سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** رئیس دفتر خاتمی: نامههای مردمی، نامههای قابلی نیست، فقط نامههای احساسی خطاب به رئیس جمهور را جدا میکردیم!
عوامفریبی و رنگ کردن مردم و استفاده ابزاری از آنها برای جمعآوری رأی، سیاست دیروز و امروز افرادی است که عنوان «اصلاحطلب» را یدک میکشند؛ اما وقتی از ایام انتخابات فاصله میگیریم، عوامفریبی جای خود را به توهین و تحقیر میدهد.
محمد علی ابطحی رئیس دفتر خاتمی در مصاحبه با روزنامه شرق و در پاسخ به این سؤال که «سختترین و زمانگیرترین کار دفتر ریاستجمهوری چیست؟» گفت:
«بخش سنگین این ماجرا مربوط به جمعآوری نامههای مردمی است که بعضاً با کامیون به دفتر ریاستجمهوری میرسیدند... متأسفانه بسیاری از نامههای مردمی خیلی نامههای قابلی نیست. برخی میگویند چون رئیسجمهور آمده به او نامه بدهیم که شاید در امور مالی گشایشی حاصل شود بههمیندلیل هم تقریباً همه نامههای مردمی درخواست کمک مالی است».
ابطحی در ادامه و در پاسخ به این سؤال که «جمعآوری نامه از چه زمانی مرسوم شد؟» گفت: «این سیستم که دو ماشین مسئول جمعآوری نامههای مردمی شوند، در زمان آقای هاشمی باب شد و به ما هم رسید. در دوران احمدینژاد با شدت بیشتری ادامه یافت. با وجود این جمعی از مردم اصرار داشتند شخصاً نامه را به رئیسجمهور بدهند و به ماشین حامل رئیسجمهور هجوم میآوردند اما باز هم فرقی نمیکرد و ما نامهها را از رئیسجمهور میگرفتیم و در یک جا جمعآوری میکردیم و پاسخ میدادیم... نامههای درخواست کمک مالی به سازمانهای مربوطه ارجاع میشد، چون رئیسجمهور هم نمیتوانست از جیب خودش بپردازد. در بین نامهها اما نامههایی پیدا میشد که خیلی احساسی بود. ما آنها را از نامههای مالی جدا میکردیم و به رئیسجمهور ارائه میدادیم. آقای خاتمی هم برایشان پاسخ مینوشت. همان موقع کتابی هم با عنوان «پینوشتهای رئیسجمهور» منتشر کردیم».
گفتنی است «مسیح علی نژاد» خبرنگار فراری اصلاح طلب-اردیبهشت ۸۷- در یادداشتی با عنوان «آواز دلفینها» در یکی از روزنامههای اصلاح طلب با مقایسه توهین آمیز مردم با حیوانات سیرکی که آنها را در سفر تفریحی به جزیره کیش دیده است، به صدای آنها در هنگام دریافت غذا اشاره کرده که «سمفونی گرسنگی و گردن کجی و گدایی و گریه است» و استقبال مردمی از رئیس جمهور در سفرهای استانی را از همین جنس و حلقه پرشور مردمی به دور رئیس جمهورشان را همانند «جمع شدن حیوانات گرسنه به گرد جوانی متکبر» تعبیر کرد که «از شدت فقر به لقمهای اندک راضی گردیدهاند!».
متاسفانه مردم در نگاه اصلاح طلبان صرفاً در نقش «ماشین رأی!» دیده میشوند و جوانان نیز در نقش «سیاهی لشکر میتینگها!». تمام اتفاقات از جمله مشکلات معیشتی مردم از نگاه این جریان صرفاً بر مبنای رفتار قبیلهای سنجیده میشود. به همین خاطر اگر یارانه نقدی را رئیس جمهور قبلی بدهد گداپروری است و مجاز هستیم برایش یادداشت «آواز دلفینها» بنویسیم ولی اگر شخص دیگری با زیرپا گذاشتن عزت مردم با روشی توهین آمیز «یارانه نقدی+سبد کالایی» بدهد باید یادداشت تعریف و تمجید بنویسیم و سوت و کف و هورا بکشیم.
** ماله کشی سلفی حقارت در روزنامههای اصلاحطلب
تلاشهای حقارت آمیز نمایندگان اصلاح طلب مجلس برای گرفتن عکس یادگاری با «فدریکا موگرینی» بازخورد بسیار وسیعی در افکار عمومی داشت. شدت بازخورد این اتفاق کار را به جایی رساند که دیروز روزنامههای اصلاحطلب که معمولاً در این موارد- و به دلیل رفتارهای قبیله گرایانه و ارجح دانستن منافع حزبی بر منافع ملی- اصل موضوع را سانسور و بایکوت میکنند نیز نتوانستند از این اتفاق عبور کنند.
اما امروز تقریباً تمامی روزنامههای اصلاح طلب موضوع را بایکوت کردند و سرشان را به سمت دیگری چرخاندند، به قول معروف شتر دیدی ندیدی!
البته در این میان، روزنامه آفتاب یزد، ماست مالی را بر بایکوت موضوع ترجیح داد. این روزنامه اصلاح طلب در مطلبی نوشت:
«ماجرای یک سلفی، تمام مراسم تحلیف را که هیچ (!) تمام اخبار این چند روزه را تحت الشعاع قرار داد. حالا به جای آن که روی جلد رسانههای داخلی و خارجی از حسن روحانی تصویری باشد و از آغاز به کار دولت دوازدهم تحلیل و نوشتهای، دو سه عکس که یکی از آنها را اتفاقاً حسن قشقاوی دیپلمات ایران گرفته، دائماً دست به دست میچرخد و تکرار میشود».
آفتاب یزد در ادامه نوشت: «نباید فراموش کرد، این هیئت رئیسه و دست اندرکاران مراسم تحلیف بودند که نمایندگان مجلس را تحقیر و زیر سؤال بردند (!) آن هم به این دلیل که میان آنها و هیئت خارجی یک ردیف صندلی چیدند و مانع خوش و بش معمول سیاسی نمایندگان با هیئت خارجی و موگرینی شدند... وگرنه گرفتن عکس در شرایط عادی با موگرینی نمیتوانست چنین جو منفی بیافریند».
واکنش روزنامههای اصلاح طلب یا به عبارتی تبلیغاتچیهای «لیست امید» در میان موج واکنشهای رسانههای داخلی و کاربران فضای مجازی به رسوایی «سلفی حقارت»، نیز در نوع خود جالب توجه است، واکنشهایی از جنس توجیه و ماله کشی.
ناگفته نماند که در روزهای گذشته، تبلیغاتچیهای «لیست امید» با اختصاص عکس یک خود به تصاویر موگرینی و تیترهایی از سر ذوقزدگی و سر و دست شکاندن برای سفر وی به تهران زمینهسازی برای این حقارت ملی را فراهم کردند.
** آخوندی آخرین دوئل را به قالیباف واگذار کرد
تخریب و سیاه نمایی از کارنامه پربار قالیباف تنها راهی است که اصلاح طلبان و رسانههای زنجیرهای این جریان برای سالهای پیش رو در نظر گرفتهاند تا با معرفی شهر به عنوان شهر سوخته یا تحویل گرفتن ویرانه، اقدامات و کم کاریهای بعدی خود را توجیه کنند. محمدباقر قالیباف ۱۲ سال بر کسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت اقدامات قابل توجهی از خود بر جای گذاشت. در حال حاضر کارنامه قالیباف به مشکلی بزرگ پیش روی اصلاح طلبان تبدیل شده است.
تجربه ثابت کرده هر بار که جریان اصلاحات کرسی مدیریتی جدیدی را در دست میگیرد، ضمن رفتن به ماه عسل چند ماهه در ابتدای کار، مدت زیادی را صرفاً به تخریب و سیاهنمایی عملکرد قبلیها میگذراند؛ رویهای که بیش از هر چیز زمینه را برای توجیه رخوت و بیعملیهای احتمالی آتی در افکار عمومی میسر میسازد.
در هین رابطه روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «آخرین افتتاح نمایشی تهران» نوشت:
«دیروز عصر پس از کش و قوسهای فراوان و با وجود مخالفت صریح وزارت راه و شهرسازی با افتتاح و بهرهبرداری از خط ۸ مترو به دلیل مسائل ایمنی و استاندارد نبودن این خط مترو که در واقع ادامه خط یک است (رسیدن مترو به فرودگاه امام خمینی) این خط با حضور رییس مجلس، شهردار تهران، رییس شورای شهر و تعدادی از مدیران شهری افتتاح شد. خطی که در مورد استاندارد و ایمن بودن آن اما و اگرهای بسیاری وجود دارد. این مراسم افتتاحیه در حالی برگزار میشد که صبح دیروز معاون وزارت راه و شهرسازی طی سخنانی اعلام کرده بود که ازآنجایی که هنوز مشکلات فنی این خط مرتفع نشده، مراسم یاد شده مراسمی «نمادین» خواهد بود و شهرداری حق بهرهبرداری و حمل مسافر را با این خط، تارفع این مشکلات ندارد».
ادعای این روزنامه اصلاح طلب درخصوص مشکلات ایمنی خط ۸ مترو در حالی است که روز گذشته، غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران در پاسخ به این سؤال که برخی رسانهها از نامه دادگستری تهران به پلیس فرودگاه امام خمینی (ره) مبنی بر توقف افتتاح مسیر شهر آفتاب تا فرودگاه امام (ره) که به اشتباه برخی از آن به عنوان خط ۸ مترو یاد کردند، خبر دادند، اظهار کرد:
«در ارتباط با این خط مترو، مشکلات و ایراداتی مطرح شده بود که دادگستری هم تصمیم گرفت فعلاً از افتتاح آن جلوگیری کند؛ اما در مکاتبهای که مدیرعامل مترو داشت، اعلام کرد که ایرادات و اشکالات مورد نظر برطرف شده و به همین خاطر موضوع جلوگیری از افتتاح این خط، منتفی است و روز دوشنبه (دیروز) مراسم برگزار میشود».
روزنامه صبح نو در شماره امروز در تحلیل این ماجرا نوشت:
«ناگفته نماند که عباس آخوندی در حوزه شهری خود را رقیب قالیباف میدانست و چالشهای زیادی در چهارسال اخیر با شهردار تهران داشت. هر چند برخی از آخوندی به عنوان شهردار بعدی یاد میکردند اما گویا بخت با او در این زمینه یار نبود؛ اما یکی از جدیترین چالشهای آخوندی متروی فرودگاه امام خمینی (ره) بود که بالاخره روز گذشته با حضور علی لاریجانی و قالیباف افتتاح شد تا هم پروژه متروی تهران کامل شود و هم آخوندی آخرین دوئل را به قالیباف واگذار کند».
** جریان اصلاحات در حد و اندازهای نبود که برای روحانی شرط و شروط بگذارد
در هفتههای اخیر روزنامههای اصلاح طلب با اسم رمز «کابینه ۲۴ میلیونی»، سهم خواهی طلبکارانه از روحانی را وارد فاز جدیدی کردند. این جریان برای تحمیل خواستههای خود به روحانی، حتی استعفا و تهدید به کنارهگیری معاون اول اصلاحطلب وی را مطرح و برای تنگ کردن حلقه فشار بر روحانی آن را رسانهای نیز کردند. افراطیون اصلاحطلب که با تعبیر وقیحانه و توهینآمیز «رحم اجارهای»، دولت یازدهم را بدهکار خود معرفی میکردند، اکنون نیز مشغول سهمخواهی افزونتر از روحانی هستند. در حال حاضر نوع چینش کابینه دوازدهم، این جماعت را راضی نکرده است. به همین خاطر یک روز با بی ادبی روحانی را به داشتن «توهم محبوبیت» متهم میکنند و روز دیگر به ناکارآمدی جریان اصلاحات اعتراف میکنند.
در همین رابطه «علی صوفی» از وزرای دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سؤال که «در انتخابات اخیر چرا قبل از اعلام حمایت از روحانی از او سهمخواهی نشد؟» گفت:
«ما مجالی نداشتیم که برای آقای روحانی رقیب معرفی کنیم. از سوی دیگر اصلاحطلبان ناچار بودند از روحانی حمایت کنند، در این شرایط دیگر شرط و شروط منتفی میشود و حتی وجود کاندیدای سایه نیز به زحمت جا افتاد و هرچند آقای روحانی در ابتدا نسبت به کاندیدای سایه موضع داشت اما بعداً مجاب شد که کاندیدای سایه درکنار ایشان در صحنه انتخابات حضور داشته باشد».
گفتنی است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، عارف به عنوان کاندیدای جریان اصلاحات با حالت قهر از انتخابات کنار کشید و حاضر نشد از روحانی اعلام حمایت کند. وی در نظرسنجیهای اصلاحطلبان ۸ درصد رأی داشت. افراطیون مدعی اصلاحات در آن هنگام عارف را اصلاحطلب بدلی و قلابی معرفی میکردند!
** سفره مردم را کوچکتر نکنید
روزنامه جهان صنعت در مطلبی با عنوان «سفره مردم را کوچکتر نکنید؛ هشدار فعالان اقتصادی به روحانی در آستانه معرفی دولت» نوشت: «یکی از انتظارات بخشخصوصی این است که کابینه جوان و روح خلاقیت و جسارت به آن تزریق شود».
در بخش دیگری از این مطلب آمده است:
«اشتغال و توجه به معیشت از مسائل جدی اقتصاد کشور است. این امر از مهمترین چالشهاست که بیتوجهی به آن مشکلات اجتماعی، فرهنگی و آسیبهای اجتماعی دیگری را در پی دارد. وقتی درباره معیشت صحبت میکنیم توجه دولت و تمرکز بر افزایش درآمد خانوار از یک سو و کاهش هزینه سبد خانوار و بزرگ کردن سفره مردم از سوی دیگر مورد توجه است که این اولویت به پیشنیازهای اساسی احتیاج دارد».
در روزهای گذشته، «حسین راغفر» اقتصاددان حامی دولت در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود: «در حوزه اقتصاد داخلی کشور رکود همچنان پابرجاست و حتی میتوان گفت نسبت به چهارسال قبل رکود عمیقتر هم شده است و نشانههایی برای خروج از آن هنوز دیده نمیشود. هرچند آمارهای رسمی ممکن است به لحاظ تعاریف فنی حکایت از عبور از دوره رکود را داشته باشد، اما واقعیت ملموس زندگی مردم و پدیدههای عینی که جامعه با آنها مواجه است، این آمارها را تأیید نمیکند».
هرچند روحانی بارها گفت «از رکود عبور کردیم» اما نیلی مشاور ارشد او چندی پیش تاکید کرد که «تا ۴ سال دیگر هم از رکود اقتصادی خارج نمیشویم»!
متاسفانه دولت یازدهم نه تنها قدمی در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور برنداشت، بلکه با گره زدن اقتصاد کشور به مسئله برجام و مذاکرات هستهای رکود عمیقی را بر اقتصاد کشور وارد ساخت که به گواه فعالان اقتصادی نمونه آن در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نظیر نداشته است.
با وجود آنکه بخش خصوصی، تجربه، تخصص و توانایی بالایی برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد کشور، ایجاد اشتغال و درآمدزایی دارد اما دولت یازدهم متاسفانه این بخش مهم توجهی نداشت و فعالان بخش خصوصی را برای ورود به فعالیتهای اقتصادی تنها گذاشت. در دولت یازدهم تلاش شد تا شبهدولتیها و خصولتیها میدان کارزار اقتصاد کشور را در دست داشته باشند.
** رادیوی ضد انقلاب: لغو برجام به نفع مدافعان اقتصاد مقاومتی است
رادیو زمانه در گزارشی با عنوان «برجام: ترامپ علیه تهران» نوشت:
«تصمیم یکجانبه دولت ترامپ مبنی بر اینکه ایران برجام را نقض کرده، یا دامن زدن به بحرانی در خصوص بازرسی تأسیسات نظامی، باعث خواهد شد وحدت قدرتهای بزرگی که توافق را امضا کردهاند بر هم بخورد. بر خلاف عربستان و جناح راست اسرائیل که موافق سیاست برخورد با ایران هستند، آمریکا نمیتواند روی کمک روسیه و چین و همچنین سازمان ملل برای تحریم یا برخورد با ایران حساب کند. در نهایت اگر کار به اینجا برسد، به نظر نوع واکنش کشورهای اروپایی، آلمان، فرانسه و انگلیس سرنوشت برجام را رقم خواهد زد. در ایران نیز، نقض برجام به نفع جناحی از محافظهکاران خواهد بود که مدافع «اقتصاد مقاومتی» اند و به سرمایهگذاری خارجی بدبین هستند».
در اینباره گفتنی است مطرح شدن مساله لغو تحریمها و مسائل اقتصادی از سوی این رسانهها صرفاً ابزاری برای فریب افکار عمومی است. دشمن در پی آن است تا خسارت محض برجام را در دیگر مؤلفههای قدرت ایران نیز تسری دهد. اقدامات نقد در مقابل وعدههای نسیه تا خالی کردن کامل دست ایران.
از سوی دیگر تمام کشورهایی که امروزه حرفی برای گفتن در هر عرصهای دارند، جز با تکیه بر ظرفیتهای داخلی خود به این جایگاه نرسیدهاند. این همان رازی است که در فرهنگ ملی ما «اقتصاد مقاومتی» نامیده شد؛ هیچکس با سرمایه گذاری خارجی مخالف نیست. مسئله اصلی بهره مندی از ظرفیتهای داخلی و چشم ندوختن به نقطههای خیالی است. در حال حاضر پس از گذشت ۴ سال از فعالیت دولت یازدهم، علیرغم «خسارتهای محض برجام» و دستاورد تقریباً هیچِ آن، دولتمردآنهمچنان برای حل معضلات و مشکلات به جای نگاه درونگرا و مبتنی بر اقتصاد مقاومتی معمولاً راه حل را در هضم شدن در اقتصاد جهانی میبینند. هضم شدنی که میتواند به قیمت نابود شدن منافع ملی و سرمایههای عظیم کشورمان تمام شود.