سرویس تاریخ مشرق- «حسین فردوست» از کودکی با محمدرضا شاه رفاقت داشت و بعدها به جانشینی ساواک و رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه منصوب شد. وی در کتاب خاطراتش درباره ارتباط درباره با آیت الله شریعتمداری مینویسد:
زمستان ۵۶ بود و هویدا به عنوان وزیر دربار در کاخ تیمور بختیار زندگی میکرد. این کاخ همجوار کاخ سعدآباد است و به وسیله خود بختیار مانند یکی از بهترین کاخها تزیین شده. در زمان بختیار به کرات به این کاخ دعوت شده بودم.
روزی هویدا به من تلفن کرد و مرا برای ناهار دعوت نمود. به موقع رفتم. کاخ همانطور بود که قبلا دیده بودم. یک نفر مرا به طبقه دوم راهنمایی کرد و وارد سالن شدم. هویدا نزیک قفسه کتابها نشسته بود. پس از تعارف، هیچ صحبتی از موضوع ملاقات نکرد و گفت: «منتظر مقام دیگری هستم.» مدتی گذشت و آموزگار، نخست وزیر، وارد شد. آنموقع هنوز شاداب بود. هر سه روی مبلهای خود قرار گرفتیم. هویدا گفت که پس از صرف ناهار از موضوع اصلی صحبت خواهد کرد و لذا تا صرف ناهار مسائل متفرقه مطرح میشد و بیشتر هویدا و آموزگار از مسائل مملکتی صحبت میکردند و گاهی نیز من در بحث شریک میشدم. غذا صرف شد و برای نوشیدن قهوه به سالن مراجعت کردیم.
هویدا اصل مسئله را مطرح کرد و گفت که شاه دستور داده که در این کمیسیون ۳نفره صحبت شود و فردی مشخص شود که در مقابل آیت الله خمینی تقویت گردد و بتواند روحانیت ایران را اداره کند. او ابتدا از من سؤال کرد که آیا چنین فردی را میشناسید؟ گفتم: من با روحانیون تماس نداشتهام و بعلاوه خود شما با شریعتمداری در ارتباط روزانه هستید، دیگر با چه کسی میخواهید تماس برقرار کنید!؟ هویدا گفت: «بله، بله، شما که همه چیز را میدانید!» سپس از آموزگار پرسید که نظر شما چیست؟ آموزگار بدون مکث گفت: «اصولا در بین روحانیون صحیح نیست که با مقامات مختلف تماس داشت، بلکه باید با یک نفر تماس برقرار کرد و او خود مسائل را با روحانیون حل و فصل خواهد کرد و من [آموزگار] مرید یک نفر هستم و او آیت الله خوئی است.» هویدا گفت: «کاملا موافقم. شما با آیت الله خوئی تماس بگیرید و تا وصول نتیجه کار شما، با شریعتمداری هیچگونه تماسی گرفته نخواهد شد.»
در این جلسه تصویب شد که آموزگار با آیت الله خوئی در نجف تماس بگیرد و من گزارش ماوقع را به اطلاع محمدرضا رساندم. یکی دو هفته بعد از طریق اسلامینیا مطلع شدم که هویدا کماکان با شریعتمداری رابطه دارد که مفهومش این بود که آموزگار در جلب آیت الله خوئی موفق نبوده است. به هر حال، این ستاد در دربار به ریاست هویدا تشکیل شد و او از طریق رابطین متعدد با عناصری در میان روحانیت و بازار ارتباط داشت و پولهای زیاد در این راه هزینه شد و گاه در این رابطه شکایتهایی به دست من میرسید که به فلانی زیاد دادهاند و به فلانی کم و از این قبیل. بهبهانیان، معاون دربار، که امور مالی دربار در اختیارش بود و هر کجا که میرفت مایه برکت بود، به کرات با چمدان دستی پر از پول برای دیدار شریعتمداری به قم رفت. یکی از افرادی که از سوی دربار با بعضی از روحانیون تماس داشت اسلامینیا بود. [۱]