سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
صوفی مطرح کرد: نقش «شورای نگهبان» در تجمعات اخیر!
علی صوفی، فعال اصلاحطلب و عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با ایسنا در اشاره به تجمعات اخیر گفته است:
«مردم به صورت غیرسیستمی و تصادفی به خیابانها نیامدند بلکه از قبل با توجه به مطالباتشان چنین وضعیتی قابل پیشبینی بود. به طور مثال وقتی قانون وضع میشود که حقوق بازنشستگان با شاغلین برابر باشد و شورای نگهبان آن را رد میکند، آه از نهان مردم بلند میشود.»
او همچنین اظهار میکند: در حال حاضر مردم احساس میکنند که به مشکلاتشان به ویژه مشکلات معیشتی توجه نمیشود و به همین دلیل است که خواستههایشان را به صورت اعتراض بیان میکنند.[1]
*قضاوت درباره اظهارات عجیب صوفی و اینکه مصوبات شورای نگهبان موجب تجمعات اخیر شده است را به عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
قابل تأمل آنکه علی صوفی در حالی مدعی مطالبات مردم و خواستههای اقتصادی آنها شده که چیزی به نام «وضع موجود» دستپخت دولتی است که اصلاحطلبان روی کار آوردند و خود را فدایی و دستبوس آن نامیدند.
جالب آنکه اصلاحطلبان اکنون نیز به جای «عذرخواهی از مردم» خود را مدعی دولت جلوه میدهند و حتی پرچم عبور از روحانی را نیز بلند کردهاند.
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی که پیش از این وقوع «فتنه اقتصادی» را پیشبینی کرده بودند از این میگویند که تجمعات اخیر حاصل سیاهنمایی اصلاحطلبان از وضعیت اقتصادی کشور در ذهن مردم است.
سخنان صوفی نیز نوعی پشتگرمی به عوامل تجمعات ارزیابی میشود.
***
اُوردوز رسانه اصلاحطلب پس از تجمعات تهران
روزنامه اصلاحطلب جامعه فردا، روز گذشته طی سرمقالهای با عنوان «راه دوم» که توسط شورای سردبیری این روزنامه منتشر شد؛ صحبتهای عجیبی را در اشاره به تجمعات تهران مطرح کرد.
در بخشی از این یادداشت میخوانیم: اکثریت شهروندان کسانی هستند که کارنامه حکومت ما را با عملکردهای اجزای مختلف حکومت در عرصه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میسنجند و با فسادی که همه ما پذیرفتهایم بخش اعظم دستگاه را آغشته کرده، با عملکردهای نابخردانه اقتصادی، با سختگیریهای بیمورد اجتماعی و فرهنگی و با بیعدالتی در رفتارها مخالفند. اکثریت از نارساییها ناراضی است و فرصتی برای ابراز این نارضایتی و پیگیری مطالبات خود میجوید!
یادداشت مذکور در ادامه تصریح میکند:
«بیش از دو راه وجود ندارد؛ یا باید مطالبات و نارضایتیها را نفی و سرکوب کرد و یا با جامعه وارد دیالوگ سازنده شد. باید به جامعه گفت میتواند تقاضایش را ــ هر چه که هست ــ به زبان بیاورد و حرفش را نخورد.
باز کردن این راه خردمندانه دوم را نباید به دست کسانی سپرد که به خاطر رأی شش ماه پیش مردم از آنها کینه دارند. باز کردن این مسیر را، پیش از آنکه دیر شود، باید به کسانی سپرد که میتوانند علاقه و میل مردم به این جمهوری را تکرار کنند. زمان آشتی ملی فرا رسیده است.»[2]
*علاقه و اصرار نویسندگان این یادداشت به ناراضی بودن اکثریت جامعه، وجود فساد سیستمی و اینکه یومالآخر فرا رسیده است؛ بوضوح به چشم میآید.
فرض غلط بعدی این یادداشت این است که احساس میکند مردم گلهمندیهای خود را نمیگویند و برای این کار هم راهی جز خیابان نیست و گرنه یا سرکوب میشوند و یا دچار بغض خشم میشوند.
نویسندگان یادداشت مذکور در گام سوم نیز با پذیرفتن مقوله موهومی به نام «آشتی ملی»، نوعی باب انتقامجویی از نظام اسلامی را در پیش رو گذاشتهاند و البته رقبای سیاسی خود را نیز کینهجو نسبت به مردم خطاب کردهاند!
تمام این اظهارات و انگارههای ناصحیح اما در حالی است که مطالبه داشتن مردم هرگز به معنی ناراضی بودن اکثریت نیست.
فساد سیستمی هم دارای تعریفی است که بر جمهوری اسلامی ایران انطباق ندارد. ضمن اینکه فسادهای بزرگ در ایران عموما زیر ضربه میروند و نظام اسلامی هم بزرگ پرچمدار مبارزه با آنهاست. فلذاست که نمیتوان قید فساد سیستمی و گسترده را به چنین نظام و جامعهای نسبت داد.
ماجرای آشتی ملی نیز در جامعهای کاربرد دارد که اضلاعش با یکدیگر در وحدت نباشند و قهر عمومی شیوع داشته باشد.
این در حالی است که غیر از فتنهگران محصور و منزوی و طرفداران آنها؛ کسی با کسی قهر نیست و مردم و نظام اسلامی با محوریت وحدت و رخدادهایی مثل «9 دی» بر روی ریل پیشرفت قرار دارند.
در همین رابطه بود که مقام معظم رهبری نیز سال گذشته در یکی از بیانات خود فرمودند:
«حالا یک عدّهای یاد گرفتهاند تعبیرات "آشتی ملّی، آشتی ملّی" [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متّحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همهی وجودشان ایستادهاند. ممکن است در فلان مسئلهی سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمیگذارد. چرا میگویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامهها پَروبال میدهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد میکند. وقتی شما میگویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالیکه] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بیحیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمیکنیم، و با آن کسانی که با اصل انقلاب بدند، میگویند اصل نظام هدف ما است، میگویند انتخابات بهانهی ما است؛ که البتّه آنها عدّهی معدودیاند، عدّهی کمیاند؛ در مقابل اقیانوس عظیم ملّت ایران آنها یک قطرهاند؛ چیزی نیستند. این اقیانوس با یکدیگر منسجم و متّحد است؛ این اتّحاد وجود دارد و باید وجود داشته باشد و روزبهروز باید تقویت بشود.»[3]
جریان سیاسی خاص و عوامل آن همچنین در ماجرای «کینهجویی» نیز بهتر است کسی را متهم نکنند. چه اینکه جریانی که گفت مردمی که در شهرستانها به ما رأی ندادهاند عقب مانده هستند؛ مردم برای دریافت مرگ موش و جارو هم صف میکشند، مردم در فهم سیاسی مثل بچه ها می مانند و جریانی که ماجرای تأسف بار توزیع سبدهای کالایی را طراحی کرد؛ جملگی معلوم و مشخص هستند.
لازم به توضیح است که مشخص نیست چرا کسانی از اصلاحطلبان و رسانههای آنها با لمس چند تجمع و اغتشاش کوچک؛ بلافاصله به وجود آمده و احساس میکنند که نظام اسلامی در دوراهی قرار گرفته است؟!
این مسئله یقینا جای تأمل دارد...
***
انتقام «رویترز» از حاج قاسم سلیمانی
خبرگزاری انگلیسی رویترز روز گذشته طی گزارشی که آنرا در تیتر اول خود قرار داد به تجمعات اخیر در تهران پرداخت.
رویترز که در تمام طول گزارش خود تلاش کرده بود تا با نگاهی از بیرون و کلی به مسئله بپردازد؛ اما به ناگاه به یک اتفاق جزئی در خلال تجمع یکی از شهرستانها اشاره کرده و مینویسد:
«ویدئوهای موجود در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که معترضین در شیراز تلاش میکنند تا بنر تصویر قاسم سلیمانی را پایین بکشند.
فرمانده قدرتمند نیروی قدس سپاه پاسداران که مسئولیت عملیاتهای خارجی در عراق و سوریه و هرجای دیگری! را بر عهده دارد.»[4]
این رسانه انگلیسی در ادامه به حمایت آمریکا و کانادا از تجمعات اخیر نیز اشاره میکند.
*خوشحالی این رسانه انگلیسی از پاره شدن عکس حاج قاسم در یک اغتشاش، امر پنهانی نیست.
قابل تأمل اینکه اغتشاشگرانی که در فتنه کوی دانشگاه عکس مقام معظم رهبری را پاره میکردند؛ در سال 88 نیز عکس امام راحل را پاره کردند و امروز به پاره کردن عکس سردار سلیمانی روی آوردهاند... که این مسئله بیانگر حقایق زیادی است.
اینکه یک رسانه انگلیسی در گزارش خبری خود به مسئلهای تا این حد کماهمیت و رخ داده در یک شهرستان توجه و آنرا با طول و تفصیل بیان میکند یقینا بایستی برای اهل نظر محل تأمل باشد.
چه اینکه سردار سلیمانی از منظر غرب بعنوان سد اصلی برنامههای جهان سلطه در منطقه غرب آسیا شناخته میشود که طرحهای حتمی استکبار را با شکست قطعی مواجه ساخته است.
بدیهیست که رسانههای نظام سلطه و پادوهای غرب نیز تلاش میکنند تا این اسطوره انقلابیگری و مقاومت را ولو در اندازه یک پاره کردن عکس نیز آماج حمله قرار داده و از بیان خرسندی خود نسبت به این رخدادی بیاهمیت و یا کماهمیت نیز اِبایی نداشته باشند.
البته در این میان بایستی به زمینهسازان و عوامل پشت پرده تجمعات اخیر و سیاهنماییهای اقتصادی نیز این کنایه را مطرح کرد که همانطور که به رأیالعین مشاهده میکنید، در پیامد اعتراض خیابانی به بهانه مشکلات اقتصادی؛ چیزی جز انتقامگیری دشمن از دستاوردهای امنیتی و اقتصادی نظام و پیشرفتهای آن نیست و نخواهد بود.
***
1_https://www.isna.ir/news/96101005033/
2_https://jameefarda.com/article/5245
3_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35690
4_ https://www.reuters.com/article/us-iran-rallies/iran-warns-protesters-who-pose-major-challenge-to-countrys-leadership-idUSKBN1EP064