سرویس جهان مشرق - روز یکشنبه ۱۳ می (۲۳ اردیبهشت) مصادف با روز مادر در آمریکا و دستخوش اخبار تلخ و شیرینی در این کشور بود. اگرچه روز مادر طبیعتاً باید با اهدای هدیه و دور هم جمع شدن خانوادهها و رقم خوردن لحظاتی شاد برای همه توأم باشد، اما دهها هزار خانواده در آمریکا روز مادر خود را به شکلی کاملاً متفاوت گذراندند. در این گزارش، به بررسی وضعیت این خانوادهها میپردازیم.
«نامههای عاشقانه دیجیتال» به جای هدیه و آغوش گرم
«ملکه سعاده سعار» مشاور ارشد امور مدنی و حقوق بشر کمپانی گوگل (که پیش از پیوستن به گوگل در حوزه زنان در آمریکا، از جمله در شورای مشاوره دولت اوباما، فعالیتهای زیادی انجام داده بود[۱]) طی مطلبی در سایت این کمپانی به مناسبت روز مادر امسال مینویسد: «من قبل از اینکه به گوگل بیایم، ساعتهای درازی را به عنوان وکیل حقوق بشری در زندانهای زنان سپری کردم. اغلب زنانِ پشت میلهها مادرانی هستند که فرزند صغیر دارند و به خاطر ارتکاب جرائم غیرخشن به حبس محکوم شدهاند.»
هنوز هم کابوس خاطرات بچههای بسیار کوچکی جلوی چشمهایم است که اجازه نداشتند مادرانشان را لمس کنند یا ببوسند یا در آغوش بگیرند؛ کابوس آن دختربچهای که به من گفت هیچگاه گرمای بیدار شدن از خواب در کنار مادرش را درک نکرده است.وی ادامه میدهد: «این مادرها، با صدای آهسته، درد و رنجشان را با من در میان میگذاشتند. من هم تلاش میکردم اسناد سوءاستفادههایی را که از آنها شده بود، از زایمان آنها در غل و زنجیر گرفته تا سوءاستفاده جنسی نگهبانان زندان از آنها [جزئیات بیشتر در گزارش مشرق]، ثبت و ضبط کنم. هنوز هم کابوس خاطرات بچههای بسیار کوچکی جلوی چشمهایم است که اجازه نداشتند مادرانشان را لمس کنند یا ببوسند یا در آغوش بگیرند؛ کابوس آن دختربچهای که به من گفت هیچگاه گرمای بیدار شدن از خواب در کنار مادرش را درک نکرده است.»
این فعال مدتی آمریکایی در ادامه مطلب خود، پروژه «نامههای عاشقانه» را معرفی میکند و توضیح میدهد: «به همین دلیل هم فرصتِ راهاندازی پروژه «نامههای عاشقانه» در گوگل برای من بسیار ویژه است. دو سال پیش، من با سازمانهای اجتماعیای که میدانستم با فرزندان زندانیها کار میکنند، تماس برقرار کردم. ما با یکدیگر همکاری کردیم تا «نامههای عاشقانه» را ایجاد کنیم: نامههای عاشقانه دیجیتالی که فرزندان در روز پدر و روز مادر برای والدین زندانی خود میفرستند؛ امسال هم این پروژه را ادامه دادهایم.»
مشاور ارشد گوگل همچنین مینویسد: «بیایید روز مادرِ امسال به یاد مادران پشت میلهها و فرزندان آنها و شاهد رنجهایی باشیم که وقتی رخ میدهند که جوامع [اقلیت] را بیش از اندازه مجرماِنگاری [و حبس] میکنیم. این نامههای عاشقانه، سند پیوند ناگسستنی مادران و فرزندانشان هستند. اگرچه حبس، خانوادهها را عمیقاً مجروح میکند، اما عشق باز هم میتواند از دیوارهای زندان عبور نماید.»
آمارهای «صنعت زندان» در آمریکا
آمارهای حیرتانگیز از جمعیت زندانیان در آمریکا فراوان است. به عنوان نمونه، آمارهای «انجمن ملی پیشبرد افراد رنگینپوست» آمریکا حاکی از آن است که بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵، جمعیت زندانیان در این کشور از ۵۰۰ هزار نفر به بیش از ۲/۲ میلیون نفر رسیده است[۲]. امروزه آمریکا که حدود ۵ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده است، ۲۱ درصد از جمعیت کل زندانی در دنیا را دارد. عجیبتر اینکه از هر ۳۷ انسان بالغ در آمریکا، ۱ نفر یا در زندان حبس است و یا تحت نوعی نظارت اصلاح و تربیتی قرار دارد.
اگر سیاهپوستان و لاتینوها در آمریکا به نسبتی برابر با سفیدپوستان این کشور به زندان میافتادند، جمعیت زندانیان در این کشور حدود ۴۰ درصد کاهش پیدا میکرد.طبق آمارهای این انجمن، در سال ۲۰۱۴ سیاهپوستان ۲/۳ میلیون نفر (معادل ۳۴ درصد) از جمعیت ۶/۸ میلیون نفری زندانیان در آمریکا را تشکیل میدادند. آمارهای سال ۲۰۱۵ نیز نشان میدهد که اگرچه سیاهپوستان و لاتینوهای آمریکایی تنها حدود ۳۲ درصد از جمعیت آمریکا هستند، روی هم رفته ۵۶ درصد از جمعیت زندانی در این کشور از این دو نژاد هستند. به عبارت دیگر، اگر سیاهپوستان و لاتینوها در آمریکا به نسبتی برابر با سفیدپوستان این کشور به زندان میافتادند، جمعیت زندانیان در این کشور حدود ۴۰ درصد کاهش پیدا میکرد. سیاهپوستان حدوداً ۵ برابرِ سفیدپوستها در آمریکا به زندان محکوم میشوند.
گزارش انجمن ملی پیشبرد افراد رنگینپوست اثبات میکند که این تبعیض نژادی در آمریکا تنها در مورد افراد بالغ در این کشور نیز اِعمال نمیشود، بلکه حتی شامل حال کودکان سیاهپوست هم میگردد. کودکان سیاهپوست در آمریکا ۳۲ درصد از کل کودکان دستگیرشده، ۴۲ درصد از کل کودکان بازداشتشده و ۵۲ درصد از کل کودکانی را تشکیل میدهند که پروندههای آنها از محاکم قضایی به دادگاههای جنایی منتقل میشود. در میان زنان نیز کم و بیش آمارها از همین قرار است؛ اعداد و ارقام نشان میدهد، زنان سیاهپوست دو برابرِ زنان سفیدپوست به زندان محکوم میشوند.
درصدی که آمریکا از جمعیت سیاهپوست خود حبس میکند، بزرگتر از درصدی است که آفریقای جنوبی در اوج آپارتاید از سیاهپوستان زندانی میکرد.اگر هیچکدام از این آمارها برای اثبات تبعیض نژادی در محکوم کردن افراد در آمریکا به حبس کافی نیست، یک مقایسه دیگر به خوبی این واقعیت را نشان خواهد داد. مجله آمریکایی آتلانتیک در گزارشی تحت عنوان «ترسیم جیم کروِ جدید[۳]» با اشاره به قوانین تفکیک نژادی موسوم به «جیم کرو» در اواخر قرن نوزدهم در این کشور، مینویسد: «درصدی که آمریکا از جمعیت سیاهپوست خود حبس میکند، بزرگتر از درصدی است که آفریقای جنوبی در اوج آپارتاید از سیاهپوستان زندانی میکرد.»
زنان زندانی در آمریکا
اگرچه تبعیض نژادی در زندانهای آمریکا واقعیتی بسیار دردناک است، اما ابعاد آن حتی قابلمقایسه با فاجعه حبس زنان دارای فرزند در این کشور هم نیست. واقعیتی که در اینباره عمدتاً نادیده گرفته میشود این است که بسیاری از مجرمان باراولی و غیرخشن که به حبس محکوم میشوند، زنان و مردان دارای فرزند هستند[۴] و به زندان افتادن آنها، تنها زندگی یک نفر را تباه نمیکند، بلکه یک خانواده را از هم میپاشد[۵]. در حال حاضر، بیش از ۲/۷ میلیون کودک در آمریکا هستند که یکی از والدین آنها (یا هر دویشان) در زندان هستند. در این میان، کودکان سیاهپوست ۷/۵ برابرِ کودکان سفیدپوست احتمال دارد که والدینشان در زندان باشند.
در حالی که در سال ۱۹۷۰، حدود ۸۰۰۰ زن در آمریکا در زندان بودند، این رقم در سال ۲۰۱۶ حدوداً ۱۴ برابر شد و به ۱۱۰ هزار نفر رسید.عداد زنان زندانی در آمریکا حقیقتاً وحشتآور است. در حالی که در سال ۱۹۷۰، حدود ۸۰۰۰ زن در آمریکا در زندان بودند، این رقم در سال ۲۰۱۶ حدوداً ۱۴ برابر شد و به ۱۱۰ هزار نفر رسید[۶]. جالب است بدانید در میان گروههای مختلفی که در نتیجه سیاست جدید «حبس دستهجمعی» مردم در آمریکا به زندان میافتند، زنان سریعترین رشد را از نظر شمار زندانی داشتهاند[۷]. اگرچه آمار نشان میدهد، اکثر زنانی که در آمریکا به زندان میافتند، دچار فقر و مشکلات روانی (از جمله افسردگی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی[۸]) هستند و ۸۲ درصد از آنها نیز دچار وابستگی به الکل یا مواد مخدر بودهاند، اما واقعیت دردناکتر این است که ۸۰ درصد از این زنان، فرزندان کوچکی دارند که به آنها وابسته هستند[۹].
اگرچه دلایل مختلفی را میتوان برای افزایش شدید شمار زنان زندانی در آمریکا برشمرد، اما شاید مهمترین دلیل، سیاست تشدید حبس شهروندان در آمریکا به خاطر جرائم مرتبط با سوءمصرف مواد مخدر باشد. سیاست «جنگ با مواد مخدر» ریچارد نیکسون و به دنبال آن سختگیری درباره جرائم کوچکتری مانند حمل مواد مخدر برای مصرف شخصی که عمدتاً افسران پلیس از آن چشمپوشی میکردند، موجب شد تا به خصوص در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، آستانه تحمل مأمورین اجرای قانون در آمریکا پایین بیاید و به همان نسبت، شمار زندانیان نیز طی تنها دو دهه، چندین برابر شود. قطعاً زنان نیز تحت تأثیر همین سیاست دولت آمریکا، به یکی از گروههای چشمگیر در میان زندانیان آمریکایی تبدیل شدند.
دور باطل زندانی کردن زنان با تنها یک راه خروج
معضل حبس دستهجمعی در آمریکا هم مردان و هم زنان و البته هم فرزندان آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. همانطور که نبود پدر در خانه میتواند فرزندان را از داشتن پشتیبان محروم کند، عدم حضور مادر در خانواده نیز میتواند فرزندان را از سایه محبت او بیبهره سازد. با این وجود، شاید بیش از فرزندانی که بیرون زندان هستند، خود زنان در زندان در معرض خطراتی باشند که نظام قضایی آمریکا برای آنها رقم زده است. آمارهای موجود نشان میدهد که در مراکز اصلاح و تربیت زنان در آمریکا، ۸۷ درصد از مأموران و کارکنان، مرد هستند[۱۰].
۶۷ درصد از زنان در زندانهای آمریکا مورد تجاوز جنسی از سوی کارکنان زندان قرار میگیرند.در این زندانها، ۶۷ درصد از زنان مورد تجاوز جنسی از سوی کارکنان زندان قرار گرفتهاند و در نتیجه، قرار گرفتن در چرخه اصلاح و تربیت، در حقیقت بسیاری از موقعیتهایی را برای این زنان به وجود میآورد که در ابتدای امر، زمینه ارتکاب جرم و افتادن آنها به زندان را به وجود آورده بودند. به این ترتیب، زنان زندانی در آمریکا در دور باطلی گرفتار میشوند که بسیاری از آنها تنها یک راه خروج از آن را بلد هستند: خودکشی.
اگرچه آمارها نشان میدهد، همین الآن هم آمار زنان و مادرانی که در آمریکا به زندان میافتند، رو به افزایش است، اما با توجه به رویکردهای دولت جدید آمریکا و شخص ترامپ، و سابقهای که از مواضع وی در قبال سیاهپوستان (و سایر اقلیتهای نژادی[۱۱]) و البته اظهارات زننده و اقدامات زشت او علیه زنان سراغ داریم[۱۲]، بعید نیست که طی همین چند سال ریاستجمهوری وی، شاهد چند برابر شدن شمار زنان زندانی در آمریکای ترامپ نیز باشیم[۱۳].
چرا «روز مادر»، نه «روز مادرها»؟
«آنا جارویس» مبدع روز مادر در آمریکا بود[۱۴]. وی روز ۹ می سال ۱۹۰۵ زمانی که مادرش از دنیا رفت، آرزوی مادرش در اختصاص یک روز سال به بزرگداشت مادران را محقق کرد. آنا از همان روز تلاش برای ثبت روز مادر در تقویم آمریکا را آغاز کرد. کمتر از ۱۰ سال بعد، وودرو ویلسون رسماً لایحهای را امضا و روز مادر را به یک تعطیلی رسمی در آمریکا تبدیل کرد. البته جارویس در انتخاب نام این روز دقت زیادی به خرج داد و نام آن را «روز مادر» (Mother's Day) گذاشت و نه «روز مادرها» (Mothers' Day). هدف جارویس از این نامگذاری این بود که هر کس در روز مادر، فقط لحظاتی را به خوشحال کردن مادر خودش اختصاص دهد. چنانکه خود جارویس میگفت، روز مادر، روزی است برای بزرگداشت «بهترین مادری که در طول تاریخ وجود داشته است: مادر شما.»
با این وجود، روز مادر از آنچه که جارویس انتظار داشت و آرزو میکرد، بسیار گستردهتر شد و امروزه به یکی از پرخرجترین روزها در تقویم آمریکا تبدیل شده است. جارویس نه تنها از این اتفاق خوشحال نشد، بلکه حتی به روشهای مختلف تلاش کرد تا با گستردهتر شدن ابعاد روز مادر مقابله کند. نهایتاً کار به جایی رسید که جارویس با دیدن تبلیغات عمومی و هدیههای گرانقیمتی که مردم در روز مادر برای نه تنها مادر خودشان، بلکه برای شخصیتهای دیگری در زندگیشان میخریدند که آنها را مانند مادر خودشان میدانستند، از ابداعی که کرده بود، متنفر شد. حال تصور کنید، اگر جارویس امروز زنده بود و علاوه بر هزینههای هنگفت خانوادهها در روز مادر، وضعیت «مادر»های آمریکایی در زندانهای این کشور را میدید، درباره روز مادر چه فکرهایی که نمیکرد و چه کابوسهایی که نمیدید.
مشرق پیشتر در گزارش دیگری به طور مفصل، معضلات متعددی را توصیف کرده است که زنان آمریکایی در زندان با آن مواجه هستند. این مشکلات، باردار شدن در زندان توسط نگهبانها، زایمان در شرایط فوقالعاده دشوار و در حالت زنجیرشده به تخت، مشکلات بزرگ کردن کودک در زندان، سقط جنین و عقیمسازی زنان بدون خواسته و رضایت یا حتی اطلاع آنها، و وادار کردن زنان کار اجباری تنها بخشی از سوءاستفادههایی است که از زنان در زندانهای آمریکا میشود. گزارش مشرق درباره این معضلات تحت عنوان «در زندان زنان آمریکا چه میگذرد» را میتوانید از اینجا بخوانید.