به گزارش مشرق، دکتر محمد حسن قدیری ابیانه در یادداشت روزنامه حمایت نوشت:
با پیروزی انقلاب اسلامی صفحه جدیدی در مردمسالاری و دموکراسی گشوده شد و ملتی که با تکیهبر عقاید دینی، حکومتی مستبد را ساقط کرده بودند، موفق شدند به ایفای نقش در تعیین مقدرات خود بپردازند.
جهانیان همهساله شاهد برگزاری انتخابات پرشور و پرشکوه با درصد بالای شرکتکنندگان در ایران هستند، به نحوی که هر سال، یک انتخابات در کشورمان برگزار شده و درصد شرکتکنندگان نیز همواره بیش از مشارکت اروپا و آمریکا بوده است.
برگزاری این تعداد انتخابات در طول قریب به چهار دهه از انقلاب در هیچ یک از دموکراسیها و حتی در تاریخ جهان یا مشاهده نشده و یا کمسابقه است؛ هر چند که غربیها تلاش کرده و میکنند این حقایق را با ترفندهای گوناگون پنهان کنند.
غرب و نظام سلطه به رهبری آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با ایران به مخالفت پرداختند، حال آنکه تا روز آخر از حکومت دیکتاتوری و سلطنتی شاه حمایت کرده و با این سابقه شرمآور همواره از حقوق بشر و دموکراسی دم میزنند. گویا این طنز تاریخی تمامی ندارد که کشورهایی که بیشترین جنایتها را در حق بشریت مرتکب شدهاند، بیش از همه لاف دفاع از حقوق انسانها و مردمسالاری را بزنند.
در طول ۳۸ سال گذشته همزمان با مخالفت با انقلاب اسلامی، استکبار همواره از حکومتهای سلطنتی، دیکتاتوری و قرونوسطایی در منطقه و جهان حمایت کرده است که نمونه این رویکرد در کنفرانس خبری اخیر معاون موقت وزیر خارجه آمریکا و سردرگمی وی در پاسخ به استانداردهای دوگانه کاخ سفید در قبال دموکراسی و حقوق بشر در ایران و عربستان مشاهده شد.
وقتی خبرنگار با اشاره به سفر ترامپ به ریاض از «استوارت جونز»، معاون موقت وزیر خارجه آمریکا پرسید: «شما آنجا (عربستان) بودید و وزیر خارجه آمریکا از عملکرد انتخابات ایران و سابقه ایران در بخش دمکراسی انتقاد کرد ... توصیف شما از تعهد عربستان سعودی به دمکراسی چیست ؟»
این مقام آمریکایی به جای اینکه به نقض حقوق بشر و فقدان دموکراسی در عربستان اشاره کند، ایران اسلامی را «منبع افراطگرایی» و «تهدید تروریستی» خطاب کرد، از نقد حکومت سعودی طفره رفت و در مقابل از پیشرفت قابل توجه همکاریها با شرکای سعودی در مقابله با افراطگرایی داد سخن داد !
رسوایی نظام سلطه به رهبری آمریکا در این خصوص بر کسی پوشیده نیست ولی روش حکومتی آنان ایجاب میکرد که تا قبل از روی کار آمدن دولت فعلی، سیاستهای شرمآور خود را در حمایت از دیکتاتورها پنهان کنند اما با ساکن شدن «ترامپ» در کاخ سفید، کسی مقدرات آمریکا را در دست گرفت که مواضع این کشور را بدون پردهپوشی اعلام کرد و چهره واقعی آن را بدون بزک در معرض نمایش قرار داد.
ورود ترامپ به عربستان با حضور سران تعدادی از کشورهای اسلامی که حتی صندوق رأی را به عمر خود ندیدهاند، درست یک روز پس از انتخابات گسترده و رقابتی در ایران اسلامی با مشارکت بیش از ۴۰ میلیون نفر، به خودی خود از ماهیت تروریستپرور آمریکاییها پرده بر میدارد. ترامپ در بازگشت از عربستان با علم به جنایات آلسعود علیه مردم یمن که رسماً مرتکب نسل کشی و جنایات جنگی شده است، به فروش صدها میلیارد دلار اشاره کرده و با افتخار اعلام میکند که با این قرارداد هنگفت، برای آمریکاییها شغل ایجاد کرده است.
در واقع، وی که نماینده جهان به اصطلاح متمدن و صلحطلب از طرف بلوک غرب است، حاضر است برای کارآفرینی در آمریکا، از هر جنایتی حمایت کند و به رژیم کودککش و جنایتکاری مانند عربستان در جهت تأمین منافع خود چراغ سبز نشان دهد؛ رژیمی که آنقدر مستبد است که حتی نام این کشور را بر اساس نام خاندان آلسعود برگزیده است.
با این حال، مدعیان آزادی و دموکراسی نه تنها سکوت همراه با تأیید در قبال این رژیم اختیار کردهاند، بلکه از رژیم وحشی عربستان دفاع هم میکنند. تمام ساختار امنیتی این کشور چه داخلی و چه خارجی، با میلیاردها دلار کمک، فروش اسلحه و همکاری و حمایت مستقیم نظامی از سوی کشورهای غربی ساخته شده است، از جمله قرارداد۴۶۰ میلیارد دلاری فروش اسلحه که میان ریاض و واشنگتن امضا شد و بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ آمریکا را رقم زد.
کمکهای غرب به رژیمی که شاید وحشیترین حکومت روی زمین باشد از یک سو و انتقاد از دشمنان هژمونی غربی مانند ایران از سوی دیگر نشان میدهد اصول غرب یا به عبارت بهتر، افرادی که پشت این اصول پنهان شدهاند، تا چه اندازه پوچ و خالی از منطق هستند.
سیاستهای اعلامی و اعمالی آمریکا در قبال حمایت از پدرجد تروریستها در کنار ادعای مضحک مبارزه با تروریسم، البته از چشمان مردم و رسانههای آمریکایی دور نماند و قبل و حین سفر ترامپ به ریاض، موجی از انتقادات در رسانهها در مورد این سفر و نادیده گرفتن مردمسالاری در ایران به راه افتاد.
رئیس جمهور آمریکا که پیش از این هم با رسانهها میانه خوبی نداشت، مطبوعات و رسانهها را به سبب این افشاگریها به سخره گرفت و همین موضوع باعث شد حتی رسانههایی که رابطه خوبی با حزب جمهوریخواه داشتند، بخشی از حقایقی که این روزها در دیپلماسی آمریکایی در مورد ایران ساری و جاری است و دموکراسی را دیکتاتوری و حقوق بشر را نقض حقوق بشر جا میزند، علنی کنند.
و بالاخره باید گفت که افکار عمومی جهان امروز دیگر سینهچاک بودن آمریکا در حمایت از آلسعود تروریست پرور را نمیپذیرد و زیر بار این دروغ آمریکایی نمیرود که با وجود نقض حقوق مسلم شهروندان سعودی و بیاطلاع آنها از دموکراسی و مردم سالاری، ایران اسلامی به عنوان حامی تروریسم، ناقض حقوق بشر و بیاطلاع از مردمسالاری معرفی شود. در حقیقت جمهوری اسلامی به نقطهای رسیده که ناظران منصف بینالمللی بر سر حمایت از آن با هیئت حاکمه آمریکا، وارد یک مصاف رسانهای شدهاند و جبهه جدیدی را در مقابل سیاه نماییهایی واشنگتن شکل دادهاند.
از این رو، در برههای که ترامپ کلیددار کاخ سفید است، فرصتی برای کشورمان فراهم شده است تا با استفاده از رخنه ایجاد شده در سیاستهای رسانهای استکبار، در جهت نشان دادن واقعیتهای ایران اسلامی گامهای بلندی برداشته شود.