به گزارش مشرق؛ نوشابههای پپسی و کوکاکولا به عنوان مظهر نفوذ سیاست خارجی آمریکا در کشورهای مختلف جهان به فروش میرسد که علاوه برتأمین منافع اقتصادی آمریکا، کالایی سمبلیک برای نشان دادن سیطره آمریکا بر دیگر کشورهاست.
شگفت است که کولاها و نوشابههای هم خانواده با آنها با مزه اصلی آمریکایی و با قیمتی به مراتب ارزانتر هم اکنون در تمام نقاط ایران توزیع می شود. گویی فروش این نوشابه ها نه تنها با تحریم اقتصادی مغایرت ندارد بلکه هم راستا و ادامه آن است. خاطره پیش رو از حجت الاسلام محمدعلی معلی سردبیر اسبق کیهان[1]، مؤید جنگ پنهان برای نفوذ و سیطره این نوشابه ها بر بازار ایران است .
سال هفتاد بود. زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی. آن موقع نوشابه ها همه تولید داخل بود و متعدد. پارسی کولا؛ زمزم؛ نوشاب؛ شادنوش؛ اشی مشی؛ ایراندا؛ ارم نوش. حتی مزه و طعم نوشابه ها داخلی بود. اگرهم وارداتی بود، از برندهای مشهور نبود. شیشه نوشابه را هم خودمان تولید می کردیم. برخی از شیشه ها استاندارد نبود و نوشابه درون آن گاهی کمتر و گاهی بیشتر پر شده بود، به هر حال هر چه بود، آن نوشابه ها تولید داخل و حاصل دسترنج کارگران ایرانی بود.
در آن زمان، پپسی و کوکا و کانادا و میرندا در ایران نبود. اما آرام آرام مستنداتی علیه نوشابه های داخلی، وارد رسانه ها شد. گاهی افرادی شیشه ای به دست می گرفتند و به روزنامه کیهان می آوردند که ما در این نوشابه، حشره پیدا کرده ایم. کیهان هم نشریه ای انتقادی بود. عکس نوشابه و حشره را می گرفت که معمولا سوسک بود و در جای ویژه، چاپ می کرد.
با تکرار، کم کم به این ماجرا مشکوک شدیم. به نظر می آمد که این کار، ساختگی است. دستی در کار است. چون انتشار چنین تصاویر و گزارشاتی، به تولید کننده داخلی ضربه می زد و به نوعی زمینه واردات را فراهم می کرد. به تحریریه اعلام کردیم که چاپ عکس و گزارش علیه شرکت های تولید کننده نوشابه داخلی ممنوع است.
پس از مدتی عضو جدیدی به شورای سردبیری اضافه شد که از این تصمیم خبر نداشت. وی خبری در صفحه اول و در سه ستون چاپ کرد که در یک کارخانه نوشابه سازی داخلی، سم کشف شده است. طبیعی است که انتشار چنین خبری واکنش منفی مشتریان آن نوشابه را در پی داشته باشد. متولیان کارخانه به شدت اعتراض کردند.
مسئول امور مالی آن کارخانه (آقای ... ) شخصا به کیهان آمد و این چنین توضیح داد: «چندی پیش یک آقازاده معروف، به طور غیر مترقبه از کارخانه ما بازدید کرد. این مسأله تعجب ما را برانگیخت، احساس کردیم علیه ما توطئه ای در کار است. لذا به دست اندرکاران توصیه کردیم که مراقبت ها را افزایش دهند.
روزی گزارش دادند که در دیگ نوشابه یک دستمال کاغذی کشف شده است. دستمال را به آزمایشگاه فرستادیم، گفتند که آغشته به سم است. این موضوع را با پلیس در میان گذاشتیم. درخواست کردیم که بررسی کنند تا نیروی نفوذی در کارخانه پیدا شود و طبق وظیفه، کلیه محتوای دیگ را تخلیه کردیم.»
متأسفانه پلیس طبق معمول خبر این کشفیات را اعلام کرد.
کیهان این خبر را به نقل از خبرگزاری های محلی، با تیتر سه ستونی در صفحه اول درج کرد.
اعتراض آقای ... وارد بود. به او قول دادیم خسارت وارده به اعتماد عمومی نسبت به آن کارخانه جبران خواهد شد.
همزمان در مشهد نوشابه ای تحت لیسانس شرکت کوکاکولای آمریکا با وارد کردن مزه اصلی تولید خود را آغاز کرد. این مزه شامل فرمول سری است که از اسرار شرکت اصلی تولید کننده است. کارخانه مشهد بابت فروش هر نوشابه، مبغلی به شرکت آمریکایی پرداخت می کرد. بدین ترتیب نگرانی های مسئولان آن کارخانه داخلی فهمیده شد.
در همان سال رئیس جمهور طبق روال، مصاحبه مطبوعاتی بین المللی گذاشت. با حضور سی ،چهل خبرگار داخلی و خارجی. خبرنگاری که اعزام شد از افراد قدیمی و ارشد روزنامه کیهان محسوب می شد. این خبرنگار در سال قبل درباره تهاجم فرهنگی سوال کرده بود و آقای هاشمی بجای پاسخ، پرسیده بود: که تهاجم فرهنگی یعنی چه؟ خبرنگار ما فکری کرده و گفته بود چیزی به نظرم نمی آید. آقای هاشمی گفته بود: برو بنشین!
این بار همان خبرنگار، با آمادگی قبلی حضور یافته و پرسید: چرا ما باید کالاهای مشابه داخلی را از خارج وارد کنیم؟ آقای هاشمی گفته بود: «منظورت این است که ما موشک وارد نکنیم؟» خبرنگار جواب داده بود: نخیر، موشک وارد کنیم اما نوشابه تحت لیسانس آمریکا وارد نکنیم. آقای هاشمی بدون پاسخ به سوال خبرنگار، گفته بود: عوام! برو بنشین!
همه خبرنگاران این برخورد آقای هاشمی را توهین به خودشان تلقی کردند. حتی روزنامه جمهوری اسلامی هم در یک مقاله اساسی صبح روز بعد، عمل آقای هاشمی را نقد کرد.
به این ترتیب مهاجمان اقتصادیآمریکا توانستند با نفوذ و بی رونق کردن نوشابه های داخلی، بازار ایران را با نوشابه های تحت لیسانس خودشان تسخیر کنند.
این در حالی است که مسلمان ها در خود آمریکا برخی از این نوشابه ها را تحریم کرده اند. چون متعلق به صهیونیست ها می دانند. ولی حتی مردم متدین ما در ایران به راحتی مصرف می کنند.
اگر به فرهنگ گذشته کشورمان نظر کنیم، می بینیم مردم با هر غذایی، نوشیدنی مناسب با آن را مینوشیدند که به نوعی مکمل غذا محسوب می شد. انواع نوشابه ها با طعم هایی مفرح، همچون: گلاب، بهارنارنج، بیدمشک، نعناع که گاهی باخاکشیر و دیگر تخم های شربتی نیز می آمیخت و با شیره های طبیعی انگور و خرما شیرین می شد.گاهی از میوه ها نوشابه تهیه می کردند مثل شربت های سیب، به، شاه توت، انار و... امروز به جای آنکه این نوشیدنی های سنتی تکامل پیدا کند ، استاندارد و تولید انبوه شود، متأسفانه به فراموشی سپرده شده و نوشابه های نا گوار بازار ایران را تسخیر کرده و منجر به تعطیلی تولیدات داخلی شده است.
رهبری عزیز درباره نفوذ و جنگ اقتصادی آمریکا فرموده است:
«امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانهداری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و داراییشان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است. خب، راه مقابلهی با جنگ اقتصادی چیست؟ این است که ما در داخل به اقتصاد خودمان بپردازیم. وقتی اقتصاد ما متّکی بود، وابسته بود، مشکلات به وجود میآید.»
البته علاوه بر سهم دولت، سهم مردم هم بسیار جدی است. حضرت آیت الله خامنه ای در این باره نیز فرموده اند:
«سهم مردم - که به نظر من از همهی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم برای خودمان ، فرهنگ کنیم برای خودمان، یک فریضه بدانیم که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛ در همهی زمینهها: زمینههای مصارف روزمرّه و زمینههای عمدهتر و مهمتر.»[2]