سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** معرفی کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در روزنامه اصلاح طلب!
در حالیکه دولت دوازدهم تازه کار خود را آغاز کرده است و در حالیکه عموم مردم با مشکلات اقتصادی- از دغدغه معیشت گرفته تا بیکاری جوانان- دست و پنجه نرم میکنند، روزنامههای زنجیرهای اصلاح طلب همچنان به دغدغههای قبیلهای و انتخاباتی خود مشغولند.
در همین رابطه روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «عبور حزب تکنوکرات از اصلاحطلبان؟» نوشت:
«در بین گزینههای کاملاً اصلاحطلب موجود برای کاندیداتوری ریاستجمهوری بعدی، بیش از همه، نام محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری شنیده میشود. عارف حتی بهعنوان رئیس مجلس نیز مورد حمایت چهرههای مطرح کارگزاران نبود و بهسادگی لاریجانی را به وی ترجیح دادند. او همچنین با عملکرد منفعلانه یکسال اخیرش و همچنین مصاحبه جنجالی فرزندش که واژه ژن خوب را به ادبیات سیاسی ایران وارد کرد (که با دفاع عجیب خود عارف از سخنان وی همراه شد)، بهنظر شانس زیادی برای در دستگرفتن سکان ریاستجمهوری ندارد. اما جهانگیری با درخشش در مناظرات اردیبهشت ۹۶ و عملکرد فعالانهاش در جایگاه معاوناول رئیسجمهور مدتهاست خود را در سطح یک رئیسجمهور نشان داده است... ] البته[زمزمههای زیادی در مورد امکان عبور کارگزاران از جهانگیری (که خود یک کارگزارانی اصیل است) برای حمایت از لاریجانی اصولگرای معتدل شنیده میشود، اما هنوز مشخص نیست چنین اتفاقی رخ دهد و در این صورت، دلیل آن چه خواهد بود؟ کارگزاران فعالتر از بقیه در حال پیشبرد بازی است و هدفشان هنوز نامشخص است! امکان دارد از جهانگیری یا اصلاحطلبی در سطح او حمایت کنند، شاید از لاریجانی حمایت کنند و موفق شوند و شاید هم برای رسیدن به لاریجانی از جهانگیری و اصلاحات بگذرند، اما بدنه اصلاحات برای کاندیدای مطلوب خود از آنان عبور کند».
** بابک زنجانی با روش کشورداری اصلاحات و کارگزاران بزرگ شد
روزنامههای اصلاح طلب امروز تصاویر دادگاه بابک زنجانی را در صفحه اول منتشر کردند و با آب و تاب به شرح حواشی دادگاه پرداختند. در همین رابطه روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «بابک کلافه است» نوشت:
«سه سال و نه ماه پیش بود همین وقتها. او را گرفتند بازداشتش کردند و نامش بر سر زبانها افتاد. گفتند او سردسته یک اختلاس ۸ هزار میلیاردی است. غوغایی به پا شد در آن روزها. متهم نفتی معروف به «ب.ز» یعنی همان بابک زنجانی دیگر در تاریخ ایران ثبت شده. هر چند که حالا دیگر معلوم نیست پایان چهارمین سالگرد بازداشتش را به چشم ببیند یا قبل از آن پای چوبه دار به سایر اعدامیهای متهم به فساد کلان مالی بپیوندد. اختلاسگرانی که بعضاً عنوان مفسد فی الارض را از آن خود کردند یا چیزی شبیه به این، اختلاسگرانی که به هر حال با رفتنشان از این دنیا تمام آن پولی را هم که برده بودند بر نمیگردانند، کسانی که گاهی سرنخها راهم لو ندادند».
گفتنی است روزنامههای اصلاح طلب اصرار دارند تا ماجرای بابک زنجانی را تقطیع شده و از نیمه راه تعریف کنند. این در حالی است که زنجانی درباره شرح ماجرا اطلاعات قابل توجهی ارائه داده است.
بابک زنجانی-شهریور ۹۲- در مصاحبه با نشریه آسمان- رسانه حزب کارگزاران- گفت: «زمانی که در پادگان ولیعصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید. حدود ۵ ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش ۴-۵ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار ۳۰۰ تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت: شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و ۴ یا ۵ نفر بودند، کار کن. اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان (۲ دهه پیش) بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از ۸ سال است که عکس ایشان در اتاقم هست».
گفتنی است بابک زنجانی از دست روحانی و مرحوم هاشمی رفسنجانی جایزه گرفته و تصاویری به یادگار و با لبانی خندان ثبت کرده است.
** اعتراف روزنامه حامی دولت: برجام، شکافی میان اروپا و آمریکا ایجاد نکرد
«داوود هرمیداسباوند» در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:
«این نکته را باید در نظر داشت که همراهی نسبی اتحادیه اروپا با ما در هر وضعیتی ادامه پیدا نمیکند. بنابراین اگر آمریکا بخواهد تحریمهای یکجانبه مضاعف خود را علیه ما فعال کند، بسیاری از شرکتهای اروپایی ترجیح میدهند که خودشان را به دردسر نیندازند. آنها میآیند، مذاکره و تفاهم میکنند اما در مرحله اجرا متوقف میشوند».
هرمیداس باوند افزود: «تحریمهای آمریکا تحریمهای یکجانبه مضاعف است یعنی دیگران نیز باید رعایت کنند و در صورت نادیدهگرفتن آن از سوی آمریکا تحریم میشوند».
روزنامه آفتاب یزد- ۲۰ شهریور- در گزارشی با عنوان «برجام منهای آمریکا شدنی نیست؟» نوشته بود: «اگر اروپا قرار بر انتخاب بین ایران و آمریکا داشته باشد حتی در عصر ترامپ نیز اروپا و آمریکا چسبندگی بیشتری با یکدیگر دارند».
در هفتههای گذشته ریچارد نفیو - معمار شبکه تحریمهای آمریکادر یادداشتی در نشریه فارین پالیسی نوشت: «اظهارنظر صالحی درباره پایبندی ایران و اروپا به برجام علیرغم خروج آمریکا از برجام نادرست است؛ زیرا در اتحادیه اروپا هیچ زیر بنای قانونی برای اینکه دولتها بتوانند این اقدام را عملی کنند وجود ندارد».
سایت ضد انقلاب زیتون نیز چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «باز کردن حساب ویژه روی اتحادیه اروپا میتواند خطای فاحش ایران باشد. اروپا از خلال رابطه با ایران، یک سری منافع کوتاه و میان مدت از جمله همین قراردادهای تجاری را دارد. برای محفوظ ماندن این منافع هم اروپا تا حدی به آمریکا دست کم برای امنیت برجام، فشار خواهد آورد اما ایران نباید فکر کند که میتواند از اتحادیه اروپا به عنوان کارت سبز دائمی در برابر ترامپ استفاده کند. برای نمونه وقتی به درگیریهای خاورمیانه میرسیم، اروپا به راحتی از منافع اسرائیل حمایت خواهد کرد».
** اصلاح طلبان مسئولیتی در قبال عملکرد دولت ندارند
روزنامه وقایع اتفاقیه در مطلبی با عنوان «اصلاح طلبان مسئولیتی در قبال عملکرد دولت ندارند» به نقل از «سجاد سالک» رئیس شورای سیاستگذاری حزب ندای ایرانیان نوشت:
«اصلاح طلبان از ابتدا برای تشکیل کابینهای اصلاح طلبانه اصراری نداشتهاند و تمامی حامیان رییس جمهور میدانستند که از چهرهای اعتدالگرا حمایت کردهاند. پشتیبانی اصلاح طلبان از روحانی برگرفته از ضرورتهای زمانه بود، در نتیجه همانطور که در چهار سال اول دولت روحانی، اصلاح طلبان در کابینه نقش پررنگی نداشتهاند، کاملاً مشخص بود که در دولت دوازهم نیز تأثیر چشمگیری بر روند فعالیتهای دولت نخواهند داشت، اما روابط متقابل اصلاح طلبان و روحانی در مدت اخیر به قدری گسترش پیدا کرده که این انتظار وجود داشت نقش اصلاح طلبان در کابینه نسبت به دولت قبل افزایش یابد، اما چنین امری محقق نشد».
سالک افزود: «اصلاح طلبان میتوانند چهار سال بعد به میدان بیایند و بگویند که پس از دورانی ۸ ساله اکنون صلاحیت در دست گرفتن سکان دولت را دارند و بی آنکه بخواهند مسئولیت عملکرد دولت را برعهده بگیرند میتوانند کاندیدای خود را مجدداً وارد عرصه رقابت انتخاباتی کنند و طبیعتاً در عرصه مناظرات آینده نیز قرار نخواهد بود که جریان اصلاحات پاسخگوی قصور و کم کاریهای دولتی باشند که در آن کمترین نقش را داشتهاند».
این روزها اصلاحطلبان با هر دلیل و منطقی که بخواهند انتقادات خود به روحانی را توجیه کنند، یک چیز قابل کتمان نیست و نباید لوث شود و آن اینکه، اصلاح طلبان نمیتوانند دیگر از زیر بار عملکرد دولت یازدهم و دولت دوازدهم شانه خالی کنند.
اصل منطقی و عقلی این است که وقتی جریانی سیاسی، تمام توان خود را، نه یک بار که دوبار، وقف به قدرت رسیدن یک چهره سیاسی و تیم او میکند، لاجرم در کلیه عملکردها و کارنامه او شریک هستند.
واقعیت این است که «اپوزیسیوننمایی» و «منزّه نمایی» اصلاح طلبان دیگر کارکرد خود را از دست داده است. کوبیدن دولت روحانی و انتقادات به نسبت تندی که این روزها، رسانهها و شخصیتها وابسته به اصلاحات نثار حسن روحانی میکنند باعث آلزایمر سیاسی ملت ایران نمیشود، و این جریان سیاسی هم باید به سهم خود، در کنار روحانی، پاسخگوی عملکرد دولت باشد.