سرویس سیاست مشرق - بهزاد نبوی، فعال اصلاحطلب و از چهرههای ستادی این جریان خاص سیاسی، اخیراً در مصاحبه خود با روزنامه اعتماد که تحت عنوان «اصلاحطلبی در مقابل براندازی» منتشر شد، نکاتی را درباره اغتشاشات دیماه ۹۶ مطرح کرده است که تأمل و تدقیق در آنها مفاهیم مهمی را آشکار میکند.
آنچه که در ادامه میخوانید، بخشهایی از اظهارات نبوی است:
_ احتمال تکرار ناآرامی های اخیر وجود دارد که قطعا به نفع کشور و ملت نیست. به همین دلیل در ناآرامی های اخیر، اصلاح طلبان و ده ها میلیون مردم معترض به وضع موجود، با معترضان همدردی کردند، اما همراهی نکردند.
_ همان روز اول که من را به زندان اوین می بردند، در بلوار بیست و چهار متری سعادت آباد که پرنده ای پر نمی زد، مشاهده کردم که سطل های زباله در حال سوختن بودند. معلوم بود که این کار معترضین نبود. کسانی این کارها را انجام می دادند تا به نام معترضین تمام کنند. بعد هم فهمیدیم که واقعا همین طور بوده است. چون هدف ضربه زدن به اصلاح طلبان بوده است، می خواستند همه اینها را به حساب اصلاح طلبان بگذارند. نکته دیگر اینکه تجربه ٨٨ برای ما مفید است. آدم دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود. تجربه ٨٨ مفید است اینکه آدم بداند می شود این بهره برداری ها و سوءاستفاده ها حتی از یک حرکت مسالمت آمیز اعتراضی انجام بشود.
_ مسلما این اعتراضات میلیونی نبوده و پراکنده و جمعا کمتر از ٢٠٠ هزار نفر بوده است، ولی آیا معترضین به وضع موجود همین تعداد هستند؟ من معتقدم که شاید تعداد آنان چند ده میلیون هستند.
_ کسانی که با اعتراضات همراهی نمی کنند، به چه دلیل همراهی نمی کنند، در حالی که خودشان هم معترض هستند؟ هر گروه هم به گوشه ای معترضند. حتی تندروهای طرفدار نظام که در مشهد ماجرا را شروع کردند، به دولت معترض بودند. چرا آمدن به خیابان را ادامه ندادند؟ چون متوجه شدند که ممکن است کسان دیگری از آن شرایط بهره برداری کنند. حامیان اصلاح طلبان هم متوجه شدند که نتیجه این کار به کجا منتهی خواهد شد. تصور می کنم اگر احساس می کردند که نتیجه بخش است، باید در اعتراضات شرکت می کردند.
_ مگر اینکه استعداد نظام به گونه ای باشد همین مردمی را که معترض بودند ولی با اعتراضات خیابانی همراهی نکردند به سمت همراهی بکشانند. یعنی همان گفته مرحوم بازرگان، که انقلاب ما دو رهبر داشت یکی امام و دیگری شاه بود. یعنی اگر نظام ما نقش نظام گذشته را ایفا کند که ان شاءالله چنین کاری نخواهد کرد، ممکن است با وجود تمام توصیه هایی که میانه رو ها و اصلاح طلبان می کنند، دوباره مردم به دنبال انقلاب بروند. البته مشخص نیست که آن حرکت فرجامی داشته باشد زیرا که امروز سال ٥٧ نیست.
_ اگر روحانی به هر دلیلی شکست بخورد، معلوم نیست که آلترناتیو او بتواند توفیقی به دست بیاورد و کشور، ملت، نظام و انقلاب از هر مشکلی مصون بمانند.[۱]
*تأکید اصلاحطلبان بر اینکه چند ده میلیون معترض در ایران وجود دارد که ممکن است هر لحظه دست به انقلاب بزنند! یکی از اصلیترین نکاتی است که در اظهارات نبوی و البته کثیری از معاریف اصلاحطلب وجود دارد.
این انگاره از کجا آمده و پیشفرضهای آن چیست!؟ آن هم در کشوری که هجدهمین اقتصاد جهان است، ضریب جینی آن از آمریکا و روسیه بهتر است و مثلا بیکاری هم در ایران یک بیکاری بحرانی نیست. [۲]
برخی محافل تحلیلی معتقدند اصلاحطلبان با تأکید بر این گزاره در حال بیان یک حقیقت نیستند بلکه در حال القای یک سیاهنمایی هستند تا ذهن عمومی جامعه حالتی اعتراضی به خود بگیرد.
مسئله دیگر اینست که چرا اصلاحطلبانی مثل نبوی، حجاریان، علویتبار و تاجیک که جملگی به تئوریسینهای اصلاحات معروفند در روزهای پس از اغتشاشات دیماه مؤکداً از این میگویند که این اعتراضات با حالتی تندتر تکرار خواهند شد!؟ از طرف دیگر چرا دائما در اشاره به این تکرار از لفظ «میلیون» استفاده میکنند!؟ [۳]
ماجرای همراهی و همدردی و اینکه اصلاحطلبان میگویند طرفدار براندازی نیستند نیز بخش دیگری از مواردیست که باید در آن یک تدقیق علمی و محتوایی اقناعی صورت بگیرد.
محافلی تحلیلی که از چند سال قبل، بروز اغتشاش و «فتنه اقتصادی» –نظیر آنچه که در دیماه شاهد بودیم- را خبر داده بودند؛ معتقدند که بانی این حرکت اصلاحطلبان و سیاهنماییهای آنها از وضع موجود کشور بوده است.
این آنها بودند که روزگار از تأثیر شدید تحریمها و اثر خردکننده آنها بر زندگی مردم حرف میزدند و به واقعیتی که میگفت اثر تحریمها کمتر از ۳۰ درصد است؛ وقعی نمیگذاشتند اما امروزِ روز در سرمقاله روزنامه ایران از این مینویسند که «ترامپ در این مرحله بود که متوجه شد قادر نخواهد بود با زور بحران کره شمالی را ولو با تحریمهایی که در سازمان ملل به تصویب رساند، تحت فشار قرار دهد. زیرا کره شمالی کشوری نیست که تحریمها بتواند تأثیر قابل توجهی روی آن داشته باشد. چرا که واردات و صادرات کره شمالی اندک است و بخشی از صادرات و واردات مهم نیز به صورت تهاتری با چین در جریان است.»[۴]
و این اصلاحطلبان بودند که بارها و بارها در اشاره به مشکلات عادی کشور، از بحران و ابرچالش حرف زدند و همانها بودند که در اشاره به همین بحرانهای ذهنی، آدرس خیابان را هم به مردم دادند. [۵] و البته گویا هنوز هم دست از این اشاره برنداشتهاند!
این اسناد و دلایل نشان میدهد که ماجرای انکار اصلاحطلبان و اینکه ابراز میکنند در اغتشاشات دیماه (و البته در اغتشاش بزرگ آینده) نقشی نداشتهاند و از خشونت و براندازی دفاع نمیکنند؛ فیالواقع مصداق ضربالمثل قدیمی «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» است!
از طرفی این چه انکاری است که دائم به تقدیس حرکت خیابانی بدون مجوز میپردازد و ایضا با اینکه خودش خوب میداند حرکت بدون مجوز مساوی با اغتشاش و خشونت خواهد بود اما مدام به تشویق آن میپردازد!؟ کما اینکه تظاهرات ۲۵ خرداد سال ۸۸ نیز اولا فرجامی تضمین شده مبنی بر مسالمت نداشت و ثانیا محرک جدی حرکات روزهای بعد اغتشاشگران شد.
ادعای مرزبندی با براندازان که در گفتههای نبوی به چشم میخورد همچنین در حالیست که جریان چپ در انگیزههای اعتراض به عملکردهای مطلوب نظام اسلامی ادبیات مشترکی با «ترامپ» و با «فوکویاما» دارد و دائما بر وجود گرسنگی و فقر و فساد بیانبرافکن و احتمال خیزش در ایران تأکید دارد!
این در حالیست که این سه مقوله در ایران اسلامی شیوع ندارند و ثانیا وجود آنها حتی در دولت امام معصوم نیز محتمل است.
*در گلوگاه اعتراض ظالمانه...
به نظر میرسد ستاد جریان سیاسی خاص در رؤیای شکل دادن به یک «اعتراض ظالمانه» بزرگ علیه نظام اسلامی است...
اعتراضی که مبنای آن نه بر خواستههای اقتصادی کمبرخوردارها که بر پایه اوهام کسانی است که به هیچوجه از قشر فقیر جامعه نیستند. [۶]
اینکه این افراد به اصطلاح معترض، چه زمانی بفهمند با اوهامی ساخته و پرداخته توسط برخی سیاسیون چپ، ردای اعتراض پوشیدهاند و در حال ناشکری هستند، مسئلهای است که تعیین زمان آن منوط به عملکرد خواص کشور و تنویر بیش از این افکار عمومی در راستای واقعیتهای روز کشور است.
***
۱_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=۳۷۱۸۰۳۷
۲_ http://fna.ir/a۳۹۷uy
۳_ mshrgh.ir/۸۳۶۲۸۰
۴_ http://iran-newspaper.com/newspaper/item/۴۶۰۹۳۸
۵_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۳۱۱۲۷۰۰۱۶۰۴
۶_http://www.rouydad۲۴.ir/fa/print/۱۰۹۷۹۱