به گزارش مشرق، انفجارهای ماههای اخیر، فساد اداری، حملات مخالفان مسلح، عدم برگزاری انتخابات در افغانستان، فشار جامعه جهانی و دهها مورد دیگر از ناکامیها، فشارهای مضاعفی را راهی ارگ ریاست جمهوری افغانستان کرده است.
بسیاری از افغانها معتقدند که ناکامیهای ارگ ریاست جمهوری افغانستان، دولت اشرف غنی را با بحران مشروعیت و عدم اعتماد مردم روبرو کرده و این بحران با گذشت هر روز عمیقتر میشود.
حتی رهبران اپوزیسیون دولت اشرف غنی از رسانهها به خیابانها آمدهاند و در اعتراضهای گذشته خواستار اجرایی شدن توافقنامه حکومت وحدت ملی شدهاند.
این رهبران، علاوه بر عدم مدیریت حکومت وحدت ملی در بحران حضور داعش و کم کاری دولت اشرف غنی نیز در این کشور تاکید میکنند.
فشار عدم مبارزه با داعش در افغانستان
برخی از کارشناسان و نمایندگان افغان دولت کابل را در ایجاد ناامنیهای افغانستان دخیل میدانند از جمله «ظاهر قدیر» نماینده ولایت ننگرهار در پارلمان افغانستان برای چندمین بار «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی این کشور را به حمایت از گروه داعش متهم کرده است.
«جعفرمهدوی» نماینده پارلمان و رهبر حزب ملت افغانستان نیز چندی قبل گفته بود که گروه داعش در افغانستان تحت حمایت مالی عربستان سعودی و قطر قرار دارد و اعضای این گروه تروریستی با کمک آنها به شمال افغانستان انتقال یافتهاند.
این نماینده پارلمان تاکید کرد:حکومت وحدت ملی به دلیل ضعف و مدیریت ناسالم، توانایی مهار تروریستها در این کشور را ندارد که ادامه این وضعیت افغانستان را به سوریه دیگری تبدیل خواهد کرد.
همچنین «جاویدکوهستانی» کارشناس امور سیاسی و نظامی نیز معتقد است که برخی از سازمانها و افراد خاص در داخل و خارج از افغانستان برای پیاده سازی پروژه داعش در افغانستان تلاش میکنند و با استفاده از بالگردهای نظامی جنگجویان این گروه تروریستی را تجهیز میکنند.
وی با اشاره به انتقال گروهی برخی افراد از سایر مناطق افغانستان به شمال این کشور گفت که انتقال این افراد به منظور تقویت گروه تروریستی داعش صورت میگیرد و سکوت حکومت وحدت ملی در برابر این توطئه پرسش برانگیز است.
فشار اصلاح نظام انتخاباتی و عدم مشروعیت حکومت وحدت ملی
عدم اصلاحات در نظام انتخاباتی افغانستان توسط دولت و نبود مدیریت متمرکز در رأس این امر سبب شده تا پارلمان این کشور نیز مشکلات زیادی از جمله تنشهایی بر سر مشروعیت پس از پایان دوره کاری داشته باشد.
اجرایی نشدن توافقات حکومت وحدت ملی به ویژه عدم برگزاری انتخابات پارلمانی ماجرایی است که این کشور را بیش از پیش با بحران مشروعیت روبرو کرده و در هر صورت باعث تشدید بحران سیاسی افغانستان شده است.
یکی از دلایل اصلی به وجود آمدن این شرایط اختلاف نظر اشرفغنی و عبدالله بر سر اصلاحات نظام انتخاباتی این کشور است.
به نظر میرسد در نگاه خوشبیانه تا مهر ماه سال جاری اعضای جدید پارلمان افغانستان کار خود را رسماً آغاز نخواهند کرد و براساس توافقنامه سیاسی که پیش از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی به امضا رسید؛ «لویه جرگه» قانون اساسی نیز عملاً تشکیل نخواهد شد و در صورت عدم تشکیل لویه جرگه، مشروعیت آن بیش از پیش مورد پرسش قرار خواهد گرفت.
بنابراین در شرایطی که افغانستان با بحران امنیتی دستوپنجه نرم میکند، فرو رفتن در بحران سیاسی دیگری دولت اشرف غنی را با چالش بزرگی روبرو خواهد کرد.
فشار عدم کارایی جنگ و صلح در برابر طالبان افغانستان
«اشرف غنی» در نشست «روند کابل» در ادامه مانور اقتدار دولتش تاکید کرده بود که با اجازه گشایش دفتر سیاسی به طالبان، فرصت دوباره برای انجام گفتوگوهای صلح را به این گروه میدهد.
وی گفته بود: البته هیچکسنبایدفکر کند که تحت فشار به آغاز گفتوگوهای صلح وادار شدهایم و تا ابد نیز منتظر پیوستن مخالفان به صلح نخواهیم ماند.
هشدارهای رئیس جمهور افغانستان به طالبان در کنار تمجید از پیوستن گلبدین حکمتیار به روند صلح در حالی مطرح شد که پیش از این برخی کارشناسان همکاری حزب اسلامی برای مقابله با مخالفان مسلح دولت را نشان از خدشه دار شدن مذاکرات صلح با طالبان اعلام کرده بودند.
از سوی دیگر، مشکل افغانستان تنها صلح با حزب اسلامی حکمتیار نبوده و نیست بلکه برونرفت از بحران این کشور، مستلزم نگاهی جامع و مانع است که در این بین توجه به نقش طالبان از اهمیت فزایندهای برخوردار خواهد شد.
«ایمل فیضی» سخنگوی سابق رئیس جمهور پیشین افغانستان نیز درباره استراتژی جنگی اشرف غنی نوشته که سیاست جنگی نامعقول غنی، نیروهای پلیس و ارتش افغانستان را در جنگی طولانی خارجی گرفتار میکند که این موضوع برای افغانها به دشمنی ترسناکتر از تروریستها تبدیل شده است.
بر اساس گفته فیضی، حکومت وحدت ملی از زمان روی کار آمدن، استراتژی نظامی آمریکا را به کار برده است. این دولت از هر قدرتی استفاده کرد تا «جنگ با تروریسم» بیپایان آمریکا را در افغانستان «افغانیزه» کند.
اما طرحهای آمریکا با اعمال تمام این اقدامات، کمکی به اشرفغنی برای بهبود وضعیت رو به زوال امنیتی در این کشور نکرده است. و نتیجه آن معکوس بوده است. خشونت و رنج مردم افغانستان همچنان بیش از گذشته ادامه دارد.
نتیجه؛ کاهش مقطعی فشارها از دلایل فرافکنی دولت اشرف غنی
در حالی که دولت اشرف غنی علاوه بر فشارهای یاد شده به قومگرایی و انحصار طلبی نیز متهم است، سوء برداشت رسانهها از اظهارات رئیس جمهور ایران در نشست بینالمللی مبارزه با «توفانهای گرد و غبار» فرصتی هرچند کوتاه برای کاهش این فشارها مهیا کرد.
ریاست جمهوری افغانستان در واکنش به اظهارات اخیر حسن روحانی تصریح کرد که افغانستان تصمیم جدی دارد تا منابع طبیعی این کشور بهویژه منابع آبی خود را مدیریت و استفاده کند.
«نجیب آزاد» معاون سخنگوی رئیس جمهور افغانستان گفت: «این قبیل اظهارات نادرست است و تنها پاسخ ما این است که به حرفهایی که زدهاند فکر کنند».
بر اساس برخی نظریهها از جمله نظریه «تمامیت مطلق سرزمینی»، کشورهای دارای رودخانههای جاری نمیتوانند تغییرات جدی را در وضع طبیعی خود ایجاد کنند به طوری که سبب تغییرات و اثرات منفی مهمی در سایر کشورها شوند، زیرا این تغییرات بر تمامیت ارضی کشورهای پایین دست، اثر خواهد گذاشت.
با این حال، حامیان دولت اشرف غنی در افغانستان در حالی که به معترضان دولت کابل مجوز تجمع نمیدهند، اما تلاش میکنند تا علیه ایران تظاهرات برگزار شود و با احساسی کردن قرارداد تاریخی آب و در پی سوء برداشت برخی از رسانهها از این موضوع، قراردادهای منعقد شده دو کشور را به سطح عمومی بکشانند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند.
این در حالی است که قراردادهای بسیاری بین ایران و افغانستان وجود دارد و باید از طریق مجاری دیپلماتیک پیگیری و حل و فصل و ضمانتهای اجرایی آن نیز بررسی شود.
نگاهی کوتاه به اختلافات آبی ایران و افغانستان
رودخانه «هیرمند» نقشی اساسی در آبادی بخشهایی از سرزمین ایران و افغانستان دارد و فرهنگ و تاریخ مردمان دو کشور متاثر از این رودخانه است.
افغانستان سر منشاء آب به کشورهای همسایه است و تقریباً از هیچ کشوری آب به افغانستان جریان ندارد ولی از افغانستان به تمام کشورهای همسایه آب جریان دارد.
سرچشمه رودخانههای بسیار مهمی مثل «جیحون»، «پنجاب»، «سند»، هیرمند، «هریرود» و «مرغاب» در افغانستان است.
تعداد رودخانههای بزرگ و کوچک افغانستان ۱۱ رودخانه ذکر شده است که از این کشور خارج میشوند و این کشور هیچگونه قرارداد آبی به جز ایران که آن هم فقط درباره رودخانه هیرمند است، ندارد.
«محمد حسین پاپلی یزدی» کارشناسی امور دیپلماسی آب ایران بر این باور است که هریرود رودخانهای تمدن ساز است و دهها شهر و صد آبادی به برکت این رود ایجاد شده و در تاریخ درخشیدند و تمدن «سرخس» و «تجن»، «غوریان» و «هرات»، بدون این رودخانه نمیتوانستند پا بگیرند.
در کتاب «نگاهی به دیپلماسی آب ایران» که توسط محمد حسین پاپلی یزدی و «فاطمه وثوقی» تألیف شده است، آمده: توسعه مشترک حوضههای آبی و اداره منابع آب به شکل پایدار و مؤثر فقط با شرکت مصرفکنندگان امکانپذیر است.
این کارشناسان بر این باورند که اگر ایران میخواهد با پشتوانه نفت توسعه یابد، افغانستانیها میخواهند با پشتوانه آب توسعه پیدا کنند و به همین دلیل در مورد قراردادهای آب با همسایگان بسیار حساس هستند، همانگونه که هیچ مقام ایرانی نمیتواند درباره واگذاری منابع نفت با همسایگان وارد مذاکره شود.
پاپلی یزدی بر این باور است که این حق ملت افغانستان است که بخواهد با داشتهها و منابع ملی خود توسعه یابد اما در کنار حق توسعه، هر کشور حقوق دیگری هم از جمله حق «حقابه» به همسایگان نیز دارد.
طبق نظر این استاد دانشگاه ایران اگر دیپلماسی فقط حول گرفتن حقابه از افغانستان بچرخد سالهای سال به نتیجه نخواهد رسید و باید دیپلماسی ایران حول محور توسعه پایدار در افغانستان باشد.
از سال ۱۸۵۷ میلادی که به موجب قرارداد پاریس، ایران افغانستان را به رسمیت شناخت تا زمان آخرین قرارداد تقسیم آب میان ایران و افغانستان، بر سر آب رودخانه هیرمند میان این ۲ کشور همیشه مذاکراتی وجود داشتهاست.