سرویس اقتصاد مشرق - براساس گزارشی که اخیرا توسط مرکز امار ایران از هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۳۹۷ منتشر شده، متوسط درآمد یک خانوار شهری ایرانی یا همان سرانه GNI در سال ۱۳۹۷ بیش از ۴۳ میلیون تومان بود. این گزارش حاکی از آن است که متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری به ۴۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان میرسد که ۱۸.۶ درصد افزایش داشته است.
اگر بطور میانگین نرخ هر دلار را ۸۰۰۰ تومان در سال ۱۳۹۷ در نظر بگیریم، در مدت مورد اشاره متوسط درآمد هر خانوار شهری برابر ۵۳۷۵ دلار بوده که بطور متوسط ماهانه این رقم برای هر خانواده قریب به ۴۵۰ دلار میشود. بانک جهانی هم این شاخص را برای سال ۲۰۱۷ در ایران ۵۴۷۰ دلار گزارش کرده است.
مقایسه این رقم با آنچه در سایر کشورها وجود دارد نشان از فاصله زیاد درآمد مردم ایران با سایر کشورهاست بطوریکه بانک جهانی سرانه GNI را برای آمریکا در سال ۲۰۱۸ برابر ۶۲,۸۵۰ و برای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۸ برابر ۳۵,۳۵۹ گزارش کرده است. میانگین میزان سرانه GNI در سایر کشورها نیز سالانه ۱۱.۱۰۰ دلار گزارش شده است.
درآمدها با شاخص یکسان و واحد دلار در کشورهای مختلف بررسی میشوند اما میزان رفاه در کشورها فقط تابع سرانه GNI نیست بلکه قیمت نهایی کالاهای هر کشور در کنار میزان متوسط درآمد هر خانوار، میزان رفاه را مشخص میکند.
شاخص سرانه GNI بر اساس قدرت خرید، نسبت درآمد و قیمت کالاها را در یک کشور نشان میدهد که شاخص خوبی برای سنجش رفاه کشورهاست. این شاخص برای ایران از نظر بانک جهانی برابر ۲۱,۰۵۰ دلار است یعنی حدود ۴ برابر متوسط درآمد خانوارها.
این بدان معناست که قیمت نهایی کالاها در ایران ۴ برابر ارزان تر از کشور مبناست. این شاخص از نظر بانک جهانی برای امریکا و اتحادیه اروپا معادل ۶۳,۳۹۰ و ۴۴,۲۷۰ است.
دولت چگونه قدرت خرید مردم را بالا میبرد؟
دولت ایران سالانه بیش از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان پرداخت میکند که ۶۰۰ هزار میلیارد آن مربوط به یارانه پنهان انرژی است که به دلیل دسترسی به نفت و گاز ارزان، آن را با قیمت های بسیار کم به مصرف کنندگان میفروشد. مبنای این رفتار، «کاهش هزینه» است.
به عبارت دیگر دولت سالانه به ازای هر ایرانی مبلغی بالغ بر ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان یارانه پنهان پرداخت میکند که برای درک بزرگی آن کافی است با رقم نزدیک به ۵۵۰ هزار تومانی میزان یارانه نقدی پرداختی مقایسه کرد.
در واقع دولت با نگرفتن هزینه های واقعی از مردم، رفاه آن ها را با درآمد ثابت ۵۳۷۵ دلار بالا میبرد. از طرفی درآمد دولت از طریق صادرات انرژی تأمین میشود و نیاز چندانی به درآمدهای فروش داخل انرژی ندارد. اما اگر درآمد صادرات انرژی به دلیل تحریم یا پایان یافتن ارزش منابع نفت و گاز کاهش یابد، دولت مجبورست مانند سایر کشورها، قیمتگذاری واقعی برای انرژی انجام دهد.
به همین دلیل کارشناسان توصیه میکنند که دولت به جای تخفیف روی کالاها، سیاست «افزایش درآمد» خانوارهای ایرانی را در پیش بگیرد تا خانوارها بتوانند چه در ایران و چه در سایر نقاط دنیا، قدرت خرید بالا داشته باشند. این مهم جز با حذف تدریجی یارانه پنهان و تخصیص آن در مسیر توسعه پایدار اقتصادی امکانپذیر نیست.
لازم است که درآمد مردم از طریق بسترسازی مناسب اقتصاد توسط دولت افزایش یابد تا مردم توان پرداخت هزینه های واقعی را داشته باشند و کل اقتصاد ایران به سمت قیمت ها و درآمدهای بین المللی نزدیک شود.