سرویس جهان مشرق- متن زیر، چکیدهای از گزارش مفصل حیرتآور شبکه آمریکایی CNN در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸ به قلم خبرنگار تحقیقاتی، «وین دِرَش» است.
شاید برخی از مخاطبان محترم با خواندن این تیتر، بلافاصله بگویند «مگر در ایران وضع بهتر است!» یا «پس حتما همه جای دنیا خراب است و فقط ایران خوب است!» یا به طور خلاصه «خودمان بدتریم» و از این دست نظرات که در جای خود محترم (البته قابل بحث و استدلال) است. هدف از گزارشهایی از این دست که هر از چندی در مشرق منتشر می شود، در وهله اول این است که بگوییم الگوی سرمایهداری که متاسفانه بسیاری در داخل کشور متعصبانه سنگ آن را به سینه می زنند، خود با مشکلات و چالشهای عدیده حاصل از روابط ظالمانه حاکم بر آن دست و پنجه نرم می کند. ثانیا، تاکید بر این نکته است که نسخهای که آمریکا و متحدان غربی آن دهههاست که به دنبال تحمیل آن بر همه جای دنیا هستند، امروز در شرایطی است که مشکلات(بلکه فجایع) آن به صورت عیان و واضح درآمده است و بنا بر برآوردهای اقتصاددانان و تحلیلگران شناخته شده در خود آمریکا، خیلی زودتر از آن چه که تصورش میرود، نتیجه بحران ذاتی نظام سرمایه داری که بر اصل مصرف گرایی شدید و تحصیل سود بی حد و مرز بنا شده، به صورت فروپاشی اقتصادی خود را نشان خواهد داد که آخرین نمونه آن، پیشبینی «بیل گیتس» (ابرسرمایه دار آمریکایی و مالک شرکت مایکروسافت) از وقوع بحرانی بسیار بدتر از بحران سال ۲۰۰۸ است. [۱]
سی ان ان- ......وقتی قیمت داروی «EpiPen»، دارویی ضروری برای درمان واکنشهای آلرژیک شدید، اوج گرفت، فضای اینترنت را خشم فرا گرفت.
«مارتین شکرلی» (Martin Shkreli)، صاحب شرکت «فارما برو»، که قیمت داروی ایدز را ۵.۰۰۰ درصد بالا برد، "منفورترین مرد آمریکا" خوانده شد. اشکهای او زمانی که به هفت سال زندان محکوم شد، کمترین همدلی در کسی ایجاد نکرد.
ولی ما به ندرت چیزی درباره کالبدشکافی جهش قیمتها (در بازار دارو) می شنویم، به ویژه وقتی در یک دهه گذشته، پیش چشم نهادهای نظارتی فدرال و انجمنهای پزشکی، قیمتهای سیر صعودی داشته است.
........بسیار جالب است که بدانیم که چگونه دارویی که در سالهای دهه ۱۹۳۰ برای نخستین بار تولید شد، از ۴۰ دلار در هر ویال(واحد عرضه داروهای تزریقاتی) در سال ۲۰۰۰ به «۳۹.۰۰۰» دلار در هر ویال در ۲۰۱۸ رسیده است ...یعنی جهش از قیمت یک دستگاه قهوهساز به قیمت یک اتوموبیل نوی خوب با روکش صندلی تمام چرم!
جهش شدید قیمت داروی «آکثار» (Acthar) خانوادهها، پزشکان، داروخانهها و بیمارستانها را در آمریکا مستاصل کرده است ...و موجب شده که پای برخی از والدین کودکان بیمار برای شهادت درباره موضوع به کنگره باز شود.
در جریان تحقیقات کنگره آشکار شد که «مدیکِر» (برنامه ملی بیمه درمان) حدود ۲ میلیارد دلار برای پوشش نسخههای آکثار بیماران بزرگسال پرداخت کرده است و شرکت تولیدکننده این دارو هم میلیونها دلار برای تجویز این داروی فوق گران به پزشکان (رشوه) پرداخت کرده است.
من خودم نخستین بار ماجرا را در انجمن صرع شنیدم؛ پسر خود من دچار اختلال تشنج کنترل نشده است. والدین کودکان بیمار، وقتی از هزینه تهیه آکثار و تلاشهای خود برای تامین این دارو با من حرف می زدند، معمولا گریه می کردند.
تصورش را بکنید که یک ویال دارو در دست شماست که به اندازه خودروی مینی ون شما قیمت دارد، دستان شما در تلاش برای زمین نریختن این اکسیر گرانبها می لرزد، در حالی که باید بر خود مسلط باشید تا این آمپول را در دهان کودک تشنج کرده خود که جیغ می کشد، خالی کنید.
بیشتر بخوانید:
تلفات «اُوردوز» با مواد در یک سال، بیش از تلفات آمریکا در جنگ ویتنام +عکس و آمار
........به آسمان رفتن قیمت این ارو، شرکت تولیدکننده آن، «کوئستکور و مالینکروت»، را صاحب عایدات افسانهای کرده است. خبیثانهتر این که، این شرکت، حق تولید انحصاری نسخه بدیل این دارو، به نام «Synacthen» را هم خریده است تا مطمئن شود با ورود رقیب به بازار، انحصار آکثار در بازار نمی شکند.
قیمت اعجابآور این داروی صرع، باعث شده که در بسیاری از مراکز درمانی ایالات متحده، حتی مراکز درمانی مشهوری چون بیمارستان جانز هاپکینز، در وهله نخست آن را تجویز نمی کنند، چون تهیه ان برای بسیاری از بیماران تقریبا ناممکن است.
دکتر «الی میزراهی»، رییس انجمن صرع آمریکا می گوید قیمت بالای آکثار، یک دغدغه همیشگی در آمریکاست. پرداخت دهها هزار دلار برای یک ویال دارو، در درازمدت امکانپذیر نیست:
" این یک دغدغه است چون مانعی بر سر راه درمان محسوب می شود. من می خواهم بدانم چرا قیمت یک دارو این قدر بالاست و اصولا چه کارهایی برای کاهش قیمت آن انجام گرفته است"
دکتر «جان ماتینگر»، متخصص مغز و اعصاب در بیمارستان کودکان کلمبوس نیز می گوید به خاطر قیمت نجومی، برای بسیاری از متخصصان مغز و اعصاب «آکثار» یک انتخاب درمانی برای تجویز به بیماران نیست.
پزشک دیگری که از ترس تلافی شرکت مالینکروت در برابر بیمارستانی که او در آن کار می کند، حاضر نیست هویتش منتشر شود، به سی ان ان گفت:
" این مستاصلکننده است چون هرگز نمی خواهم قیمت بالای یک دارو، محدودیتی در توانایی درمان من برای کودکان ایجاد کند. به دلیل قیمت بالای آکثار، تایید آن در بیمهها طولانی می شود که خود مانعی در برابر رسیدن هر چه زودتر بیمار به درمان است. اگر قیمت این قدر بالا نبود، شرکتهای بیمه خیلی سریعتر نسخهها را تایید می کنند و شما می توانستید آن را سریعتر به بیمار خود برسانید. "
شرکت تولیدکننده دارو، کوئستکور، در سال ۲۰۱۰ با ۱۰۰.۰۰۰ دلار حقوق انحصاری تولید آکثار را خرید. به فاصله کوتاهی، این شرکت قیمت را از ۴۰ دلار در هر ویال به ۷۵۰ دلار رساند. ظرف یکی دو سال، قیمت دو برابر شد. سپس در ۲۷ آگوست ۲۰۰۷، در عرض یک شب، قیمت از ۱۶۰۰ دلار به «۲۳.۰۰۰» دلار در هر ویال رسید.
این جهش دیوانهوار در قیمت باعث شد که بنیاد صرع (جامعه صرع امریکا)، آکادمی مغز و اعصاب آمریکا و انجمن ملی مراکز صرع، نامهای تند و تیز به رو. سای شرکت بنویسند و جواب بخواهند. در این میان، بنیاد صرع به معنای واقع کلمه شوکزده بود.
تولیدکننده قبلی آکثار در اواسط دهه ۱۹۹۰ تقریبا کل محصولات خود را به خاطر وجود مشکلات جدی در خط تولید، از قفسهها جمع کرده بود. ولی بنیاد صرع از صاحبان شرکت خواست که دستکم به عرضه دارو برای بیماران خردسال ادامه دهد. حالا هم بنیاد صرع در خط اول مبارزه برای معقول ماندن قیمت داروست.
Don Bailey) طراحی شد، کسی که بیشتر سابقه کاری او تا قبل از آن، نه در حوزه دارو که در پیمانکاری صنایع نظامی و شرکت «کومارکو» بود.
استراتژی افزودن دهها هزار دلار به قیمت هر ویال آکثار، توسط مدیرعامل شرکت کوئستکور، «دان بیلی» (......از سال ۲۰۰۷ و آن جهش نجومی در قیمت، انجمنها و موسسات و اشخاص زیادی از این شرکت شکایت کردهاند که با سوء استفاده از انحصار تولید، با درد و رنج کودکان مبتلا به صرع و تشنج، عایدات سرشار برده است.
یکی از شاکیان این شرکت، شهرداری شهر «راکفورد» در ایالت ایلینوی است. این شهرداری که یک قرار داد تامین هزینه درمان برای کارکنان خود دارد، اکنون با یک بدهی ۵۰۰.۰۰۰ دلاری بابت پوشش هزینه داروی آکثار برای کودکان بیمار دو تن از کارکنان خود مواجه است. در بخشی از شکایت شهرداری راکفورد آمده است:
" داستان این که یک برند دارویی با سابقه ۶۵ ساله توانست قیمت را از ۴۰ دلار در هر ویال به ۳۵.۰۰۰ دلار در هر ویال در ۲۰۱۵ برساند، شاید داستان بدترین نوع انحصار و بیعدالتی در تجارت در تاریخ آمریکا باشد. "[۲]