به گزارش مشرق، «دنیا حیدری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
سالی یکی دو بار، به بهانههایی چون سالگرد فوت تختی و دهداری یاد فرهنگ نداشته ورزش میافتیم و لزوم وجود آن؛ یاد هنجارشکنی روی سکوها یا رفتار نامناسب بازیکنان، مربیان یا حتی مدیران اما چند روزی که از این سالگردها میگذرد، همه چیز بار دیگر به دست فراموشی سپرده میشود و کمتر کسی است که به یاد آورد تا همین چند روز قبل، همه با قیافههایی حق به جانب از حسرت نبودن فرهنگ در ورزش نالیده و به اهمیت و لزوم توجه به آن پرداخته بودند.
مشکلات فرهنگی، از جمله مشکلات اساسی ورزش است که باوجود کمیتههای فراوانی به این نام در فدراسیونها و ارگانهای مختلف همچنان به قوت خود باقی است چرا که فرهنگسازی و پرداختن به این مقوله مهم، هرگز به صورت اصولی مورد بررسی قرار نگرفته و همیشه سر و ته آن با نصب چند بنر و پرچم یا نهایتاً برگزاری یکی دو مراسم مذهبی از جمله مداحی و نوحه خوانی و مولودی قبل و بعد بازیهای به هم آمده، بی آنکه کسی توجهی به نتیجه کار داشته باشد و ببیند که آیا این اقدامات سطحی توانسته گرهی از این مشکل باز کند یا نه.
تاج، رئیس فدراسیون فوتبال اما یک بار دیگر به اهمیت فرهنگسازی در ورزش به خصوص فوتبال تأکید میکند. اما شاید چون با اعضای هیئت امنای مذهبی جامعه اسلامی فوتبال دیدار داشته چنین میگوید و تأکید میکند: «یکی از راههای مهم کاهش مشکلات فرهنگی در ورزشگاه تبیین سخنان مقام معظم رهبری پیرامون اهمیت ورزش و مسائل فرهنگی آن در ورزشگاهها و میادین ورزشی است که هیئت مذهبی جامعه اسلامی فوتبال میتواند این امر مهم را اجرایی کند.»
اما آیا میتوان تنها به این مسئله تکیه کرد و امیدوار بود که برگزاری هیئتهای مذهبی میتواند فرهنگ گم شده را به ورزش و فوتبال بازگرداند و چاره کار باشد؟
بدون شک برگزاری مراسم مذهبی در جا و مکان خاص خود میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد اما کافی نیست و نمیتوان فرهنگسازی را اینگونه سطحی و گذرا نگریست. بدون شک برای آنکه فرهنگ؛ حلقه گم شده فوتبال و ورزش را آنطور که باید و شاید در بین ورزشکاران بتوان جا انداخت، باید بررسیهای اصولی و زیرساختهای مناسبی را فراهم کرد که از جمله آن میتوان به حضور روانشناسهای حاذق در باشگاهها و تیمهای ملی اشاره کرد، نه روانشناسهایی که همه کاری که میکنند دادن چند تست بی سر و ته بینتیجه به دست ورزشکاران است.
بلکه اساتیدی که بتوانند از لحاظ روحی روانی روی ورزشکاران کار و آنها را از لحاظ روحی نه فقط برای مسابقات که برای حضور به عنوان یک ورزشکار در جامعه مهیا کنند.
ورزشکاران امروز نیازمند آموزشهای لازم در این زمینه هستند. باید به آنها آموخت که به عنوان یک ورزشکار، چه وظیفهای روی دوش آنهاست و باید چه رفتاری در جامعه داشته باشند تا الگوهای نامناسبی برای جوانان جامعه نباشند. این همان فرهنگسازی است که ورزش به آن نیاز دارد. همان وظیفهای که نمیتوان با برگزاری یکی دو مراسم مذهبی سر و ته آن را به هم آورد.
اما از فدراسیونی که بعد از برکناری دبیر کمیته فرهنگی خود ماههاست که انتخاب دیگری نداشته و کمیته فرهنگیاش بدون دبیر مانده چطور باید انتظار داشت گامی مثبت و اصولی در راه فرهنگسازی بردارد و ورزشکارانی را تربیت کند که بتوانند الگوهای رفتاری مناسبی در جامعه باشند.
حرف زدن از اسطورههای اخلاقی، حسرت خوردن به جای خالی آنها در ورزش امروز یا شعار دادن از لزوم وجود اخلاق و اخلاق مداری در ورزش کار سختی نیست و از عهده هرکسی برمی آید. اما مسئله گام برداشتن اصولی و اقدامی تأثیر گذار در این راه است. مسئلهای که البته تجربه ثابت کرده همتی برای به اجرا درآوردن آن وجود ندارد و همه آن چیزی که مسئولین در خصوص اهمیت آن به زبان میآورند، جز شعارهای رنگارنگ و زیبا نیست که با وجود گذشت سالها، همچنان اخلاق گمشده ورزش است.