به گزارش مشرق، در روزهای گذشته کشور همسایه مان ترکیه سالگرد حادثه ای را جشن می گرفت که سال گذشته حداقل به مدت دو روز خاورمیانه را در شوک و نگرانی فرو برد و پس از پایان نیز تأثیراتی شگرف بر سیاست داخلی و خارجی این کشور اوراسیایی بر جای گذاشت. نیمه شب 25 تیر(۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶) گروهی از نظامیان ترکیه با بستن پل های اصلی استانبول، تصرف شبکه های تلویزیونی و محاصره بزرگ ترین فرودگاه این کشور سعی کردند کنترل سیاسی ترکیه را در دست بگیرند.
هدف آنها سرنگون کردن رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه بود؛ اما تلاش آنها در نهایت با شکست مواجه شد. کودتایی که به کشته شدن ۲۴۹ نفر و مجروح شدن بیش از ۲ هزار تن انجامید و تحولی اساسی در رویکرد ترکیه نسبت به کشورهای غربی، همسایگان و منطقه خاورمیانه ایجاد نمود. مقامات ترک، فتح الله گولن، واعظ ترک تبار ساکن پنسیلوانیای آمریکا را رهبر معنوی این کودتا می دانستند و خواهان استرداد آن بودند؛ اقدامی که دولت آمریکا تا کنون از انجام آن خودداری کرده است. از سوی دیگر اصلاحات و پاکسازی هایی که اردوغان در یکسال پس از کودتا در عرصه داخلی انجام داد و همچنان نیز ادامه دارد، سبب شده است تا کشورهای اروپایی و برخی سازمانهای حقوق بشری ترکیه را به نقض حقوق بشر و دیکتاتوری متهم سازند.
در مقابل، اردوغان نیز غرب را به ریاکاری متهم کرده و پاکسازی عاملان کودتا را برای حفظ دمکراسی ضروری می داند. بدین ترتیب کودتای نافرجام ترکیه در یکسالی که از آن می گذرد دارای این نتیجه بوده است که رابطه ترکیه با اروپا و غرب را به سمت سردی پیش برده و چشم انداز عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را تیره و تار کرده است.
هر چند در ابتدای کار موضع ایران به بهبود روابط دو کشور کمک کرد و یک ماه بعد از کودتا، زمانی که آقای ظریف به آنکارا سفر کرد، بارها از سوی همتای ترکیه ای خود با عنوان برادر خطاب شد؛ اما در ماه های پس از آن روابط دو کشور چندان گرم نماند و فراز و نشیب های گوناگونی را تجربه کرد. در کنفرانس امنیتی مونیخ که به فاصله چند ماه از کودتای نافرجام ترکیه برگزار شد، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، در سخنانی ، ایران را به "فرقه گرایی" و تلاش برای "تبدیل عراق و سوریه به دو کشور شیعه" متهم کرد و به دنبال آن، اردوغان نیز از سیاست های ایران در منطقه انتقاد کرد. اختلاف مواضع ایران و ترکیه تنها در حد حرف باقی نماند و در صحنه عمل نیز هجوم تانک های ترکیه به شمال سوریه، شکست شبه نظامیان مورد حمایت ترکیه در حلب و عدم سهم دهی به ترکیه در عملیات آزادسازی موصل نیز به تیره تر شدن روابط دو کشور کمک کرد.
با وجود چنین اختلاف منافع آشکاری، چرخش های ایجاد شده در سیاست خارجی ترکیه، از جمله تغییر موضع این کشور نسبت به راه حل بحران سوریه و چرخش آن نسبت به داعش و بسیاری از گروههای شورشی در سوریه در کنار وساطت های روسیه، سبب شد تا ترکیه و ایران در مذاکرات صلح سوریه در قزاقستان، در کنار هم قرار بگیرند و اکنون نیز سه طرف برای برقراری آتش بس در سوریه به طور مشترک تلاش می کنند. بحران قطر نیز عرصه دیگری بود که ایران و ترکیه را در یک جبهه واحد قرار داد و هرچند تلاش آنها برای کسب منافع بیشتر و تقویت موقعیت خود در منطقه، رقابتهایی را بین آنها ایجاد می کند؛ اما در نهایت جهت حرکت هر دوی آنها به سمت حمایت از استقلال کشورهای منطقه و جلوگیری از حاکمیت منطق زور و تهدید قرار دارد.
بر این اساس به نظر می رسد عواقب و پیامدهای کودتای ناکام ترکیه این کشور را به سمت تعامل بیشتر با حوزه شرق و همسایگان سوق داده و راه را برای همکاری بیشتر ایران و ترکیه هموار کرده است. فراهم شدن چنین شرایطی در حالیست که علی رغم اختلافات موجود در روابط ایران و ترکیه، مسائل عمل گرایانه ای در روابط دو کشور وجود دارند که در قالب یک رویکرد استراتژیک آنها را به نزدیکی و همکاری با هم سوق می دهد. ترکیه بویژه در دوران پسا کودتا، به دلیل فشارهای وارده از طرف آمریکا و اتحادیه اروپا، گسترش نفوذ گروه های تروریستی در کشورش و نیز قدرت گیری هر چه بیشتر کردها متأثر از سیاست های آمریکا در سوریه، از آسیب پذیری زیادی برخوردار است و نیازمند داشتن متحدانی است که بتواند با کمک آنها مشکلات داخلی و منطقه ای خود را حل و فصل کند. از سوی دیگر، ترکیه یکی از بازیگران کلیدی در معادلات منطقه ای است که موقعیت سوق الجیشی و ژئوپلیتیک مناسب آن می تواند مبادلات پسا برجامی ایران را تسهیل کند. توسعه اقتصادی و امنیت انتقال انرژی که از اهداف مشترک ایران و ترکیه هستند، تنها زمانی تأمین می شوند که کل منطقه در امنیت باشد و در میان بازیگران منطقه که درگیر جنگ و اغتشاش و بحران هستند، هیچ دو طرفی به اندازه ایران و ترکیه این پتانسیل را ندارند که به حل این منازعات کمک کنند. ضمن این که منافع مشترک در مبارزه با تروریسم و حفظ تمامیت ارضی همسایگان نیز آنها را به هم نزدیک تر کرده است. در چنین شرایطی اتخاذ سیاست خارجی واقع بینانه و عملگرایانه از سوی هر دو کشور و پایداری بر سیاست دوستی و مدارا، از جمله راه کارهایی هستند که به بهبود روابط ایران و ترکیه و تنظیم آن بر مبنایی با ثبات تر کمک می کنند و می توانند آینده ای روشن تر و با ثبات تر را نیز برای منطقه رقم بزنند.