به گزارش مشرق، حجت الاسلام علی ثقفی در یادداشتی با موضوع مشکلات دولت اسلامی برای مقابله با قاچاق پوشاک و عدم نظارت توسط مسؤولین، نوشت:
سازمان گمرک میگوید آمار واردات پوشاک به ایران سال گذشته ۶۰ میلیون دلار بوده است. این عدد در کشوری که بیکاری بیداد میکند چه معنایی دارد؟
اما فاجعه بزرگتر از اینهاست. سازمان ملل میگوید این آمار یک میلیارد دلار بوده است. این سازمان آمار خود را از اعلام وارادت پوشاک کشورها به ایران بدست آورده است.
عضو هیاتمدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران میگوید با توجه به آمار یک میلیارد دلاری واردات پوشاک به ایران توسط یونیدو، سالانه حدود ۱۰ هزار کانتینر پوشاک به کشور وارد میشود. حال اگر ارزش هر کانتینر پوشاک را ۱۰۰ هزار دلار فرض کنیم با توجه ارزش دلاری واردات اعلام شده توسط مسئولان ما، سال گذشته فقط حدود ۶۰۰ کانتینر به کشور وارد شده ولی طبق ارزش دلاری اعلام شدهٔ یونیدو سال گذشته ۱۰ هزار کانتینر پوشاک وارد کشور شده است؛ و این یعنی سال گذشته مسئولان ما ۹۴۰۰ کانتینر پوشاک را در کشور گم کردهاند.
اما این فاجعه از این حد همگذشته است و مسئولان همچنان در خوابند. برخی دست اندرکاران صنف پوشاک می گویند این رقم در سال گذشته نه یک میلیارد بلکه ۷/۲ میلیارد دلار بوده است. این حجم عظیم ۴۵ برابری واردات نسبت به آمار رسمی از کدام مرزها و کدام مجاری وارد کشور شده است؟ البته برخی صاحب نظران پا را فراتر نهاده و از ۱۲ میلیارد دلار حجم بازار پوشاک کشور و ورود حدود ۶ میلیارد دلار پوشاک به کشور یاد میکنند. حالا با این ارقام شما پیدا کنید تعداد کانتینرهای مفقود شدهٔ پوشاک را که از چشم مسئولان پنهان مانده است. مدیریت کشور در این زمینه دچار ورشکستگی پنهان است.
همچنین دست اندرکاران این صنف می گویند ۴۰۰ نماینده فروش برند پوشاک خارجی در ایران وجود دارد. این یعنی برخی سبت به واردات پوشاک بی تفاوت و شاید هم منتفع هستند. وجالب اینکه از این تعداد فقط ۱۴ نماینده مجوز دارند. موضوع واردات نابود کننده فقط اختصاص به پوشاک ندارد. این یعنی کشور دچار رها شدگی است.
موضوع فقط به پوشاک مربوط نمیشود. وقتی در روز رسماً سه تا پنج هزار کانتینر کالا وارد کشور میشود و فقط حدود ۱۵۰ کانتینر بازرسی میشود، یعنی در مجاری رسمی ما یک بزرگراه هموار برای قاچاق فراهم شده است. رهبری در ابتدای امسال با تعبیراتی خاص، تکلیف آور و دردناک از این پدیده یاد کردند:
«واردات کالاهایی که در داخل بهقدر کافی تولید میشود، بایستی بهصورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود؛ آنچه در داخل تولید میشود، از خارج وارد نشود. اینکه ما نگاه کنیم ببینیم کالاهای مصرفی ما، از خوراک گرفته تا پوشاک تا وسایل منزل تا کیف و کفش بعضی از بانوان تا وسایل مدرسه و دفتر و قلم و امثال اینها از خارج بیاید، این مایهٔ شرمندگی است! انسان احساس شرم میکند؛ هم در مقابل تولیدکنندهٔ داخلی احساس شرم میکند، هم در مقابل آن کسی که این جنس را از بیرون برای ما میفرستد.»
آیا ساماندهی و بسیج همهٔ امکانات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در این صنعت ساده برای اشتغال نیروهای کار امری ناشدنی است؟ ریشهٔ این وارادت نابود کننده ناکارآمدی مسئولان است؛ اما فقط این نیست. تاثیرعامل فساد در این بلیه امری واضح است.
دولت اسلامی یعنی مجموعهٔ قوا، دولتی است درحالیکه رکود و بیکاری گلوی اقتصاد ومردم را می فشرد اجازه ندهد در سال بیش از دومیلیارد دلار سرمایه کشور در پوشاک آنهم به قیمت بیکار شدن تولید کنندگان به جیب بیگانه برود. دولت اسلامی دولتی سالم، هشیار و چابک در حفظ منافع مردم است. دولت اسلامی یعنی کارگزارانی متدین و متشرع که وقتی ولی فقیه و نایب امام زمان از حرمت مؤکد شرعی واردات ناموجه سخن میگوید آنها تمام توان خود را برای اجتناب از این حرام شرعی مدیریتی که بسیار مهلکتر از ارتکاب حرمتهای فردی و اجتماعی توسط مردم است بکار ببرند. دولت اسلامی یعنی بقیهٔ مسئولان هم بیایند در محضر مردم اعلام کنند ما احساس شرم میکنیم از اینکه خانوادههای نجیب ایرانی دچار مشکل بیکاری و فشار اقتصادی هستند. ما احساس شرم میکنیم ازآن تولید کننده و وارد کننده خارجی که نزد او ملتی ناتوان و مصرفی شمرده شدهایم و دستمان جلوی او دراز است. دولت اسلامی دولتی است که غیرت و همت کند و برای حل این مشکلات قیام کند. خواهیم دید مردم خوب ما هم با او همراه خواهند شد.
و نهایتاً اینکه مسئولان ما توسط مردم انتخاب میشوند. لذا کلید حل این مشکلات بدست مردم است. آیا نمیتوان فارغ از روشهای احزاب و مجموعههای سیاسی کشور و به شیوههایی مؤثر به مردم گفت در انتخاب مسئولان خود بیشتر دقت کنند؟ آیا راههایی برای ترغیب مردم به نظارت مؤثر بر مسئولان و ایجاد زیرساختهای مردمی برای نظارت نیست؟ آیا نمیتوان بدور از این فضای سیاست زده و نا سالم در این زمینه به مردم کمکی کرد؟ راه برای گشایشهای پیشرفت کشور مسدود نیست. از آنها که خود متهماند و رسوب گرفتهاند انتظاری نیست؛ اما دغدغه مندان چطور؟ باید عادتها را کنار گذاشت و جرأت تغییر داشت.