به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، دوران دفاع مقدس به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای تاریخ کشور، از آنجا که از محکمترین ستونهای حفظ انقلاب اسلامی به شمار میرود، همواره از سوی رهبر معظم انقلاب و مردم، مورد تاکید و دقت قرار گرفته است.
این دوران از با ارزشترین گنجینههای معنوی و فرهنگی کشور است که تنها با قلمی شیوا، بیانی صریح و روایتی مستند میتواند مورد استحصال و اکتشاف هنرمندان و نویسندگان کشور قرار گیرد تا علاوه بر تحکیم ماندگاری آن، پیرایهها و دستاندازیها به وقایعاش، پالایش شده و اثری درخور و مستند در اختیار نسلهای بعد از جنگ قرار گیرد.
اما در میان آثار منتشره در این حوزه برخی کتابها به شکلی دیگر بر تارک مجموعه کتب دفاع مقدس درخشیدهاند و آن هم تقریظ رهبر معظم انقلاب بر حاشیه برخی از این آنهاست.
از این رو بر آن شدیم تا ضمن گفتگو با صاحبان کتابهایی که مورد تقریظ رهبر معظم انقلاب قرار گرفتهاند، به بررسی وجه تمایز آن آثار و کشف نوع نگاه معظم له به کتابهای دفاع مقدس نیز بپردازد.
خبرنگار ما گفت وگویی با «حمید حسام» ترتیب داده است که ماحصل آن را میخوانید:
حمید حسام در سال 1340 در همدان متولد شد. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران است که جوانی خود را در جبهههای حق علیه باطل سپری کرد و همین مساله باعث شد تا دفاع مقدس رویکرد اصلیاش در نوشتن و خلق آثار باشد.
وی سالها معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بوده است که در زمینه نویسندگی نیز کارنامه قابل توجهی دارد. در زمینه داستان کوتاه، کتاب «دهلیز انتظار»، در بخش خاطره کتاب «غواصها بوی نعنا میدهند» و کتاب «دلیل» و در بخش رمان «راز نگین سرخ» و کتاب «عقیق» مجموع فعالیتهای این نویسنده را تشکیل میدهند.
حمید حسام با کتاب "غواصها بوی نعنا میدهند" که نوعی خاطرهنگاری در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبی معرفی شد؛ به دنبال آن داستان بلند «راز نگین سرخ» را در سال ۷۸ به دست چاپ سپرد. مجموعه داستانهای کوتاه «دهلیز انتظار» مدتی پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسی ترجمه و منتشر شد. همچنین کتاب «مسیح رزم» را نیز در ژانر خاطرهنگاری منتشر کرده است.
اصل مطلب تقریظی که حضرت آقا برایتان نوشتند چه بود؟
ایشان عبارتهایی کمسابقه در تقریظ بیان کردند، شوق وشیدایی در واژهها پیداست، که در قالب شعر دیدگاه و احساس خودشان را بیان کردند. متن شعری که حضرت آقا در تقریظ کتاب «آب هرگز نمیمیرد» بیان فرمودند این است که:
«درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم
لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم »
این شعر تمام احساس حضرت آقا را بعد از خواندن کتاب نسبت به راوی نشان میدهد. حضرت آقا بعد از مطالعه کتاب به دوستان حوزه هنری و آقای مومنی میفرماید: «آقای سلگی که الان در همدان هستند، اگر برایم ممکن بود من به دیدن ایشان می رفتم.»
عظمت شخصیت راوی و صداقت بیان و گفتار وی نشاندهنده عظمت شخصیت و سلامت گفتار ایشان است، انسان وقتی عشق به حضرت ابوالفضل (ع) را در سرتاسر زندگی این جانباز میبیند واقعا شخصیت ایشان را کشف میکند و احساس میکند در همان سالهای خیلی زلال و پاک دفاع مقدس حضور دارد.
کتاب «وقتی مهتاب گم شد» مربوط به زندگی جانباز سرافراز «علی خوشلفظ» است، استفاده مکرر از واژه شهید زنده دفاع مقدس برای ایشان، باز نشانهای از گفتار بسیار صمیمانه و بدون تعارف و در عین سادگی، پرکشش و جذاب ایشان است.
من با این دوستان در سالهای دفاع مقدس آشنا بودم، در صحنه جهاد آن فضاها را که به شکلی تجربه کرده بودم و این افراد در ذهن و باور من جای خیلی وسیع داشتند، اینها در کنار هم نشست و لطف و عنایت الهی بود که در نتیجهاش این 2 اثر را تولید کردم.
چرا فضایی که نویسندگان دیگر ترسیم کردهاند با فضای آثار شما تفاوت داشته است؟
در نگاه نویسندگان دفاع مقدس یک موضوع و مضمون خاص است که بازنویسی میشود. خیلی از کتابهایی که در چند سال اخیر تقریظ شدهاند بیشتر به فضای اسارت و صبوری همسران شهدا در دوری شهیدشان پرداخته اند که هر کدام علیرغم این که شنیدنی و لازم هستند اما یک طیف و رنگ از فضای رزم را بیان میکند.
بنده تلاش کردم تا در آثارم، لایههای عقبتر درگیریها و فضای سنگر را هنگام عملیاتها بیان کنم، وقتی در اردوگاهها و آموزشگاهها جستجو میکنیم حرفهای گفتنی، مضامین، تغییر مکانها، افزایش افراد موثر زیادی دیده میشود که حجم جغرافیایی و اسامی متعدد، کار را سختتر میکند.
پشت فضای رزم، پرداختن به موضوع خانواده، تنوع در شکل و بیان مفاهیمی مثل شجاعت و مظلومیت و صبر کردن در مقابل سختیها، فراغ دوستان و شوق رسیدن، مسائل مهمی هستند که به آنها پرداختهام.
فضای دوم محتویات خودش دارد، نمایش ظرفیت پشت خط و نمایش آمادگی کامل نیروها، در شکل خاطرات خیلی می تواند جذاب باشد.
فضای سوم شهر، ارتباط و به هم پیوستگی پدر و مادر و خواهر و همسران در دوران جنگ و وظیفه و تکلیف آنها با محوریت جنگ را مشخص میکند.
کتابهای «وقتی مهتاب گم شد» و «آب هرگز نمی میرد» به شکل خاطره، روایت قصهگونهای دارند.
در مورد ویژگی کتابهایتان توضیح دهید؟
تعدد مکانها یکی از ویژگی این کتابهاست، که به ابعاد و جنبههای مختلف در این آثار پرداخته شده است.
جنگ ظاهری دارد، «تک و پاتک» و پیروزی و شکست که اینها ظاهر جنگ است اما باطن جنگ شامل روحیات انسانهاست، که اگر این درست و سنجیده دیده شود، اثربخش خواهد شد و همانند عاشورا موج توفندهای است که میتواند حرکتآفرین باشد و قابلیت انسانها را فوق العاده بالا میرود.
کتاب «آب هرگز نمیمیرد» به شخصیت «محمد سلگی»، یکی از جانبازان دفاع مقدس پرداخته که ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل (ع) و به منبع لایزال الهی دارد، این شخصیت از کودکی سینهزن بوده و سقایی را انتخاب میکند.
وقتی به جنگ میرود به گردان حضرت ابوالفضل (ع) میپیوندد و وقتی مجروح میشود دستانش قطع نشده ولی جفت پاهایش را از دست میدهد. اینها ارتباطات معنادار و وسیعی است که در سرتاسر زندگی حماسی محمد سلگی در جریان است و جوشش و حرکتی یکباره نیست، بلکه این مسائل باهم ارتباط معناداری دارند، کار مستند و واقعی است ولی در عین جذابیت، سیر داستانی دارد.
چگونه به دفاع مقدس بپردازیم که از آسیبها در امان باشد؟
باید بیشتر در حیطه دفاع مقدس به جای کارهای سطحی ،آماری وگزارش، از تجریبات افرادی که عمری در این عرصه کار کردهاند بهره برد، تا بتوانیم از فرصتها و ذخایری که در دسترسمان است بهتر استفاده کنیم و فرصتهای باقی مانده را قربانی کارهای کمارزش و سطحی نکنیم.
چگونه در حیطه دفاع مقدس فعالیت کنیم که کمترین آسیبها متوجه اثرمان شود؟
به نظرم میآید بیشتر باید از دیدگاه صاحبنظران استفاده کنیم؛ اگر بخواهیم کار موفق و خوبی ارائه دهیم و از فضای پاک و معنوی سالهای دفاع مقدس فاصله نگیریم باید از دیدگاه افراد دیگر به ویژه آنهایی که در صحنه مقاومت و ایثار، دستی بر آتش داشتند بهره ببریم.
چگونه میتوانیم موفقیت در حیطه آثار دفاع مقدس را تضمین کنیم؟
باید از صحبتها و نظر کارشناسان حوزه ادبیات و شعر بهره ببریم و خود را بینیاز از دانستن ندانیم. طولانیترین دوره مسئولیت در حوزه ادبیات دفاع مقدس را من داشتم و جنگ را نیز تجربه کرده بودم اما با همه اینها خودم را بینیاز از این که پای صحبت کارشناسان بنشینم، نمیدانستم. از زندهیاد قیصر امینپور که پدر شعر انقلاب بود، همفکری و کمک میگرفتم تا حمید سبزواری، مشفق کاشانی و خیلی جوانترهایی که از ذوق و ادبیات و شعر بهره برده بودند و نیز در حیطه کتاب از محضر آقای امیرحسین فردی که پدر داستان انقلاب بودند و نیز بقیه کارشناسان و دوستان دیگر، بهرهمند میشدم.
بنابراین اگر همت و روحیه انقلابی و جهادی سالهای دفاع مقدس در فضای نویسندگی و نشر ارزشهای دفاع مقدس حکم فرما شود، از نتایج ارزشمندتر و بهتری، در زمان کمتری برخوردار میشویم.