ره) خواندند.

مجری: مهریه چه بود؟

معادل مهریه حضرت زهرا (س).

مجری: الان با خانم هم تفریحی دارید؟ کجا می روید؟

عمدتاً زیارت حضرت رضا(ع)، گاهی هم حضرت معصومه (س) دخترم آنجاست می رویم گاهی برای سال تحویل می رویم.

مجری: اهل غذا درست کردن هستید؟

نه چندان.

مجری: بلد هستید غذا درست کنید؟

[می خندد] همان چیزی که شما بلد هستید ما هم بلدیم.

مجری: در کار خانه کمک می کنید؟

در یک حدی، بله.

مجری: اهل ورزش هم هستید، باستانی کار بودید در دوران جوانی؟

بله، یک زمانی در دبیرستان یک معلمی داشتیم به او خیلی علاقه داشتیم و او الگوی ما بود و دیدیم او اهل ورزش باستانی است، ما هم رفتیم در گود و بعد هم دوره دانشجویی، در کوی دانشگاه تهران آنجا گود داشت، رفتیم دیدیم مرحوم تختی می آیند آنجا و ورزش می کنند.

مجری: الان هم در گود می روید؟

بله، یک مقطعی مرتب می رفتم، جالب بود چون جناب آقای ناطق نوری ایشان هم ورزشکار است، با ایشان قرار می گذاشتیم ساعت ۴ صبح می رفتیم باشگاه و نماز را بعد از ورزش می خواندیم.

مجری: ۴ صبح ساعت کجا باز بود؟

هماهنگ می کردند، یک تیمی بودیم می رفتیم مجموعه مرشد، دو نفری نبودیم یک جمعی بودند می‌آمدند، اصلاً قابل قیاس با هیچ فضای ورزشی نبود، یک صفای خاص خودش را دارد و یک ورزش متراکم و جمعی است.

مجری: پس هنوز می روید و جمع دارید؟

الان هم دکترها به آقای ناطق توصیه کردند ورزش باستانی نکند چند وقتی است کنار گذاشتند؛

مجری: میل هم می گرفتید؟

بله میل و چرخ و همه چیز تمام. حالا من قبلاً بخصوص دوران دانشجویی مرتب کوهنورد نسبتاً حرفه ای بودم، حالا دوباره این را شروع کردم.

مجری: منزل شما کدام قسمت تهران است؟

پایین خیابان منیریه می گویند، خیابان شهید پیران یا انتظام سابق؛

مجری: چند سال است آنجا هستید؟

خیلی وقت است، از همان اواخر دانشجویی سال ۵۰ که مرحوم پدرمان خریدند.

مجری: قطعاً خودتان می توانستید بیایید خیابان های بالاتر، ولی نخواستید درست است؟

بله حالا تبع ما هم اینطور بوده است.

مجری: چرا نخواستید؟

می خواستم با مردم باشم، همانطور که از اول بودیم تا آخر هم باشیم. اولاً فضای آنجا فضای مذهبی است و گفتیم اگر هوای آنجا بود ما مسئولین بی‌عُرضه هستیم نتوانستیم هوای کل شهر را درست کنیم به هر حال ما هم این هوا را بچشیم. در مجموع فکر کردم خیلی با مردم فاصله نداشته باشم.

مجری: خداوکیلی چند درصد از آقایان مانند شما فکر می کنند؟

حالا فکر می کنم کمیت در این زمینه مهم نیست.

مجری: مهم است، من به عنوان جوان نسل سومی که پای منبر شماها بزرگ شدم به نظرم مهم است و مردم به این چیزها نگاه می کنند و آقا هم چندین بار گفتند.

درست است، همین را می‌خواستم بگویم که وقتی مقام معظم رهبری و حضرت امام (ره) اینها را رعایت کردند و می کنند در مورد خودشان و خانواده‌شان، اینها الگو هستند و بقیه هر چقدر عقب بمانند خودشان ضرر کرده‌اند.

مجری: تلفن همراه هم ندارید!

نه ندارم.

مجری: خانواده شاکی نیستند؟

خانمم دارد این را جبران می کند یک وقتی سفر می رویم از موبایل ایشان استفاده می کنیم. (می‌خندد)

مجری: شما از شاگردان آقای دولابی هستید؟

شاگرد که چه عرض کنم! اگر بگویم شاگرد، یکسری ادعا دارد ولی سالیانی را توفیق داشتم محضر ایشان جلساتی را می رفتم، چند سالی هم ایشان مستمراً تشریف می آوردند منزل ما، دوشنبه شب ها و جلسات انسی بود.

مجری: ماحصل این انس و هم‌نشینی برای شما چه بوده است؟

خودشان تعریف می کردند یکی از اولیای خدا را که کارش این بود محبت خدا و اولیای خدا را در دلها ایجاد می کرد و رشد می‌داد، ایشان واقعاً اهل محبت بودند یعنی راه خدا را با محبت طی می کردند، سعی می کردند افراد را با خدا دوست و رفیق کنند.

مجری: حرفها و نظرات ایشان باعث شده بود در شما اثراتی بگذارد که در حیطه کار و فعالیت های سیاسی‌تان هم اثر بگذارد؟

حتماً! یعنی وقتی افراد می آمدند یا جذب می شدند یا دفع می شدند، افرادی که جذب می شدند حتماً تاثیر می گرفتند، خود ایشان می گفتند حرفهای من را ضبط نکنید، ننویسید، با دلتان بخورید و اگر این حرفها را با دلتان بشنوید هر جا لازم شود به دردتان می‌خورد، الان هم در زندگی جابجا این حرفها برایم زنده است و به یادم می آید.

مجری: چطور شد روزنامه رسالت را راه اندازی کردید؟

روزنامه رسالت هم یک تاریخچه ای دارد، ما در دولت اول آقای مهندس موسوی که بودیم، اختلاف نظر اقتصادی پدید آمد آن دوستان طرفدار هر چه بیشتر دولتی کردن اقتصاد بودند، ما هم برعکس می گفتیم اقتصاد مردمی باشد و پشتوانه فکری ما هم جامعه مدرسین، جامعه روحانیت مبارز بودند، بزرگانی از اینجا بودند و آن زمان احساس شد رسانه ای نیست که حرف این دوستان را منتقل کند؛ یعنی دیدگاه های اقتصادی بر مبنای اجتهادی و حوزوی را و این بود که ۴ تن از بزرگان حوزه مدرسین و چند تن از بزرگان سیاسی به این نتیجه رسیدیم که یک روزنامه ایجاد کنیم که این گفتمان منتقل شود.

مجری: الان می دانید تیراژ شما چقدر است و چقدر برگشت دارید؟

نه تنها روزنامه ما، الان روزنامه ها تیراژی ندارند، این شبکه های مجازی که ایجاد شدند کسانی هم که روزنامه خوان هستند در این شبکه ها روزنامه ها را می خوانند، یک مقدار فقط روزنامه از نظر چاپ کاغذ قانوناً بعضی از آگهی ها باید ثبت شود، وجود دارد، من واقعاً نمی دانم عدد تیراژ چقدر است.

مجری: اینکه می گویند روزنامه رسالت نسبت به روزنامه های دیگر در عرصه مطبوعاتی نسبت به روزنامه های دیگر عقب تر است را قبول دارید؟

یک مقطعی ما خیلی تاثیرگذار بودیم، اوایلی که آمد، حتی در دوران اصلاحات خیلی تاثیرگذار بود، آقای انبارلویی هم توضیح دادند، ما دنبال ایجاد جار و جنجال نیستیم، یعنی سعی می کنیم حریم ها را حفظ کنیم، خط قرمزهای قانونی را رعایت کنیم؛ بله! نقض های قابل توجهی هم دارد که بد نیست بگویم ما در طولِ انتشار روزنامه همیشه با مشکل اقتصادی روبرو بودیم؛

مجری: الان منابع مالی شما از کجا تامین می شود؟

عمدتاً از طریق فروش و درآمدهای آگهی‌ها است، ما خوشبختانه از نظر آگهی‌ها وضع مان بد نیست یعنی عمداً درآمدمان از طریق آگهی هاست.

مجری: در کدام دولت بود که عطاءالله مهاجرانی به عنوان معاون حقوقی دولت از شما و آقای توکلی شکایت کرد؟

دولت دوم آقای مهندس موسوی بود، کار غیرمنتظره ای کرده بودند روی لایحۀ بودجه که می‌رود مجلس و بررسی می شود، مُهرِ مهرنامه زده بودند، آقای توکلی یک سرمقاله نوشته بودند در آن مقاله از این استناد کرده بودند و نقد کرده بودند و اختلاف نظر ما با دولت در مواضع اقتصادی بود، اطلاعتش را آورده بودند و نقد کرده بودند، معون حقوقی وقت دولت از ما شکایت کردند که البته تبرئه شدیم.

مجری: شما بودید، آقای عسگراولادی، آقای توکلی، مرحوم آقای پرورش و آقای ناطق که اختلاف نظر داشتید.

بله به نوعی آقای ولایتی، آقای رفیقدوست، آقای غرضی هم کمی جزء مجموعه ما حساب می شد از نظر نوع نگاه اقتصادی.

مجری: ولی آنها در دولت ماندند؟

آقای ولایتی امام اجازه ندادند مهندس موسوی تغییر بدهد، ایشان تقریباً استمرار داشتند و ۱۶ سال وزیر خارجه بودند، ۸ سال زمان دولت مهندس موسوی و ۸ سال زمان دولت آقای هاشمی، رفیقدوست هم، باز ایشان وزیر سپاه بودند به خاطر جایگاهشان امام اجازه ندادند تغییر دهند، ولی بقیه را چون منعی نداشتند تغییر دادند.

مجری: مجلس آن زمان هم، رئیس وقت مجلس هم نزدیک بودند به نظریه...؟

بله بخصوص مجلس سوم.

مجری: بعد جایی گفته بودید دولت زمان جنگ ۱۴ میلیارد دلار پول داشت اما تا سقف ۴ میلیارد دلار برای جنگ می گذاشت؟

بله، بودجه ها تقسیم می کردند بودجه ای که برای دفاع می گذاشت ۴ میلیارد دلار بود؛

مجری: شما هم این نظریه را که برای جنگ کم می گذاشت را قبول دارید؟

آنجا یک تحلیل داشتند، می‌گفتند ما باید نیازهای اولیه مردم را تامین کنیم، چون آن زمان تقریبا تولید داخلی مان کم بود و همه چیز را وارد می کردیم، از پنیر گرفته تا برنج، روغن و کود و همیشه بنادر ما تعداد زیادی کشتی در نوبت بودند، ما چقدر جریمۀ دیرکرد تخلیۀ بار را می‌دادیم اما این را در نظر داریم دستگاه های مختلف هم کمک می کردند به جبهه، مثلا وزارت صنایع به فراخور حال خودش، ما دوره اول در پست تلگراف، تلفن آن زمان بودیم، از طریق مخابرات و پست کمک هایی که می توانستیم می کردیم.

مجری: حزب جمهوری اسلامی هم به خاطر همین اختلافات به نوعی...

بله اختلافات دیدگاه های اقتصادی به نوعی درون حزب منعکس شد، همه ما در حزب هم بودیم و آنجا هم یک تقسیم‌بندی ایجاد شد که به جای دو تا جریان در حقیقت سه جریان پدید آمد.

مجری: گفته بودید حزب جمهوری اسلامی جایی بود که برای نظام کادرسازی می کرد و مثلاً از شهید بهشتی مثال آورده بودید که شهرستانهای مختلف می رفت و حتی خود شما را کشف کرده بود و حتی پیشنهاد داده بود برای خبرگان قانون اساسی که شما خودتان تلاش کردید و آیت‌الله باریک‌بین رفتند، الان ما جایی داریم برای نظام کادرسازی بکند؟ ما واقعاً از جوانی فاصله گرفتیم قبول دارید؟

این یکی از اشکالات ساختاری ماست؛ یعنی این کار را احزاب رسمی، چند حزب جاافتاده در دنیا انجام می دهند، به نوعی حضرت آیت الله مهدوی کنی شاید دانشگاه امام صادق (ع) را به همین منظور ایجاد کردند ولی کاملاً شاید در این مسیر قرار نگرفت ولی به هر حال فارغ التحصیلان آنجا با توجه به اینکه با فقه اسلامی هم آشنا می‌شوند، با معارف اسلامی آشنا می‌شوند، برخی از فارغ‌التحصیلان آنها در نظام موثر هستند.

مجری: جایی گفته بودید که رویه آقای هاشمی این بود کسانی که نظر ایشان را می پذیرفتند جذب می‌کرد، قبول دارید این رویه بسیاری از آقایان است؟

بله.

مجری: یک خاطره ای هم از مجلس چهارم گفته بودید که نماینده مجلس ناظر در شورای ارز بودید که تصمیم گرفته می شد و می گفتید حداقل بانک مرکزی اینها را آزمایش کند و گزارش بدهد؛

نه، پیش‌بینی که با این تصمیم چه اتفاقی می افتد و تصمیماتشان خلق الساعه بود یعنی واقعاً آن مقطعی که ما نوسانات ارزی داشتیم در دوره ای که درآمدها پایین آمد هفته به هفته بانک مرکزی یک بیانیه می داد، یک دستورالعمل جدید می داد و بر اثر آن، یک عده ای ثروتمند می شدند یک عده ای ورشکسته می‌شدند.

مجری: گفته بودید که در جامعه ما طیفی از بروکرات‌ها بعد از انقلاب به یک طبقه تبدیل شدند و همیشه در صندلی های مسئولیت های بالا نشستند، اینها چه کسانی هستند؟

ما آن زمان می گفتیم بروکرات‌ها هستند یا تکنوکرات ها به تعبیر دیگر، مقام معظم رهبری گفتند «اشرافیت جدید»، یعنی کسانی که آمدند مثلاً نماینده یا وزیر شدند یا رئیس بانک‌های مهم شدند، اینها دیگر همینطوری جاهایشان را یک طوری تغییر دادند و در دولت جاخوش کردند و ماندنی شدند.

مجری: حتی یک جایی گفته بودید در دولت دوم آقای احمدی نژاد هم آمدند!

بله! نفوذ کردند سروکله آنها پیدا شدند چون به هر حال به منابع اقتصادی دسترسی داشتند و ریشه داشتند.

مجری: بیشتر در فضای اقتصادی دیده شدند.

بله.

مجری: شما در خرداد ۷۶ سمت آقای ناطق بودید؟

بله.

مجری: فکر می کردید رای نیاورند؟

دیگر بعد از یک مدتی و چند ماه مانده به انتخابات روشن شد، از ابتدا فکر نمی‌کردم.

مجری: آن زمان آقای هاشمی نظرشان مقابل آقای ناطق بود؟

بله، آقای هاشمی به هر دلیلی نمی‌خواست آقای ناطق رئیس جمهور بشود، ایشان نسبت به فعالیت‌هایی که در جامعه روحانیت مبارز انجام می‌شد و ما هم ذیل جامعه روحانیت فعالیت می کردیم، حالا جامعه مهندسین و سایر تشکل‌های اصولگرا، ایشان مثلاً نسبت به آقای ولایتی رضایت داشت مثلاً می‌گفت اگر او را قبول کنید من هم موافقت می کنم ولی آقای ناطق را برنمی‌تافت.

مجری: علتش چه بود؟!

آقای ناطق هم در مجلس چهارم به نوعی مجلس را به صورت مستقل و معتدل اداره کرد، البته شعار روحانیت مبارزه در آن دوره «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی» بود؛ چون مجلس سوم بنا را گذاشته بود مقابله با دولت هاشمی، بخصوص طیف رادیکال موسوم آن زمان می‌گفتند چپ، تلقی آقای هاشمی از حمایت از هاشمی، اطاعت از هاشمی بود، مثلا برنامۀ دوم در مجلس چهارم تصویب شد، آنجا آقای هاشمی قصد داشت قیمت بنزین را آزاد  کند چون یکسری سیاست های تعدیل اقتصادی را دنبال می‌کرد، ما در مجلس چهارم با همت آقای ناطق و آقای جواد لاریجانی مرکز پژوهش‌های مجلس را درست کردیم.

 یکسری بررسی هایی غیر از کارشناسی دولت کردیم دیدیم جامعه ظرفیت آزاد کردنِ قیمت انرژی را و برداشتن بعضی یارانه ها و آزاد کردن کالاهایی اساسی که هنوز توزیع می شد را ندارد و لذا مخالفت کردیم و بالاخره آقای هاشمی قبول کرد و کار کارشناسی ما را پذیرفت و این کار را نکرد، در عکس العمل به این مساله رئیس سازمان برنامه آقای هاشمی بعد از تصویب برنامه دوم استعفاء داد، منتها آقای ناطق در تبلیغاتش یک طوری گفت که گویا کاملاً پیرو و تابع آقای هاشمی است.

مجری: شاید خواست آن قضیه را جبران کند؟

حالا به هر حال در تبلیغاتش اینطور گفت و رقبایش این را به دست گرفتند و گفتند او همان آقای هاشمی است و همان مشکلات اقتصادی تکرار می‌شود.

مجری: جایی گفته بودید هر جایی که افراد را از نظام و بدنه اصولگرایی جدا می‌کنند، به نوعی به آنها مثبت نگاه نمی کنند و برخی زمانی رهبر انقلاب تصمیم می گیرند و در واکنش به آن استعفا می دهند و بعداً به اشتباه خودشان پی می‌برند و به سرعت برمی گردند اما همین افراد از افرادی که در ۸۸ می گیرند مثلا دیر موضع گرفتند کارشان چیز درستی نیست، خودشان دچار چنین چیزی شده بودند، منظورتان چه کسی بوده است؟

من اگر می‌خواستم نام ببرم همان زمان نام می‌بردم! در عالم سیاست بخصوص در کسانی که بالاخره جریانهای سیاسی ما همه مسلمان هستند دیگر، ما اینها را باید یک مطلق‌انگاری نفی کنیم و یک تعبیر خلوص‌گرایی یعنی اینها خالص نیستند که به نوعی شاید دولت قبل هم گفتار آن شده بود، یک مقدار جالب نیست، مثلا ما چگونه تشخیص بدهیم که شما خودت خالص هستی و کسی که یک مقدار سلیقه سیاسی‌اش با شما متفاوت است آنها ناخالص هستند!

مثلا یک عده موضع گرفتند حالا دیر موضع گرفتند بشوند ساکتین فتنه، دیگر اینها باید از دایره اصولگرایی و دایره نظام حذف شوند، این نه روش حضرت امام (ره) بوده و نه روش مقام معظم رهبری.

مجری: یک جایی هم گفتید یک مجلس می خواست نام اسلامی را از جمهوری اسلامی بردارد؟

همین مجلس ششم بود دیگر! دنبال این بودند رفراندوم درست کنند که رفراندوم‌شان هم قانونی نبود، چون رفراندومی که در قانون اساسی پیش‌بینی شده است جایگزین مجلس می شود در بعضی از قانونگذاری ها، نه این رفراندوم که بخواهد نظام را تغییر بدهد.

مجری: شما با سعید حجاریان رفیق هستید؟

بله، از قبل انقلاب رفیق هستیم و نقطه آغاز رفاقت قبل از انقلاب بود.

مجری: ایشان هم‌استانی شما هستند؟

نه ما در تهران آشنا شدیم؛ در جلسات قرآن می رفتیم البته با ایشان با چند سال فاصله از دانشکده فنی فارغ‌التحصیل شده، منتها من سال ۵۰ فارغ التحصیل شدم ایشان همزمان یا بعد از انقلاب.

مجری: هنوز رفاقت ادامه دارد؟

بله.

مجری: ولی تفکرات سیاسی ۱۸۰ درجه متفاوت است!

مشکل رفاقت ما با اصلاح طلبان به هم نخورده است.

مجری: بعد از فتنه ۸۸ که ایشان یک مدت زندانی بودند شما رفتید دیدار ایشان، چیز خاصی در آن دیدار گذشت؟

نه، ایشان یکسری بینش ها و نگرش هایی پیدا کرده که ظاهراً دیگر دستخوش تغییر نیست. ثابت است.

مجری: شما به او توصیه ای نکردید؟

نه، بحث می کنیم، ایشان خودش را در جایگاهی نمی بیند که کسی به او توصیه کند [می خندد] ایشان خودش را در موضعی می بیند که شاید بتواند ما را هم اصلاح کند، اصلاحاتی کند.

مجری: آخرین باری که مناطق محروم رفتید چه زمانی بود؟

زمانی که من وزیر بودم تقریباً همه ایران را گشتم، مناطق مختلف می رفتیم بشاگرد که آن زمان راه نداشت، جاهای مختلف ایران را دیدم و در دوره نمایندگی هم دیدم اطراف و بیخ گوش تهران هم جاهایی است که واقعاً محروم است، در طول انقلاب خیلی از استانهای محروم از محرومیت بیرون آمدند ولی اطراف تهران این محرومیت را داشت.

مجری: بعد از ۳۷، ۳۸ ما باید هنوز مناطق محروم داشته باشیم؟

بله، این هم یک سوال جدی است؛ ما نقاط قوت خیلی خوبی در انقلاب داریم مانند اینکه توانستیم استقلال سیاسی‌مان را حفظ کنیم و به دست بیاوریم، از نظر امنیت جایگاه و تاثیرگذاری‌مان در منطقه در سطح دنیا، پیشرفتهای علمی و فناوری ما در رشته های مختلف بعضاً پیشتاز هستیم اما در بحث اقتصادی متاسفانه با چالش روبرو هستیم.

مجری: آخر برنامه با دست خط شما تمام می شود.

«بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس خدایی را که قرآن و بیان را یاد داد و انسان را آفرید، درود بر خاتم پیامبران و اهل بیت بزرگوارش قرآن را درست تفسیر کردند و خود، قرآن مجسم و ناطق بودند، امید است همۀ ما و به ویژه مسئولان محترم و کارگزاران نظام همانطور که حضرت امام(ره) وصیت فرمودند به قرآن و عترت تمسک جویند، در زندگی سیاسی زهد و تقوا را پیشه گیرند و خود را خدمتگزارِ مردم خوب، نجیب، شریف و وفادارمان بدانند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس