وي در 16 اکتبر 2005 ميلادي، توسط “عبدالله بن عبدالعزيز” ششمين پادشاه عربستان سعودي به عنوان دبير شوراي امنيت ملي اين کشور منصوب شد.
شاهزاده بندر در شهر “طائف” عربستان متولد شد و پدر وي “سلطان بن عبدالعزيز” ولي عهد سعودي است که مدتي است در بستر مرگ قرار دارد.
"صبري انوشه" تحليلگر مسائل عربستان سعودي در گفت وگو با مشرق در زمينه سوابق خانوادگي بندر بن سلطان گفت: پدر بندر، سلطان بن عبدالعزيز است که ولي عهد عربستان و وزير دفاع اين کشور است و سه دهه است که پست وزارت را براي خود حفظ کرده است.
پدر بندر يکي از پايه‌گذاران خريد تسليحات مورد نياز عربستان سعودي است و در تمام خريدهاي تسليحاتي اين کشور نقش و نظارت مستقيم داشته است.
بندر به مدت 23 سال سفير عربستان سعودي در آمريکا بود و در اين مدت ارتباطات گسترده‌اي را با نومحافظه‌کاران آمريکايي و لابي‌هاي صهيونيستي در اين کشور برقرار کرده است که اين ارتباطات همچنان ادامه دارد و بنوعي وي شناخته شده ترين مقام سعودي نزد دولت آمريکا به شمار مي آيد.
بندر و جنگ قدرت در عربستان سعودي
بازگشت عجيب بندر به عربستان سعودي، درست چند هفته پيش از مرگ “ملک فهد” پنجمين پادشاه سعودي صورت گرفت و به دنبال بازگشت وي به عربستان شايعاتي منتشر شد مبني بر آنکه بندر در تلاش است تا در دولت جديد منصبي را کسب کند.
"انيس نقاش" کارشناس مسايل خاورميانه در گفتگو با مشرق در زمينه نقش بندر بن سلطان در جنگ قدرت در داخل خاندان آل سعود گفت که وي در برهه‌اي بسيار سعي کرد تا سياست خارجه عربستان سعودي را در دست بگيرد، اما موفق به انجام اين مهم نشد.
بندر در زمان بيماري ملک فهد شاه سابق عربستان سعودي به اين کشور بازگشت، اما در جنگ قدرت پس از مرگ ملک فهد نتوانست به رده‌اي بالاتر از رياست شوراي امنيت ملي عربستان سعودي دست يابد.
بندر در پيشبرد مذاکرات قرارداد تسليحاتي “يمامه” انگليس با عربستان سعودي در سال 1985 نقش اساسي ايفا کرد. قراردادي 80 ميليارد دلاري که شامل فروش بيش از 100 کلاهک هسته اي انگليس به آل سعود بود اما لابي هاي تسليحاتي استعمار پير و خاندان حاکم بر سعودي تلاش فراواني براي مخفي ماندن برخورداري رياض از اين کلاهک ها دارند.
انگليس پس از امضاي قرارداد براي دلالي در اين قرارداد، مبلغ دو ميليارد دلار به حساب سفارت عربستان سعودي واريز کرد که البته بندر، مبالغ واريزي انگليس را براي استفاده‌هاي شخصي به کار برد.
در اگوست سال 2009 ميلادي، روزنامه انگليسي "فايننشال تايمز" در گزارشي ويژه و مهم، از تلاش امير بندر بن سلطان براي کودتا در عربستان سعودي خبر داد. اين روزنامه با تأکيد بر صحت اين خبر نوشت که البته اين خبر مربوط به گذشته است و پارسال روي داده است.
به نوشته اين گزارش، هدف از اين کودتا، تنها کوتاي نظامي عليه ملک عبدالله نبوده، بلکه بندر قصد داشت تا کل نظام را تغيير دهد و قصد داشت از اين طريق، قدرت را در عربستان در دست بگيرد.
منابع سعودي افشا کننده خبر اين کودتا به فايننشال تايمز گفتند که سازمان اطلاعاتي روسيه نخستين جرياني بود که سرنخ‌هاي اين تلاش را فاش کرد و در همين راستا گفته مي شود که بعد از نافرجام گذاشتن اين کودتا مناسبات ميان عربستان و روسيه گسترش معناداري پيدا کرده است.
اين کودتا قرار بود به مرکزيت پايگاه هوايي رياض انجام شود.
گفته مي شود در پي افشاي اين کودتا، افسران ارشد بسياري از ارتش اين کشور بازداشت شده و بندر بن سلطان نيز از عرصه سياسي عربستان سعودي منزوي شده است.
ارتباط بندر با آمريکا و رژيم صهيونيستي
وي در سال 1983 به عنوان سفير عربستان در آمريکا منصوب شد و بمدت 23 سال اين سمت را در دست داشت.
بندر در مدت طولاني که مسؤوليت سفارت اين کشور در آمريکا را بر عهده داشت با پنج رئيس جمهور آمريکايي، 10 وزير امور خارجه اين کشور، 11 مشاور امنيت ملي، 16 جلسه کنگره آمريکا و صدها سياستمدار ديگر آمريکايي رابطه برقرار کرده است.
بر اساس اظهارات انوشه، وي نقش مهمي در مناسبات عربستان سعودي با آمريکا دارد و بعد از ايجاد بحران ميان روابط دو کشور در پي اتفاقات 11 سپتامبر، اين بندر بن سلطان بود که توانست اين مناسبات را بهبود بخشد. ارتباط وي با لابي صهيونيستي نيز باعث شد تا تغييرات خاصي در رويکرد منطقه‌اي سياست خارجي عربستان سعودي ايجاد شود.
روابط نزديک بندر با جمهوري‌خواهان، پنتاگون و صاحبان صنايع جنگي در عربستان، زبانزد خاص و عام است و در اين زمينه مسائل بسياري مطرح شده است.
انوشه مي‌افزايد که بندر بن سلطان در چند پرونده مربوط به مناسبات عربستان با کشورهاي ديگر نقش داشته است، کانال‌هاي ارتباطي با سوريه و فلسطين از جمله اين پرونده‌ها بوده است.
وي همچنين در دولت نهم جمهوري اسلامي ايران نيز مسؤول پرونده تهران بود و در تخريب مناسبات رياض با دمشق و تهران نقش اساسي داشت.
شاهزاده بندر با چند رئيس جمهور آمريکايي بويژه “جرج بوش” پدر و پسر، روابط نزديکي برقرار کرد و رابطه وي با “جرج بوش پسر” به اندازه‌اي نزديک بود که نام مستعار وي “بندر بوش” شد.
بندر در دوران سفارت خود به کاخ سفيد راه پيدا کرد و گفته مي‌شود که وي اولين سفير سعودي در آمريکاست که از جزئيات مسائل امنيتي وزارت امور خارجه آمريکا مطلع بود.
اين نفوذ تا حدى است که باب وودوارد (روزنامه‌نگار مشهور آمريکايى که نقش اصلى را در افشاى رسوايى واترگيت ايفا کرد) در کتاب «طرح حمله» ادعا مى‌کند که پرزيدنت بوش پيش از آنکه تصميم خود مبنى بر حمله به عراق را با کالين پاول، وزير امور خارجه وقت خود در ميان بگذارد، آن را به اطلاع بندر بن سلطان رسانده است.
"اسکات مک‌لئود" رئيس دفتر مجله تايم در قاهره نيز که در بيست و دو سال اخير به پوشش وقايع خاورميانه و شمال آفريقا براى اين مجله مشغول بوده است، درباره بندر بن سلطان مى‌نويسد: اگر بگوييم بندر بن سلطان در جهت‌گيرى‌هاى خاورميانه‌اى سياست آمريکا به اندازه کاندوليزا رايس نقش دارد، چندان اغراق نکرده‌ايم.
انيس نقاش رئيس مرکز مطالعات امنيتي "امان" نيز در گفت وگو با مشرق، در زمينه ميزان هماهنگي‌هاي امنيتي و اطلاعاتي ميان وي و محورهاي تروريسم دولتي در منطقه نيز گفت که سال گذشته نشستي سه جانبه ميان اردن، عربستان و رژيم صهيونيستي در منطقه العقبه اردن برگزار شد، شرکت کنندگان در اين نشست سعي کردند تا استراتژي واحدي را براي سرکوب مقاومت در منطقه دنبال کنند، بندر بن سلطان نماينده عربستان سعودي در اين نشست بود.
بندر و دشمني با ايران و محور مقاومت
نزديکي بندر با لابي‌هاي صهيونيستي و نومحافظه‌کاران افراطي در آمريکا موجب شده است تا وي کينه اي ديرينه از جمهوري اسلامي ايران، تشيع و محور مقاومت در منطقه در دل بگيرد و رؤياي تسلط بر منطقه به نمايندگي از آمريکا و اسرائيل را در سر بپروراند. بندر در مقابل ايران موضع سرسختانه‌اي دارد. وي تلاش کرده تا مقامات بلندپايه عربستان سعودي از جمله “ملک عبدالله”، “سلطان” وزير دفاع عربستان و “نايف بن عبدالله عزيز” وزير کشور عربستان سعودي را ترغيب کند تا عليه ايران، عمليات نظامي انجام دهند و اظهار داشته است که هيچ اقدامي به جز اقدام نظامي نمي‌تواند ايران را از برنامه هسته‌اي باز دارد.
پايگاه خبري عراقي "براثا " نيز بتازگي سندي را منتشر کرده است که نشان مي‌دهد "بندر بن سلطان" دبير شوراي عالي امنيت ملي عربستان سعودي که تجهيز و فرماندهي گروه‌هاي تروريستي در منطقه را بر عهده دارد، فرمانده جديد القاعده در عراق را تعيين کرده است و عناصر آن را با سلاح و پول تجهيز نموده است.
در اين سند، دبير شوراي عالي امنيت ملي عربستان سعودي، "ابوسليمان" را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي و ابوايوب المصري که در عراق کشته شدند، به رياست گروهک تروريستي "دولت اسلامي عراق" که شاخه القاعده در عراق است، انتخاب کرد.
اين سند مي‌افزايد که ابوسليمان، تابعيت عراقي و سعودي دارد و پيش از اين در دستگاه‌هاي جاسوسي فعاليت مي‌کرد. بن سلطان در اين سند از فرماندهان و هواداران القاعده خواست تا به فرمانده جديد اين گروهک بپيوندند.
انيش نقاش در اين زمينه مي‌گويد: اقدامات بندر در حمايت آشکار و پنهان از اعضاي گروه‌هاي تروريستي منطقه نظير القاعده برخاسته از سياست خارجي عربستان سعودي است و وي در اين زمينه به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي، اين اقدامات را انجام مي‌دهد.
اين کارشناس مسائل منطقه‌اي اختلاف افکني ميان شيعه و سني را يکي از مهم‌ترين اولويت‌هاي بندر در حمايت از گروهک‌هاي تروريستي در منطقه دانست و تأکيد کرد که وي به نمايندگي از دولت وهابي عربستان سعي دارد تا ريشه‌هاي مقاومت شيعي در عراق را خشکانده و مانع از گسترش نفوذ مقاومت منطقه در اين کشور شود.
نقاش افزود که بندر از راه دور دستورات مستقيمي در عزل و نصب‌هاي مقامات و رهبران القاعده مي‌دهد و با گماردن تعدادي از عناصر و افسران اطلاعاتي عربستان در پست‌هاي فرماندهي القاعده هر چه بيشتر سعي مي‌کند تا همراهي اين گروه‌هاي تروريستي با سازمان جاسوسي عربستان را حفظ کند.
بر اساس گفته‌هاي اين تحليلگر مسايل منطقه‌اي وي در سرکوب مقاومت در منطقه بويژه لبنان نيز اقدامات زيادي را انجام داده که يکي از مهم‌ترين اين اقدامات تلاش براي ترور مرحوم "سيد محمدحسين فضل الله" بود، وي البته در اين عمليات ناکام ماند و فضل‌الله آسيبي نديد.
ناظران سياسي بر اين باورند که بندر بن سلطان، حمايت خود از تروريست‌هاي عراقي را به اين علت افزايش داده است که با توجه به نزديکي خروج نيروهاي آمريکايي از اين کشور بتواند با ايجاد ناامني پس از انتخابات در عراق حاکميت عراق را در دست بگيرد.
از سوي ديگر تحقيقات در زمينه ترور "عماد مغنيه" فرمانده نظامي حزب‌الله لبنان نشان مي‌دهد که سازمان جاسوسي اردن در اجراي عمليات ترور وي نقش داشته است و امير بندر بن سلطان مسؤوليت تأمين مالي هزينه‌هاي اين پروژه را در اختيار داشته و بنوعي اين عمليات را کارگرداني کرده است.
حمايت‌هاي لجستيک اين عمليات، نظير ارائه تصاوير ماهواره‌اي براي تسهيل اجراي عمليات نيز بر عهده آمريکا بوده است.
ناپديد شدن بندر
بندر بن سلطان آخرين بار در 10 دسامبر 2008 در حين ديدار با ملک عبدالله در جده ديده شده و از آن زمان تاکنون هيچ جا رؤيت نشده است.
اين در حالي است که در سپتامبر 2009 وي براي چهار سال ديگر به عنوان دبير شوراي امنيت ملي عربستان تعيين شد ولي پس از آن و بر خلاف روال عادي براي بيعت با ملک عبدالله حضور نيافت و هيچ توضيح رسمي نيز در اين باره ارائه نشد.
روزنامه انگليسي “اينديپندنت” در ماه مارس 2009 اعلام کرد که بندر براي هفته‌هاي بسياري است که در ملأ عام حاضر نشده است. به دنبال انتشار اين خبر، شايعاتي بالا گرفت مبني بر آنکه بندر در تلاش است تا به جاي پدر بيمارش که وليعهد عربستان محسوب مي‌شود، پس از ملک عبدالله به عنوان پادشاه عربستان سعودي برگزيده شود.
برخي معتقدند که ناپديد شدن وي با اختلافات شاهزادگان آل سعود بر سر جانشيني “ملک عبدالله” بي ارتباط نيست، زيرا شاهزاده “بندر بن سلطان” يکي از اصلي‌ترين مدعيان جانشيني است و آمريکا بشدت از وي حمايت مي کند.
اين گزارش مي افزايد: با توجه به وضعيت جسماني بد شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز، ناپديد شدن وي نگراني‌هاي بسياري را به وجود آورده است بويژه اينکه او پس از تعيين شدن شاهزاده “نايف بن عبدالعزيز” وزير کشور عربستان سعودي به عنوان جانشين بعدي براي پست وليعهدي ناپديد شد.
"سعدالفقيه" رئيس جنبش اسلامي اصلاح، از مخالفان حکومت عربستان و مقيم لندن در اين زمينه گفت: ابتدا شاهزاده بندر در انگليس ناپديد شد اما طولي نکشيد که به عربستان سعودي بازگشت و پس از آنکه فاش شد وي 200 نفر از عناصر وابسته به دستگاه‌هاي امنيتي عربستان سعودي را عليه عبدالله بن عبدالعزيز پادشاه عربستان براي انجام کودتا تحريک کرده، در بازداشت خانگي قرار گرفت، همچنين معارضان عربستان بتازگي اعلام کردند، بندر بن سلطان در زنداني در شمال غرب "جده " محبوس است.
اين زندان که مخصوص متهمان به اقدامات تروريستي و معارضان سياسي است بشدت تحت کنترل قرار دارد و گفته مي‌شود بندر بن سلطان در بخش ويژه‌اي به همراه چهار ژنرال از ارتش، گارد شاهنشاهي، گارد ملي و امنيت داخلي نگهداري مي‌شود.
اين در حالي است که وکيل بندر بن سلطان در آمريکا با رد اين ادعا مي‌گويد وي را در خارج از عربستان ديده است اما از ارائه مکان و زمان ديدار با او پرهيز مي‌کند.
همچنين اعلام شده بود وي به علت مداخله غيرمسؤولانه در امور داخلي سوريه و بدون موافقت ملک عبدالله، مورد خشم و غضب وي قرار گرفته است.
از سوي ديگر برخي جريان‌هاي منطقه بتازگي مدعي شده‌اند که بندر به سوريه رفته است و در آنجا حمايت از گروه‌هاي تروريستي منطقه را به صورت جدي دنبال مي‌کند.
اين در حالي است که انيس نقاش، تحليلگر مسائل منطقه‌اي در گفت وگو با مشرق، وجود برخي ادعاها در زمينه حضور بندر در سوريه را رد کرده و گفت که اگر هم اين ادعاها صحت داشته باشد، اين اقدام با هماهنگي سوريه صورت نگرفته است و وي مخفيانه در اين کشور فعاليت مي‌کند.
اين ادعاها در حالي بيان مي شود که برخي گزارش هاي نيمه رسمي، فعاليت زيرزميني بندر در فرانسه را تأييد کرده و مدعي رؤيت وي در اين کشور شده اند اما جالب اينجاست که تمامي گزارش هايي که در مورد محل اختفاي بندر اختلاف نظر دارند بر سر اين نکته متفق القول هستند که وي هر جا که هست تحت حمايت آمريکا قرار دارد و با استفاده از درآمدهاي نفتي و تجاري هنگفت خود، در حال مديريت جريان هاي تروريستي منطقه بويژه در عراق، پاکستان و لبنان است.
