به گزارش مشرق، آیین پایانی یازدهمین جایزه ادبی جلال آل احمد، دقایقی قبل با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی فرهنگ و ادبیات در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد.
بروجردی: اصحاب سیاست، هنر و داستان نسبت به جلال اظهار علاقه کردهاند
بر اساس این گزارش، اشرف بروجردی، رئیس کتابخانه ملی در این مراسم گفت: جلال از جمله نویسندگانی بود که با ژرفاندیشی و نگاه عمیق در تک تک وقایع و حوادثی که اطرافش بود میخواست با همان زبان ساده همه آنچه را میدید به رشته تحریر درآورد.
بیشتر بخوانیم:
«رهش» یا «آلوت»؛ جایزه شما به کدام میرسد؟
عکس/ مراسم اختتامیه جایزه جلال آل احمد
افغانستان نتوانسته خودش را برای دنیا روایت کند/ وامدار نویسندگان ایرانیام
وی با اشاره به آثار جلال آل احمد خاطرنشان کرد: در آن روزها اصحاب سیاست، هنر و داستان همه به نحوی اظهار علاقه نسبت به جلال را در نوشتههای خود داشتند.
بروجردی در ادامه مطالب خود با تاکید بر اینکه آثار جلال ماهیت داستانی دارد، متذکر شد: فکر میکنم تک تک اصحاب دانش و همه کسانی که علاقمند به آینده این سرزمین هستند، باید بکوشند ادبیات که زبان فهم مطالب و انتقال مطالب به دیگران است را حفظ کنند و آن را برای نسل آینده به ارمغان آورند.
دبیر علمی جایزه: پیشنهاد من، اعطای جایزه بر اساس کارنامه نویسندگان بود
محمدرضا بایرامی، دبیر علمی یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد نیز در این مراسم گفت: تشکر میکنم از دوستان بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان که شبانه روز و به دور و فراتر از محدودیتهای اداری و ساعات کاری، در خدمت هرچه دقیقتر برگزار کردن این رویداد مهم ادبی بودند و هستند. تشکر میکنم از تیمهای داوری که علیرغم اختلاف سلیقههای عمیق و بحث و جدلهای اساسی، محترمانه و دوستانه، تا آخر کنار هم نشستند و سعی کردند به انتخاب بهترینها برسند؛ بهدور از هر حب و بغضی و بدون در نظر گرفتن اسم ناشر و نویسنده و یا تازه کار و کهنه کار بودن کسی. به همه این عزیزان و معاونت محترم فرهنگی وزارت ارشاد خسته نباشید و به برندگان و تقدیر شدهها و نویسندگانی که آثارشان در لیست نهایی قرار گرفته، تبریک میگویم.
وی ادامه داد: خدا را شکر که دور دیگری از جایزه جلال به سرانجام رسید؛ با همه ضعفها و حسنهایش. در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی هستیم و میدانید که چهل عدد کامل است و بسیار بسیار معنی دارد. در اساطیر و فرهنگ و ادبیات و ادیان. پیامبر اکرم و عزیز ما هم در چنین سالی طرف وحی قرار گرفت که بخواند به نام پرورگاری که آفریننده است و صاحب قلم!
بایرامی اضافه کرد: به طور طبیعی در چنین سالی و یا تا چنین سالی، انتظار میرفت ادبیات داستانی انقلاب، دستکم رمان مهمش را منتشر کند. متاسفانه باید گفت، هیچ اتفاق بزرگی برای ادبیات انقلاب نیفتاده تا بتواند تصویر تمام قدی از آن را نشان بدهد و شاید هم حق همین است تا بدانیم که محدود و کانالیزه کردنها و دوستی خاله خرسه و چیزهایی از این دست، چقدر میتواند مانع باشد در مواردی و به عنوان یک کفه مهم ترازو. یعنی بحث متولیان فرهنگی که به طور طبیعی لازم است امکان باشند و نه چیز دیگری. باید به هنرمند و حس او اعتماد میشد چون قطعا و حتماً، وی جامعه و حوادث تاریخی را بهتر و درستتر از سیاستمدار میشناسد و میتواند نه لزوما تحلیل، که لااقل تصویر کند. حقش بود که مثلاً «دُن آرام» این انقلاب تا حالا نوشته میشد. با همان صراحت. یعنی نشان دادن بد و خوب انقلاب با هم. یعنی با در کنار هم قرار دادن «موجود» و «مطلوب»! که نشد و ننوشتند، به دلایل مختلف و آنگونه که افتد و دانی.
دبیر علمی یازدهمین دوره جایزه جلال خاطرنشان کرد: شاید به دلیل همین کمبود است که گونهای به نام خاطره ـ داستان، با تکیه بر اصلی به نام حجیم بودن، متولد شد و با سرعت راه خودش را میرود و از حمایت و هزینه زیاد هم برخوردار است. مسابقات کتابخوانی سراسری برایش راه میاندازند، از بودجه عمومی، خریدهای چندین هزارتایی ترتیب میدهند و... گاهی رویش مینویسند «خاطره» و دیگران میخوانند «رمان». گاهی رویش مینویسند «رمان» و دوستان ما میخوانند «خاطره» و برای همین هم در بخش مستندنگاری بهش جایزه میدهند. تقصیری هم ندارند، چرا که با شتر گاو پلنگی طرفند که در آن برای تعیین ماهیت، فقط باید به اجتهاد خودشان عمل کنند و نه برچسب روی جلد که توضیح نویسنده است یا ناشر.
بایرامی تأکید کرد: البته این کارها هم خوب و بد دارد. قطعاً هم به خوبش جایزه میدهند. خوبش سر چشم، اما در آن تخیل و سندسازی هم هست؛ کم و بیش. با این حال حلوا حلوا میشود. چرا؟ آیا متولیان فرهنگی ما از نقد ادبی و رمان و داستان ناامید شدهاند؟ یا چون بیشترشان محافظهکارند، فکر میکنند پروبالی ندهند به اسبی که چموشی هم دارد و ممکن است چند لگدی هم بپراند به هرحال و شاید و در آینده؟ برای همین هم اگر چه سعی نمیکنند به حاشیه برانندش، اما زیاد هم بهش رو نمیدهند تا پررو نشود؟ ترجیح آن یکی است، هرچند که ماندگاری چندانی هم نداشته باشد.
دبیر علمی جایزه جلال با طرح این پرسش که: «تا حالا شنیدهاید که برای تبلیغ و ترویج رمان و داستانی هزینه شود؟» گفت: مسابقات کتابخوانی و خریدهای آنچنانی پیشکش. این بخش به هیچ وجه مهم گرفته نمیشود؛ در حالی که همه از ارزش و تاثیرگذاریاش حرف میزنند، البته فقط حرف. و یادم است یک وقتی شاعری هم ـ شوخی و جدی ـ در فضیلتش سروده بود: ای بسا مردا که با یک قصه ماند/ ختم این کیلونویسان را بخواند.
وی اظهار داشت: داوری و مسوولیت آن، یکی از کارهای سخت دنیاست به گمانم و در اصل فقط برازنده آن داور یکتا و بیهمتا، به خصوص در حالتی که بخواهیم تعبیر مو لای جرز نرفتن را در موردش به کار ببریم. داوری سخت است و داوری در جایزهای مثل جلال آل احمد سختتر، زیرا با اینکه پول این جایزه را دولت میدهد، اما جایزه ملی ماست به نوعی و در نبود جایزههایی با این شأن و گستردگی و ارزش مالی. هستند جوایزی که با ادعای خصوصی بودن، سعی در پیدا کردن جایگاه ملی دارند اما متاسفانه گاه تنگ نظریها، آنها را تا حد جایزههای محفلی و دورهمی، تنزل میدهد. در این جایزهها بخش زیادی از ادبیات ما برای همیشه و به دلیلی ناروشن و غیر ادبی، غایب است. در جایزه جلال اما غایب نداریم.
بایرامی گفت: تا آنجایی که من میدانم و شاهد بودم، همه دیده و بررسی میشوند و سطح هر سال جایزه را هم کتابهای موجود در همان سال و مقایسه بین آنها تعیین میکند و نباید عطف به ما سبق کرد. به هیچ وجه. البته قبل از تاسیس جایزه، دست بر قضا، من هم در جلسات متعدد مشورتی آن شرکت میکردم و یکی از پیشنهادهای مصرانهام این بود که جایزه همانند نوبل، به مجموعه کارنامه ادبی نویسنده داده شود، به بهانه یکی و ترجیحاً بهترین اثر او و نه به یک اثر به تنهایی. به قول شاعر، این فصل را بسیار خواندم، اما توجهی نشد و آب در هاون کوبیدن بود. توجه نشد، اما به نظر میآمد در سالهایی به آن عمل شد. یعنی به کسانی جایزه دادند که نویسندگان خوبی بودند اما کار آن سالشان، عقبتر از کارهای قبلیشان بود.
وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: به هرحال، اگر به آن پیشنهاد عمل میشد، الان دیگر شاهد موازی کاری بیمعنا نبودیم و در جاهایی و بخشی از کتاب سال هم حالت تشریفاتی پیدا نمیکرد که تابعی باشد از جایزه جلال و برنده آن. در آن صورت، کتاب سال میتوانست «بوکر» باشد در مقایسه با نوبل. مثلاً!
دبیر علمی یازدهمین دوره جایزه جلال در پایان گفت: آخرین نکته اینکه، هنرمند خالق زیبایی است و وقتی مینویسد، تمام وجودش را در آن به ودیعه میگذارد و گاه با همه خلوص وابسته کارش شده و در آن غرق میشود. بنابراین وقتی معتقد است یا میگوید کار خوب و یا بسیار خوبی نوشته که ممکن است دیگران آن را ندیده و یا خوب ندیده باشند، قصد فریب ندارد به هیچ وجه. قطعاً به این امر اعتقاد دارد چرا که اگر جز این بود، گاهی اصلاً دلیلی نداشت بنویسد. خصلت کمال خواهی هنرمند باعث میشود که فکر کند بهترین کار را دارد انجام میدهد و اگر جز این باشد، برخی اصلاً قلم به دست نمیگیرند. من دست همه هنرمندان این چنینی را میبوسم، فارغ از اینکه در جوایز ادبی مختلف، حضور داشته باشند یا نه و در پایان، از شرافت کاری، جسارت، صداقت و امانتداری تک تک دوستان داورم قدردانی میکنم و خدا را شاکرم که هیچ عامل بیرونی و حاشیهسازی در رای و نظر آنها نافذ نبود.
در ادامه مراسم، کتاب «بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی» به قلم «لیلا سیدقاسم» از نشر هرمس، اثر شایسته تقدیر بخش «نقد ادبی» معرفی شد و معادل ۱۰ سکه جایزه گرفت.
«ویکی ادبیات» رونمایی شد
محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم اظهار داشت: با راهاندازی «ویکی ادبیات» راه بر تحریف تاریخ ادبیات بسته میشود و زمینه مشارکت را برای ادب دوستان فراهم میکند. دانشنامه اینترنتی است که اطلاعات نویسندگان و ادیبان را به مخاطبان عرضه میکند.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز در توضیح این «ویکی» بیان کرد: «ویکیهای زیرمجموعه خیلی طول میکشد تا آماده استفاده شود، اما همکاران بنده در بنیاد با حمایت دکتر جوادی در کمتر از دو ماه البته با پیش مطالعه مکفی به مرحله مدخلنویسی کار را رساندند؛ کاری که در سایر کشورها حداقل ١٦ ماه طول میکشد.
در ادامه مراسم، کتاب «زخم شیر» به قلم صمد طاهری از نشر نیماژ در بخش «مجموعه داستان کوتاه» شایسته تقدیر شناخته شد و معادل ۱۰ سکه جایزه گرفت.
جایزه ادبی جلال آلاحمد همچنین در بخش مستندنگاری، دو اثر را مشترکاً برگزیده کرد. «الف لام خمینی» به قلم هدایتالله بهبودی از انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و «رکابزنان در پی شمس» به قلم حسن کرمی قراملکی از انتشارات ستوده مجموعاً معادل ۳۰ سکه بهار آزادی جایزه گرفتند.
هدایتالله بهبودی، پس از دریافت جایزهاش گفت: بخش مستندنگاری آسمانش کدرتر از سایر بخشهاست. گرفتاری داوران در این بخش بسیار است؛ چرا که گاهی کتابها از یک جنس نیست و نمیتوان مقایسه کرد. بنابراین، فکری به حال تفکیک منطقی آثار در بخش مستندنگاری کنید.
جایزه ادبی جلال آلاحمد، همچنین در بخش آتیه داستان ایرانی به محمدعلی رکنی، محمدرضا شرفی خبوشان، الهام فلاح و سیدمیثم موسویان که با رأی مردم انتخاب شده بودند، جایزه داد.
رکنی هنگام دریافت جایزهاش گفت: در فضای ادبیات کشور نور، اشراقی لازم بود تا به ادبیات تابیده شود. من نویسنده لازم است در فضایی قرار گیرم تا نوری تابیده شود. ما نیازمند خلوتی هستیم تا این نور را بر مردممان بتابانیم.
الهام فلاح در سخنانی پس از دریافت جایزهاش گفت: در حال حاضر هیچ مسئلهای به اندازه دو قطبی شدن، ادبیات ما را زمین نمیزند. ادبیات یعنی باید با اثر مواجه باشید، نه ظاهر و مسلک نویسنده.
در ادامه این مراسم از احمد مدقق، نویسنده افغانستانی رمان «آوازهای روسی» و مصطفی جمشیدی به خاطر ۴ دهه فعالیت ادبی تقدیر شد که جمشیدی این جایزه را به فرزند شاعرش اعطا کرد.
مدقق هم حین گرفتن جایزهاش گفت: این موفقیت حاصل نمیشد مگر به واسطه اعتماد و فرصتی که «موسسه شهرستان ادب» در قالب مدرسه رمان در اختیارم گذاشت.
در ادامه این مراسم با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و ابراهیم زاهدی مطلق کتاب «داستاننویسی باکلاس» رونمایی شد.
در بخش رمان و داستان بلند، در حالی که منتقدان ادبیات داستانی، «رهش» نوشته رضا امیرخانی را از جمله آثار ضعیف سال ۹۶ و نویسنده سرشناس آن میدانستند، جایزه اثر برگزیده شامل ۱۰۰ میلیون تومان و لوح تقدیر به همین اثر تعلق گرفت!
رضا امیرخانی پس از دریافت این جایزه گفت: قسمت مالی جایزهام را به موسسه پژوهشی «دانایار» که وجه همتش توانمندسازی آموزگاران اهل سنت مقطع ابتدایی است، تقدیم میکنم؛ چون از دوستانم هستند و میشناسمشان.
وزیر ارشاد: آنچه امروز به آن رسیدیم و آنچه باید برسیم فاصله بسیار دارد
سیدعباس صالحی، وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم اظهار داشت: این جایزه در سه گرایش تنظیم شده است، ابتدا داستان که برای همه ما اهمیت داشته و دارد، چرا که بخشی از رویش زبان فارسی ما مرهون داستان است. داستان زبان فرهنگ غیر رسمی ماست و داستان زبان گفتگوی ما با جهان میتواند باشد.
وزیر ارشاد به گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: خوشبختانه در ۴۰ سال انقلاب مسیر تولید داستان رو به افزایش بوده است.
وی با ارائه آماری افزود: از سال ٩٢ تا ٩٦ حدود ۹ هزار کتاب چاپ اولی داشتهایم و طی این پنج سال ۶ هزار مولف معرفی شده است. یعنی یک سوم کتابهای ۴۰ سال اخیر طی پنج سال اخیر چاپ شده است که نشان میدهد ما مسیر سریعی در داستاننویسی بطور عام و پنج سال اخیر به شکل خاص داشتهایم.
به گفته وزیر ارشاد، اینکه داستاننویسان جوان رو به افزایش هستند از ثمرات این سالهاست؛ ضمن این که بانوان جایگاه خاصی در این مسیر داشتهاند و داستان، این جانمایه هنری همچنان میتواند محل توجه قرار گیرد.
وزیر ارشاد به حوزه مستندنگاری هم اشاره کرد و گفت: دامنه این حوزه و مسئله بسیار فراخ است و گاهی کار داوری را سخت میکند، اما در مجموع مستندنگاری حوزه مهم و قابل توجهی برای شناسنامهسازی است.
صالحی ادامه داد: وقتی آثار و دهها امر دیگر از شناسنامه خود دور میشوند، طبیعی است در مسیر الهام و تحریف قرار میگیرند. مستندنگاری یعنی شناسنامهدار کردن امور و حتما در حوزه مستندنگاری قدمهای خوبی برداشته شده و اتفاقات حوزه خاطرهنگاری دفاع مقدس حکایت این مسیر دارد، اما نیازمند میدانهای جدید هستیم و هنوز نتوانستیم تجربهها را مستندنگاری کنیم.
وی درباره نقد ادبی هم خاطرنشان کرد: نقد ادبی، جوهره ادبیات است و از زمانی که ادبیات در تاریخ بشر آغاز شده همزاد او نقد ادبی بوده است. نقد ادبیات علاوه بر سنجش اثر ادبی به اتفاقات تازهای هم منجر میشود که در پرتو لایههای تفسیر است که امکان معناهای جدید را از متن مییابیم.
وزیر ارشاد خاطرنشان کرد: جایزه جلال آلاحمد در این سه ضلع در حال حرکت است و مثل هر جایزهای نباید توقع داشت که همه امور را بر دوش بگیرد، اما در حوزه خود تلاش میکند بخشی از جریان پیشبری ادبیات را داشته باشد.
وی در پایان گفت: آنچه امروز به آن رسیدیم و آنچه باید برسیم فاصله بسیار دارد.