به گزارش مشرق، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه با این که هنوز رقابتهای انتخاباتی خود را آغاز نکرده است در جمع صمیمانهای حضور یافت و به سوالات خبرنگاران و حاضرین پاسخ داد.
در این جمع که پیش از پرسش و پاسخ نمایش ویدیویی به سبک بازیهای رایانهای دهه 1990 را به همراه خود داشت، رئیس جمهوری روسیه صحبتهای بسیار پیچیدهای در خصوص رقابت راکتی و تسلیحاتی با غرب کرد که حامل پیامهای تعیین کنندهای بود و به جرات میتوان گفت پس از حضور پوتین در اجلاس امنیتی مونیخ در فوریه 2007 شاهد یکی از صریح ترین گفتگوهای وی بودیم.
البته رسانهها دو بخش از صحبتهای پوتین را برجسته کردند که میتوان گفت خوراک رسانهای داخلی و بینالمللی داشت.
بیشتر بخوانید:
پوتین در پاسخ به سوالی که از وی در خصوص اینکه چه زمانی در تاریخ روسیه را برای زندگی انتخاب میکند؟ کوتاه پاسخ داد: عصر حاضر یا همان " امروز ". پرسش گر زمانی که خواست سوال بعدی خود را بپرسد پوتین حرف وی را قطع کرد و گفت: اجداد من دهقان بودهاند و من امروز رئیس جمهوری روسیه هستم و حاضرین به صحبتهای وی خندیدند و کف زدند.
رئیس جمهوری روسیه که 18 سال است بر این سرزمین حکمرانی میکند، در پاسخ به سوالی که چه بخش از تاریخ روسیه را میخواهد تغییر دهد، گفت، اگر میتوانست اجازه فروپاشی شوروی را نمیداد.
ولادیمیر پوتین در شورای فدرال روسیه در همین حال پیامهای موشکی و راکتی را هم برای جهان داشت و تحلیلگر بی بی سی در خصوص این سخنرانی که چهاردهمین سخنرانی پوتین در سطح ملی و بینالمللی بود گفت: او مانند یک شعبده باز عمل کرد، با این تفاوت که از کلاه خود به جای خرگوش سفید و سیاه، موشک، راکت، هواپیماهای بدون سرنشین زیر دریایی بیرون آورد.
میتوان گفت که چهاردهمین سخنرانی پوتین و تاریخ سازترین سخنرانی وی در دوران هجده ساله حکومتش بر روسیه پاسخ روشنی به تهدیداتی است که از سوی آمریکاییها متوجه فدراسیون روسیه شده است.
در آمریکا اما نمایش پوتین را ساختگی میدانند. آنها میگویند روسیه طی سالهای گذشته تمام آزمایشهای موشکیاش با شکست مواجهه شده است، به همین جهت بعید است پوتین غیر از تلاش برای تهییج روح ملی گرایی روسها قبل از انتخابات ریاست جمهوری هجدهم مارس دلیل دیگری داشته باشد.
در آمریکا از صحبتهای پوتین به بهترین شکل ممکن برای سیاستهای ترامپ استفاده شد. ترامپی که بودجه نظامی آمریکا را افزایش داده و به نظر میرسد کشورش را آماده ورود به عصر نوینی از رقابتهای تسلیحاتی میکند.
در تاریخ مدرن روابط روسیه و آمریکا به خصوص پس از جنگ افغانستان در سال 2001 شاهد روند تهاجمی از سوی آمریکاییها به روسیه بودیم. روابط جرج بوش پسر و پوتین بسیار دوستانه بود و در آن دوران و در سال 2002 بوش به پوتین گفته بود، ما مناسبات دوستانهای داریم، اما میخواهیم روندهای امنیتی خود را در سامانههای دفاع موشکی در مرزهای شما مستقر کنیم، زیرا تهدیداتی از سوی ایران و کره شمالی متوجه ماست.
این شاید سر آغاز فرو ریختن دیواری بود که در دوران برژنف و نیکسون در سال 1972 بنا نهاده و در دروان گورباچف و ریگان تکمیل شد. بر اساس آن توافق تنها یک منطقه در روسیه و یک منطقه در آمریکا با حساسیت دفاع موشکی باقی ماند که البته اکنون شرایط به گونه ای دیگر است. ایالت مسکو در روسیه و بخش صحرای فاکس در داکوتای شمالی امروز تا کالینگراد و استپهای پست رومانی پیش آمدهاند و دیگر خبری از تهدید تهران یا پیونگ یانگ نیست.
نزاع موشکی میان روسیه و آمریکا اکنون شرایط جدیدی یافته است، چرا که در مسکو بر این باورند که باید نسبت به تحرکات موشکی آمریکا واکنش نشان داد و این کنش و واکنشها قربانی جز اروپا ندارد. استقرار موشکهای اسکندر در کالینگراد عمق استراتژیک اتحاد شوروی که اکنون در مرکز اتحادیه اروپا قرار دارد فضای نا امنی و بی اعتمادی را به طور شایانی افزایش داده و نیاز به یک گفتوگوی سازنده میان طرفین ضروری است.
اروپا در هر صورت بخشی از گفتوگویی است که باید میان روسیه و آمریکا انجام شود، زیرا آنها از بودجه 1.2 تریلیون دلاری به روز رسانی تاسیسات هستهای در طول سی سال که توسط دولت اوباما تصویب شد، متضرر می شوند.
در همین حال روسیه نیز قصد دارد تا تاسیسات اتمیاش را به روز رسانی کند و چیزی مانند کنفرانس هلسینکی 2 لازم است تا طرفین بتوانند برگههای مشخص با تعیین حدود مشخصی را امضا و به آن پایبند باشند.
روسیه پیامها و سیگنالهای خود را به آمریکا داده است و اکنون نوبت به کاخ سفید رسیده تا در مورد آنچه توسعه تاسیسات هستهای و به روز رسانی آنها است تصمیم بگیرد و در جهت کاهش یا افزایش آن قدم بردارد.