سرویس جهان مشرق- دانلد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده سال گذشته در دیدار با فراکسیون اعضای آفریقاییتبار کنگره آمریکا وقتی با انتقاد یکی از حاضران روبرو شد که میگفت «همه فقیران، سیاهپوست نیستند»، پرسید «جداً؟ پس اونا چیان؟». ترامپ در این اظهار نظر تنها نیست. این یک باور جاافتاده و اشتباه در بسیاری از کشورها از جمله آمریکا است که فکر میکنند عمده کسانی که به دلیل شرایط مالی خود از خدمات رفاهی دولت استفاده میکنند، سیاهپوستان هستند.
اکونومیست گزارش میدهد که اگر صرفاً در نظر بگیریم که ۱۳% از کل جامعه آمریکا و ۲۲% از سیاهپوستانِ آن فقیر هستند، میتوان گفت سیاهپوستان بیشتر به فقر دچار میشوند، اما این بدان معنا نیست که اگر به آمار فقیران آمریکا مراجعه کنیم، بیشتر آنها را از سیاهپوستان خواهیم یافت. از ۴۱ میلیون فقیر آمریکایی، ۶۶% سفیدپوست هستند و تنها ۹ میلیون سیاهپوست هستند. بنیاد خانوادگی «قیصر» (کایزِر) در پژوهش خود اعلام کرد تنها در ۵ ایالت از بیش از ۵۰ ایالت آمریکا تعداد فقیران سیاهپوست بیش از فقیران سفیدپوست است.
با این وجود چرا تصور مردم و حتی رئیسجمهور آمریکا در این مورد اشتباه است؟ بسیاری از پژوهشها بر وجود این باور غلط و واقعیت تلخ صحه میگذارند. رادر و کریمل در پژوهشی از پرسششوندگان پرسیدند:
* آیا موافقید که سیاهپوستان باید بر پیشداوریها در مود خودشان غالب شوند، بدون اینکه از دولت کمکی دریافت کنند؟
* آیا موافقید که سیاهپوستان بواسطه بردهداری و تبعیضی که در نسلهای گذشته تجربه کردهاند، در شرایطی قرار گرفتهاند که ارتقای آنها از طبقه کمدرآمد دشوار است؟
پاسخها به این دو پرسش و پرسشهای دیگر نشان داد حساسیتهای نژادی نسبت به سیاهان حتی بیش از آنکه پاسخدهنده پولدار یا فقیر باشد و بیش از آنکه خودش بیکار باشد یا نه، بر همراهی او با تداوم خدمات رفاهی دولت به کمدرآمدها همبستگی دارد.
این باور غلط در میان مردم آمریکا چندان جدید نیست. پژوهشی که پرفسور مارتین گیلنز از دانشگاه ییلز در سال ۱۹۹۴ میلادی انجام داد نشان میدهد ۵۵% بر این باور بودهاند که اکثر فقیران سیاهپوست هستند.
براستی چرا تصور مردم و حتی رئیسجمهور آمریکا در این مورد اشتباه است؟
یک پاسخ از پژوهشی در دانشگاه ایلینویز به دست آمده است. تراویس دیکسون با یک نمونهگیری تصادفی از برنامههای تلویزیونی و خبرگزاریهای آنلاین و مکتوب به نتیجه قابل تأملی رسیده است: ۵۹% از سوژههای فقیر یا محروم که در این برنامهها و اخبار مورد بررسی و معرفی قرار گرفتهاند، سیاهپوست هستند و تنها ۱۷% سفیدپوست بودهاند. شاید تصور کنید تنها رسانههای راستگرا و ملیگرا هستند که اینگونه فکر کرده یا تبلیغ میکنند. اما این تصور نیست نادرست است. تمام هفت خانواده فقیری که در نمونه تصادفی دیکسون از سوی سیانان معرفی شدهاند و ۵ خانوادهای که در نیویورک تایمز مورد بررسی قرار گرفته بودند، سیاهپوست بودهاند.
پژوهشی دیگر از سوی گروه The Sentencing Project بر این واقعیت صحه میگذارد، البته در حوزهای نزدیک یعنی جرائم و جنایات. آنها با تحلیل اخبار شبکههای تلویزیونی دریافتند ۴۲% از جرائمی که مورد پوشش خبری قرار گرفتهاند شامل یک مجرمِ سیاهپوست و یک قربانیِ سفیدپوست میشود اما آمار واقعی نشان میدهد تنها ۱۰% از جنایات در آمریکا چنین ویژگیهایی دارند. جالب است که پژوهش دیگری در سال ۲۰۰۲ نشان داده بود سفیدپوستانی که به اشتباه فکر میکنند سهم سیاهپوستان در ارتکاب جرم در ایالات متحده بیشتر است، موافقتِ بیشتری با مجازات اعدام برای برخی جرائم داشتهاند.
جمعبندی
اگر مردمی اطلاعات خود را بیش از هر چیز از رسانهها بگیرند، هیچ عجیب نیست که آنچه رسانهها خواسته و ناخواسته القا میکنند به باورشان تبدیل شود. با این وجود یک پرسش باقی میماند: حتی اگر فرض بگیریم که سیاهپوستان سهم بیشتر در فقر یا ارتکاب جرائم در ایالات متحده داشته باشند، چه چیزی جز نژادپرستی موجب میشود چنین باوری بر موافقت و مخالفت مردم با خدمات رفاهی دولت یا مجازات اعدام تأثیر داشته باشد؟ آیا جز این است که برخی تصور میکنند سیاهان به خاطر نژاد خود درگیر فقر و جرائم هستند بنابر این خدمات رفاهی درد آنها را علاج نمیکند و جز با اعدام نمیتوان از جرائمشان پیشگیری کرد؟ اکنون تصور کنید یک رئیسجمهور نیز چنین باورهای غلطی داشته باشد...
منبع
https://www.economist.com/blogs/democracyinamerica/2018/02/damaging-distortion