به گزارش مشرق، "تیم ملی فوتسال بانوان ایران قهرمان آسیا شد" خبری که نه تنها در رسانههای داخلی، بلکه در رسانههای خارجی نیز منعکس شد. عملکرد بانوان فوتسالیست کشورمان در رقابتهای جام ملتهای آسیا بازتاب فوقالعادهای در رسانههای مختلف داشت و البته علاوه بر مربیان حاضر در این رقابتها، کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) نیز با گزارشهای مختلفی به تمجید از عمکرد شاگردان مظفر پرداخت.
شیرزنان ایرانی باز هم کاری کردند کارستان، شاید خیلی ها که عادت دارند به نیمه خالی لیوان را دیدن همه چیز را ساده تر از آنچه اتفاق افتاد ببینید.
شاید به راحتی بگویند قابل پیشبینی بود؛ مانند آب خوردن! قابل پیشبینی بود بانوان ایرانی از مرحله مقدماتی با نتایج پرگل به عنوان سرگروه صعود کنند، قابل پیشبینی بود فوتسالیستهای کشورمان با غلبه بر حریفان در مراحل یکچهارم و نیمهنهایی به فینال صعود کنند و در نهایت بازهم قابل پیشبینی بود اقتدار شاگردان مظفر در قاره کهن. بله قابل پیش بینی بود چون پشت سر تیمی که همه چیزش دلی است و هر کاری که می کند از دلش بیرون کمی آید مشخص و مبرهن بود که جز ایستادن بر قله آسیا کار دیگری نمی کند اما بر کسی هم پوشیده نیست که پشت و پناه این دختران افتخار آفرین جز اراده خودشان چیز دیگری نبوده است. البته قصد سیاه نمایی و چرک نویسی که ظاهرا این روزها برای کوبیدن بی اهمیتی به ورزش بانوان مد شده نداریم و بی شک حمایت های فدراسیون اگر نبود شاید شهرزاد مظفر نمی توانست امروز به عنوان سرمربی قهرمان سرش را بلند کند اما این واقعیتی انکار شدنی است که این بانوان قهرمان توجه بیشتری را می طلبند و نباید اکنون که روز توجه به آنهاست همه چیز در پس پیام های تبریک که گاها برخی از آنها بوی تصنعی می دهد پنهان بماند.
شاید یکی از خواسته های این بازیکنان که زیر سایه فوتبال مردان همیشه بوده اند توجه به وضعیت قراردادی آنها در تیم های باشگاهی و بالاتر رفتن شان آنها باشد. مسئله ای که به شدت معتقدیم در نظام سازمان دهی سازمان لیگ برای بانوان مغفول مانده و شاید اصلا کسی به آن فکر هم نمی کند.
در هر صورت قهرمانی دبل دختران این سرزمین کار فدراسیون را سخت تر می کند. مهدی تاج اکنون باید بداند که تکرار قهرمانی از رسیدن به قهرمانی سخت تر است و از حالا باید توجه و تاکید بیشتری به شرایط تیم ملی بانوان کند.
تاج باید بداند دقیقا مثل 3 سال بازهم بانوان محجبه ایرانی بودند که افتخارآفرینی کردند و به عنوان قهرمانی رسیدند. قهرمانانی که کمتر نام و چهره آنها را میشناسیم. بازیکنانی که روزها و شبهای خود را در آکادمی ملی فوتبال گذراندند بدون اینکه حتی نامی از آنها بر سر زبانها باشد. در تعطیلات هم همین طور. هدف اصلی فقط قهرمانی بود و بس. دیگر نه حقوق کم برایشان مهم بود و نه مطالب کوتاه رسانهها از آمادهسازی تیم ملی. به کم عادت کردهاند...
دقیقا مثل 3 سال پیش؛ بانوان ایرانی با قهرمانی در آسیا برسر زبانها افتادند و بازهم همه به این فکر کردند که تیم ملی فوتسالی در بخش بانوان هست که پرچمشان را بالا ببرد، بازهم نام شاگردان مظفر مطرح شد و مصاحبههای مختلف از افتخارآفرینان بدون اینکه خبری از حقوقهای میلیاردی و یا ماشینهای مدل بالا باشد.
کاش دقیقا مثل 3 سال پیش نشود فراموش کردن این بازیکنان قهرمان... کاش مثل 3 سال پیش نشود فراموش کردن پاداش قهرمانی و کاش 3 سال پیش نشود از یاد بردن زحمات و قدردانیها...