به گزارش مشرق، «جمالالدین غیاثی» کارشناس مسائل افغانستان طی یادداشتی اختصاصی به بررسی مذلکرات اخیر طالبان و آمریکا پرداخت.
در این یادداشت آمده است: دور جدید مذاکرات ایالات متحده آمریکا با گروه طالبان در قطر پایان یافته است. خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای پروسه مذاکره و صلح با طالبان اکنون به کابل آمده تا به مقامات افغانستان گزارش بدهد و نظر آنان را نیز بگیرد.
این در حالی است که گفته میشود معصوم ستانکزی رئیس امنیت ملی افغانستان برای بررسی چند و چون این مذاکرات به قطر رفته است.
بیشتر بخوانید:
جزئیاتی از مذاکرات اخیر آمریکا با طالبان
برخی بر این گمان بودند که هدف سفر ستانکزی به قطر، ممکن است شرکت در مذاکرات صلح باشد؛ امّا همزمان با سفر او به قطر، مذاکرات خلیلزاد و طالبان پایان یافت. از طرفی دیگر طالبان یکبار دیگر اعلام کردند که با دولت افغانستان مذاکره نمیکنند.
در دور قبلی مذاکرات که در ابوظبی برگزار شده بود، هیئتی از جانب دولت افغانستان برای حضور در این مذاکرات به امارات متحده عربی رفت؛ امّا طالبان حاضر نشدند با این هیئت مذاکره کنند.
ناظران میگویند سیاستهای ضد و نقیض ایالات متحده آمریکا باعث انزوا و بیاعتبار شدن دولت افغانستان شده است؛ دولتی که متحد آمریکاست و از سوی آن کشور حمایت میشود.
این دور از مذاکرات خلیلزاد و طالبان در قطر یک هفته طول کشید و هردو طرف اظهار رضایت کرده و گفتهاند در این مذاکرات پیشرفتهایی خوبی داشتهاند.
اینکه این پیشرفتها چه بوده و دو طرف بر سر کدام مسائل بحث کرده و به توافق رسیدهاند معلوم نیست. هرچند گفتهاند که به زودی در یک بیانیه مشترک این موارد را اعلام خواهند کرد.
منابع سیاسی طالبان تنها بر روی بیرون رفتن نیروهای خارجی از افغانستان تأکید میکنند. آنها میگویند ایالات متحده آمریکا پذیرفته که در کمتر از دو سال نیروهای خود را از افغانستان بیرون کند؛ امّا گفته میشود که ایالات متحده خروج نیروهایش را به حفظ چند پایگاه نظامی در افغانستان مشروط کرده است.
سخنگویان طالبان نمیگویند که آیا این خواست آمریکا را پذیرفتهاند یا نه. هرچند طالبان گفتهاند این شرط ایالات متحده را که خاک افغانستان تبدیل به لانه گروههای تروریستی القاعده و داعش نشود را قبول کردهاند.
لازم است در این مورد اشاره کنیم که القاعده گروهی است که در این منطقه دیگر فعالیتی ندارد و خطری متوجّه ایالات متحده نخواهد کرد؛ امّا در مورد داعش مانند روز روشن است که این گروه مورد حمایت ایالات متحده آمریکا میباشد.
پس از شکست داعش در عراق و سوریه، افرادی از این گروه با حمایت آمریکا به افغانستان انتقال یافتند. در جنگ میان طالبان و داعش در فاریاب و جوزجان، این چرخبالهای آمریکایی بود که افراد محاصره شده داعش را نجات داده به جایی نامعلومی انتقال دادند.
حمایت ایالات متحده آمریکا از داعش در عراق و سوریه و افغانستان حقیقت انکارناپذیر و ثابت شده است. طرح این موضوع در مذاکرات قطر، برای پنهان کردن موضوعات مهمتری صورت میگیرد.
جالبتر اینکه خلیلزاد با سکوت خود به طالبان اجازه داده است که به دلخواه و به صورت قطرهای درباره مذاکرات معلومات بدهد. این مسأله به طالبان موضع برتر تبلیغاتی و رسانهای بخشیده و طالبان چنین وانمود میکند که غیر از خروج آمریکاییها از افغانستان موضوع دیگری برای مذاکره ندارند.
در همین حال برخی منابع از گفتوگوی دو طرف بر سر مسائلی مانند آتشبس، تشکیل اداره موقت، آزادی زندانیان طالبان از زندانهای افغانستان، بیرون آوردن نام سران طالبان از لیست سیاه سازمان ملل متحد سخن گفتهاند؛ امّا طالبان برای بالا بردن روحیه نیروهای خود و نشان دادن دست بالای خود در مذاکرات، تنها از خروج نیروهای خارجی سخن میگویند.
برخی از منابع نزدیک به خلیلزاد، گفته است حفظ پایگاههای نظامی ایالات متحده در افغانستان یکی از اولویتهای ما میباشد که باید طالبان آن را بپذیرند. او همچنین گفته است ما روی ترکیب حکومت آینده افغانستان و نیز رابطه این حکومت با ایالات متحده حساس میباشیم و با نمایندگان طالبان صحبت میکنیم.
این منبع که نخواسته نامش فاش شود گفته است: موضوع دیگری مورد بحث در قطر رابطه طالبان با کشورهای همسایه افغانستان و روسیه و چین است.
عدم حضور نمایندگان دولت افغانستان در این مذاکرات حالا نگرانیهای بسیاری ایجاد کرده است. نهادهای سیاسی و رهبران احزاب میگویند ایالات متحده با کدام صلاحیت در پشت پرده با طالبان درباره آینده افغانستان مذاکره میکند؛ در حالی که دولت قانونی افغانستان حضور ندارد و احزاب سیاسی افغانستان که هرکدام از بخشی از مردم این کشور نمایندگی میکنند، از این مذاکرات دور ماندهاند.
منابع سیاسی هشدار میدهند چنانچه احزاب و گروههای دیگر در این مذاکرات حضور نداشته باشند، صلح در افغانستان هرگز تحقق نخواهد یافت. زیرا این احزاب تن به حکومت مورد نظر طالبان نخواهند داد و افغانستان بار دیگر دور باطل جنگهای داخلی را از سر خواهد گرفت.
طالبان، احزاب دیگر مانند جمعیت اسلامی، جنبش ملی و حزب وحدت اسلامی را رقبای خود میداند و با آنها سابقه جنگهای خونین داشته است.
چنانکه اخیراً در رسانهها اعلام شد که طالبان خواستار خلع سلاح حزب جمعیت اسلامی و جنبش ملی شده است. طبیعی است که نگاه یک جانبه به صلح میتواند نتیجه صلح را با بنبست کامل مواجه سازد و منجر به جنگهای درازمدت داخلی گردد.
تازهترین اظهار نظر در این مورد سخنان هشدار آمیز اشرف غنی رئیس جمهور است. او پس از دیدار با خلیلزاد و شنیدن گزارش او هشدار داده است که ممکن است تجربه تلخ زمان دکتر نجیب الله آخرین رئیس جمهور حکومت گروههای چپ تکرار شود.
این هشدار غنی قابل تأمل است؛ اگر کمی دقّت کنیم اکنون وضعیت نیروهای آمریکایی در افغانستان با وضعیت نیروهای ارتش سرخ شوروی در آن زمان شباهت زیادی دارد؛ چنانکه دولت وابسته به آمریکای کنونی با دولت نجیب الله وابسته به اتّحاد شوروی نیز مشابه میباشد.
آن زمان فشار نظامی و سیاسی گروههای جهادی، اتّحاد شوروی را مجبور ساخت تا نیروهایش را از افغانستان بیرون ببرد و دولت دست نشانده خود را در برابر گروههای جهادی که از سوی کشورهای غربی، عربی و همسایهها پشتیبانی میشد تنها بگذارد.
با اینکه انگیزه دکتر نجیب الله در دفاع از رژیم خود در مقابل گروههای جهادی قوی بود، سرانجام مقاومتش شکسته شد و حکومتش از هم پاشید و گروههای جهادی قدرت را به چنگ آوردند.
سخن اشرف غنی در ضمن به جدیت ایالات متحده آمریکا برای ترک کردن افغانستان نیز دلالت میکند. ظاهراً آمریکاییها به هر قیمتی میخواهند خود را از باتلاق افغانستان نجات بدهند و تلاش میکنند این کار تا حدّی آبرومندانه انجام بگیرد. به همین علّت است که شرایط طالبان را میپذیرند و به دولت افغانستان که مورد حمایتشان است پشت میکنند.
میتوان گفت مذاکرات ایالات متحده آمریکا با گروه طالبان در پشت درهای بسته و نادیده گرفتن دولت افغانستان و گروهها و جناحهای سیاسی دیگر در این کشور نشان از شتابزدگی آمریکا و فرصتطلبی طالبان دارد.
نتیجه این نوع مذاکره و توافق بدون تردید به صلح پایدار منجر نخواهد شد و ممکن است جنگهای دوامدار دیگری را در پی داشته باشد. بعید نیست هدف ایالات متحده از این مذاکرات نجات خود و در انداختن جنگ داخلی دیگری در افغانستان باشد که پایانش نامعلوم است.