سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در روز نهم و آخر، دو فیلم ذیل در سالن نمایش پردیس ملت به نمایش درآمدند:
کار کثیف/ خسرو معصومی
مستند زنانی با گوشوارههای باروتی/ رضا فرهمند
عرقفروش!
کار کثیف/ خسرو معصومی O (بیارزش)
خلاصه داستان: ماجرای زندگی یک دانشجوی متأهل به نام فرهاد (پدرام شریفی) که به دلیل بیکاری، به عرقفروشی روی میآورد.
باز هم جناب خسرو معصومی با آن دغدغههای غریبش و فیلمنامههایی که از اول تا آخرش را خودش تحقیق میکند و مینویسد؛ فیلمهایی که نمیتوانند با مخاطب ارتباط بگیرند. این فیلم نیز یک کار مطوّل است با موضوعی کثیف، که نمیدانم چرا توجه کارگردان ـ نویسنده را به خود جلب کرده است. نسخۀ کنونی ۱۲۶ دقیقه است. اما کارگردان در نشست خبری، اطلاع داد که فیلمش را در همین روزها به اتفاق حسین زندباف به ۱۱۲ دقیقه تقلیل داده است.
اغلب کارگردانهایی که فیلمنامۀ آثارشان را نیز مینویسند خود را پیغمبران عصر جدید تصور میکنند و در این خیال هستند که با فیلمهایشان مردم ناآگاه را هدایت خواهند کرد. بعد از دو سه موفقیت در جشنوارههای داخلی و خارجی و همچنین تمجید برخی از هواداران، تکبر این افراد چنان زیاد میشود که گمان میبرند که علامۀ دهر هستند. و لهذا، دیگر چیز جدیدی یاد نمیگیرند و به تکرار خود میپردازند. به همین سبب، دوران آنها به سرعت به پایان میرسد.
خسرو معصومی، کارگردان کاربلدی است اما در نگارش فیلمنامه تخصص ندارد. او باید ایدههایش را به فیلمنامهنویسان بسپارد یا فیلمنامههای دیگران را برای ساخت انتخاب کند. در این صورت امید است که او فیلمهای خوبی بسازد. در وضعیت کنونی، معصومی فقط یک کارگردان خودرأی است که به هر ضرب و زوری که هست میخواهد فیلمساز مؤلف باشد. واضح است که مردم برای تماشای فیلمهای خسرو معصومی به سینما نمیروند. مخاطبان همواره، مشتری فیلمهای خوب هستند، از هر که میخواهد باشد.
******
**همسران داعش
مستند زنانی با گوشوارههای باروتی/ رضا فرهمند *** (خوب)
خلاصه داستان: مستندی دربارۀ همسران و فرزندان داعش
رضا فرهمند پس از ساخت چند مستند در موضوعاتی همچون طبیعت، ورزش، مهاجرت و غیره، در این فیلم به ماجرای داعش در عراق پرداخته و اختصاصاً به اردوگاههایی رفته است که همسران افراد داعشی در آنها زندگی میکنند. فیلمساز از طریق یک خبرنگار زن به نام نور الحِلّی، با زنان و کودکان آنها مصاحبه میگیرد و لحظات بدیعی خلق میکند. زنانی از ترکیه، چچن، جمهوری آذربایجان و روسیه که برخی از آنها هنوز هم به داعش تعلق دارند و این جماعت تروریست را بر حق میپندارند! و خانم خبرنگار که سه برادرش را در جنگ با داعش از دست داده، ناگهان از کوره درمیرود و با یکی از آنها دست به یقه میشود. خانم نور، سه بچه نیز در خانه دارد که گاهی به آنها زنگ میزند و از آنها خبر میگیرد.
شجاعت گروه فیلمسازی در ساخت این فیلم، قابل تحسین است. خطراتی در حین ساخت از کنار گوش آنها عبور میکند و آنها به سلامت میگذرند. اما در نهایت خمپارهای به نزدیکی گروه اصابت کرده صدابردار فیلم را از ناحیۀ گوش سمت چپ معلول میکند. دو عراقی نیز در جلوی دوربین، شهید میشوند.
فیلم، حالت گزارشگونه دارد و به زنان ایزدی نیز میپردازد، قومی که در این سالها مورد توجه جهانیان قرار گرفتهاند. اگر فیلم میتوانست وحدت موضوع را حفظ کند و فقط به همسران داعشی بپردازد بسیار بهتر از این چیزی میشد که الان هست. یکی از مشکلات فیلمساز، نداشتن مترجمان خارجی زبان بوده است. در حالیکه اغلب داعشیها عربزبان نیستند و خانم خبرنگار هم نمیتواند با آنها مصاحبه کند. هرچند که او در میانه، کار خبرنگاریاش را رها کرده و به این اسیران امداد میرساند.
امید داشتم که فیلم با بازگشت نور الحلّی به خانهاش تمام شود. اما نمای آخر فیلم، او را پشت به دوربین در حال عزیمت نشان میداد. خانم نور که به نشست خبری این فیلم آمده بود به ما اطلاع داد که ماهانه فقط یک روز را با خانواده میگذراند و در اوقات دیگر به وظیفۀ خبررسانی خود میپردازد.
امیر اهوارکی