اعضاي باندي كه متهم هستند هفت زن كرجي را ربوده و مورد آزار جنسي قرار دادهاند در جلسه محاكمه جزييات آدمرباييها را توضيح دادند، اين در حالي است كه رييس باند همچنان فراري است.
برخي از شاكيان كه در جلسه دادگاه حاضر شده بودند، گفتند حاضر به اعلام رضايت نيستند و ميخواهند متهمان مجازات شوند. زني بهمن ماه سال 84 به ماموران پليس كرج مراجعه كرد و مدعي شد، سه مرد او را بهعنوان مسافر سوار ماشين كردند و بعد در مكاني خلوت مورد آزار و اذيت قرار دادند و اموالش را به سرقت بردند.
اين زن در توضيح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: «سه مرد جوان سوار ماشين بودند من هم كنار خيابان منتظر ماشين بودم. مسيري كه ميخواستم بروم را گفتم و راننده هم من را سوار ماشين كرد اما بعد از چند دقيقه سر از جاده ديگري درآورديم، ميخواستم پياده شوم خيلي ترسيده بودم اما آنها جلو من را گرفتند، مورد آزار جنسي قرار دادند و به شدت هم كتكم زدند. سه مرد جوان هرچه پول و طلا داشتم از من گرفتند و بعد من را وسط بيابان رها كردند.»
در حاليكه بررسي ادعاي اين زن آغاز شده بود، چند زن ديگر هم شكايتهايي مشابه را مطرح كردند. از آنجايي كه گفتههاي اين زنان شبيه به هم بود، پليس متوجه شد احتمالا كساني كه به اين افراد تجاوز كردهاند يك باند هستند، چراكه همه اين زنان مشخصات پيكاني سفيد رنگ را به پليس ميدادند كه سه مرد جوان سوار بر آن بودند.
در حاليكه بر تعداد شاكيان اضافه ميشد، متهمان هنوز شناسايي نشده بودند تا اينكه تعداد اين شكايتها به 15 فقره رسيد و بعد از دو سال ماموران موفق شدند پيكان سفيدرنگي را كه شاكيان مشخصاتش را ميدادند، شناسايي كنند.
دو نفر از سه مردي كه گفته ميشد با استفاده از پيكان سفيدرنگ اقدام به آدمربايي كردهاند بازداشت شدند و تحقيقات از آنها آغاز شد. دو متهم به نامهاي «اميد» و «حسين» اتهامات را انكار كردند، اما سرانجام بعد از چندين جلسه بازجويي جرمشان را پذيرفتند اما زماني كه ماموران از شاكيان خواستند براي شناسايي متهمان در اداره آگاهي حاضر شوند، فقط هفت نفر از آنها حاضر شدند و مابقي ديگر شكايت خود را پيگيري نكردند.
بعد از اينكه هفت نفر از قربانيان دو متهم را شناسايي كردند، آنها پذيرفتند به اين زنان تعرض كردهاند. آنها گفتند: به همراه يكي ديگر از دوستانمان به نام «مهدي» زنان جوان را بهعنوان مسافر سوار ماشين ميكرديم و بعد به بيابانهاي اطراف كرج ميرفتيم و آنها را مورد آزار قرار ميداديم.
سپس پولها و طلاهاي اين زنان را به سرقت ميبرديم و آنها را رها ميكرديم.
با توجه به اينكه گفته ميشد بيشتر اين تجاوزها در ابتدا توسط مهدي متهم فراري پرونده انجام شده تحقيقات براي دستگيري او ادامه يافت اما ماموران نتوانستند وي را بازداشت كنند و پرونده براي رسيدگي به اتهام دو متهم به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
اميد و حسين در شعبه 79 دادگاه كيفرياستان تهران بارها مورد بازجويي قرار گرفتند و در مورد همدست فراري آنها از دو متهم سوال شد، اما حسين و اميد گفتند نميدانند مهدي كجاست و احتمالا بعد از اينكه متوجه بازداشت آنها شده خود را مخفي كردهاست. با توجه به اينكه تلاشها براي شناسايي رييس باند به جايي نرسيد، روز گذشته دو متهم براي محاكمه در برابر قضات حاضر شدند. در ابتداي جلسه محاكمه سه شاكي از هفت شاكي پرونده كه در دادگاه حاضر شده بودند در جايگاه ايستادند و شكايت خود را مطرح كردند.
يكي از اين زنان گفت: من بهعنوان مسافر سوار ماشين شدم، در راه متهمان من را به يك بيابان بردند. آنها به شدت مرا كتك زدند و بعد هر سه من را مورد آزار قرار دادند. اول مهدي اين كار را كرد. بعد دو نفر ديگر. وقتي كه از نفس افتاده بودم و ديگر نميتوانستم كاري بكنم پول و مقدار زيادي طلا را كه همراهم بود را به سرقت بردند.
گفتههاي اين زن و شاكيهاي ديگر در حالي بود كه ساير شاكيان هم در جلسات قبلي و در شكايت خود در بازپرسي جزييات تكان دهندهاي از اين تجاوزات را توضيح داده بودند. يكي از شاكيان گفته بود، او را ساعتها مورد آزار و اذيت قرار دادند و بيش از 10بار به او تعرض و جسم نيمهجانش را در بيابان رها كردند.
وقتي نوبت به متهمان رسيد، در ابتدا اميد در جايگاه حاضر شد. قاضي محمديكشكولي اتهامات را به اميد تفهيم كرد و گفت: تو متهم به آدمربايي، تعرض و سرقت اموال شاكيان هستي، قبول داري؟ متهم جواب داد: اتهام آدمربايي را قبول دارم اما من به هيچ كدام از زنان تعرض نكردم. او گفت: من فقط راننده بودم و حسين و مهدي تعرض و اموال شاكيان را سرقت ميكردند البته بايد بگويم از پولها به من هم چيزي ميرسيد اما اتهام تعرض را قبول ندارم.
در ادامه ديگر متهم پرونده در جايگاه حاضر شد، او هم گفت: من هم فقط اتهام آدمربايي را قبول دارم. به هيچكدام از اين زنان تعرض نكردم اما ميديدم كه اميد و مهدي اين كار را ميكردند. من فقط در يك مورد ميخواستم تعرض كنم كه وقتي نزديك زن جوان رفتم، پشيمان شدم. البته اتهام سرقت را قبول دارم.
هر دو متهم در آخرين دفاع خود گفتند هرچه را كه در اداره آگاهي و در بازجوييها گفتهاند، قبول ندارند.
بعد از پايان دفاعيات متهم و وكلاي مدافع آنها هيات قضات شعبه 79 براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
*بازداشت ۲۴ داماد قلابی
رئیس پلیس آگاهی استان لرستان از دستگیری 24 نفر خبر داد که با ارائه سند ازدواج جعلی از بانک وام دریافت کرده بودند.
به دنبال اطلاعات ارسالی به پلیس مبنی بر اینکه 24 نفر با ارائه سند ازدواج تاریخ گذشته خود به 2 جاعل اقدام به تغییر محتوای آن کرده و سپس با ارائه به یکی از بانکهای شهرستان بروجرد وام ازدواج دریافت کردهاند، شناسایی و دستگیری متهمان در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.
کارآگاهان با اعزام به بانک و بررسی موضوع با مدارک جعلی و دستکاری شده مواجه شدند و اقدامات خود را برای دستگیری جاعلان آغاز کردند. دراین راستا افرادی که تسهیلات غیرمجاز دریافت کرده بودند دستگیر و به جرمشان اعتراف کردند. با راهنمایی متهمان محل اختفای 2 جاعل نیز شناسایی که هر دو در اقدام ضربتی ماموران دستگیر شدند.
*دستگیری رباخوار میلیاردی در شرق کشور
مرد شیاد که با نقشه ای فریب کارانه در شرق کشور بیش از چهار میلیارد تومان ربا خواری کرده بود از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شد.
کارآگاهان مبارزه با جرایم اقتصادی پلیس آگاهی چندی قبل در جریان فعالیت یک رباخوار میلیاردی در شرق کشور قرار گرفتند. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت مردی با مراجعه به پلیس آگاهی و طرح شکایت از مرد تبهکار اطلاعات خوبی به پلیس داد.
تحقیقات ماموران نشان داد، متهم با شناسایی افراد مقروض و کسانی که مشکل مالی دارند سراغ آنها رفته و در برابر تضمین طلا و یا سند ملکی همراه وکالت نامه، به آنان پول قرض می دهد.
او سپس با حیله ای مکارانه نسبت به تصاحب اموال این افراد اقدام می کرد.مرد رباخوار همچنین در صورت شکایت طعمه هایش رضایت آنها را سریع جلب می کرد.
کارآگاهان پلیس آگاهی با توجه به جرایم مرد تبهکار او را در عملیاتی غافلگیرانه و با دستور قضایی دستگیر کردند.
بررسی های کارشناسی نشان می دهد این فرد تا کنون بیش از چهار میلیارد تومان رباخواری و تملک دارایی های طعمه های خود را کرده است. تحقیقات ماموران مبارزه با جرایم اقتصادی پلیس آگاهی از متهم ادامه دارد.
*تیزهوشی یک زن در شکار جیببر مترو
زن جیببر نمیدانست یکی از طعمههایش وی را شکار خواهد کرد. زنی جوان در تماس با پلیس ۱۱۰ ادعا کرد دزد گوشیاش را در برابر مترو شناسایی کرده است و از آنها کمک خواست.
با اعزام شدن تیمی از کلانتری به ایستگاه متروی مصلا، زن جیببر هنگامی که پلیس را دید سعی داشت با حالتی خونسردانه فرار کند که توسط ماموران و زن دستپاچه، غافلگیر شد.
این زن هنگام دستگیر شدن با رفتار مرموزانهای قصد داشت خود را بیگناه جلوه دهد و به هر ترتیبی شده از دست پلیس بگریزد. زن دستپاچه در کلانتری و دور از دزد گوشیاش به افسر تحقیق گفت: صبح روز گذشته سوار مترو شدم و قصد داشتم به محل کارم بروم، واگنهای مترو بسیار شلوغ بود و ازدحام طوری بود که جا برای ایستادن نبود. در کش و قوسهای هر روز مترو احساس کردم دستی به داخل جیبهایم میرود، وقتی حواسم را جمع کردم، متوجه زن جوانی پشت سرم شدم و بر سر همین موضوع مشاجره لفظی شدیدی بین ما در گرفت. اعصابم خرد شده بود و میخواستم هرچه زودتر از مترو پیاده شوم، به هر حال به ایستگاه مصلا رسیدم و به سر کارم رفتم و هنگامی که دستم را داخل جیبم کردم تا گوشیام را در بیاورم فهمیدم خبری از گوشی نیست و موبایلم در مترو دزدیده شده است.
این زن در ادامه به پلیس افزود: به موبایلم زنگ زدم و شنیدم که یک زن گوشیام را جواب داد. از وی خواستم تا موبایلم را بازگرداند ولی وی با ادعایی عجیب عنوان کرد که گوشی را با سیمکارت از مرد غریبهای خریده است و حاضر به همکاری نشد. پیش خودم حدس زدم دزد موبایلم همان زن داخل مترو باشد، بنابراین صبح آمدم و جلوی ایستگاه ایستادم و دوباره شماره خودم را گرفتم و این زن موبایلم را درآورد و شماره را نگاه کرد و گوشی را داخل جیبش گذاشت، دیگر مطمئن شدم دزد موبایلم همین زن است.
با ادعاهای طعمه زن جیببر، پرونده برای رسیدگی در اختیار تیمی از پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و کارآگاهان با بررسی ادعاهای زن مالباخته دریافتند موبایل دزدیده شده همان موبایل وی است که توسط زن جیببر سرقت شده است. زن جیببر که «آرزو» و ۳۰ ساله است در بازجوییها عنوان کرد که به اشتباه دستگیر شده است و موبایل را از مردی ناشناس خریداری کرده است که با ادعاهای زن مرموز کارآگاهان تصاویر دوربینهای مدرابسته چند ایستگاه مترو را مورد تجسس قرار دادند. تصاویر نشان میداد وی مرتب در ایستگاههای مترو سوار واگنها میشود و چند ایستگاه دیگر پیاده میشود و دوباره به ایستگاه نخست بازمیگردد و تا ظهر مدام این کار را تکرار میکند. تصاویر آرزو در ایستگاههای مترو به چند زن دیگر که کیف و موبایلشان در مترو دزدیده شده بود نشان داده شد و آنها دزد خود را شناسایی کردند و در مواجهه حضوری با آرزو ادعا داشتند دزدشان همین زن است که در شلوغی واگنها از آنان دزدی کرده است.
آرزو که همه سرنخها را در دست کارآگاهان دید، چارهای جز بیان حقیقت ندید و اعتراف کرد: صبحهای زود به مترو میآمدم و در واگن ویژه زنان هنگامی که شلوغی بیش از حد بود در یک چشم به هم زدن جیب یا کیف زنهای حواس پرت را میزدم. بنابراین گزارش، تاکنون بیش از ۱۰ تن از طعمههای این زن، وی را مورد شناسایی قرار دادهاند و او پس از رسیدگی به پروندهاش روانه زندان شد.
*استخدام دختران برای کار در خانه فساد
زن جوان در بازجویی به پلیس گفت: چندی پیش در پی اختلاف با خانوادهام از یکی از شهرستانها فرار کرده و به مشهد آمدم. در این شهر سرگردان خیابانها بودم که با مردی آشنا شدم.
رد قاچاقچی که با اغفال دختران فراری از خانه، به آنها آموزش خرید و فروش مواد مخدر میداد و گرفتار باند فساد میکرد، همراه همدستانش در مشهد دستگیر شد.
اوایل هفته گذشته ماموران انتظامی مشهد هنگام گشتزنی در مرکز شهر به یک خودروی پراید که در حاشیه خیابان توقف کرده و زنی جوان داخل آن نشسته بود، مشکوک و در استعلام از سامانه راهنمایی و رانندگی متوجه شدند این خودرو چند روز پیش سرقت شده است.
با مشخص شدن این موضوع، ماموران از راننده آن ـ زن جوان ـ خواستند همراهشان به مرکز پلیس بیاید اما او مقاومت میکرد. به این ترتیب با هماهنگی قضایی زن جوان بازداشت و در بازرسی از خودرو چند بسته کریستال کشف و ضبط شد.
اعتراف دختر فراری از خانه
زن جوان در بازجویی به پلیس گفت: چندی پیش در پی اختلاف با خانوادهام از یکی از شهرستانها فرار کرده و به مشهد آمدم. در این شهر سرگردان خیابانها بودم که با مردی آشنا شدم.
او مرا اغفال کرد و برای تامین هزینه زندگیام با او همدست شدم. مرد قاچاقچی ابتدا به من آموزش رانندگی داد و سپس از من خواست در خرید و فروش مواد مخدر با او همراه شوم.
او نحوه فروش مواد مخدر را نیز به من آموزش میداد و اوایل همراه من به محلههای شهر میآمد تا مطمئن شود میتوانم از عهده فروش مواد مخدر (کریستال و شیشه) به خوبی برآیم. پس از مدتی در این کار ورزیده شدم.
وی گفت: تنهایی با خودروی مسروقهای که در اختیارم قرار داده بود، به محلههای مختلف شهر میرفتم و با اغفال جوانان به آنها مواد مخدر میفروختم. مرد قاچاقچی، دختران دیگری را نیز فریب داده و به دام میانداخت.
علاوه بر فروش مواد مخدر مجبور بودیم در خانه فسادی که راهاندازی کرده بود، فعالیت کنیم. هر وقت یکی از ما معتاد میشد، مرد قاچاقچی او را به پلیس لو میداد.
دستگیری سرکرده باند و ۴ همدستش
در پی اظهارات متهم جوان، تحقیق برای دستگیری سرکرده باند و دیگر همدستان او ادامه یافت تا این که ۲ روز پیش مخفیگاه سرکرده باند در جنوب شهر شناسایی و مرد متهم همراه ۴ زن خیابانی که ۲ نفر از آنها معتاد بودند، دستگیر شدند. متهمان با انتقال به مرکز پلیس، در بازجویی به همدستی با یکدیگر اعتراف کردند.
اعتراف مرد قاچاقچی
در مرحله بعدی تحقیقات سرکرده باند در اظهاراتش گفت: در بوستانها و پایانههای شهر، دختران و زنان فراری از خانه را شناسایی و پس از اغفال، آنها را به خانههایی که به مرکز فساد تبدیل کرده بودم، منتقل میکردم.
در ادامه آنها را در دام فساد گرفتار و مجبورشان میکردم در زمینه خرید و فروش انواع مواد مخدر به جوانها فعالیت کنند. اگر آنها پول کمی از این راه به من میدادند، آنها را تنبیه و ساعتها در خانههایی که پاتوقمان بود، محبوس میکردم.
در صورتی که دختران جوان معتاد میشدند، مقدمات زندانی شدن آنها را فراهم میکردم و دختران دیگری را به جای آنها به کار میگماشتم.
*مردی که دوبار به خاك سپرده شد
رییس شورای اسلامی روستای هریس شهرستان شبستر گفت: به دلیل اشتباه در نحوه غسل یك جنازه، قبر مردی دراین روستا پس از 18 ساعت نبش قبر و جنازه پس از غسل به خاك سپرده شد.
' علی ریشدار ' روز دوشنبه اظهار كرد: به دلیل اشتباه در ترتیب استفاده از سدر و كافور برای غسل این فرد، جنازه وی با دریافت نظر و اجازه از دفتر یكی از مراجع قم، دوباره پس از غسل به خاك سپرده شد.
وی اضافه كرد: ساعاتی پس از دفن جنازه این فرد، غسل دهندگان به اشتباه خود پی برده و با مشورت با روحانیت محلی اقدام به كسب تكلیف از مراجع قم نمودند.
ریشدار خاطرنشان كرد: صبح روز بعد از دفن جنازه این فرد، نبش قبر شده و جنازه به غسالخانه برای غسل صحیح انتقال داده شد.
وی ابراز كرد: این جنازه پس از غسل دوباره، به خاك سپرده شد كه این موضوع در این منطقه بسیار نادر است.
حجت الاسلام سیفعلی محمد زاده، امام جمعه شبستر در این مورد گفت: مواردی همچون غصبی بودن كفن، دفن در مكان غصبی، صحیح نبودن غسل، در معرض خطر قرارگرفتن امنیت قبر مانند قرار گرفتن قبر در مسیر سیلاب و فراموشی حنوط، از جمله مواردی است كه موجب جایز شدن نبش قبر می شود.
روستای هریس با بیش از دو هزار سال قدمت در30 كیلومتری شهرستان شبستر و در جاده اصلی صوفیان - سلماس و 10 كیلومتری بندرشرفخانه واقع شده است.
*قتل مادر به خاطر ماشین نخریدن پدر
پسر شرور وقتی نتوانست پدرش را برای خرید ماشین راضی کند در جنایتی تلخ مادرش را به قتل رساند.
ساعت سه بعداز ظهر جمعه صدای شلیک گلوله ای سکوت روستایی در شهرستان کازرون را شکست .اهالی وقتی خود را به خانه ای که در آنجا گلوله شلیک شده بود رساندند با صحنه هولناکی روبرو شدند.
صوری 50 ساله غرق در خون روی زمین افتاده بود.پسر او به نام یاسر هم در حالی که اسلحه ای در دست داشت در گوشه ای از حیاط ایستاده و نظاره گر جسد مادرش بود.
با اطلاع موضوع به پلیس تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی همراه یوسفی قاضی ویژه قتل در محل جنایت حاضر شدند.در نخستین بررسی ها مشخص شد زن میانسال بر اثر اصابت گلوله به سرش از پا درآمده است.
یاسر هم در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی بود که از پدرم خواسته بودم یک ماشین برایم بخرد اما او با این کار مخالف بود. چند بار بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم. روزحادثه دوباره خواسته ام را تکرار کردم اما پدرم دوباره مخالفت کرد.
خیلی عصبانی بودم به همین خاطر تصمیم گرفتم برای انتقام از او، مادرم را بکشم. اسلحه شکاری را آماده کرده و در حالی که مادرم در حیاط ظرف می شست او را با شلیک گلوله ای کشتم.
پسر جنایتکار پس از اعتراف به قتل و بازسازی صحنه جنایت با قرار قانونی روانه زندان شد.
*دختری که ۳ قلب دارد!
پزشکان در سال جاری که لین در هجدهمین سال تولدش دوباره دچار مشکل قلبی شد به والدین او هشدار دادند که چارهای جز پیوند دیگر نیست. در غیر این صورت دختر آنها فقط 30 روز دیگر زنده خواهد ماند.
به گزارش مشرق به نقل از هفته نامه سلامت، لیننیکو لسان، دختر 18 ساله انگلیسی است که با سه قلب – یکی از آنها قلب خودش و دوتای دیگر پیوندی هستند – زندگی میکند.
دانشمندان معتقدند او جزو عجایب پزشکی است و زنده بودنش اتفاق عجیبی است. این دختر 3 ماه قبل دومین قلب پیوندی خود را دریافت کرد. لین تا سن 12 سالگی کودکی سالم و طبیعی بود اما در اثر آلوده شدن بدنش به یک ویروس ناشناس در سال 2002 بافت ماهیچه قلبش آسیب دید، پس از ان به بیماری حاد ماهیچه قلب مبتلا شد. قلب این دختر به اندازهای آسیب دید که پزشکان اعلام کردند ماهیچه قلبش مانند فردی است که 3 بار دچار حمله قلبی شده است. اولین قلب پیوندی به نظر تمام متخصصان موفقیتآمیز بود، اما 14 ماه بدن لین، قلب پیوندی را پس زدو این واکنش بدن به اندازه شدید بود که حتی قویترین داروها هم تأثیری نداشت.
پس از آن در یک فرصت استثنایی تصمیم گرفته شد، قلب دیگری به بدن لین پیوند زده شود. پزشکان در سال جاری که لین در هجدهمین سال تولدش دوباره دچار مشکل قلبی شد به والدین او هشدار دادند که چارهای جز پیوند دیگر نیست. در غیر این صورت دختر آنها فقط 30 روز دیگر زنده خواهد ماند.
لین بسیار خوششانس بود که پس از 3 روز مبارزه برای زنده ماندن بالاخره قلب موردنظر را از مرد 35 سالهای که در اثر تصادف در لندن جان سپرده بود، دریافت کرد. با انجام جراحی، حال این دختر نوجوان که هماکنون در بدن خود 3 قلب دارد رو به بهبود است.
*سرقت آزرای والیبالیستمازندرانی در حینتمرین
پدر والیبالیست معروف مازندرانی گفت: خودروی پسرم که هماکنون با تیم میزان خراسان قرارداد دارد به سرقت رفت.
رحمت نریماننژاد در حاشیه تمرین تیمهای کاله مازندران و شهرداری ارومیه با اعلام این خبر بیان کرد: ماشین «آزرا» پسرم صابر نریماننژاد که لیگ برتر امسال را با میزان خراسان رضوی قرارداد دارد در حین تمرین به سرقت رفت.
وی افزود: صابر که هماکنون در مشهد به سر میبرد صبح چند روز گذشته برای انجام تمرین بدنسازی و زدن وزنه به سالن مجموعه ورزشی اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی رفته بود که بعد از تمرین با صحنه سرقت خودروی خود مواجه شد.
نریماننژاد با اعلام اینکه این سرقت در حالی اتفاق افتاد که تمام قسمتهای پارکینگ این مجموعه ورزشی و اتاق سرایدار به دوربین مدار بسته مجهز است، تصریح کرد: با توجه به اینکه خودروی آزرا حتما با سوئیچ مختص به خود به حرکت درمیآید، این نکته جالب توجه است که سارق با رفتن سر کمد ورزشی و وسایل شخصی صابر سوئیچ خودرو را به سرقت میبرد.
وی در مورد اقدامات انجام شده برای این سرقت عنوان کرد: شکایتهای لازم انجام شد و تمام ارگانهای مرتبط با جدیت پیگیر موضوع هستند.
وی اضافه کرد: با همه تلاش ارگانهای انتظامی فعلا به نتیجهای نرسیدیم ولی اداره آگاهی مشهد قول داد تا هرچه زودتر خودروی سرقتی را پیدا میکند.
*مادر بي رحم دخترش را خفه كرد
مادر نروژي با نگهداشتن سر دخترش زير آب او را خفه كرد.
روزنامه ديليميل نوشت: اين زن در حالي كه همسرش سرگرم كار با اينترنت بود دختر يك سالهاش را زير آب گرفت و او را خفه كرد.
مادر اين دختر در بازجويي با پليس گفت: هدفم تنها تربيتكردن دخترم بود چرا كه او نميخوابيد و گريه ميكرد و اعصابم را به هم ريخته بود.
پزشك اورژانس به پليس گفت: زماني كه ما به منزل اين خانواده رسيديم، كودك را بيحال پيدا كرديم و اين زن ادعا كرد كه دخترش به طور اتفاقي داخل ظرف آب افتاده است.
پليس در بررسيهاي اوليه اين زن را به دليل غفلت از فرزندش دستگير كرد اما با شنيدن صحبتهاي ضد و نقيضش به متهم بودن او پي برد و او را به اتهام قتل روانه بازداشتگاه كرد. اين زن در بازجويي با پليس گفت: همسرم از من خواست تا دخترم را خفه كنم.