به گزارش مشرق، فردا دور آخر مناظره تلویزیونی ۶ رقیب انتخابات ریاست جمهوری است. این مناظره بنا به دلایلی برای همه نامزدها «حیاتی» است و به دلیل همین اهمیت بالا، نامزدها قطعا نمیخواهند این فرصت را از دست بدهند و با دست پر به میدان خواهند آمد. دلیل اهمیت این مناظره اولا به این خاطر است که، آخرین مناظره تلویزیونی است و جایگاه مناظرههای تلویزیونی نیز بین مردم معلوم است. ثانیا، موضوع مناظره، اقتصاد است! و اقتصاد هم، پاشنه آشیل این دولت است.
دولت گمان میکرد، در دو مناظره اول که در مورد فرهنگ و سیاست داخلی و خارجی بود، دست برتر را داشته باشد، اما در این حوزههای غیراقتصادی! هم قافیه را بطور کامل باخت. دلیل هنجارشکنیهای این روزهای آن نامزد خاص، همین مناظره هاست.
دولت با وعدههای اقتصادی و با بهرهبرداری از مشکلات معیشتی ماههای منتهی به سال ۹۲ پیروز شد. مردم امروز منتظر آن «فتح الفتوح» هستند، منتظر نتایج اقتصادی آن «بزرگترین پیروزی دیپلماسی قرن»، منتظر «میوه برجام»، کارگران و اقشار ضعیف جامعه هنوز به ۴۵ هزار تومان یارانه بینیاز نشده اند! چرخ سانتریفیوژها نمیچرخد، چرخ اقتصاد بر عکس میچرخد. رکود، تورم، تعطیلی دومینو وار کارخانهها، بیکاری کارگران، باقی ماندن تحریمها و ...
اقتصاد پاشنه آشیل این دولت است. فردا برای دولت، روز بسیار سختی خواهد بود. دولتمردان هم این مسئله را خوب میدانند و احتمالا خود را برای این شرایط سخت آماده کردهاند. اما نامزدهای دولتی در مناظره فردا، چگونه ظاهر خواهند شد؟ برای فردای مناظره سوم، چه خوابهایی دیده اند!؟
در اینکه دست دولت خالی است شکی نیست. اثبات این ادعا نیز کار زیاد سختی نیست. نگاهی به انتحار نامزد اصلی دولت در همین سه چهار روز گذشته و مقایسه آن با عملکرد ایشان در دو مناظره قبل، به خوبی مؤید این واقعیت است. اگر نامزد کارنامه قابل قبولی داشته باشد، به سیم آخر نمیزند و اگر این کارنامه بین مردم مقبول افتاده باشد نیز، صاحب کارنامه خود را به در و دیوار نمیکوبد. با افتخار متمرکز میشود روی داشتههای خود نه روی تخریب داشتههای دیگران. حمله به سپاه، ارتش، قوه قضائیه و توانمندیهای نظامی کشورمان و اظهارات خلاف امنیت ملی - که بعضا دستاویزی شده برای رژیمهای مرتجع صهیونیستی و وهابی- و در یک کلام، ظاهر شدن در قامت یک اپوزوسیون تمام عیار نظام یعنی، دولت دستش خالی است و چیزی برای عرضه ندارد، یعنی هیجانی کردن فضا برای تعطیل کردن عقل مردم و جمع کردن رای؛ البته این حالت خوش بینانه ماجراست. فردی که امنیت کشور را بدون توجه به شرایط حساس منطقه به هم میریزد، یا فریب خورده و ناخواسته در حال تکمیل طراحی نیمه کاره دشمن هستند. یا به چیزی غیراز انتخابات فکر میکند!
«شاید» به آن نامزد خاص این گونه مشورت داده باشند که، با این روشهای پوپولیستی میتواند قشر خاکستری و«مردّدها» را جذب کرد اما این نامزد خاص متوجه باشد که برعکس، اینگونه قاعده بازی را به هم ریختن، موجب ریزش آراء میشود. در هیچ کجای دنیا مردم امنیت کشورشان را به هیچ قیمتی نمیفروشند. تجمع معجزه گون مردم در ۹ دی ۸۸ که یک بار برای همیشه بساط فتنه را چیدند، نشان داد، حتی کسانی که نظام را هم قبول ندارند، امنیت برایشان مهم است. تصور نگارنده بر این است، شلوغ بازیهای نامزد خاص طی یکی دو روز گذشته، از آراء ایشان حتی در میان اصلاح طلبان کاسته است. در نگاه عموم مردم، امنیت بر هر چیزی ترجیح داشته و چنین نامزدی، با اصلح بودن، کیلومترها فاصله دارد.
اگر چه فردا روز مناظره اقتصادی است اما با توجه به اظهارات عجیب و غریب دولتیها طی یکی دو روز گذشته(مثلا این جمله که اگر به رقبای من رای دهید، آنها در پیاده روها بین مرد و زن دیوار خواهند کشید!، من اینها را میشناسم، ۲۸ سال است که حکم اعدام صادر میکنند و... و.)میتوان پیش بینی کرد، فردا این عده از هرچیزی، با ربط و بیربط خواهند گفت الا اقتصاد!
فردا نامزدهای دولتی و پوششی، به سوالهای اقتصادی، پاسخهای غیراقتصادی خواهند داد. البته برای اینکه عریضه خالی نباشد، احتمالا یک انشاء با موضوع «دستاوردهای اقتصادی برجام» هم قرائت خواهد شد! ممکن است دولتیها در مناظره فردا، اصول اخلاقی و انتخاباتی را نیز مثل قائده بازی رعایت نکنند. اتهاماتی هم به نامزدها و نهادها و سازمانها بزنند. در پاسخ به این سوال مهم افکار عمومی که، «دولت در ۴ سال گذشته، در حوزه اقتصاد چه گلی به سر این مردم زده؟ » بگویند، فضای کشور امنیتی است؛ تبعیض جنسیتی داریم، شبکههای اجتماعی را نگذاشتیم فیلتر کنند، یا از حصر و ممنوع التصویری بگویند، تا از موضوع اصلی مناظره یعنی اقتصاد طفره بروند. رقبا نباید بازی بخورند و قاعده را ببازند. در حوزه اقتصاد دولت حرفی برای گفتن ندارد. نامزدهای محترم از هر جناحی که هستند، مبادا همچون حریف، اخلاق را ذبح کرده و به صورت نظام پنجه بکشند، به نظامی که بعضی از این آقایان(نه همه آنها) با استفاده از آن به آلاف و الوفی رسیدهاند. خروج از موضوع مناظره فردا، همان چیزی است که آنها میخواهند. رسیدن به قدرت ارزش حمله به ارزشها و آرمانهای انقلاب را ندارد، ارزش گرفتن امنیت از امنترین کشور دنیا را ندارد. نامزدها توجه داشته باشند ما مثل آنها نیستیم و معتقدیم، هدف وسیله را توجیه نمیکند. نامزدها از مطالبات اقتصادی مردم بپرسند، از وعدههای اقتصادی که به مردم داده شد سوال کنند. بپرسند چرا آمارهای اقتصادی دولت و تورم با جیب مردم نمیخواند. بپرسند چرا در هر تجمع کارگری که مشارکت میکنند، کارگران آنها را از محل متواری میکنند. کارگرانی که خود آنها گزینش کرده و به محل آوردهاند!
برخی علائم میگویند دولت یازدهم به آخر خط رسیده که به سیم آخر زده است. له کردن دموکراسی، اخلاق، ارزشهای نظام و تحریک قومیتها و مذاهب و از همه مهمتر حمله به امنیت رشکبرانگیزی که با داعش هم نتوانستند آن را از ما بگیرند به قیمت رسیدن به قدرت یعنی، دولت مستقر نه برای مردم و کشور که برای شعارهای انتخاباتی خود هم پشیزی ارزش قائل نیست. اعتدال کجا، انتحار کجا؟
اما فرض بگیرم به جای نصایح دلسوزان و دوستداران خود به نقشههای اطرافیان افراطی خود عمل کردند و فردا، تمام سابقه سیو چند ساله خود در نظام جمهوری اسلامی ایران را هم به چالش کشیدند. آن وقت چه میشود؟
پاسخ این سوال را دیروز رهبر انقلاب به وضوح دادند: «امنیت ملی و آرامش کشور بسیار مهم است و کاندیداهای محترم مراقب باشند بهخاطر خطای در تشخیص، گسلهای اعتقادی، جغرافیایی، زبانی و قومی را تحریک نکنند و در مسیر طراحی ناتمام دشمن قرار نگیرند، زیرا اگر کسی بخواهد برخلاف امنیت کشور اقدام کند، قطعاً با سیلی سختی مواجه خواهد شد. »
شاید برخی اطرافیان دولت، خواب تکرار فتنه ۸۸ را میبینند. اما دیروز رهبر انقلاب پاسخ این عده را هم دادند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با تأکید بر اینکه دشمنان در سال ۸۸ حماقت به خرج دادند و کشور باعظمت ایران را با برخی کشورهای دست چندم که قبلاً با چند ده میلیون دلار در آنها آشوب و ناامنی ایجاد کرده بودند، اشتباه گرفتند، افزودند:« نتیجه آن حماقت، برخورد با دیوار مستحکم اراده و عزم ملی مردم بود. »
این یعنی، تکرار آن حماقت از سوی اعتدالیون، تکرار همان واکنش قاطع مردمی را به دنبال خواهد داشت و تکرار آن واکنش یعنی رسیدن به نقطه بیبازگشت. آقای روحانی! مراقب اطرافیانتان باشید چرا که هیچ ردایی حتی ردای ریاست جمهوری ارزش افتادن در این ورطه را ندارد. با اعتدال آمدید، انتحار کجا، شما کجا؟
جعفر بلوری