به گزارش مشرق، «سمیرا کریمشاهی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
در دیدار اخیر رهبر انقلاب با کارگزاران نظام، مسائلی که ایشان درباره آینده برجام و ترسیم نقشه راه برای توافق با اروپا مطرح کردند، بیشترین بازتاب را در رسانههای داخلی و خارجی داشت اما نکات مهم دیگری هم مطرح شد که پرداختن به آن در رسانههای داخلی تقریبا مغفول مانده و معاندان سعی به سوءبرداشت آگاهانه از آن داشتند.
بیشتر بخوانید:
دولت یا چراغ زرد چشمکزن؟
رهبر انقلاب در قسمتی از سخنانشان یادآور شدند:
«با سیاست ناامیدسازی و ایجاد توهم بنبست در کشور بشدت باید مبارزه شود؛ این یک سیاست خصمانه آمریکایی و غربی است که در کشور احساس بنبست به وجود بیاورند، ناامیدسازی کنند، انواع و اقسام کارها را هم برای این قضیه میکنند، با این سیاست بایست به جد مقابله شود. تزریق احساس ناتوانی، ناامیدی و بیچارگی، سیاست قطعی دشمن است».
دشمنان نظام سعی در وارونه جلوه دادن عقیده رهبری درباره مشکلات کشور را داشتند، القای اینکه رهبر ایران از مشکلات کشورش غافل است یا اینکه چشم روی مشکلات بسته است و سعی دارد یک فضای مطلوب کاذب را به نمایش بگذارد، اهدافی بوده که طی این چند روز در توئیتر تا شبکههای تلویزیونیشان دنبال شده است اما واقعیت را میتوان با یک جستوجوی ساده آشکار کرد. فقط کافی است آرشیو سخنان رهبری در جمعهای مختلف و بویژه در جمع مسؤولان را مرور کنیم تا متوجه عمق توجه ایشان به مشکلات کشور و ارائه نقشه راه برای حل آنها بشویم و تذکرهای مکرری که به مقامات مختلف درباره اصلاح نظام مدیریتی کشور داشتهاند.
واضح است هدف از این فرافکنیها منحرف کردن افکار از واقعیت مطرح شده است، رهبری سیاست ناامیدسازی دشمن را گوشزد میکنند. مخاطب این سخنان با توجه به جلسهای که در آن مطرح شده در اولویت اول مسؤولان کشور هستند، یعنی جمعی که در آن تفکری وجود دارد که معتقد است آمریکا با فشردن یک کلید تمام سیستم دفاعی ایران را نابود میکند، یا توانایی ایرانیان در حد آبگوشت بزپاش است و مهمتر از همه مرعوب بودن از چند کشور که کلید قفل مشکلات ایران در آنها جستوجو میشود. این تفکرات غالب بر مسؤولان نشاندهنده این است که دشمن قبل از مردم ایران و بیشتر از آنها در تزریق احساس ناتوانی، ناامیدی و بیچارگی به مقامات ایران موفق بوده است.
واقف به این مساله اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان با غرب، قسمتی از این تفکر را تشکیل میدهند؛ در جریان یک مذاکره وقتی خود را در موقعیت محاط شده توسط طرف مقابل بنگریم، چانهزنی از موضع ضعف خواهد بود، یعنی مقولهای که در جریان مذاکرات هستهای شاهد آن بودیم و مقامات ایران با چشمپوشی از ظرفیتهای داخلی حتی آب خوردن مردم را به تصمیمات غرب وابسته میکردند.
اگر به ماه رمضان سال ۹۴ بازگردیم، یعنی ایام نزدیک به منعقد شدن برجام، رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام، به موضوع اقتصاد مقاومتی و امتیازهایی که کشور برای تحقق آن برخوردار است اشاره میکنند؛ ظرفیتهایی همچون سرمایه انسانی، جایگاه اقتصادی ایران، موقعیت جغرافیایی ممتاز، همسایگی با ۱۵کشور، بازار داخلی ۸۰ میلیونی، زیرساختهای اساسی در انرژی، حملونقل و... تجربههای مدیریتی متراکم و موارد دیگری که مطرح میشود تا در آستانه رسیدن به توافق هستهای، امیدها به طور مطلق در فراتر از مرزها متمرکز نشود و نگاه مسؤولان به نیروی داخلی دوخته شود. اگر تمام امیدهای ملت به یک توافق گره زده شود که تا حدود زیادی این مساله توسط مسؤولان القا شد، نرسیدن به توافق هم به عنوان بیچارگی و درماندگی ایران مطرح میشود.
و متأسفانه نکات مطرح شده توسط رهبر انقلاب نادیده گرفته شد و اکنون در شرایط مذاکره با اروپا برای حفظ برجام، باز سیاست دشمن مبنی بر القای درماندگی ایران گوشزد میشود تا در دام چهره بزکشدهای که اروپا از خود نشان میدهد گرفتار نشویم.
بهرغم نگاه استکبارستیزانهای که این روزها دولتمردان از خود نشان میدهند، در مذاکراتی که در طول حیات دولت تدبیر و امید جریان داشته است، نگاه خوشبینانه به طرف مقابل بر تصمیمگیریها حاکم بوده و لابهلای نشست و برخاستها با دولتهای غربی نسبت به میزان دشمنی آنها چشمپوشی شده است.
شهریور ماه ۹۴ که برجام تازه متولد شده بود و تیم مذاکرهکننده در پی توافق بر سر اجرای آن بود، دولتمردان دیداری با رهبر انقلاب داشتند که موضوع مهم پا برجا بودن دشمنیها مطرح شد: «یک نکتهای را من در این مساله هستهای و تمام شدن مساله هستهای در ذهنم هست که جزو نگرانیهای من است، جزو دغدغههای بنده است و آن این است که ما توجه کنیم به هدفهایی که دشمنان صریح جمهوری اسلامی در ذهن خودشان دارند میپرورانند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند.
مسلم است دشمنیهای دشمنان جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا حالا کاسته نشده... همان کارهایی که از روز اول انقلاب میکردند، امروز هم میکنند، منتها خب! کارها تطور پیدا کرده، شیوههای کاری آنها تحول پیدا کرده، پیشرفت کرده، یک وقت یکجور دشمنی میکردند، ضربه میزدند، حالا با ابزار دیگری، با وسیله دیگری؛ این را نباید از نظر دور داشت».
رهبری به شیوههای متفاوت ضربهزنی دشمن اشاره میکنند و اکنون با گذشت ۳ سال از چنین تذکری، یکی از همان شیوههای متفاوت را برای مسؤولان و در درجه بعد تمام ملت ایران تبیین میکنند که همان سیاست دشمن در سیاهنمایی وضعیت ایران و خوراندن این باور به مردم است که ایران به ضعف، درماندگی و بنبست رسیده.
سخن از چنین مسالههایی نه برای سرپوش گذاشتن بر ضعفهای داخلی و نه برای این است که علت تمام مشکلاتمان را بر دوش دشمن خارجی بیندازیم، بلکه به جهت نشان دادن این واقعیت است که کشور به بزنگاههایی میرسد، از جمله قرار گرفتن در مقابل کشورهایی که خود را قدرتهای بینالمللی میدانند که نیاز است برای عبور موفقیتآمیز از پیچ آنها به این مساله واقف باشیم که اگر با غرب یا آمریکا بر سر یک میز هم نشستهایم، مساله دشمنی آنها با ایران حل نشده است و صرفا ابزار و شیوه دشمنیها تغییر کرده است که از موارد مهم آن نشان دادن یک بنبست کاذب به مسؤولان است تا به این نتیجه برسند که دوراهیای که یک طرفش (ظرفیتهای داخلی) بسته باشد، آنها را مجبور به قدم گذاشتن در تنها مسیر باقیمانده (توافق طبق نظر اروپا) میکند.
البته گفتنی است تزریق احساس ناامیدی صرفا برای مسؤولان نیست و تمام مردم کشور مورد هدف هستند اما با توجه به جریان داشتن مذاکرات بر سر آینده برجام، مهم است در درجه اول تیم مذاکرهکننده گرفتار این تله نشود و کشور در معرض یک خسارت دیگر قرار نگیرد.
مهمترین راه و بلکه تنها راه خنثیسازی نقشه دشمن برای ناامید کردن ملت این است که با تفکری قدم در راه تعامل بینالمللی گذاشته شود که دلگرمی و امید اصلیاش در درون کشور و سرمایه انسانی داخلی است، اگر بذر امید متقابل ملت و دولت کاشته شود، چاقوی دشمن برای بریدن ریشه آن کند خواهد بود!