به گزارش مشرق - سینما سیار جشنواره مردمی فیلم عمار پس از 5 ماه، دوباره در سفری به غرب کشور، به سرپل ذهاب کرمانشاه رفته، سفری که با 5 ماه پیش که به اینجا آمده بودیم از زمین تا آسمان فرق می‌کند، زلزله خیلی چیزها را تغییر داده و گرد غم را با خود به شهر آورده بود.
زلزله با همه مصیبت‌هایش، آوار با همه ویرانی‌هایش نتوانسته بود قامت مردمان سرپل ذهاب را خم کند، اما امان از کم کاری مسئولان. به هر کس که می‌رسند و فکر می‌کنند، می‌تواند برایشان کاری کند، شروع می‌کنند، به گفتن کاستی‌ها و گلایه‌ها.
سینما سیار عمار به مناطق زلزله زده سرپل ذهاب بازگشته تا شاید بتواند لحظاتی خوش برای بچه‌ها به ارمغان آورد و دور کند آن‌ها را از حجم غمبار این روزهایشان.
از تهران به سمت کردستان و از آن جا به سمت سرپل ذهاب و از سر پل ذهاب به شهرک زراعی می‌رسیم، شهرکی با بیش از 600 نفر جمعیت و مردمی شیعه و سنی که زلزله امان به خانه‌هایش نداده بود و بخشی از مردم همچنان در چادر زندگی می کنند.
روز اول که رسیدیم خاک و باد و باران همه با هم آمدند تا نگذارند، اکران کنیم، شرایطی که سبب شده بود اکران هایمان در محیط مسقف انجام شود، برای دو روز نخست حضورمان در سرپل ذهاب باید به فکر جایی برای اکران بودیم که الحمدالله سپاه پای کار آمد کانکسی در مرکز سماوات سپاه خاتم الانبیاء که در اختیار موسسه «خیران بی ادعا» بود را در اختیارمان قرار داد.
دغدغه که از مکان اکران رفع شد، باید فکری می‌کردیم تا بچه ها را برای تماشای فیلم ها به کانکس بکشانیم، از چادرها و کانکس‌های ساکنین گرفته تا درمانگاه های سیار سر می‌زدیم و برنامه را برای خانواده ها توضیح می‌دادیم، برخی‌ها استقبال می‌کردند و برخی نیز روی باز نشان نمی‌دادند.
حوالی ساعت سه بود که شروع به برپایی پروژکشن و نصب پرده در کانکس کردیم که بچه‌ها یکی یکی وارد می‌شدند، فکر می‌کردند که همه نوع فیلمی پخش می‌شود و این که فیلم خارجی هم قرار است پخش شود، با عمار آشنایی نداشتند، چند دقیقه اول به معرفی اجمالی عمار پرداختیم که الحق و الانصاف کار سختی بود که باید با زبان کودکانه عمار و این جشنواره را برای بچه‌ها توضیح دهیم.
ساعت به چهار رسیده بود و موعد پخش فیلم فرا رسید، نخستین فیلمی که پخش شد، نماهنگ «برخیزید» از مهدی نقویان بود، شعرش را تقریباً همه بلد بودند و همخوانی می‌کردند، نماهنگ که تمام شد به سراغ نمایش «نبرد خلیج فارس» رفتیم، انیمیشنی با رگه‌هایی از اقتدار ایران و ایرانی.
چند دقیقه‌ای از پایان انیمیشن نبرد خلیج فارس که گذشت، انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» را اکران کردیم که همگی تا انتها آن را تماشا کردند و حدود ساعت 6 بود که اکران به پایان رسید. روز نخست به پایان رسید، اما گویی بچه‌ها خوششان آمده بود، روز دوم مخاطبانمان بیشتر شدند.
در روز دوم نیز نماهنگ بابا خون داد، انیمیشن مورچه و سلیمان، شاهزاده روم پخش شد، بخشی از بچه‌ها میان انیمیشن مورچه و سلیمان پچ پچ می‌کردند و در انتها متوجه شدم که شعر پخش شده در این انیمیشن در کتاب درسی شان نیز بوده و خوشحال از این که شعر را حفظ بودند و چیزی بیش از دیگران بلد بودند.
در روزهای بعد به دیگر مناطق زلزله سر پل ذهاب رفتیم، تا با فیلم‌هایمان نور امیدی باشیم بر دل‌های کودکان.
«سینماسیار» جشنواره عمار به مدت ۱۰ روز از ۲۸ دی ماه، در شهر سرپل ذهاب و روستاهای اطراف، با نمایش آثار و فیلمهای ادوار مختلف این جشنواره، میزبان مردم زلزله زده شده و بر اساس این گزارش، نمایش فیلم‌ها، هر روز در چهار سانس و برای کودکان و نوجوان، خانواده‌ها و اقشار مختلف مردم صورت می گیرد.
