به گزارش مشرق، اواخر اسفند ماه سال ۹۵ مدیر مدرسهای در تهران مأموران کلانتری شهرری را از قتل زن میانسالی باخبر کرد و گفت: ساعتی قبل یکی از دانشآموزان به دفترم آمد و در مورد رازی با من صحبت کرد که نمیدانم صحت دارد یا نه.
او از اختلاف پدر و مادرش گفت و ادعا دارد در یک درگیری پدرش مرتکب قتل شده است. بعد از توضیحات مدیر مدرسه، پسر ۱۲ساله به نام آرش مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند. آخرینبار حدود یک ماه قبل پدرم مادرم را به شدت کتک زد و پای راست مادرم شکست و ورم کرد.
او شبها از درد نمیخوابید. پدرم او را به دکتر نمیبرد و اجازه نمیداد از خانه بیرون برود یا با کسی تماس داشته باشد. شبی مادرم تب و پدرم او را در اتاق زندانی کرد. این پسر که از شدت ترس گریه میکرد و به خودش میلرزید، ادامه داد: دو روز قبل وقتی از خواب بیدار شدم، مادرم دیگر نفس نمیکشید. پدرم در حالیکه بالای سرش ایستاده بود، تهدیدم کرد با کسی در مورد این موضوع حرفی نزنم.
به دنبال اظهارات این پسر، مأموران به خانه آن مرد رفتند و با جنازه زنی به نام فریبا ۵۳ ساله در حالیکه پایش ورم کرده بود، روبهرو شدند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی شوهر مقتول به نام ابراهیم ۶۰ ساله بازداشت شد.
متهم در بازجوییها با اقرار به جرمش گفت: سالها تنها زندگی میکردم و ازدواج نکرده بودم تا اینکه ۱۵سال قبل با پیشنهاد یکی از دوستانم با فریده آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. تنها درآمدی که داشتم، حقوق بازنشستگی بود، اما فریبا مرا درک نمیکرد و مدام بهانهجویی میکرد.
او به من طعنه میزد و به خاطر حقوق کم با من درگیر میشد، به همین دلیل از روی عصبانیت بارها او را کتک زده بودم. آخرین بار وقتی با هم درگیر شدیم، او را هل دادم که از پلهها افتاد و پایش شکست. چند بار میخواستم او را به بیمارستان ببرم، اما مخالفت کرد.
بعد از اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم شوهر مقتول با استناد به مدارک پزشکی قانونی که علت مرگ را پخش عفونت در بدن مقتول ناشی از شکستگی استخوان پا اعلام کرده بود، روانه زندان شد. پدر و مادر مقتول در دادسرا برای متهم درخواست قصاص کردند، اما آرش حاضر به قصاص نشد. به این ترتیب این پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه خواهد شد.
منبع: روزنامه جوان